از سه گانه «نهاد، خود و فراخود» تا خودِ مشاهده‌گر (ضمیر ناظر)

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 16 янв 2025

Комментарии • 21

  • @ZahedNouri-c4l
    @ZahedNouri-c4l 7 дней назад

    عالی❤

  • @hamidhashemi9177
    @hamidhashemi9177 20 дней назад +1

    درود ، خرد یار و یاورتان ، ممنون از توضیح و آنالیز دقیق و قابل فهمتون ❤❤

  • @arezooalavikia4891
    @arezooalavikia4891 2 дня назад

    ممنون واقعا تا حد زیادی متوجه شدم و خودم رو بیشتر شناختم با این تعاریف خیلی ممنون 🙏🙏🙏🙏

  • @حسنجمشیدی-ه7ج
    @حسنجمشیدی-ه7ج 19 дней назад

    دمت ۲۰❤❤❤❤❤

    • @yazdanmansourian
      @yazdanmansourian  19 дней назад

      دمت گرم و دلت خوش باد. ممنون از تشویق شما

  • @SpottlessMind
    @SpottlessMind 19 дней назад +1

    عالی بود ، تبریک میگم دکتر ، داريد به تدريج شفافيت بیشتری در بیان پيدا می‌کنید. شايد بتوانید بعدأ ویدئویی هم در این‌باره درست کنید که ذهن آگاهی جبرا و متعاقبا با بدن آگاهی همراستا هست . به عبارت‌ دیگر برای اينکه ذهن آگاهی یا وضعیت چهارم در ذهن حادث شود ، شخص بايد بتواند به ناگزير و هم‌زمان نیز بدن آگاهی یا تغییرات در بدن را رصد کند یا بر آن‌ها وقوف داشته باشد.

    • @yazdanmansourian
      @yazdanmansourian  18 дней назад +1

      ممنون از لطفتان. کاملاً با شما موافقم. ذهن‌آگاهی و بدن‌آگاهی دو مقوله‌ای هستند که به‌ طور متقابل بر هم تأثیر می‌گذارند. وقتی فرد بتواند به تغییرات و احساسات بدن خود توجه داشته باشد، قادر خواهد بود ذهن آگاهی بیشتری پیدا کند و وضعیت چهارم ذهنی را با وضوح بیشتری تجربه کند. این هم‌راستایی میان ذهن و بدن می‌تواند به تقویت آگاهی و درک عمیق‌تری از لحظه حال کمک کند. پیشنهادی که برای ساخت ویدئو دادید، بسیار جالب است و می‌تواند به روشن‌تر شدن این ارتباط کمک کند. امیدوارم در آینده این موضوع را بیشتر بررسی کنم.

  • @EhsanGhorbani-m5h
    @EhsanGhorbani-m5h 14 дней назад +1

    Thanks
    ممنون آز ویدو خوبتون
    قبلا این سگانه را به طور ویکیپدیایی مرور کرده بودم
    که البته شما با مصادیقی که آوردید بسیار به مفهوم مطلب کمک کردید و بخصوص به تمایز بین اید و ایگو
    در ضمن این کتابی که معرفی فرمودید(کتاب قدرت خود...) آیا برای افراد معمولی مناسب است یا صرفا نظریه پردازانه و آکادمیک است؟
    همچنین امیدوارم در مورد ناظر مشاهده گر و تکنیک هایی برای کنترل عواطف به همین سبک ویدیوهایی بسازید
    مثلا یک ابهامی که برایم وجود دارد این است که چگونه با دانستن و تسلط بر این سگانه ، خشم ناگهان فروکش(نابود) میشود
    این خشم واقعا به کجا می رود شاید بهتر باشد بگویم انرژی این خشم واقعا به کجا می رود
    ایا این خشم در جایی زندانی مشود و اجازه خروج ندارد یا به گونه ای نابود میشود که گویی اصلا نبوده است گرچه خاطره ای از آن در ذهن موجود است.
    با تشکر

    • @yazdanmansourian
      @yazdanmansourian  14 дней назад

      سپاس فراوان برای طرح این پرسش‌های دقیق و عمیق. کتاب اکهارت توله برای عموم مردم نوشته شده و محتوای آن جنبه کاربردی و تجربی دارد. خوشبختانه این کتاب بارها به فارسی ترجمه شده و نسخه صوتی کامل آن نیز در یوتیوب موجود است. کافیست با نام او یا عنوان کتابش جستجو کنید.
      در مورد پرسش بسیارخوب شما درباره سرنوشت انرژی خشم، اکهارت توضیح زیبایی ارائه می‌دهد. او معتقد است که این انرژی، به‌جای سرکوب یا نابود شدن، در فرآیند آگاهی، دگرگون می‌شود. به بیان ساده، انرژی خشم به نور آگاهی تبدیل می‌شود، درست مانند هیزمی که وقتی در آتش قرار می‌گیرد، به نور و گرما بدل می‌شود.
      نکته جالب این است که هر بار انسان با انرژی‌های ویرانگری مثل خشم، حسادت یا ترس مواجه می‌شود و آن را به نور آگاهی تبدیل می‌کند، یک شادی عمیق و بی‌واسطه را تجربه می‌کند. این شادی نه‌ تنها به دلیل پایان یافتن خشم است، بلکه نتیجه تجربه مستقیم فرآیند دگرگونی است. علاوه بر این، هر بار که این عمل تکرار می‌شود، فرد مهارت بیشتری در این کار پیدا می‌کند و توانایی او برای مواجهه آگاهانه با عواطف دشوار تقویت می‌شود.
      این تبدیل به ما یادآوری می‌کند که احساساتی مانند خشم، به‌ خودی‌ خود بد یا مخرب نیست؛ بلکه اگر با حضور ذهن و آگاهی به آن‌ها نزدیک شویم، می‌توانند منبعی برای رشد و تحول باشند. این تغییر حالت، نیازمند تمرین و تقویت توانایی مشاهده عاری از قضاوت است، که در واقع یکی از نکات کلیدی آموزه‌های اکهارت است. باز هم سپاس از لطف و همراهی شما

  • @kamrannikoo7764
    @kamrannikoo7764 21 день назад +1

    ما لُعْبَتِکانیم و فلک لُعبَت‌باز،
    از روی حقیقتی نه از روی مَجاز؛
    یک‌چند درین بساط بازی کردیم،
    رفتیم به صندوقِ عدم یک‌یک باز!

    • @yazdanmansourian
      @yazdanmansourian  20 дней назад +2

      من هم شیفته اندیشه‌های خیام هستم و نگاه ژرف او را می‌ستایم. این ابیات به زیبایی تصویری از نگاه جبرگرایانه به زندگی ارائه می‌دهند، جایی که انسان‌ها همچون عروسک‌هایی در دستان نیروهای فراتر از خود به حرکت درمی‌آیند. این دیدگاه را می‌توان با اندیشه‌های فیلسوفانی چون شوپنهاور مقایسه کرد که معتقد بود اراده‌ای کور و غیرشخصی جهان را می‌گرداند و انسان‌ها در برابر آن اراده، آزادی واقعی ندارند.
      با این حال، فیلسوفانی مانند ژان پل سارتر از منظری دیگر به این مسئله نگاه کردند. سارتر معتقد بود که حتی اگر جهان بی‌معنا و انسان‌ها گرفتار شرایطی خاص باشند، مسئولیت معنا بخشیدن به زندگی همچنان بر عهده خود انسان‌هاست. این تضاد میان جبر و اختیار در فلسفه همواره محل بحث بوده است و همچنان ادامه دارد.
      ضمنا همانطور که می دانید، در هر متنی بویژه اگر به ایجاز رباعی باشد، نه تنها حرف‌هایی گفته می‌شود، بلکه حرف‌هایی نیز ناگفته باقی می‌مانند. این ویژگی خاص زبان است که همیشه محدودیت‌هایی دارد؛ گاهی آنچه که در دل شاعر است، به‌طور کامل و دقیق نمی‌تواند در قالب کلمات گنجانده شود. زبان، به‌عنوان وسیله‌ای برای انتقال افکار، اغلب با این خلاها و فاصله‌ها روبه‌روست و همین امر باعث می‌شود که هر اثر ادبی، علاوه بر آنچه که گفته شده، فضایی برای تفسیرهای گوناگون و نگاه‌های تازه به وجود آورد. در اشعار خیام نیز این ناگفته‌ها و ابهام‌ها بخش مهمی از زیبایی آن‌هاست که هر خواننده می‌تواند به شکلی متفاوت آن را درک کند.

  • @somayedehghani8181
    @somayedehghani8181 21 день назад

    سلام استاد، خود مشاهده گر توانایی و مهارتی هست که ایگو پیدا میکنه؟

    • @yazdanmansourian
      @yazdanmansourian  21 день назад +2

      سلام بر شما، چه پرسش خوبی. زنده باد. خود مشاهده‌گر به عنوان یک مهارت یا توانایی ذاتی ایگو نیست، بلکه بیشتر به آگاهی فراتر از ایگو اشاره دارد. این مفهوم به توانایی ما برای مشاهده و درک افکار، احساسات و اعمال خود از دیدگاهی بی‌طرف اشاره دارد، بدون اینکه با آنها یکی شویم. برای مثال، فرض کنید در موقعیتی قرار گرفته‌اید که احساس خشم می‌کنید. اگر بتوانید بدون غرق شدن در خشم، آن را شناسایی کنید و بگویید: من الان خشمگین هستم و این احساس به دلیل فلان اتفاق است، در واقع از جایگاه خود مشاهده‌گر عمل کرده‌اید. این دیدگاه به شما اجازه می‌دهد به جای واکنش سریع و غیرمنطقی، تصمیم‌های بهتری بگیرید. چند ویدئو دیگر در پلی لیست ذهن آگاهی همین کانال دارم که در آنها توضیح بیشتری هست. در ویدئو نخست با عنوان «ذهن آگاهی چیست؟» وجود ما به یک ساختمان چهار طبقه تشبیه شده که ضمیر در طبقه چهارم هست و شاهد افکار و احساسات. ضمیر همان خود مشاهده گر است. در یک ویدئوی دیگر هم با عنوان عایق آگاهی توضیحات بیشتری هست که امیدوارم مفید باشد.

  • @alimirzamani979
    @alimirzamani979 21 день назад

    Hello professor. Thank you for this very interesting topic. This reminded me of the Heidegger's Dasein, specifically the Care Structure Facticity, Fallenness, and existentiality. I wondered is the 4th case, you mentioned where we reach the point where we can see ourselves, became knowledgeable or aware of ourselves, would that be the same as the Authenticity that Heidegger is talking about?

    • @yazdanmansourian
      @yazdanmansourian  21 день назад +2

      Thank you for such an insightful connection. I totally agree, and interestingly, Heidegger’s Dasein was on my mind when I recorded the video. The fourth stage I mentioned where we become self-aware about ourselves resonates with Heidegger’s notion of Authenticity. Both point to a deeper understanding and ownership of our existence. In Heidegger’s terms, Authenticity involves recognising and taking responsibility for our being-in-the-world, moving to a more genuine mode of existence. Similarly, achieving self-awareness could be seen as transcending unconscious drives and societal expectations to embrace an authentic sense of self. I may make another video later to explore this fascinating topic in more depth. Thank you for your contribution to this topic.

    • @alimirzamani979
      @alimirzamani979 21 день назад

      @@yazdanmansourian Thank you for your respond. I am looking forward to your future video regarding this topic. One other thought I had, was Jalaluddin Rumi's advice to forgo of our ego or free our self from our ego and, I imagine, become our id or return to our original id. But off course attain the forth stage, or even move from id to the forth stage by passing ego and super ego. Maybe it's not possible, but maybe try not to stay in stage of ego or super ego. I don't know, I am just wondering. These ideas are very interesting to me. Thank you again!