مثل همیشه عالی و کامل تحلیل کردی شاهین جان و دمت گرم❤❤راجب نقطه شروع همینجوری ک خودت گفته ممکنه چندتا نقطه شروع وجود داشته باشه که نسبت به شخصیت های مختلف فرق کنه.احتمالش زیاده که شخصیت هایی ک وارد شهر میشن چند دسته باشن یا کسایی هست که شهر خودش اونارو به اینجا میکشونه مثل تابیتا یا ماد ویکتور یا کسایی هستن کا همراه شخصیت های انتخاب شده وارد شهر میشن یا کسایی هستن که بر اساس انتخاب هایی ک تو زندگی میکنن به عنوان بایگرای جدید وارد شهر میشن.واسه هرکدوم میتونیم ی نقطه شروع خاص رو در نظر بگیریم.نقطه های شروع هم بنظر من میتونه ۳ جا باشن ک اولین نقطه شروع ممکنه زمانی باشه که عزیزان بچه های آنکویی گوله ویلن احتمالی اصلی یا مرد کت زرد رو خوردن یا نقطه ای باشه ک مراسم قربانی بچه ها صورت گرفته یاهم نقطه سقوط درخت باشه.الگوریتم تلپورت درخت بطری هم بر اساس شخصیت ها فکر میکنم رفتار میکنه.مثلا کسی ک خود شهر فراخوندش مثل تابیتا یا میراندا یجور تلپورت میشه و برای کسایی مثل ویکتور یا بوید و جیم طوره دیگه ای عمل کنه و برای شخصیت هایی ک نباید نقشی تو اتفاقات داشته باشن هم جوری عمل میکنه ک دیگه نخوان واردش بشن مثل دیل که تلپورت شد داخل بتونه استخر.اینطور بنظر میرسه شهر دچار نفرینی شده که یه سری ادمایی ک تو گذشته مرتکب اشتباه بزرگی یا همون قربانی کردن عزیزانشون شدن هربار در قالب یه کالبد جدید واردش بشن و یه چرخه تکراری رو شروع کنن و هربار عزیزانشون رو از دست بدن تا بالاخره بتونن این چرخه رو بشکنن و کاراکترهایی ک همراهیشون میکنن هم به عنوان نیروی کمکی کنارشون خواهند بود...حالا دوتا گروه مرموز هم دارن تعادل رو تو شهر برقرار میکنن به عنوان طرف خیر و شر تا هم راه درست رو جلوی پای کاراکترای اصلی شهر قرار بدن هم راه شر رو تا بالاخره یجایی و یه زمانی یکیشون بتونه طلسم رو بشکنه.اینکه مرد کت زرد هم زخمی شبیه به رندال داره نمیتونه اتفاقی باشه و ممکنه رندال با سفر توی زمان تونسته یه موجود قدرتمند بشه و کینه ای که تو وجودشه سر بقیه و مخصوصا بوید خالی کنه شاید یکی از دلایلی ک هیولاها بوید رو نمیکشن و میخوان اول از نظر روحی بشکننش و جلوی بقیه خرابش کنن بعد کارشو تموم کنن حتی در زمان حال هم رندال همیشه مخالف اعتماد بقیه به بوید بوده البته امکانش هست مرد کت پوش هم ویلن اصلی نباشه و همینجور ک گفتم بویدی باشه که از آینده برای مجازات بود برگشته. فکر میکنم تو این دو قسمت خیلی از سوالای گذشته رو جوابشونو بگیریم و منتظر سوالای بزرگتری باشیم برای رفتن به سمت فصل بعد ببخشید که مثل همیشه طولانی شد ولی خب چندتا اپیزوده ک کامنت نذاشتم همش جمع شد یجا😅
واییییییییییی تورو خدا تا تهش بخونید ساعت ۲ شبه یه چیز پیدا کردم میگم ای کاش خودم یوتیوب ویدیو بزارم کارم خیلی خوبه اینم به جون مادرم و البته با اسپویلی که گفت اعداد نت موسیقی هستش فهمیدم واییییییییییی پشمام ریخت یادتونه ویکتور یه ویالن داشت به کسی نمی داد هر کی دست می زد ناراحت می شد اون احتمال کلید فرار از شهر یا یه چیز که یه داستانی رو شروع می کنه میدونید چرا موی تنم سیخ شده یادتونه یکی تو کامنتا گفت دیدی دیدی اشتباه کردی اعداد نفرات شهر همیشه یکی ۴۷ هستش که همش چرت بود عدد ۴۷ که خیلی بهش اشاره میشه ۴ نت بین خطوط ویالون f a c e و ۷ نت اصلی A B D C E F G هستش که مشه همون ۴۷ و اگر شما از G بری رو A چرخه تکرار میشه دقیقا مثل همین روند سریال که هر دفعه بری باز بمی گردی به شعر واسه همین تو قسمت بعد به تابلو و موسیقی اشاره شده واسه همین فکر کنم فقط جید ویالون بلده واسه همین مادر ویکتور ویالون رو به پسرش داد واییییییییییی نکنه من الان کل سریالو اسپویل کردم 😂😂😂😂 تو اسپویل های که پخش شده گفتن جید میره تو جنگل و می نوازه از رو همین من فهمیدم تنها ساز که جید میزنه ویالونه بقیشو با یکم تحقیق در آوردم برید عشق کنید مشکل شهرو حل کردم 😂
شاهین لطفاً بررسی تریلر what if فصل ۳ رو بزار چون داخلش یه کاراکتر استورم(storm)از x-men هست که به ثور تبدیل شده ولی ما در زمین 616 mcu اصلا مردان ایکس نداریم یعنی ممکن توی این فاصله زمانی تا فصل ۳ سریال what if ایکس من ها وارد mcu بشن؟😮
یه چیزی چرا تو قسمت هشت زمستون بود ولی اینجا درختا سبزن برفی هم نیست ... از اونجایی ک بهار معنی تغییر و تحول هستش ممکنه مثلا ربطی به فاطیما داشته باشه در مورد تولد فرزند؟🤔
یعنی شما انتظار دارید تهش یه حقایقی باشه ک بر اساس منطق و فلسفه و .... جواب قانع کننده ای باشه ،همچین چیزی ممکن نیست ،حتما هر پاسخی برای اتفاقات این سریال داشته باشند ،اکثر بینندگان این سریال رو قانع نخواهد کرد
یعنی شما انتظار دارید تهش یه حقایقی باشه ک بر اساس منطق و فلسفه و .... جواب قانع کننده ای باشه ،همچین چیزی ممکن نیست ،حتما هر پاسخی برای اتفاقات این سریال داشته باشند ،اکثر بینندگان این سریال رو قانع نخواهد کرد
این شهر از امید مردم تغذیه میکنه هروقت همشون ناامید بشن همشون میمیرن و داستان مجدد شروع میشه.و اینکه احتمال چون این شهر و طلسمش با خون ریختن از بچه ها شروع شده و برای حیاطش به خون قربانی نیاز داره و چون از زمانی که بوید اومده هیولاها نمیتونن کسی رو بکشن اون هیولاها ی کاری میکنن که مردم از بوید ناامید بشن و بتونن بکشنشون و اون خون رو فراهم کنن همینطور دیدیم که سبزیجات رو خراب کردن که روی بیارن به کشتن حیوانات و اون خونریزی اتفاق بیوفته
سه سال بشینی یه سریال سه فصله که هر فصل ده قسمت داره و احتمالا فصل چهارمم داره رو با هیجان ببینی که جواب این همه رمز و رازو رو بده که آخرش جوابش این باشه که یه بچه در حال خواب دیدن باشه
آقا میگن نویسنده ها گفتن تمام جواب ها تو همون دقایق ابتدایی سریاله پس این تئوری به دست میاد که اینا شاید همش توهمه یا بعد از تصادف تو برزخ ان پسره تو خواب برکه اشکو میبینه
ولی دو قسمت قبل که تابیتا داشت خوابش رو برای جید تعریف میکرد دیدیم که بچگی هاش و نشون دادن و با خواهر ویکتور توی فصل اول فرق داشت کلا یه بازیگر دیگه بود اون ولی به نظر من خواهر ویکتور زنده هست وممکنه توی فصل چهار پیداش بشه
من سه قسمت قبل گفتم نظرم اینه شروع این اتفاق ها از اونجایی بود که تمام این آدما اولین چیزی که دیدن درختی بود که وسط جاده افتاده پس باید یه گروه تشکیل بدن و اون درخت رو با کمک هم از وسط جاده بلند کنند اینطوری مسیر جاده باز میشه و دیگه چرخه از بین میره
رفيق درختي ديگه وجود نداره . مسافرا وقتي با درخت رو به رو ميشن مسيرو دور ميزنن و بعد وارد شهر ميشن . تنها راه شايد اين باشه درخت رو بردارن(قبل ازينكه وارد شهر شن. چون وقتي وارد شن ديگه درخته نيستش و از جاده هرجا برن برميگردن جاي اول
ولی آخه توی سرتاسر سریال همه ش یه اثری از درخت و ریشه ی درخت و اینها هست کلا اگه دقت کنی حضور درخت خیلی پررنگ هست توی داستان و همه ش بهش اشاره میشه ولی باز هم دقیق نمیدونم
3:09 سفر در زمان با چی؟ مگه برای سفر در زمان نباید ماشین زمان داشت؟؟ یعنی این سریال اونقدر آبکی و مسخره ست که بدون هیچ وسیله ای میشه در زمان سفر کرد؟ تناسخ رو با چی میخوان توجیه کنن؟ یا بدون هیچ منطقی فاطیما یه هیولا رو باردار میشه؟ مگه اینکه کلا کل سریال یه توهم باشه یا اینکه رده سنی سریال کودکان باشه
ایتن همش تاکید داره که هر کس داره نقش خودشو بازی میکنه اونجایی که فک کنم تو فصل یک ویکتور رفت تو درخت تلپورت و جید رفت با ایتن تو اتاق ویکتور ایتن گفت ویکتور داره نقش خودشو بازی میکنه و چند بار هم اینو تکرار کرده که هر کس داره نقش خودشو بازی میکنه
من یه تعوری دارم فکر میکنم ایتن گذشته و بچگیای ویکتوره جیم و خانم جیم هم جوونیای پدر مادرشن اگه دقت کنید پدر ویکتور پیر مرده ک تازه اومده داخل شهر یجا تو رستوران ب جیم میگه زنتو راحت بزار تو منو یاد جوونیای خودم میندازی احساس میکنم همونجور که مسیر تکرار میشه و از شهر نمیتونن برن بیرون زمانم داره یجورایی تکرار میشه اما یجورایی متفاوت تا به ویکتور سر نخ بدن چونکه تنها کسی ک زنده موند ویکتور بود و همه این آدما خونواده و آدم های گذشته هستن و اومدن توی زمان حال ب کمک ویکتور ک بهش سرنخ بدن و نجاتش بدن چیزایی ک یادش رفته رو به یادش بیارن مثلا مادر ایتن ک میشه همون جوونیای مادر ویکتور اون به ویکتور گفت ک میخام نقاشیاتو ببینم بعد چندسال ویکتور نقاشیارو از توی ماشین در آوورد و راجب درخت بطری که مادرش رفته بود داخلش به مادر ایتن گفت و مادر ایتن رفت توی درخت و تونست برگرده و یجورایی دارن به ویکتور نشونه میدن که مادرت نمرده از طریق درخت نجات پیدا کرده و الان اومدن دارن گذشته رو به یاد ویکتور میارن ویکتور خیلی وقت بود اصلا نقاشیارو نگا نکرده بود یا راجب درخت بطری فکری نمیکرد جیم گذشته پدرشه و زن جیم هم مادرشه و آینده پدرش پیرمرده اومده تا جلو لجبازیای جیم رو بگیره که بزاره زنش کارشو بکنه چونکه جیم جونیای خوده پیرمردس و میدونه ک کارارو خراب میکنه با لجبازیاش اومده جلوشو بگیره تا بتونن ویکتور نجات بدن
سلام ویدیوهاتون خیلی زیاده از سریال فرام هر قسمت سریال چهل دیقه اس شما بیست دیقه روش تحلیل میرید لطفا اگر امکان داره یه ویدیو جامع از خلاصه این تحلیلا بگیرید بزارید چون حوصله دیدن این همه ویدیو رو ندارم حقیقتا ممنون🌹
آقا شاهین خسته نباشی و دمت گرم بابت نقد و بررسی این قسمت.❤️🔥به نظرم اگه با ذهن ایتن این همه ی داستان ها درست بشه واقعا مزخرف میشه و فیلم با یه شروع خوب و عالی و پایان مزخرف که میتوانست بهتر باشه تموم میشه.اگر بیایم یه نگاه دقیق بندازیم به همونی که شایان گفته بود که این شهر مثل یه ماکت میمونه شایدم همین باشه.یعنی توی واقعیت به شهر برا خودشون درست کردند که یه سری آزمایشات هسته ای و اتمی اونجا انجام بدند یا آزمایش های فراتر از اون مثلا ماوراءالطبیعه.یا میتونیم این شهر رو یه شهر طلسم شده بدونیم که مردمش با قربانی کردن 7تا بچه اون بچه هارو با زجر کشتند و بچه ها خیلی از دست اونها عصبانی بودند و این شهر رو نفرین کردند که به این روز بیوفته و حالا هم دارند به آدم هایی که نیست پاکی دارن مثل تابیتا بهش کمک کنند که از این شهر خارج شه.یا مثلا اون جمله که میگه از همون جایی که شروع بشه داستان همونجا هم تموم میشه شاید بوید و بقیه با همکاری هم اون جاده که وسطش یه درخت افتاده رو با همکاری هم بگذارند کنار و همه با هم از این شهر برن بیرون که البته به این سادگیا نیست شاید توی شب این کارو انجام بدند چون حتما اون جاده رو میتونن فقط شب ها پیدا کنند یا فرقی نداره توی روز میرن که فکر کنم با چالش ها و سختی های زیادی مواجه میشن تا از اینجا بیان بیرون.در کل من میگم اینجا یه مکان آزمایشی تحقیقاتی هستش ولی این تــٔوری ها هم هستش که ذهن آدمو درگیر کرده.
تنها تجربه ای که از سریال فرام پیدا کردم اینه که بزارم سریالا تموم بشن بعد شروعش بکنم
بهترین کاره ماهمه روان پریش شدیم
بهترین کامنت
منم بخدا
😂😂😂
این کامنت رو باید با طلا بنویسن❤
این سریال داره روانیم میکنه😂
😁😁
منم
فک کنم داره دیگه تموم میشه
دارک و ببین🗿
تنها نیستی😂
مثل همیشه عالی و کامل تحلیل کردی شاهین جان و دمت گرم❤❤راجب نقطه شروع همینجوری ک خودت گفته ممکنه چندتا نقطه شروع وجود داشته باشه که نسبت به شخصیت های مختلف فرق کنه.احتمالش زیاده که شخصیت هایی ک وارد شهر میشن چند دسته باشن یا کسایی هست که شهر خودش اونارو به اینجا میکشونه مثل تابیتا یا ماد ویکتور یا کسایی هستن کا همراه شخصیت های انتخاب شده وارد شهر میشن یا کسایی هستن که بر اساس انتخاب هایی ک تو زندگی میکنن به عنوان بایگرای جدید وارد شهر میشن.واسه هرکدوم میتونیم ی نقطه شروع خاص رو در نظر بگیریم.نقطه های شروع هم بنظر من میتونه ۳ جا باشن ک اولین نقطه شروع ممکنه زمانی باشه که عزیزان بچه های آنکویی گوله ویلن احتمالی اصلی یا مرد کت زرد رو خوردن یا نقطه ای باشه ک مراسم قربانی بچه ها صورت گرفته یاهم نقطه سقوط درخت باشه.الگوریتم تلپورت درخت بطری هم بر اساس شخصیت ها فکر میکنم رفتار میکنه.مثلا کسی ک خود شهر فراخوندش مثل تابیتا یا میراندا یجور تلپورت میشه و برای کسایی مثل ویکتور یا بوید و جیم طوره دیگه ای عمل کنه و برای شخصیت هایی ک نباید نقشی تو اتفاقات داشته باشن هم جوری عمل میکنه ک دیگه نخوان واردش بشن مثل دیل که تلپورت شد داخل بتونه استخر.اینطور بنظر میرسه شهر دچار نفرینی شده که یه سری ادمایی ک تو گذشته مرتکب اشتباه بزرگی یا همون قربانی کردن عزیزانشون شدن هربار در قالب یه کالبد جدید واردش بشن و یه چرخه تکراری رو شروع کنن و هربار عزیزانشون رو از دست بدن تا بالاخره بتونن این چرخه رو بشکنن و کاراکترهایی ک همراهیشون میکنن هم به عنوان نیروی کمکی کنارشون خواهند بود...حالا دوتا گروه مرموز هم دارن تعادل رو تو شهر برقرار میکنن به عنوان طرف خیر و شر تا هم راه درست رو جلوی پای کاراکترای اصلی شهر قرار بدن هم راه شر رو تا بالاخره یجایی و یه زمانی یکیشون بتونه طلسم رو بشکنه.اینکه مرد کت زرد هم زخمی شبیه به رندال داره نمیتونه اتفاقی باشه و ممکنه رندال با سفر توی زمان تونسته یه موجود قدرتمند بشه و کینه ای که تو وجودشه سر بقیه و مخصوصا بوید خالی کنه شاید یکی از دلایلی ک هیولاها بوید رو نمیکشن و میخوان اول از نظر روحی بشکننش و جلوی بقیه خرابش کنن بعد کارشو تموم کنن حتی در زمان حال هم رندال همیشه مخالف اعتماد بقیه به بوید بوده
البته امکانش هست مرد کت پوش هم ویلن اصلی نباشه و همینجور ک گفتم بویدی باشه که از آینده برای مجازات بود برگشته.
فکر میکنم تو این دو قسمت خیلی از سوالای گذشته رو جوابشونو بگیریم و منتظر سوالای بزرگتری باشیم برای رفتن به سمت فصل بعد
ببخشید که مثل همیشه طولانی شد ولی خب چندتا اپیزوده ک کامنت نذاشتم همش جمع شد یجا😅
شاید همین که تنها بچه ی این شهر ایتن باشه هم یه رازه
شکی توش نیس 👌
قبلش یه دختر بود
بود، ولی با اومدن ایتن کشته شد@@farzanehbanihashemian4037
@@farzanehbanihashemian4037 دختره مرد ایتن اومد
نقطه ی شروع برای همه اون تنه درختی بوده که وسط جاده افتاده و بعد گرفتار این شهر شدن،شاید باید اون تنه درخت رو از بین ببرن یا جواب اونجا باشه
در مورد تئوری که گفتی به نظرم ایتن خیلی مهمه چون به سارا هم گفتن ایتن رو بکشه
اسمی از ایتن نبردن.فقط گفته بودن kill the boy
خسته نباشید تحلیل هاتون عالیه تک هستید.
ارادت ♥️🥃
بنظرم همه ی اینا ساخت ذهنه ایتن هستش اینکه هی میگه این ماجراجوییه و فلان .... اخر فیلم ایتن از خواب بیداربشه و بفهمیم همش خواب بوده واقعا گریه میکنم 😂
یه تئوری،ممکنه هیولاها پدر و مادرایی باشن که بچه هاشونو قربانی کردن؟
احسنت منم این فکر رو دارم
انگار تابیتا همون مادر ویکتور و این خیلی عجیبه
آخر این سریال همشون یهو از خواب بیدار میشوند😂
من یه تئوری دارم
ایتن تو ماشین از خواب بیدار میشه و میبینه همه این اتفاقا تو خوابش بوده😂
اره وبعد تيكه ي اخر فيلم يه هو از خواب كه پريد ميبينه يه درخت جلوشه و باز فيلم تموم ميشه يه جوري پايان باز 😐
😂😂😂خودکشی باید کنیم@@HadisHeydari-ve7dp
نمیتونیمبگیم اینا تفکرات ایتان هست چون قبل ورود ایتان هم این شهر وجود داشته.از زمان ابی حتی.یا حتی مارتین این شهر بوده
واییییییییییی تورو خدا تا تهش بخونید ساعت ۲ شبه یه چیز پیدا کردم میگم ای کاش خودم یوتیوب ویدیو بزارم کارم خیلی خوبه اینم به جون مادرم و البته با اسپویلی که گفت اعداد نت موسیقی هستش فهمیدم واییییییییییی پشمام ریخت
یادتونه ویکتور یه ویالن داشت به کسی نمی داد هر کی دست می زد ناراحت می شد اون احتمال کلید فرار از شهر یا یه چیز که یه داستانی رو شروع می کنه میدونید چرا
موی تنم سیخ شده یادتونه یکی تو کامنتا گفت دیدی دیدی اشتباه کردی اعداد نفرات شهر همیشه یکی ۴۷ هستش که همش چرت بود
عدد ۴۷ که خیلی بهش اشاره میشه ۴ نت بین خطوط ویالون f a c e و ۷ نت اصلی
A B D C E F G
هستش که مشه همون ۴۷ و اگر شما از G بری رو A چرخه تکرار میشه دقیقا مثل همین روند سریال که هر دفعه بری باز بمی گردی به شعر واسه همین تو قسمت بعد به تابلو و موسیقی اشاره شده واسه همین فکر کنم فقط جید ویالون بلده واسه همین مادر ویکتور ویالون رو به پسرش داد واییییییییییی نکنه من الان کل سریالو اسپویل کردم 😂😂😂😂
تو اسپویل های که پخش شده گفتن جید میره تو جنگل و می نوازه از رو همین من فهمیدم تنها ساز که جید میزنه ویالونه بقیشو با یکم تحقیق در آوردم برید عشق کنید مشکل شهرو حل کردم 😂
منطقی بودد
عالی بود ممنون
5:51 به نظر من اون مرده که زنش تو خواب کشتن و نگهبان رو کشت اون باشه
2:19 قسمتی که مادر کنی مردش اون زد دستگاه پخش موزیک رو شیکوند... چی شد که یهو سالم شد و داره مثل قبل استفاده میشه؟
دو سه تا بودن
آقا یه سوال، چجوری بچه هیولا وارد بدن فاطیما شده؟
عالی
عالی شاهین جان همینطور پر قدرت ادامه بده ❤❤
سلام اقا شاهین ، ممنون بابت برسی خوبی ک گذاشتی
فقط یه سوال، اون حلقه ک آویزون کردی به میکروفون ، نشونه چی هست؟
ازدواج؟؟؟؟ نامزد؟؟؟؟ 😅
یا سوراخ اپم فضول هست😂🎉
Sauron حلقه یگانه
ارباب حلقه ها
توی پیج پگاه دیدم دارن براش بدن لباس مانند درست میکنن برای مثلا لحظه بارداری و زایمانش
عالی و کامل👏👏👏👏
چقدر بی نظیره این سریال. اقا اون پسر سیاهپوسته که زونه رو میبینه پسر فاطیماس از اینده اومده(شایدم به گذشنه برگشته)
ای بابا پس شما هنوز با 😁 آشنا نشدی خوبه قراره پشمات بریزه اسپویل های که آمده رو نبین
منم این تو ذهنم بود اتفاقا چون هم پوستش چیزی بین فاطیما و پسر بوید هست و هم موهاش عین پسر بود فرفری هست
@mohammadmansouri9072 خوش بحالتون که خبر ندارید 😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁💀🩸
@@mohammadmansouri9072 حتي اسمشم شبيه باباشه اليس الجين
خداروشکر اون اطلاعات درز کرد بیچاره شدیم دیگه 😂
خلاصه و مفید🔥
عالی مثل همیشه ❤❤❤
عالی❤
دوستان باید بگم ممکنه فصل ۴ هم داشته باشه. 😂
سلام تو شاهینی و عالی هستی
مرسی که هستی❤😅
درسته خیلی درگیرم کرده ولی نمیخوام تموم بشه دلم تنگ میشههه😢
شاهین لطفاً بررسی تریلر what if فصل ۳ رو بزار چون داخلش یه کاراکتر استورم(storm)از x-men هست که به ثور تبدیل شده ولی ما در زمین 616 mcu اصلا مردان ایکس نداریم یعنی ممکن توی این فاصله زمانی تا فصل ۳ سریال what if ایکس من ها وارد mcu بشن؟😮
آره منم دیدم ok
به نظرم ایتن کسیه که واسه بچه ها داستان تعریف کردو بهشون امید داد واسه همین هیولاها میخاستن بکشنش
این فیلم بیشتر دنیای مارو ترسیم میکنه و نجواها همون وحی به پیامبرانه و ما گیر کردیم و باید امیدداشته باشیم بنظرم
عالی بود 😍❤❤❤
بهترین هستید❤
چیزی که راجع به ایتن گفتی خیلی منطقیه
کامنت جهت حمایت
یه چیزی چرا تو قسمت هشت زمستون بود ولی اینجا درختا سبزن برفی هم نیست ...
از اونجایی ک بهار معنی تغییر و تحول هستش ممکنه مثلا ربطی به فاطیما داشته باشه در مورد تولد فرزند؟🤔
قسمت ۹ کی قراره بیاد؟
ینی قسمت ۱۰ بده تموم میشه؟
انقدر شما درست تحلیل میکنید فقط از شما رو میبینم
خودش رو بزار
تحلیل هات دقیق هستن ، کارت عالیه 🎉❤
خسته نباشی شاهین
آره منم بهه ایتان شک کردم . ایتن بچه هنوز ویلن نشده شاید ایتن آینده ویلن شده مثلا
به نظر من این احتمال داره درختی که در قسمت ۱ فصل ۱ وسط جاده افتاده در واقع کار ویکتور بوده که اون رو در قسمت ۹ فصل ۳ قطع میکنه...
امیدوارم تهش تخیلات یه کودک نباشه، خیلی بیخود میشه
یعنی شما انتظار دارید تهش یه حقایقی باشه ک بر اساس منطق و فلسفه و .... جواب قانع کننده ای باشه ،همچین چیزی ممکن نیست ،حتما هر پاسخی برای اتفاقات این سریال داشته باشند ،اکثر بینندگان این سریال رو قانع نخواهد کرد
یعنی شما انتظار دارید تهش یه حقایقی باشه ک بر اساس منطق و فلسفه و .... جواب قانع کننده ای باشه ،همچین چیزی ممکن نیست ،حتما هر پاسخی برای اتفاقات این سریال داشته باشند ،اکثر بینندگان این سریال رو قانع نخواهد کرد
واقعا مسخره میشه و توهین به شعور بیننده
نه این نیست چون قسمت ۸ جولی که تشنج کرد و وارد اون زیر زمین شد تو سریال نشون داد که چند تا خط زمانی همزمان با هم در جریانن
واسم عجیبه الان دو نفر تو شهر مردن ولی کسی وارد شهر نشد😕
فاطیما گفت قراره ۶ فصل باشه
واقعا عاشق تحلیلاتم 😍😍😍
ارادت 🥃♥️
بررسی تریلر فصل سوم what if رو بذار
این سریال دیگه شورشو در آورده فصل ۴ میخوان بسازن برو بابا تو این ۳ تا فصل فقط سئوال اندر سئوال
لاست همین بود تعداد فصلاش زیاد بود
خب نبین.
مرضو خب نبین ،کار یاد گرفتن میگن خب نبین
مرگ نبین،دردو نبین
تحلیلاتون عالیهه
عزیزی🥃♥️
این شهر از امید مردم تغذیه میکنه هروقت همشون ناامید بشن همشون میمیرن و داستان مجدد شروع میشه.و اینکه احتمال چون این شهر و طلسمش با خون ریختن از بچه ها شروع شده و برای حیاطش به خون قربانی نیاز داره و چون از زمانی که بوید اومده هیولاها نمیتونن کسی رو بکشن اون هیولاها ی کاری میکنن که مردم از بوید ناامید بشن و بتونن بکشنشون و اون خون رو فراهم کنن همینطور دیدیم که سبزیجات رو خراب کردن که روی بیارن به کشتن حیوانات و اون خونریزی اتفاق بیوفته
9:16 به نظرم وحشت زده شده.میترسه دیگه پیگیرش باشه
5:49 یا یه آدم جدید اومده تو شهر
داداش بعد این سریال فقط فلوکستین و پوکساید میچسبه
ولی همه چیز برمیگرده به سارا
👍👍👍
اینا نمیتونه تو ذهن ایتن باشه چون قسمت ۸ ما دیدیم که جولی وارد غارها شد و اونجا چند تا زمان با هم در جریان بودن
سه سال بشینی یه سریال سه فصله که هر فصل ده قسمت داره و احتمالا فصل چهارمم داره رو با هیجان ببینی که جواب این همه رمز و رازو رو بده که آخرش جوابش این باشه که یه بچه در حال خواب دیدن باشه
Mamnon❤
فصل چهارم کی پخش میشه؟
یک سال دیگه
به هیچ عنوان خیالات ایتن نیس بیشتر همون. تناسخ و. دنیای موازی یا وارونه اس
اولین کامنت 😂❤
🥃♥️
وای چقدر کند پیش میره این سریال😩 من دق کردم 😤آخرم یه چیز مسخره است 😂
POV:فصل 123 و هنوز نمیدونیم جریان چیه
لاستو تا قسمت اخر فصل اخر نفهمیدیم چیه
فکر کن تمام اینا خواب باشه 😂
آقا میگن نویسنده ها گفتن تمام جواب ها تو همون دقایق ابتدایی سریاله پس این تئوری به دست میاد که اینا شاید همش توهمه یا بعد از تصادف تو برزخ ان پسره تو خواب برکه اشکو میبینه
من فکوسم بیشتر روی پسر سفید پوشه حس میکنم خدای داستانه،بقیه اسباب بازی هاشن
تخیل نویسنده این سریال خیلی شخمی بوده😅
تا حالا توجح کردید حیولا ها همشون سفید پیوستن و آدم های معمولی رنگین پوست
ممنون. لطفا نظرتون رو راجع به تئوری مرد زردپوش همون رندال هست بگید.
نکنه ایتن خودش از بچه های انگویی
به نظر من تابیتا خواهر ویکتوره.
ولی دو قسمت قبل که تابیتا داشت خوابش رو برای جید تعریف میکرد دیدیم که بچگی هاش و نشون دادن و با خواهر ویکتور توی فصل اول فرق داشت کلا یه بازیگر دیگه بود اون ولی به نظر من خواهر ویکتور زنده هست وممکنه توی فصل چهار پیداش بشه
ولی آخر قسمت ۹ یکم تئوری من رو تقویت کرد 😊😊😊
احتمالا تبیتا تناسخ های مختلفی رو تجربه کرده و بازهم برگشته به شهر بچگیش ، مادر ویکتور، الان هم خودش
من سه قسمت قبل گفتم نظرم اینه شروع این اتفاق ها از اونجایی بود که تمام این آدما اولین چیزی که دیدن درختی بود که وسط جاده افتاده پس باید یه گروه تشکیل بدن و اون درخت رو با کمک هم از وسط جاده بلند کنند اینطوری مسیر جاده باز میشه و دیگه چرخه از بین میره
رفيق درختي ديگه وجود نداره . مسافرا وقتي با درخت رو به رو ميشن مسيرو دور ميزنن و بعد وارد شهر ميشن . تنها راه شايد اين باشه درخت رو بردارن(قبل ازينكه وارد شهر شن. چون وقتي وارد شن ديگه درخته نيستش و از جاده هرجا برن برميگردن جاي اول
ولی آخه توی سرتاسر سریال همه ش یه اثری از درخت و ریشه ی درخت و اینها هست کلا اگه دقت کنی حضور درخت خیلی پررنگ هست توی داستان و همه ش بهش اشاره میشه ولی باز هم دقیق نمیدونم
چقدر روی این تئوری کما تاکید داری 🤔😒😒، بابا سریال های صدا و سیما که نیست یهو همه از خواب بیدار شن بعدش برن توالت
تو روز هم میتونن هیولاها بیان تو این قسمت. به من اسپویلش گفته شده از طریق بازیگران
زندگیتو گذاشتی روی فرام 😂
دو فصل دیگه طول بکشه ایتن بزرگ میشه و زن میگیره
دهنت😂😂
3:09 سفر در زمان با چی؟ مگه برای سفر در زمان نباید ماشین زمان داشت؟؟ یعنی این سریال اونقدر آبکی و مسخره ست که بدون هیچ وسیله ای میشه در زمان سفر کرد؟ تناسخ رو با چی میخوان توجیه کنن؟ یا بدون هیچ منطقی فاطیما یه هیولا رو باردار میشه؟ مگه اینکه کلا کل سریال یه توهم باشه یا اینکه رده سنی سریال کودکان باشه
شاید گذرگاه، سیاه چاله و...
باشه همیشه که ماشین و دستگاه نیست 😵
@aminai8794 بحث منطق و احترام به شعور بیننده ست، اوکی لابد اون هیولا هم با سیاه چاله رفته تو شکم فاطمیا 🫤
دمت گرم بقیه تحلیلگران کیرتن🎉
ایتن همش تاکید داره که هر کس داره نقش خودشو بازی میکنه
اونجایی که فک کنم تو فصل یک ویکتور رفت تو درخت تلپورت و جید رفت با ایتن تو اتاق ویکتور ایتن گفت ویکتور داره نقش خودشو بازی میکنه و چند بار هم اینو تکرار کرده که هر کس داره نقش خودشو بازی میکنه
فصل چهارش بازم یه سال طول میکشه ؟
اره
من یه تعوری دارم فکر میکنم ایتن گذشته و بچگیای ویکتوره جیم و خانم جیم هم جوونیای پدر مادرشن اگه دقت کنید پدر ویکتور پیر مرده ک تازه اومده داخل شهر یجا تو رستوران ب جیم میگه زنتو راحت بزار تو منو یاد جوونیای خودم میندازی احساس میکنم همونجور که مسیر تکرار میشه و از شهر نمیتونن برن بیرون زمانم داره یجورایی تکرار میشه اما یجورایی متفاوت تا به ویکتور سر نخ بدن چونکه تنها کسی ک زنده موند ویکتور بود و همه این آدما خونواده و آدم های گذشته هستن و اومدن توی زمان حال ب کمک ویکتور ک بهش سرنخ بدن و نجاتش بدن چیزایی ک یادش رفته رو به یادش بیارن مثلا مادر ایتن ک میشه همون جوونیای مادر ویکتور اون به ویکتور گفت ک میخام نقاشیاتو ببینم بعد چندسال ویکتور نقاشیارو از توی ماشین در آوورد و راجب درخت بطری که مادرش رفته بود داخلش به مادر ایتن گفت و مادر ایتن رفت توی درخت و تونست برگرده و یجورایی دارن به ویکتور نشونه میدن که مادرت نمرده از طریق درخت نجات پیدا کرده و الان اومدن دارن گذشته رو به یاد ویکتور میارن ویکتور خیلی وقت بود اصلا نقاشیارو نگا نکرده بود یا راجب درخت بطری فکری نمیکرد جیم گذشته پدرشه و زن جیم هم مادرشه و آینده پدرش پیرمرده اومده تا جلو لجبازیای جیم رو بگیره که بزاره زنش کارشو بکنه چونکه جیم جونیای خوده پیرمردس و میدونه ک کارارو خراب میکنه با لجبازیاش اومده جلوشو بگیره تا بتونن ویکتور نجات بدن
سلام
ویدیوهاتون خیلی زیاده از سریال فرام هر قسمت سریال چهل دیقه اس شما بیست دیقه روش تحلیل میرید لطفا اگر امکان داره یه ویدیو جامع از خلاصه این تحلیلا بگیرید بزارید چون حوصله دیدن این همه ویدیو رو ندارم حقیقتا ممنون🌹
آقا شاهین خسته نباشی و دمت گرم بابت نقد و بررسی این قسمت.❤️🔥به نظرم اگه با ذهن ایتن این همه ی داستان ها درست بشه واقعا مزخرف میشه و فیلم با یه شروع خوب و عالی و پایان مزخرف که میتوانست بهتر باشه تموم میشه.اگر بیایم یه نگاه دقیق بندازیم به همونی که شایان گفته بود که این شهر مثل یه ماکت میمونه شایدم همین باشه.یعنی توی واقعیت به شهر برا خودشون درست کردند که یه سری آزمایشات هسته ای و اتمی اونجا انجام بدند یا آزمایش های فراتر از اون مثلا ماوراءالطبیعه.یا میتونیم این شهر رو یه شهر طلسم شده بدونیم که مردمش با قربانی کردن 7تا بچه اون بچه هارو با زجر کشتند و بچه ها خیلی از دست اونها عصبانی بودند و این شهر رو نفرین کردند که به این روز بیوفته و حالا هم دارند به آدم هایی که نیست پاکی دارن مثل تابیتا بهش کمک کنند که از این شهر خارج شه.یا مثلا اون جمله که میگه از همون جایی که شروع بشه داستان همونجا هم تموم میشه شاید بوید و بقیه با همکاری هم اون جاده که وسطش یه درخت افتاده رو با همکاری هم بگذارند کنار و همه با هم از این شهر برن بیرون که البته به این سادگیا نیست شاید توی شب این کارو انجام بدند چون حتما اون جاده رو میتونن فقط شب ها پیدا کنند یا فرقی نداره توی روز میرن که فکر کنم با چالش ها و سختی های زیادی مواجه میشن تا از اینجا بیان بیرون.در کل من میگم اینجا یه مکان آزمایشی تحقیقاتی هستش ولی این تــٔوری ها هم هستش که ذهن آدمو درگیر کرده.