این که خوبه من هر موقع یه کم با مامانم سرد برخورد کنم حتی وقتایی که از دست خودش ناراحتم بهم میگه چته چرا کشتیات غرق شده باید گوشیتو چک کنم ببینم کی چیکار کرده😑یعنی یک درصد خودشو مقصر نمیدونه هر موقع هم اعتراضی به رفتاراش کردم با داد و فریاد و عصبانیت بحث و پیچونده
واقعا نسل ما چقد اذیت شدن و جور ناآگاهی پدر و مادراشونو دادن خدارشکر که جوونا الان آگاه تر شدن چقدر وقتی که خانواده به بچشون پر و بال میدن شرایط رشد و پیشرفتو فراهم میکنن ممنونم ازت بخاطر حرفای خوبت قشنگم 🥰👏❤️
اونها هیچوقت عوض نمیشن باید انرژیت که خیلیم ارزشمنده برای خودت خرج بشه نه اونها و باید از خودت در برابر اسیب های اونها محافظت کنی و بعد همه جوره مستقل بشی و بتونی فاصله بگیری❤️
ای کاش فقط این چیزا بود. پدر مادری که یکسره سرزنش میکنن و خورد میکنن شخصیت ادمو بعد کافیه کوچکترین اشتباهی بکنیم کاری میکنن خون گریه کنیم. و دوباره سرزنش. یه جوری اجازه کوچکترین اشتباهی نمیدن انگار خودشون خدا هستن
من تمام دست و پام برای تغییر زندگیم بسته است یکی از تهدیداشون هم اینه که تو رو میدیم به یک معتاد ببرتت اگه بخوای اینطوری رفتار کنی همیشه تهدید ازدواج هست
(پول در برابر ازادی )جالب بود اونا تغییر نمیکنن خوب و بد دوستت نگو هیچ چیزی رو تعریف نکن اصلا باهاشون مشورت نکن فراموش نکنیم بابک خرمدین رو پدر و مادر سمیش کشتنش خدا رو شکر ما زنده ایم مراقب خودت باش
مرسی ❤ منو اصلا نمیزارن برم بیرون چند با ر دوستم امد خونه مون گفت بیا برات کار پیدا شد به بابام گفتم من میرم کار میکنم گفت نمیخواد بشین سر جات گفتم انفدر تو پول نمیدی که اون کار میده گقت دیگه حرف از کار نزن 😢 مامانم از پست گفت اخر و عاقبت شوهر میکنی تو چی به کار خدا مارو به راهی راست هدایت کنه😢
منم همین مشکلو دارم کل زندگیم بابت کوچیک ترین چیزایی که بقیه به راحتی داشتن حسرت کشیدم ، بچه هایی با والدین سمی معمولا خیلی مستقل ترن با تحمل بالاتر من تمام تلاشمو دارم میکنم دور شم ازشون با تحصیل ولی فقط یچیزیو نمیتونم برگردونم اونم نوجوونیمه💔
میدونم که بخاطر این طرز فکر و نوع صحبتت در مورد والدین ممکنه حجم زیادی از نظر منفی رو برای خودت بخری چون والدین مقدسه ولی حقیقت اینه که پدری مقدسه که پدری کنه و مادری مقدسه که مادری کنه
بدترین قسمت اینه که بیرون رفتن معمولی،کافی شاپ رفتن،اونم با همجنسهات و یا رستوران رفتن،قدم زدن تنهایی حتی بهش گیر میدن البته بیشتر مادرم!!ایشون بدش میاد نمیدونم انگار من زندانی باشم ولی میگن برو خارج اونجا مشکل نداره اینجا مشکل داره چرا آخه؟
من موافق بی تفاوت بودن و دور شدن از لحاظ های احساسی و فیزیکی ام، همچنین مستقل شدن از نظر مالی و عاطفی از این نوع والدین، اینها شدیدا مقاومت زیادی دارن و نه تغییر میکنن نه چیزی، جنگ و بحث هم جواب نمیده، یا خواسته ت انجام نمیشه یا اونقدر بخاطرش میجنگی که خواسته هه وقتیم بهت بدن یا بذارن انجام بدی از چشت بیوفته، چیزی که میتونستی طبیعی داشته باشی الان بخاطرش روانت بهم ریخته و تهش به این نتیجه میرسی که این چیز واقعا ارزششو داشت؟ که من از روح و روانم خرج کردم؟ به پوچی میرسی تهش! من اینارو دیدم.. بهترین راه بی تفاوتی و تلاش برای دوری و استقلاله، این حالمونو بهتر میکنه
پدر و مادر من هم همینن به خاطر کفش دلخواهم امسال کلی سرزنش شنیدم به من میگن تو عقل نداری تو کله ی پوکت هیچی نیست چیزی که ما میگیم درسته وقتی میگم که این سلیقه ی من هست و هر کس یک سلیقه ای داره میگن حرف مفت نزن آخر سر باز همون کفش و همون لباسی رو پوشیدم که برام انتخاب میکنن از لحظه ای که به دنیا اومدم اون ها برام لباس انتخاب کردن من حتی نمیدونم چی دوست دارم بپوشم اجازه نمیدن لاک بزنم همیشه دوتا از انگشتام رو یواشکی لاک میزنم و انگشتام رو میدم زیر استین لباسم که نبینن تو کل عمرم فقط ۲ تا لاک داشتم یک روز یک دختر کلاس سومی بهم گفت که ۵۰ تا لاک داره اون موقع خیلی برای خودم ناراحت شدم که دختر بودم ولی مثل یک دختر زندگی نکردم من تنها آرزویی که دارم آزادی و کنترل رو زندگی خودمه همه بهم میگن افسرده ای پدر و مادرم دائم بهم میگن چرا دائم میری تو اتاق نمیآیی بیرون و شاد نیستی نمیزارن اونطور که میخوام زندگی کنم بعد انتظار دارن شاد باشم من یک رباتی هستم که تک تک چیز هاش برنامه ریزی شده هیچ کدوم از چیز هایی که تو زندگیم هست چیزی نیست که من دوسش داشته باشم فقط امسال برای خودم مرگ زودرس رو دعا کردم نه دعای الکی بلکه از صمیم قلبم اینکار رو کردم تنها کاری که میتونم انجام بدم برای خودم آرزوی مرگ کردنه جنگ با اونها فایده ای نداره فقط حالت خیلی بد میشه شب ها هم از ترس چند بار یهویی از خواب میپری غذا نمیتونی بخوری اونقدر گریه میکنی که سردرد شدید میگیری یا کتک میزنن آرزوی من اینه که مهاجرت کنم تا بتونم فرار کنم به خودم قول دادم هیچ وقت دلم نسوزه و بر نگردم هیچ وقت نمیخوام یک شهر دیگه برم بلاخره تو یک کشور هستیم هر جای کشور که فرار کنم باز هم پیدام میکنن فقط باید مهاجرت کنم بعد از مهاجرتم میخوام یک زندگی جدیدی برای خودم شروع کنم و روحم رو درمان کنم روحم تا ۳ یا ۴ سال به درمان زیادی نیاز داره قلبم تیکه پاره است از زندگی ای که هیچ چیزش مال خودم نیست این رو تنها کسایی میفهمن که مثل من زندانی هستن امید وارم از این زندان آزاد بشم برام دعا کنید ❤❤❤
تازه بعد اون همه اخلاق سمشون داریم تحملشونم میکنیم میجنگیم باهاشون تهش میان بهت میگن قرار کی از خونه ی من برری خونه شوهرت تازه هیچ پسری هم نمیاد گردنت نمیگیره جز کا اینطوری میگین واقعا متنفرم از خانوادم مغز های پوسیدن نمیگن دختر ۱۸ ستله وقت کار کردنشه مستقل شذنشه رشد کردنشه نه ازدواج 🙄💔
پدر مادر من خیلی سخت گیرن و وقتی ک میگم نمیخوام باهاشون برم جایی میگن ی بار نشد بیایی پیش ما و با ما وقت بگذرونی و همش تو اتاقت چپیدی و... هرکاری میکنن ب زور منو میبیرن و بیشتر اوقات بهانشون تنها تو خونه موندنمه اصلا چیزی ب نام حریم شخصی نمیشناسن.
سلام عزیزم چرا خونه رو ترک کنی منم قربانی خشونت بودم اما با هزارتا مشکل لیسانس حقوقمو گرفتم ،خونه هر چقدرم بد باشه نباید اونجارو ترک کنی هنوز سنت به اون اندازه نرسیده اون بیرون پر از آدماییه که دوستت نیستن و بیشتر از این بهت آسیب میزنن یه کار اینترنتی یاد بگیر عزیزم به خانوادم نگو که پیدا کردی
من ۱۶ سالمه اتیستم هعی بابام میگه برو نماز بخون پدر و ماردم هم میشه گفت بی سوادن نه بلدن بخونند یا بنویسند اختلاف سن من با بابام ۴۴ سال هست و هعی بهم میگه کافر اخه به تو چه اعتقادم رو چی انتخاب کردم دارم تلاش میکنم تحصیل کنم تحصیل برم یه کشوری فقط فرار کنم راحت بشم
من پدر مادرم از هم جدا شدن همیشه مامانم کنترلگره همیشه باید با این سن به حرفش گوش بدم دارم اذیت میشم دارم اذاب میکشم انگار عروسکم مخم داره سوت میکشه خواهرم که دیگه از دستش فرار کرده تونسته شکستش بده فقط منه عروسک موندم نمیتونم دیگه دارم پر میشم نمیتونم توی بدبختی که تو بچگیم کشیدم موندم همیشه یه ساندویج هم که میگیرم بهم گیر میده میگه چاق شدی فلان اینا شروع میکنه به دست گذاشتن رو نقته ضعف من میگه تو خونه ی من این چیزا...
سلام عزیزم دقیقن همینه 😢 من ۱۶ سالمه دارم درس میخونم ، نمیتونم در کنار درس خوندن پول دربیارم چون رشته ام سخته باید ببشتر بخونم ، پدرمادرم خیلی بدتر از چیزی عه که توی این ویدیو گفتین ، این چند سالی که مونده تا دانشگاه چیکار کنم؟ من حتی وقتی بی تفاوتی می کنم نسبت بهشون ، میان تو اتاق ام و کلی بحث و دعوا و... هیچوقت راحت ام نمیزارن. اکثر پدرمادر ها حتی از نوع سمی وقتی میبینن بچه شون داره کاری که از نظر اونا خوبه انجام میدن راحت میزارن به کارش ادامه بده ولی برای من حتی وقتایی که دارم درس میخونم هم مزاحمم میشن و اذیت میشم و کلا تمرکزم بهن میریزه و بدتر اینکه من عمل کردم و کسی جز پدرمادرم نیست برای مراقبت هام و کلا اونا پیش منن چیکار کنم توی این مدت مریضی؟؟ توی این چند سالی که مونده تا دانشگاه چی؟؟
ببین عزیزم در حال حاضر باید توی اون محیط بمونی ولی تمام فکرت رو این باشه چطور از الان پول در بیاری و بتونی یه کسب و کاری داشته باشی کلاس هایی شرکت کن که کمتر تو خونه باشی و سعی کن حالتو خوب نگه داری و جوری انتخاب رشته انجام بدی که داشنگاهت توی شهر خودتون نباشه مطمعن باش خیلی زود این سختیا تموم میشه
همه هم سنام با شلوارک و تاپ میگردن تو خونه بعد من همینا رو بپوشم اصلا خجالت میکشم برم بیرون اتاق یک ذره شکمم معلوم باشه بهم میگن تو این مملکت زود میگیرنت(درست میگن ولی من میخواستم برم کلاس زبان...) نمیزارن مثل همسنام با اسنپ برم بیرون و خودشون هم منو نمیرسونن یه کافه نمیتونم با دوستام برم یه لباس کاملا پوشیده میپوشم میگن سینه هات توی لباسه برجسته شده زشته.. وقتی هم میجنگم سرم داد میزنن و تهدیدم میکنن و هر چی دلخوشی دارم ازم میگیرن میگن نمیزارم بری ورزش یا گوشیتو ازت میگیرم میگن رشته ای جز ریاضی و تجربی نمیتونی بری موقعی هم که میام باهاشون بسازم درست حرف بزنم کلا یا اهمیت نمیدن یا اگه اهمیت بدن فقط اون حرفو تحاجمی میگیرن و کلا خیلی دوست دارن خودشونو دغدغه هاشونو با من مقایسه کنن با اینکه اونا پنجاه سالشونه من هنوز تو دوره نوجونیمم همه چی رو به درس میکشن وقتی خوشحالم و ذوق دارم حتما باید یکاری کنن گند بزنن توش انتظار دارن منم شبیه خودشون فکر کنم راهی که خودشون نتونستن پیشش ببرن رو به من تحمیل کنن فقط آرزوم فراره:)
سلام عزیزم من 23 سالمه متاسفانه کلاس شیشم بودم که خانوادم از مدرسه بیرونم کردن بعدش تا چن سال منو گذاشتن تو خونه نمی زاشتن بیرون از خونه برم شاید هر چن ماه ی باری ازدواجی بشه با مادرم میرفتم اونم اینقدر ک تو خونه مونده بودم وقتی تو فضای جمع میرفتم خجالت میکشیدم اعتماد به نفسم صفر شد بدترین چیزها رو تو خونه تجربه کردم از آزار جنسی تا آزار کلامی نه زبان بلدم نه دانشگاه رفتم میخوام ارتباط اجتماعی داشتم باشم ولی نمی شه ی جوری خیلی سخت شده برام، میخوام کار کنم، هنوز هم خونه خانوادمم قبلا حس امید داشتم تلاش میکردم ولی تو این سال کلا بی حس شدم هیچ حسی درونم نیست نه حس امید نه حس خوشحالی ن ناراحتی ولی ی وقتایی میترسم از آینده 😔
من ۱۷ سالمه نه رفیق دارم ن حق دارم برم بيرون ن درس ادامه دادم نه اجازه دارم موهام رنگ کنم بعدشم مامانم داره واسم خواستگار پیدا میکنه میگه بزرگ شدی باید ازدواج کنی هر وقت بگم نمیخوام میگه منتظر کی هستی بیاد بگیرتت بگید چکار کنم هر وقت بگم نه میگه دست خودت نیس
واقعا امیدوارم قوی بمونی ولی تنها راه نجات تو زندگیت البته من نظرم رو میگم استقلال مالی هست و البته سعی کن فرار نکنی از خانواده به سمت آدم هایی که ازت سواستفاده بکنن چون من مطمئنم هستم خانواده بعد از یه جایی زورشون دیگه بهت نمیرسه فقط شخصیتت رو قوی کن و نزار بشکننت و به اسم های مختلف روانت رو ازبین ببرن بیشتر از اونی که رفته 🤍
به خاطر اینکه چشمام سبز بود همیشه آرزو داشتم موهام رو جینجر کنم و خیلی حس میکنم بهم میومد ....ولی با ۲۴ سال سن هر سری که میگم میخوام رنگ کنم تو خونمون جنگ و دعوا میشه😢...مطمئنم حسرتش خیلی رو دلم میمونه
سلام خوبی؟ من ی دختر ۱۵ سالم که دوستام میرن بیرون میرن استخر میرن تولد های هم شادن ولی نمیتونم ایمجوری باشم و نمیزاره اینکار و کنم همچنین بابام وقتی ی استایل خوب میزنم بهم حرف میزنه خواهرمم دخالت مامانم گوشیو ازم میگیره و میگه حق ندارم با دوستام حرف بزنم منم همش از کمبود محبت ادمای مزخرف و تو زندگیم انتخاب میکنم لطفاا بهم بگو چیکار کنم من خسته شدم افسردم:)
خب عزیزم همون طور ک خودت هم گفتی تا وقتی ک شرایطش و نداری از خونه بری باید همین شرایط و مدیریت کنی و این دوران خیلی سخته 😢😑😑 تا پول داشته باشی و روی پای خودت واستی! 🙏🙏
خوشبحال کسایی که بابای خسیس کنترلگر ندارن هر چیزی که میخرم کنترل میشم غذا از بیرون میگیرم باید کلی توضیح بدم چند بار گفتم چرا زندگی میکنم اصلا بعد فهمیدم برای اینکه انقدر پولدار بشم که از بابای سمی راحت بشم
چی بگم من هنر رو خیلی دوست دارم و واقعا هم هنرمندم ولی ازم می خوان که تو زندگی ۱ در ۲ درس ۳درس باشه و بعد چیز های دیگه من نمره ۱۹ می گیرم دعوام می کنن و خیلی چیز های دیگه که نمیشه گفت و حتی دوست دارم برای بعضی چیز ها خرج کنم ولی نمیزارن مدام خانوادم به من میگن چیزی که می گم باش😢
عزیزم قدرت اینو داشته باش که برای خواستت و چیزی ک میدونی توش خوب هستی و زندگیه تو هست بجنگی و پاش وایسی وقتی اینقدر به خودشناسی رسیدی که میدونی چی برات خوبه وخودتو میشناسی باید کاریو انجام بدی ک خودت فک میکنی درسته❤️
حرفای دلمونو زدی ❤❤❤❤🎉
من یکی از علت های اصلی مهاجرتم دوری از همین سم بود
💪🏻❤️
واسه ما حتی نمیذارن مهاجرت کنیم😂💔
هیچ پدر مادری سمی نیستن
فقط ره درست و بلد نیستن@@MelikaShokry
مرسی که مردم رو اگاه میکنی❤❤
😊❤️❤️
ملیکا جانم من تازه با این ویدئو با چنلت آشنا شدم و کاملا تورو تحسین میکنم که انقدر دختر قوی و آگاه و باهوش و مهربان هستی❤❤❤ ممنونم ازت
مرسی یاسمن عزیزممم🥰❤️🥲
حتی یه شمع میخرم از بازار باید جواب پس بدم چرا خریدم یا خودمخریدم یا یه پسر 😐🤌
این که خوبه من هر موقع یه کم با مامانم سرد برخورد کنم حتی وقتایی که از دست خودش ناراحتم بهم میگه چته چرا کشتیات غرق شده باید گوشیتو چک کنم ببینم کی چیکار کرده😑یعنی یک درصد خودشو مقصر نمیدونه هر موقع هم اعتراضی به رفتاراش کردم با داد و فریاد و عصبانیت بحث و پیچونده
مرسی بابت این همه اطلاعات مفید
واقعا نسل ما چقد اذیت شدن و جور ناآگاهی پدر و مادراشونو دادن خدارشکر که جوونا الان آگاه تر شدن چقدر وقتی که خانواده به بچشون پر و بال میدن شرایط رشد و پیشرفتو فراهم میکنن ممنونم ازت بخاطر حرفای خوبت قشنگم 🥰👏❤️
😍🥰
تمام مشکلات روحی روانیه من همش از بچگیمه و خیلی الان دارم اذیت میشم ولی جالبه هیچ وقت نمیخان بفهمن
آدمی که نمیخواد بفهمه نمیفهمه 😊
اونها هیچوقت عوض نمیشن
باید انرژیت که خیلیم ارزشمنده برای خودت خرج بشه نه اونها
و باید از خودت در برابر اسیب های اونها محافظت کنی و بعد همه جوره مستقل بشی و بتونی فاصله بگیری❤️
عالی بود و کمک کننده❤️
🥰❤️😘
چقد درست گفتی ملیکا جان ممنونم عزیزم 😍
خواهش میکنممم🥰😍
مرسیی بهترین چقد بهش نیاز داشتم پدر مادر من خیلی کنترلگرن
قربونت برم❤️
دوست عزیز از زیر کنترل شون در بیا و اذیت شون کن تا می تونی
ای کاش فقط این چیزا بود. پدر مادری که یکسره سرزنش میکنن و خورد میکنن شخصیت ادمو بعد کافیه کوچکترین اشتباهی بکنیم کاری میکنن خون گریه کنیم. و دوباره سرزنش. یه جوری اجازه کوچکترین اشتباهی نمیدن انگار خودشون خدا هستن
خب تو که اینهارو میدونی چرا اهمیت میدی پس به حرفاشون؟
@@MelikaShokry دست خودم نیست. هر زمان شروع میکنن گریه ام میگیره
با حرفات اشک تو چشمام جمع شد و بدنم گر گرفت چون دونه دونشو تجربه کردم با ۲۱ سال سن
🥲🥲
خیلی ممنون بابت توصیه هات ازشون استفاده میکنم
😘
من تمام دست و پام برای تغییر زندگیم بسته است یکی از تهدیداشون هم اینه که تو رو میدیم به یک معتاد ببرتت اگه بخوای اینطوری رفتار کنی همیشه تهدید ازدواج هست
🥲🥲
درکت میکنم:(
فقط میخوان از من یه چیزی بسازن که مردم بگن پسر فلانی رو دیدی دکتر شده
راست میگی
خیلی خوب بود
سلام ممنون ازتون
🥰
درود بر تو که انقدر فرزند شجاع و حق گویی هستی و حرف دل هزاران بچه رو زدی و فقط خواستم بگم که هزاران بچه ی دیگه رو هم در غم خودت شریک بدون 💔
🥲❤️
واقعا خیلی خوب بود از بچگی حرفای سمی مامانمو تحمل میکنم الانم که دانشجوام مامانم همه جا دنبالمه
(پول در برابر ازادی )جالب بود
اونا تغییر نمیکنن
خوب و بد دوستت نگو هیچ چیزی رو تعریف نکن اصلا باهاشون مشورت نکن
فراموش نکنیم بابک خرمدین رو پدر و مادر سمیش کشتنش خدا رو شکر ما زنده ایم مراقب خودت باش
افرین حرفات کاملا درسته بلاخره یه نفر بجز خودم حرفای دلمو زد ازم دفاع کرد بجای کودک درونم که اسیر والدین بی رحم شده😢😓🥺
عزیزه دلم خیلی خیلی باید مراقب خودت باشی ک اسیب نبینی❤️
عالییییییی
😍
مرسی ❤
منو اصلا نمیزارن برم بیرون چند با ر دوستم امد خونه مون گفت بیا برات کار پیدا شد به بابام گفتم من میرم کار میکنم گفت نمیخواد بشین سر جات گفتم انفدر تو پول نمیدی که اون کار میده گقت دیگه حرف از کار نزن 😢
مامانم از پست گفت اخر و عاقبت شوهر میکنی تو چی به کار خدا مارو به راهی راست هدایت کنه😢
اگر واقعا میخوای بری سره کار این کار رو انجام بده و رو حرفت سفت سخت وایسا
منم تو این موقعیت بودم خیلی دردناک و عذاب آوره اینجور پدر و مادرا مستحق مرگ هستن...
خداقوت بده بهتون🙏🙏🙏
ممنونم🌹
مرسیییییی😢😢
خواهش میکنم❤️
گوشیو یهو شب میاد از اتاقم برمیداره میره پیامامو چک میکنه
عزیزم گوشیتو نزار دم دست
خب رمز بزار😐
حرفات زخمای قلبمو دوباره به درد آورد 💔:)
من برای فرار از این محدودیت ها ازدواج کردم
🥲
منم همین مشکلو دارم کل زندگیم بابت کوچیک ترین چیزایی که بقیه به راحتی داشتن حسرت کشیدم ، بچه هایی با والدین سمی معمولا خیلی مستقل ترن با تحمل بالاتر
من تمام تلاشمو دارم میکنم دور شم ازشون با تحصیل ولی فقط یچیزیو نمیتونم برگردونم اونم نوجوونیمه💔
میدونم که بخاطر این طرز فکر و نوع صحبتت در مورد والدین ممکنه حجم زیادی از نظر منفی رو برای خودت بخری چون والدین مقدسه ولی حقیقت اینه که پدری مقدسه که پدری کنه و مادری مقدسه که مادری کنه
دقیقا !متاسفانه من پدر مادر هایی رو دیدم که اصلا لایق اسم پدر و مادر نیستن
واقعا حرفات منو به کریه انداخت خانواده من دقیقا همینجوری هستند💔
🥲🥲
عالی بود واقعا نیاز داشتم بهش🥲
😘
مرسی ❤
درود بهت❤❤❤
ممنونم عزیزم حرف دل من رو زدی
🥰
بدترین قسمت اینه که بیرون رفتن معمولی،کافی شاپ رفتن،اونم با همجنسهات و یا رستوران رفتن،قدم زدن تنهایی حتی بهش گیر میدن البته بیشتر مادرم!!ایشون بدش میاد نمیدونم انگار من زندانی باشم ولی میگن برو خارج اونجا مشکل نداره اینجا مشکل داره چرا آخه؟
متاسفانه منطق خیلی از خانواده ها به این صورت هست
مرسی خیلی خوب بود حرفات🥲
اما اونا حتی با سرکار رفتن هم مخالفن
اگه بخوام بجنگم هم میگن دانشگاه نمیفرستیمت:/
باید هرطور شده اینارو خاموششون کنیم خیلی آسیب میرسونن
میشه راجب نحوه مستقل شدن بگی
چشم عزیزم
من موافق بی تفاوت بودن و دور شدن از لحاظ های احساسی و فیزیکی ام، همچنین مستقل شدن از نظر مالی و عاطفی از این نوع والدین، اینها شدیدا مقاومت زیادی دارن و نه تغییر میکنن نه چیزی، جنگ و بحث هم جواب نمیده، یا خواسته ت انجام نمیشه یا اونقدر بخاطرش میجنگی که خواسته هه وقتیم بهت بدن یا بذارن انجام بدی از چشت بیوفته، چیزی که میتونستی طبیعی داشته باشی الان بخاطرش روانت بهم ریخته و تهش به این نتیجه میرسی که این چیز واقعا ارزششو داشت؟ که من از روح و روانم خرج کردم؟ به پوچی میرسی تهش! من اینارو دیدم.. بهترین راه بی تفاوتی و تلاش برای دوری و استقلاله، این حالمونو بهتر میکنه
افرین دقیقا
چه بچه هایه خفنی دارم❤️😍👏
پدر و مادر من هم همینن
به خاطر کفش دلخواهم امسال کلی سرزنش شنیدم به من میگن تو عقل نداری تو کله ی پوکت هیچی نیست چیزی که ما میگیم درسته وقتی میگم که این سلیقه ی من هست و هر کس یک سلیقه ای داره میگن حرف مفت نزن آخر سر باز همون کفش و همون لباسی رو پوشیدم که برام انتخاب میکنن از لحظه ای که به دنیا اومدم اون ها برام لباس انتخاب کردن من حتی نمیدونم چی دوست دارم بپوشم اجازه نمیدن لاک بزنم همیشه دوتا از انگشتام رو یواشکی لاک میزنم و انگشتام رو میدم زیر استین لباسم که نبینن تو کل عمرم فقط ۲ تا لاک داشتم یک روز یک دختر کلاس سومی بهم گفت که ۵۰ تا لاک داره اون موقع خیلی برای خودم ناراحت شدم که دختر بودم ولی مثل یک دختر زندگی نکردم من تنها آرزویی که دارم آزادی و کنترل رو زندگی خودمه همه بهم میگن افسرده ای پدر و مادرم دائم بهم میگن چرا دائم میری تو اتاق نمیآیی بیرون و شاد نیستی نمیزارن اونطور که میخوام زندگی کنم بعد انتظار دارن شاد باشم من یک رباتی هستم که تک تک چیز هاش برنامه ریزی شده هیچ کدوم از چیز هایی که تو زندگیم هست چیزی نیست که من دوسش داشته باشم فقط امسال برای خودم مرگ زودرس رو دعا کردم نه دعای الکی بلکه از صمیم قلبم اینکار رو کردم تنها کاری که میتونم انجام بدم برای خودم آرزوی مرگ کردنه
جنگ با اونها فایده ای نداره فقط حالت خیلی بد میشه شب ها هم از ترس چند بار یهویی از خواب میپری غذا نمیتونی بخوری اونقدر گریه میکنی که سردرد شدید میگیری یا کتک میزنن
آرزوی من اینه که مهاجرت کنم تا بتونم فرار کنم به خودم قول دادم هیچ وقت دلم نسوزه و بر نگردم هیچ وقت نمیخوام یک شهر دیگه برم بلاخره تو یک کشور هستیم هر جای کشور که فرار کنم باز هم پیدام میکنن فقط باید مهاجرت کنم بعد از مهاجرتم میخوام یک زندگی جدیدی برای خودم شروع کنم و روحم رو درمان کنم
روحم تا ۳ یا ۴ سال به درمان زیادی نیاز داره قلبم تیکه پاره است از زندگی ای که هیچ چیزش مال خودم نیست این رو تنها کسایی میفهمن که مثل من زندانی هستن
امید وارم از این زندان آزاد بشم برام دعا کنید ❤❤❤
من باید همیشه به خاطر طبیعی ترین نیاز هام بجنگم در حالی که میتونستم به طور عادی داشته باشمشون
حتما قشنگم منم مثل تو ام خیلی خسته شدم 🖤@@مبینا-غ2م
دقیقا شرایط منم مثل توعه عزیزم
حالا من دانشگاه به استان دیگه قبول شدم
ولی بازم با کم پول دادن یا ندادن پول تهدیدم میکنن و منو کنترل میکنن @@مبینا-غ2م
مثلا دلسوزی میکنن میگن به بی راههه نرن یا میگن حرف پشت سرمون نباشه کوتاه فکری متاسفانه
حرف دل منو زدی🥲
میشه بازم در مورد این موضوع ویدئو بسازی🥺
چشم عزیزم
تازه بعد اون همه اخلاق سمشون داریم تحملشونم میکنیم میجنگیم باهاشون تهش میان بهت میگن قرار کی از خونه ی من برری خونه شوهرت تازه هیچ پسری هم نمیاد گردنت نمیگیره جز کا اینطوری میگین واقعا متنفرم از خانوادم مغز های پوسیدن نمیگن دختر ۱۸ ستله وقت کار کردنشه مستقل شذنشه رشد کردنشه نه ازدواج 🙄💔
تمام انرژیتو بزار رو خودت این ها باید برای تو یه محرک باشه که پیشرفت کنی و قدرت تو پیدا کنی❤️
روزی فرزندان شما هم به دلیل شکاف نسل حرفاهای جذابتری به شما خواهند زد😂😂البته هشتاد درصد حرفای ایشون درسته و باید والدین در رفتارشونبازنگریکنند❤
چقدر قشنگ عزیزم... ازتون یاد میگیرم آزادگی رو
عزیزمم😍❤️امیدوارم مفید بوده باشه
@@MelikaShokry بله عزیزم، بسیار بیشتر از اونچه که فکرشو بکنی.. 🥹😍
@@saeedehafroukhteh3705 😍❤️🥲
عالی بود💕✨
❤️❤️
مامان و بابام دقیقا همینن
نازی
دقیقا حرفات عینه حقیقته
😊☺️
حرفات منو به گریه انداخت حرف دلمو زدی :)
🥲🥲
وای ملیکا چقدر حرفات خوب بود😢❤
😘❤️
کاش نجات پیدا کنم خیلی دارم اسیب میبینم هر روز
منی که زیر 18 سالم چیکار کنم اخه نه میتونم از خونه برم نه بی محلی کنم هرچی کنم بدتر میکنن
عزیزم سعی کن پول در بیاری
مت گرم آگاه مون می کنی ❤
چی کار کنم ولم کنن؟جواب بده نیاز دارم😢
عزیزم اونا ولت نمیکنن تو باید ولشون کنی
من میترسم برم سمت کار کردن...
واسه همین ک بفهمن ازیتم میکنن حالا ب هر طریقی
یعنی بخوای کار کنی مخالفت میکنن؟
چقد حرفات زندگیه الان منو توصیف میکنه😔😔😔😔 چقد ارزوی مرگ داشتم
بخاطره کسایی ک لیاقت تورو ندارن این حرف نزن🥲❤️
راستش من خیلی سعی میکنم حالمو خوب کنم هی دارم با خودم تمرین میکنم خوب شم هی ریلکس کنم ولی خانوادم خیلی اذیتم میکنن همش دعوا همش تو سری دارم واقعا نمیدونم چجوری فرار کنم هرکاری میکنم درست نمیشه:)
پدر مادر من خیلی سخت گیرن و وقتی ک میگم نمیخوام باهاشون برم جایی میگن ی بار نشد بیایی پیش ما و با ما وقت بگذرونی و همش تو اتاقت چپیدی و...
هرکاری میکنن ب زور منو میبیرن و بیشتر اوقات بهانشون تنها تو خونه موندنمه
اصلا چیزی ب نام حریم شخصی نمیشناسن.
خیلی خوبه که با لحن شدید حرف میزنی تو این مملکت حتی مثه آدم هم نمیتونی حرفتو بگی فقط باید با زور خواسته هاتو جلو ببری😂
مامانم نمیزاره اصن بیرون دربیام اصن نمیزاره دیگه نمیدونم چیکار کنم چهار ده سالمه دیگه تو ستی نیستم که نتونم برم بیرون😢😢😢
👌👌👌
❤️❤️
طرز فکرم با خانوادم خیلی فرق داره من نمیخوام حتی شبیه به پدر و مادرم باشم
کاملا منطقیه عزیزم
Like
❤️
👏👏💔
وقتی ۱۳ سالمه چجوری خونه رو ترک کنم؟ خودم نمیتونم خودمو کلاسی ثبت نام کنم نمیتونم برم بیرون و کلا هیچی
سلام عزیزم چرا خونه رو ترک کنی منم قربانی خشونت بودم اما با هزارتا مشکل لیسانس حقوقمو گرفتم ،خونه هر چقدرم بد باشه نباید اونجارو ترک کنی هنوز سنت به اون اندازه نرسیده اون بیرون پر از آدماییه که دوستت نیستن و بیشتر از این بهت آسیب میزنن یه کار اینترنتی یاد بگیر عزیزم به خانوادم نگو که پیدا کردی
من ۱۶ سالمه اتیستم هعی بابام میگه برو نماز بخون پدر و ماردم هم میشه گفت بی سوادن نه بلدن بخونند یا بنویسند اختلاف سن من با بابام ۴۴ سال هست و هعی بهم میگه کافر اخه به تو چه اعتقادم رو چی انتخاب کردم دارم تلاش میکنم تحصیل کنم تحصیل برم یه کشوری فقط فرار کنم راحت بشم
من پدر مادرم از هم جدا شدن همیشه مامانم کنترلگره همیشه باید با این سن به حرفش گوش بدم دارم اذیت میشم دارم اذاب میکشم انگار عروسکم مخم داره سوت میکشه خواهرم که دیگه از دستش فرار کرده تونسته شکستش بده فقط منه عروسک موندم نمیتونم دیگه دارم پر میشم نمیتونم توی بدبختی که تو بچگیم کشیدم موندم همیشه یه ساندویج هم که میگیرم بهم گیر میده میگه چاق شدی فلان اینا شروع میکنه به دست گذاشتن رو نقته ضعف من میگه تو خونه ی من این چیزا...
عزیزم خانواده شما چه طوری هستن؟
از چه بابت؟
❤❤
🤍🤍
به به کامنتا👍
❤️
با همین کاراشون میرینن به زندگی آدم
چقد حرفات حقه . من نابود شدم . 😔😔😔 ۱۸ سالمه ولی مث ی ادم ۶۰ ساله پیر شدم اینقد ک گریه کردم شبکیه ام اسیب دید😪😪
میفهمم مهرسا
تنها چیزی ک میتونم بهت بگم اینه که از خودت در برابر وجود اونها محافظت کت
سلام عزیزم دقیقن همینه 😢
من ۱۶ سالمه دارم درس میخونم ، نمیتونم در کنار درس خوندن پول دربیارم چون رشته ام سخته باید ببشتر بخونم ، پدرمادرم خیلی بدتر از چیزی عه که توی این ویدیو گفتین ، این چند سالی که مونده تا دانشگاه چیکار کنم؟ من حتی وقتی بی تفاوتی می کنم نسبت بهشون ، میان تو اتاق ام و کلی بحث و دعوا و... هیچوقت راحت ام نمیزارن.
اکثر پدرمادر ها حتی از نوع سمی وقتی میبینن بچه شون داره کاری که از نظر اونا خوبه انجام میدن راحت میزارن به کارش ادامه بده ولی برای من حتی وقتایی که دارم درس میخونم هم مزاحمم میشن و اذیت میشم و کلا تمرکزم بهن میریزه و بدتر اینکه من عمل کردم و کسی جز پدرمادرم نیست برای مراقبت هام و کلا اونا پیش منن
چیکار کنم توی این مدت مریضی؟؟ توی این چند سالی که مونده تا دانشگاه چی؟؟
ببین عزیزم در حال حاضر باید توی اون محیط بمونی ولی تمام فکرت رو این باشه چطور از الان پول در بیاری و بتونی یه کسب و کاری داشته باشی
کلاس هایی شرکت کن که کمتر تو خونه باشی و سعی کن حالتو خوب نگه داری
و جوری انتخاب رشته انجام بدی که داشنگاهت توی شهر خودتون نباشه
مطمعن باش خیلی زود این سختیا تموم میشه
باشه
ممنون ❤
همه هم سنام با شلوارک و تاپ میگردن تو خونه بعد من همینا رو بپوشم اصلا خجالت میکشم برم بیرون اتاق
یک ذره شکمم معلوم باشه بهم میگن تو این مملکت زود میگیرنت(درست میگن ولی من میخواستم برم کلاس زبان...)
نمیزارن مثل همسنام با اسنپ برم بیرون و خودشون هم منو نمیرسونن
یه کافه نمیتونم با دوستام برم
یه لباس کاملا پوشیده میپوشم میگن سینه هات توی لباسه برجسته شده زشته..
وقتی هم میجنگم سرم داد میزنن و تهدیدم میکنن و هر چی دلخوشی دارم ازم میگیرن میگن نمیزارم بری ورزش یا گوشیتو ازت میگیرم
میگن رشته ای جز ریاضی و تجربی نمیتونی بری
موقعی هم که میام باهاشون بسازم درست حرف بزنم کلا یا اهمیت نمیدن یا اگه اهمیت بدن فقط اون حرفو تحاجمی میگیرن
و کلا خیلی دوست دارن خودشونو دغدغه هاشونو با من مقایسه کنن با اینکه اونا پنجاه سالشونه من هنوز تو دوره نوجونیمم
همه چی رو به درس میکشن
وقتی خوشحالم و ذوق دارم حتما باید یکاری کنن گند بزنن توش
انتظار دارن منم شبیه خودشون فکر کنم راهی که خودشون نتونستن پیشش ببرن رو به من تحمیل کنن
فقط آرزوم فراره:)
پدرم سر روسری سر نکردند میگه آبرو تو فک و فامیل میبره همش به فکر فک و فامیله
☹️☹️
سلام عزیزم من 23 سالمه متاسفانه کلاس شیشم بودم که خانوادم از مدرسه بیرونم کردن بعدش تا چن سال منو گذاشتن تو خونه نمی زاشتن بیرون از خونه برم شاید هر چن ماه ی باری ازدواجی بشه با مادرم میرفتم اونم اینقدر ک تو خونه مونده بودم وقتی تو فضای جمع میرفتم خجالت میکشیدم اعتماد به نفسم صفر شد بدترین چیزها رو تو خونه تجربه کردم از آزار جنسی تا آزار کلامی نه زبان بلدم نه دانشگاه رفتم میخوام ارتباط اجتماعی داشتم باشم ولی نمی شه ی جوری خیلی سخت شده برام، میخوام کار کنم، هنوز هم خونه خانوادمم قبلا حس امید داشتم تلاش میکردم ولی تو این سال کلا بی حس شدم هیچ حسی درونم نیست نه حس امید نه حس خوشحالی ن ناراحتی ولی ی وقتایی میترسم از آینده 😔
@YOUHOME-i1w ممنون عزیزم ❤️
من مشکلم اینه ک اصلا پولم بهم نمیدن 😂😂 راحت اند 😅!
👌😢
من ۱۷ سالمه نه رفیق دارم ن حق دارم برم بيرون ن درس ادامه دادم نه اجازه دارم موهام رنگ کنم بعدشم مامانم داره واسم خواستگار پیدا میکنه میگه بزرگ شدی باید ازدواج کنی هر وقت بگم نمیخوام میگه منتظر کی هستی بیاد بگیرتت بگید چکار کنم هر وقت بگم نه میگه دست خودت نیس
واقعا امیدوارم قوی بمونی ولی تنها راه نجات تو زندگیت البته من نظرم رو میگم استقلال مالی هست و البته سعی کن فرار نکنی از خانواده به سمت آدم هایی که ازت سواستفاده بکنن چون من مطمئنم هستم خانواده بعد از یه جایی زورشون دیگه بهت نمیرسه فقط شخصیتت رو قوی کن و نزار بشکننت و به اسم های مختلف روانت رو ازبین ببرن بیشتر از اونی که رفته 🤍
ملیکا من بابام منو با اسلحه تهدید میکنه که اگه با قوانین اون زندگی نکنم منو میکشه و واقعا هم این کار انجام میده
واقعا این مسائل تو جامعه ما بیداد می کنه حالا تو یکسری خانواده ها کمتر تو یکسری ها واقعا وحشتناک متاسفانه
متاسفانه همین طوره مخصوصا تو خانواده های ایرانی
به خاطر اینکه چشمام سبز بود همیشه آرزو داشتم موهام رو جینجر کنم و خیلی حس میکنم بهم میومد ....ولی با ۲۴ سال سن هر سری که میگم میخوام رنگ کنم تو خونمون جنگ و دعوا میشه😢...مطمئنم حسرتش خیلی رو دلم میمونه
اگر واقعا کاریو دوس داری انجام بدی انجام بده
اونا در نهایت تاوان عقده هایی که به وجود اوردن رو نمیدن!
سلام خوبی؟ من ی دختر ۱۵ سالم که دوستام میرن بیرون میرن استخر میرن تولد های هم شادن ولی نمیتونم ایمجوری باشم و نمیزاره اینکار و کنم همچنین بابام وقتی ی استایل خوب میزنم بهم حرف میزنه خواهرمم دخالت مامانم گوشیو ازم میگیره و میگه حق ندارم با دوستام حرف بزنم منم همش از کمبود محبت ادمای مزخرف و تو زندگیم انتخاب میکنم لطفاا بهم بگو چیکار کنم من خسته شدم افسردم:)
✨️❤
💜🙏🏻
چنلتونو عشقههه❤❤❤
😍😍
خب عزیزم همون طور ک خودت هم گفتی تا وقتی ک شرایطش و نداری از خونه بری باید همین شرایط و مدیریت کنی و این دوران خیلی سخته 😢😑😑 تا پول داشته باشی و روی پای خودت واستی! 🙏🙏
سخته ولی اگر زودتر به این فکر بیفتی که باید نجات بدی خودتو و کاری انجام بدی زودتر هم موفق میشی
منی که هیچ کاری از دستم بر نمیاد و همه بلایی ام سرم میاد 🥲
میفهمم چی میگی
خوشبحال کسایی که بابای خسیس کنترلگر ندارن هر چیزی که میخرم کنترل میشم غذا از بیرون میگیرم باید کلی توضیح بدم چند بار گفتم چرا زندگی میکنم اصلا بعد فهمیدم برای اینکه انقدر پولدار بشم که از بابای سمی راحت بشم
چی بگم من هنر رو خیلی دوست دارم و واقعا هم هنرمندم ولی ازم می خوان که تو زندگی ۱ در ۲ درس ۳درس باشه و بعد چیز های دیگه من نمره ۱۹ می گیرم دعوام می کنن و خیلی چیز های دیگه که نمیشه گفت و حتی دوست دارم برای بعضی چیز ها خرج کنم ولی نمیزارن مدام خانوادم به من میگن چیزی که می گم باش😢
عزیزم قدرت اینو داشته باش که برای خواستت و چیزی ک میدونی توش خوب هستی و زندگیه تو هست بجنگی و پاش وایسی
وقتی اینقدر به خودشناسی رسیدی که میدونی چی برات خوبه وخودتو میشناسی باید کاریو انجام بدی ک خودت فک میکنی درسته❤️
و اگر نتونی از الان حدو مرزهاتو به خانوادت نشون بدی اونها تا اخر میخوان به جای تو انتخاب کنن
ولی من توی این خانواده واقعا نمیکشم خانواده ای که من رو مجبور میکنن هر چی اونا میگیرن بپوشم هرکاری میکن انجام بدم واقعا نههههه😢😢
خب مجبور نشو!
واقعا نباید بد دوست رو به خونه گفت خونواده های سمی دشمن هستن
بحبك
من نمی خوام باهاشون برم بیرون اما اگه نرم تا چند روز کلی باهام دعوا می کنن دیوونم میکنن
بلاخره هر چیزی باید استارتش از یجایی بخوره و اگر واقعا با این موضوع اوکی نیستی چند بار که نری دیگه کم کم عادت میکنن
رمز بزار روی گوشیت
ولی من نبایدالان گریه ام بگیره🥺🥺💔💔
🥲🥲
آسیب ببین من رفتم پیش مشاور میگم بیا درست کنیم این رابطه رو میگه یه تومن بدم مشاوره ده تومن میدم میفروشمت از دستت خلاص میشم😢
نمیخواد مستقیم ازشون بابت این کار پول بگیری
خودت پولاتو جمع کن و برو پیش مشاور عزیزم و بهشون نگو
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🫀🌹
🌹✨