از چنین دخترا اینقدر بدم میاید در شروع داستان خود میگن وله لالا رامش مه دختر بچه باز نیستم همراهی پسراه زیاد گپ نمیزدم عشق و عاشقی اصلا برم معنا نداشت و اصلا در فکر بچه ها نیستم باز در اخر داستان بیبن که چه کار ها که نکردند .🫣
@@SadiaShirmohammad نخیر خواهر جان چون ای چند روز داستان نشر نکدن ازو خاطر گفتم منتظر بودیم تا داستان نشر کنین ولی جالب بود داستانش دختر از اول به بیراهه میره ولی میگه مه بعد از لت خوردن تغییر کدم و بی راه شدم
داستان های تان پند و عبرت خوبی دارد اما از همه خواهری هایم خواهش دارم لطفا فریب کسی نخورید همه چیز از الله مهربان بخواهید . در زنده گی تان چند موضوع را متوجی باشین. صداقت و نام تان حفظ کنید و بس
خیلی عالی ❤
تشکر لالا جان ازی که داستان نشر کدین واقعا خیلی منتظر بودم❤
ممنون برادر عزیز بابت نشر داستان منتظر قسمت بعدی هستیم
تشکر لالا 👌
موفق باشی همیشه رامش بیدر ❤❤
تشکر لالا رامش از داستان های که نشر میکنین 😊 من مطمئن هستم که این داستانها واقعی است
تشکر لالا رامش
سلام لالا رامش میشه در باره قید گیری خانوداه و نام ماندن سری اعضای خانودا در یک داستان دیکر صحبت کند ممنون میشم ❤❤
غیر حاظر بودی رامیش جان 😮 مگر باز هم تشکر از نشر داستان جدید
تشکر لالا رامش جان زیاد منتظر بودم که چی وقت داستان ها را نشر میکنین❤❤❤
سلام لالا رامش ❤❤❤❤
قربانت رامش عزیز ❤❤❤❤
چطور میشه برتان ای قصه ها ره روان کد در کجا
سلام رامش جان نازنین شکر جور و صحتمند استیند .🙏🙏🙏♥️♥️♥️🥰🥰🥰
از چنین دخترا اینقدر بدم میاید در شروع داستان خود میگن وله لالا رامش مه دختر بچه باز نیستم همراهی پسراه زیاد گپ نمیزدم عشق و عاشقی اصلا برم معنا نداشت و اصلا در فکر بچه ها نیستم باز در اخر داستان بیبن که چه کار ها که نکردند .🫣
awal!
بسیار جالب بود😍😍
چقدر بچهای مقبول کاش هرروز ایجه میامدم😂😂😂😂چی گپی
در این داستان بجای جگرخون شوم زیاد خندیدم
مثل همیشه عالی تشکر از گروه افغانستان مگزین
The story was sad. I pray that this girl will be successful
توبه خدايا 😢😢😢😢
تشکر لالا رامش منتظر قسمت بعدی هستم❤
ههههه به ناز ناز قبول کدی کتی او آدم گپ زدی
بعد چند روز منتظری
عمیالی ده کارگاه هستم خیاطی میکنم از بس سر ای داستان خندییم گرفت همه دخترا نگاهم میکنن
چقدر دختر بیند و بار توبه بیچاره پدراش😢😢
زیاد منتظر بودیم لالا رامش تا داستان نشر کنی
داستان از تو بود
@@SadiaShirmohammad نخیر خواهر جان چون ای چند روز داستان نشر نکدن ازو خاطر گفتم منتظر بودیم تا داستان نشر کنین
ولی جالب بود داستانش دختر از اول به بیراهه میره ولی میگه مه بعد از لت خوردن تغییر کدم و بی راه شدم
معذرت میخواهم خواهر جان
آفرین ات که فرار کردی . از سر کوه بسیار مشکل بود .
هم نشین بد،......😢
اول نشدم 😮😮
یعنی تو سر او بچه شینگری رفتی خدایا توبه😢
لالا رامش منتظر داستان بعدیی هم هستیم بازم یک جهان تشکر❤
همیشه موفق باشین لالا جان❤
سلام لالا رامش جان چقسم متانم داستان خود بینوسنم مطمئن هستم از شنیدین داستانم گریه خاد کدین🥺
❤
انیستاگرام
هر وقت داستان نشر میشه هر وقت باشه گوش میکنم که لالا رامش پاک نکنه
11:50pm
سلام
مه که معتاد داستانهایتان شدیم
خدایا توبه کدیم خو ایقه خوده تنها فکر میکنین خو خواهر خونده خوب نیکو انتخاب کنید
یا هم با خدا راز نیاز نیم های شب به بخدا قسم راحت میشی ❤😑☝
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
او خانه که در بلندی کوه بود من میدانم او کجا است و خدا بالایت رحم کرده که از اونجه نجات یافتی
تو میدانی
کمنت اول 🎉❤😂
😂😂😂
وی چطو داستان بی سُر
Ee chi reshkhandi ast ba khuda 😂
Second comment 😊
😂😂😂😂😂دایره زدن برت😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
مگه از همو وقت دختر بد شدم نه که جه قه خوبش بودی 😂
خاله موی جنگلی😂😂😂😂
😂😂😂😂😂
بخدا اهل قضاوت نیستم ولی ای دختر حافظ قران هم بوده ایقسم کدن تچبه خدا هدایت کندهمگی ماره
ها چون در گام شیطان اس😢
❤
داستان های تان پند و عبرت خوبی دارد
اما از همه خواهری هایم خواهش دارم لطفا فریب کسی نخورید همه چیز از الله مهربان بخواهید . در زنده گی تان چند موضوع را متوجی باشین. صداقت و نام تان حفظ کنید و بس
وای خدا مثل اشتک ها په په می خوردن😂😂😂😂😂😂😂😂😂
همیشه مثل بلبل باشی لالا رامش قند واقعاً عالی هستی همیشه موفق و پیروز باشید. در عرصه های زنده گی تان.❤
مه که معتاد داستانهایتان شدیم
❤❤❤❤
❤
مه که معتاد داستانهایتان شدیم
❤❤❤