ترن جنرال یونسخان شخص وطندوست وصادق کار دوست با انظباط وعشق وطن دلسوز به سربازان وانظباط قوی در برابر افسران از باند امین جنایت کار بهقتل رسیده روحش شاد باد
یونس خان یکی از جنرالان باعزت وبا و قار اردوی افغانستان بود شخص بادیسیپلین بودکسانیکه ابراز نظر میکنند باید حد اقل در موقعیتی قرار داشته باشند که نظر دهند . من بحیث یک افسر بلند مرتبت به وجود جنرالی چون یونس خان افتخار میکردم.
دوستان الله روح شهید جنرال یونس خان را شاد داشته باشد . جنرال یونس خان یک افسر جان فدا و با دسپلین بود ، ای کاش به کابل میرسید و سرنوشت هفت ثور را دگرگون میساخت. من در سال ۱۳۵۳ در فرقه یازده ، غند ۶۶ تولی مخابره عسگر بودم و از نزدیک شاهد جریان کار ایشان بودم .احترام فریدون افراسیابی
آنچه بسیار مهم بوده این بوده و باید باشد که در کشور ما بوده و است اینست که مردمان وطنپرست نیازی به معرفی زادگاه، زبان و قوم شان ندارند که نباید داشته باشند، از همین بود که من، با آنکه نسبت قصه های دوستان چه در زمان حیات و چه در هنگام بعد از شهادت جنرال صاحب شهید در خصوص اوشان شنیده بودم، از علاقمندان تورن جنرال صاحب شهید یونس خان شده و هستم، مگر با انهمه علاقمندی که با او شان داشتم و دارم تا هم اکنون هیچ نیازی ندیده بودم تا بدانم که جناب شان مربوط به کدام ولایت و بکدام قوم و تبار بوده و است، ولی اینک که مانند سایر هموطنان عزیز خویش تصادفا دانستم و میدانم که جناب شهید جنرال صاحب یونس خان مربوط بکدام ولایت کشور بوده اند.
سلام جناب هوتكى صاحب و تشكر از برنامه خوب شما زمانى من مدير عمومى محاسبه باختر افغان الوتنه بودم رؤساى باختر پس از كودتاى هفت ثور از قوت هوايى منصوب مى شدند و گاه از روز هاى كودتا ياد آورى مى كردند به خاطر دارم كه عبداللطيف لكنوال كه خود در روز كودتا پيلوت طياره هاى جنگى بود روزى اتفاقا بر سبيل قصه گفت ؛ در مخابره شنيدم كه كسى به آمر مافوق خود در كابل مى گفت : جنرال يونس قوماندان جلال آباد با رفيقى والى آنجا با قوت نظامى طرف كابل روان بودند و ما آنها رادرمسير راه جلال آباد خلع سلاح كرديم با ايشان چه كار كنيم به جواب گفت ؛ ووژنى آن دو نفر را بكشيد لكنوال تعجب مى كرد كه فرمان كشتن يك جنرال و والى به چه آسانى صادر شد اين هم يك روايت ديگر استاد احرارې
جناب هوتکی بعد از سلام، مصاحبهٔ امروز را شنیدم. آقای پرواک شخص صادق و شریف به نظر میرسد. اما بعضی جزئیات این مصاحبه، سوال بر انگیز است: ۱- فرستادن ۲۰ تانک آنهم روی چین ها و زنجیر های خودش به فاصلهٔ ۱۵۰ کیلومتر الی کابل، از نظر حرکات نظامی نادرست به نظر می رسد چون تانک ها باید به فاصله های کوتاه روی زنجیر ها و یا چرخ های خوش حرکت کند. در فواصل دور، آنهم بالای سرک های پخته (قیر یا کانکریت) بزودی صدمه می بیند، لذا تانک ها معمولا” تا نزدیک محل محاربه، بالای تریلر های قوی انتقال داده می شوند. ۲- از طرف دیگر تانک ها باید در هر ۲۰ کیلومتر باید دو باره تیل انداخته شود چون فاصلهٔ دور را رفته نمی تواند. ۳- فرستادن تانک ها در مقابل کودتا چیان در کابل بسیار مؤثر بوده نمی توانست، زیرا در هر تانک دو نفر می تواند برود و در کابل نیز بدون ارتباطات و سوق ادارهٔ منظم، نمی توانست دوست را از دشمن تشخیص دهد. ۴- چون در اطراف ارگ، بیشتر قطعهٔ کوماندوی کودتاچیان فعال بود، لذا در مقابل آنان قوای مدافع پیاده نظام ضرورت بود که متأسفانه گارد جمهوری این وظیفه را انجام داده نتوانست. ۵- اگر جنرال یونس خان در وسط روز تانک ها را فرستاده بود تا از رژیم دفاع کند، چرا برای دفاع خودش و والی ننگرهار، چند نفر محافظ تعین نکرد و چرا حالت اضطرار را در داخل فرقه بوجود نیاوردد؟ ۶- چرا معطل شد تا شام روز چند نفر خلقی و یا پرچمی، داخل دفتر او بیاید او را تحت توقیف قرار دهد؟ لذا معلوم می شود که در آنحال، قوماندانیت مؤثر صورت نگرفته و مانند یک فرد بی خبر منتظر نشسته است. همچنان از زبان محترم پرواک می شنویم که میگوید: چون لین های تلیفون قطع شده بود، جنرال یونس خان یک صاحب منصب بنام (ملا) را توسط موتر به کابل فرستاد تا برایش احوال بیاورد. حال خوب فکر کنید که در حالت اضطراری یک قوماندان چگونه میتواند شش ساعت برای رفتن و برگشتن (ملا) از جلال آباد به کابل، صبر کند که برایش احوال خیریت و یا غیر آنرا بیاورد؟ آیا بی سیم وجود نداشت که با قطعات دیگر از ساعت ۱۲ الی شام روز تماس می گرفت؟ قرار گفتار محترمه گلالی داؤد، ارتباط تلیفونی داؤد خان با بیرون، تا چند ساعت اول ادامه داشت. با در نظر داشت نکات فوق، باید در زمینه توجهٔ بیشتر معطوف گردد و از نتیجه گیری های عاجل و فوری خود داری گردد. ممنون از توجهٔ تان. داؤد ملکیار
پ خداوند ینس خان را غریق رحمت کند قوم ما اگر من اشتباه نکرده باشم یک انسان خوب نمیدانم مومند واز قوم مومند بود.بعد از شهادت شان مشرقی تنها دو مومند به تنهایی یکی قوماندان امنیه محمد جان مومند وقوانین فرقهان وقت شاید فرقه بود اداره کردند وپاکستان نتوانست به یکمودرجلال اباد وجار ولایت فعالیت کند.گفته شده ک محمد جان خان عموی حنیف اولین وزیر انکشاف دهات بود که انرابوزارت با این همه صفت از سلطنت نفرت داشت انوقت در کشور هیچکدام حزبی وجود نداشت به قوم بزرگ خود علاقه داشت که نظر حزبی وحود نداشت یونس خان هم کدام علاقمندی
آنچه بسیار مهم بوده این بوده و باید باشد که در کشور ما بوده و است اینست که مردمان وطنپرست نیازی به معرفی زادگاه، زبان و قوم شان ندارند که نباید داشته باشند، از همین بود که من، با آنکه نسبت قصه های دوستان چه در زمان حیات و چه در هنگام بعد از شهادت جنرال صاحب شهید در خصوص اوشان شنیده بودم، از علاقمندان تورن جنرال صاحب شهید یونس خان شده و هستم، مگر با انهمه علاقمندی که با او شان داشتم و دارم تا هم اکنون هیچ نیازی ندیده بودم تا بدانم که جناب شان مربوط به کدام ولایت و بکدام قوم و تبار بوده و است، ولی اینک که مانند سایر هموطنان عزیز خویش تصادفا دانستم و میدانم که جناب شهید جنرال صاحب یونس خان مربوط بکدام ولایت کشور بوده اند.
هوتکی صاحب سلام برنامهای بسیارخوبش زنده باشید ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
آقای هوتکی پروگران شما بسیار جالب و دیدنی است تشکر از زحمات شما به امید پیروزی بیشتر تان!
ګران هوتکی . لطفآ د یوه بی سویه انسان پخاطر خپل میلمه مه توهین کوی ، نیازی یو بی باک بی معلومات انسان دی.
بلی جنرال صاحب یونس یکی از بهترین جنرال افغانستان بود خداوند جنت فردوس نصیب شان کند.
هوتکي صیب ښه راغلاست زموږ وياړ یاست .
استاد پرواک(کمال الدین) السلام العلیکم ❤❤❤❤
تشکر هوتکی صاحب محترم از شما و مهمان محترم.
بسیار یک برنامه عالی و پر معلومات، خداوند مهربان روی جنرال صاحب و والی صاحب رفیقی را شاد داشته باشد.
ترن جنرال یونسخان شخص وطندوست وصادق کار دوست با انظباط وعشق وطن دلسوز به سربازان وانظباط قوی در برابر افسران از باند امین جنایت کار بهقتل رسیده روحش شاد باد
بسیار جدی نگيريد . نيازی صاحب معاف است. تمام تيلويزون های افغانی خوب تر میدانند. وجنرال صاحب یونس خان را خداوند(ج) شهادتش را قبول کند آمین.
معلومات جمع معلوم، معلومات ها،مشکلات جمع مشکل، مشکلات ها. ؟؟؟؟؟؟؟؟
یونس خان یکی از جنرالان باعزت وبا و قار اردوی افغانستان بود شخص بادیسیپلین بودکسانیکه ابراز نظر میکنند باید حد اقل در موقعیتی قرار داشته باشند که نظر دهند . من بحیث یک افسر بلند مرتبت به وجود جنرالی چون یونس خان افتخار میکردم.
Salam
دوستان
الله روح شهید جنرال یونس خان را شاد داشته باشد .
جنرال یونس خان یک افسر جان فدا و با دسپلین بود ، ای کاش به کابل میرسید و سرنوشت هفت ثور را دگرگون میساخت. من در سال ۱۳۵۳ در فرقه یازده ، غند ۶۶ تولی مخابره عسگر بودم و از نزدیک شاهد جریان کار ایشان بودم .احترام
فریدون افراسیابی
آنچه بسیار مهم بوده این بوده و باید باشد که در کشور ما بوده و است اینست که مردمان وطنپرست نیازی به معرفی زادگاه، زبان و قوم شان ندارند که نباید داشته باشند، از همین بود که من، با آنکه نسبت قصه های دوستان چه در زمان حیات و چه در هنگام بعد از شهادت جنرال صاحب شهید در خصوص اوشان شنیده بودم، از علاقمندان تورن جنرال صاحب شهید یونس خان شده و هستم، مگر با انهمه علاقمندی که با او شان داشتم و دارم تا هم اکنون هیچ نیازی ندیده بودم تا بدانم که جناب شان مربوط به کدام ولایت و بکدام قوم و تبار بوده و است، ولی اینک که مانند سایر هموطنان عزیز خویش تصادفا دانستم و میدانم که جناب شهید جنرال صاحب یونس خان مربوط بکدام ولایت کشور بوده اند.
السلام علیکم و رحمته الله و برکاته
❤️❤️❤️❤️🎉🎉🎉✌️👍
هر عقده یی با گذشت زمان مرفوع میگردد، مگر جز نزد بیماران روانی.
سلام جناب هوتكى صاحب و تشكر از برنامه خوب شما
زمانى من مدير عمومى محاسبه باختر افغان الوتنه بودم رؤساى باختر پس از كودتاى هفت ثور از قوت هوايى منصوب مى شدند و گاه از روز هاى كودتا ياد آورى مى كردند
به خاطر دارم كه عبداللطيف لكنوال كه خود در روز كودتا پيلوت طياره هاى جنگى بود روزى اتفاقا بر سبيل قصه گفت ؛
در مخابره شنيدم كه كسى به آمر مافوق خود در كابل مى گفت :
جنرال يونس قوماندان جلال آباد با رفيقى والى آنجا با قوت نظامى طرف كابل روان بودند و ما آنها رادرمسير راه جلال آباد خلع سلاح كرديم
با ايشان چه كار كنيم به جواب گفت ؛ ووژنى
آن دو نفر را بكشيد
لكنوال تعجب مى كرد كه فرمان كشتن يك جنرال و والى به چه آسانى صادر شد
اين هم يك روايت ديگر
استاد احرارې
جناب هوتکی بعد از سلام،
مصاحبهٔ امروز را شنیدم. آقای پرواک شخص صادق و شریف به نظر میرسد.
اما بعضی جزئیات این مصاحبه، سوال بر انگیز است:
۱- فرستادن ۲۰ تانک آنهم روی چین ها و زنجیر های خودش به فاصلهٔ ۱۵۰ کیلومتر الی کابل، از نظر حرکات نظامی نادرست به نظر می رسد چون تانک ها باید به فاصله های کوتاه روی زنجیر ها و یا چرخ های خوش حرکت کند. در فواصل دور، آنهم بالای سرک های پخته (قیر یا کانکریت) بزودی صدمه می بیند، لذا تانک ها معمولا” تا نزدیک محل محاربه، بالای تریلر های قوی انتقال داده می شوند.
۲- از طرف دیگر تانک ها باید در هر ۲۰ کیلومتر باید دو باره تیل انداخته شود چون فاصلهٔ دور را رفته نمی تواند.
۳- فرستادن تانک ها در مقابل کودتا چیان در کابل بسیار مؤثر بوده نمی توانست، زیرا در هر تانک دو نفر می تواند برود و در کابل نیز بدون ارتباطات و سوق ادارهٔ منظم، نمی توانست دوست را از دشمن تشخیص دهد.
۴- چون در اطراف ارگ، بیشتر قطعهٔ کوماندوی کودتاچیان فعال بود، لذا در مقابل آنان قوای مدافع پیاده نظام ضرورت بود که متأسفانه گارد جمهوری این وظیفه را انجام داده نتوانست.
۵- اگر جنرال یونس خان در وسط روز تانک ها را فرستاده بود تا از رژیم دفاع کند، چرا برای دفاع خودش و والی ننگرهار، چند نفر محافظ تعین نکرد و چرا حالت اضطرار را در داخل فرقه بوجود نیاوردد؟
۶- چرا معطل شد تا شام روز چند نفر خلقی و یا پرچمی، داخل دفتر او بیاید او را تحت توقیف قرار دهد؟
لذا معلوم می شود که در آنحال، قوماندانیت مؤثر صورت نگرفته و مانند یک فرد بی خبر منتظر نشسته است.
همچنان از زبان محترم پرواک می شنویم که میگوید:
چون لین های تلیفون قطع شده بود، جنرال یونس خان یک صاحب منصب بنام (ملا) را توسط موتر به کابل فرستاد تا برایش احوال بیاورد.
حال خوب فکر کنید که در حالت اضطراری یک قوماندان چگونه میتواند شش ساعت برای رفتن و برگشتن (ملا) از جلال آباد به کابل، صبر کند که برایش احوال خیریت و یا غیر آنرا بیاورد؟
آیا بی سیم وجود نداشت که با قطعات دیگر از ساعت ۱۲ الی شام روز تماس می گرفت؟
قرار گفتار محترمه گلالی داؤد، ارتباط تلیفونی داؤد خان با بیرون، تا چند ساعت اول ادامه داشت.
با در نظر داشت نکات فوق، باید در زمینه توجهٔ بیشتر معطوف گردد و از نتیجه گیری های عاجل و فوری خود داری گردد.
ممنون از توجهٔ تان.
داؤد ملکیار
با عرض سلام جناب داود ملکیار ! مخصوصآ از خودت اصلأ توقع نمیرفت که به این اندازه عقده ای نظر بدهی
تل د وي اسلامی امارت
ژوندی د وي د افغان اصیل بچیان طالبان مجاهدین دا د آزادي او خپلواکی زمریان
💯%
🤲🤍🗯🤍🗯🤍🗯🤍
پ
خداوند ینس خان را غریق رحمت کند قوم ما اگر من اشتباه نکرده باشم یک انسان خوب نمیدانم مومند واز قوم مومند بود.بعد از شهادت شان مشرقی تنها دو مومند به تنهایی یکی قوماندان امنیه محمد جان مومند وقوانین فرقهان وقت شاید فرقه بود اداره کردند وپاکستان نتوانست به یکمودرجلال اباد وجار ولایت فعالیت کند.گفته شده ک محمد جان خان عموی حنیف اولین وزیر انکشاف دهات بود که انرابوزارت با این همه صفت از سلطنت نفرت داشت انوقت در کشور هیچکدام حزبی وجود نداشت به قوم بزرگ خود
علاقه داشت که نظر حزبی وحود نداشت یونس خان هم کدام علاقمندی
جنرال صاحب یونس وطن پرست بود من شاگرد شان بودم.
آنچه بسیار مهم بوده این بوده و باید باشد که در کشور ما بوده و است اینست که مردمان وطنپرست نیازی به معرفی زادگاه، زبان و قوم شان ندارند که نباید داشته باشند، از همین بود که من، با آنکه نسبت قصه های دوستان چه در زمان حیات و چه در هنگام بعد از شهادت جنرال صاحب شهید در خصوص اوشان شنیده بودم، از علاقمندان تورن جنرال صاحب شهید یونس خان شده و هستم، مگر با انهمه علاقمندی که با او شان داشتم و دارم تا هم اکنون هیچ نیازی ندیده بودم تا بدانم که جناب شان مربوط به کدام ولایت و بکدام قوم و تبار بوده و است، ولی اینک که مانند سایر هموطنان عزیز خویش تصادفا دانستم و میدانم که جناب شهید جنرال صاحب یونس خان مربوط بکدام ولایت کشور بوده اند.