پریا / احمد شاملو / امیر حسین سام

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 18 окт 2024
  • شعر: احمد شاملو
    آهنگ و سه‌تار: امیر حسین سام
    تنبک: امیر علی سام
    یکی بود یکی نبود
    زیر گنبد کبود
    لخت و عور تنگ غروب، سه تا پری نشسته بود
    زار و زار گریه می‌کردن پریا
    مث ابرای باهار گریه می‌کردن پریا
    گیسوشون قد کمون، رنگ شبق
    از کمون بلن‌ترک
    از شبق مشکی‌ترک
    روبروشون تو افق، شهر غلامای اسیر
    پشت‌شون سرد و سیا، قلعه‌ی افسانه‌ی پیر
    از افق جیرینگ جیرینگ صدای زنجیر می‌اومد
    از عقب از توی برج ناله شبگیر می‌اومد
    پریا! گشنه تونه؟
    پریا! تشنه تونه؟
    پریا! خسته شدین؟
    مرغ پر بسه شدین؟
    چیه این های‌ های‌تون
    گریه‌تون وای‌ وای‌تون؟
    پریا هیچی نگفتن زار و زار
    گریه می‌کردن پریا
    مث ابرای باهار گریه می‌کردن پریا
    پریای نازنین
    چی‌تونه زار می‌زنین؟
    توی این صحرای دور
    توی این تنگ غروب
    نمی‌گین برف میاد؟
    نمی‌گین بارون میاد؟
    نمی‌گین گرگه میاد یه لقمه خام می‌کندتون؟
    نمی ترسین پریا؟
    نمیاین به شهر ما؟
    شهر ما صداش میاد، صدای زنجیراش میاد
    پریا
    قد رشیدم ببینین
    اسب سفیدم ببینین
    اسب سفید نقره نل
    یال و دمش رنگ عسل
    گردن و ساقش ببینین
    باد دماغش ببینین
    امشب تو شهر چراغونه
    خونه دیبا داغونه
    مردم ده مهمون مان
    با دامب و دومب به شهر میان
    داریه و دمبک می‌زنن
    می‌رقصن و می‌رقصونن
    غنچه خندون می‌ریزن
    نقل بیابون می‌ریزن
    های می‌کشن، هوی می‌کشن
    شهر جای ما شد
    عید مردماس، دیب گله داره
    دنیا مال ماس، دیب گله داره
    سیاهی رو سیاس، دیب گله داره
    سفیدی پادشاس، دیب گله داره
    ***********
    بر گرفته از: Amir H. Sam
    / channel

Комментарии •