چرا به این هشت برادر هفت کچلون می گفتند؟
HTML-код
- Опубликовано: 16 дек 2023
- سلام بر دوستان و همراهان همیشگی شهرفرنگ ❤
هفت کچلون در تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران معاصر از جاهلها و لوطیها و به اصطلاح از گنده لاتهای جنوب شهر تهران (محلهٔ باغ فردوس، خیابان مولوی) به شمار میآمدند. آنها هشت برادر به اسامی: عباس، محمّد، غلامعلی، صفر، شعبان، احمد، محمود و امیر حاج عباسی بودند
نام هفت کچلون به دلایل مختلف در بسیاری از وقایع تاریخ معاصر ایران ذکر شدهاست... - Развлечения
با درود و سپاس فراوان از ارائه این پست ارسالی بسیار زیبا و شنیدنی و خاطره انگیز، بله خاطرات گذشته ها بسیار قشنگ اند و شیرین و همچنین جانگداز و تلخ و غم انگیز و جزوی از تاریخ هستند، برای من شنیدن این جزو تاریخ بسیار لذت بخش و شنیدنی و با حال بود، پایدار و پاینده و برقرار و سلامت و عاقبت بخیر باشید همچنین با عزیزانتون، دل زیبای شما بهاری، شادیتان پایدار، مهرتان روز افزون
درود دوست عزیز ❤، خوشحالم که دوست داشتین ممنون از همراهیتون 🙏🙏
Thank you for an interesting video. Enjoyed watching.
Thank you so much ❤🙏
عالي بود مرسي 🥰🥰🥰
فدااای تو بشم من قشنگ ترین 😘😘
خیلی جالب و شنیدنی بود 😊😊
مرسی قشنگم 😘😘
درود عالی بود❤
درود دوست عزیز ممنونم از همراهیتون🙏❤️
خیلی جالب بود اصلا ازشون چیزی نمی دونستم 😊😊
تو نسل ما کم کم منقرض شدن تا جایی که حتی قیافه های اینجوری رو هم تک و توک دیدیم ☺️
That was very interesting😮❤
Thank you so much 😘😘
🥰🥰🥰🥰
مرسی برای کلیپ. کاش عکس رمضون یخی رو میذاشتین.
سلام به روی ماهتون ، اتفاقا چند باری که از ایشون صحبت شد عکس خودشون رو گذاشتم ، تو یک عکس حتی اسمشون زیرش نوشته شده بود
يعني خودت نميدوني صدات چ آرامشي ب من ميده🥰💓
آخه من قرربون شما بشم انرژی مثبت من 😘😘😘
با درود به خانم زهره الملوك خوش سخن ما، داستان جالبى را انتخاب كردى كه اول جلب نظر مرا نكرد ولي از وسط به اخرش جزو تاريخچه ملي بشمارميايد و خيلي هم با داستانهاي God father شبيه است. با داستان طيب حاج رضائي و حتي خودش اشنايي دور داشتم و حتي با. پسرش دوست بودم و سالي كه او را اعدام كردند در ايران بودم ولي از هفت برادران خبري نداشتم و در اصل از هر نوع لات و چاقو كش و جاهل بدم ميامد و انها را دشنن يك ملت ميدانستم كه مردم هر شعر را با لات بازي و چاقوكشي باعث اذيت و آزار مردم شهر بودند.
البته بدتر از انها در خيابانها جولان داده و بكشتن مردمان بي ازار دست خود را بخون هم ميهنان عزيز أغشته ميكردند. اميدوارم كه در سفرهاي اينده به ايران اصلا قيافه انها را ديگر نبينم، از زحمات زهره خانم خيلي هم ممنونم دايي داود
سلام دایی داود جانم ، بله خاطرم هست که حتی شبی رو در منزل طیب گذروندین 😍، جاهل ها و لوطی ها و داش مشدی ها بخشی از تاریخ ایران هستن که قبل تر نقش پررنگ تری داشتن ، الان دیگه کسی زیاد به این سمت و سو نمیره خداروشکر ، خوشحالم که دوست داشتین ❤