داستان حادثه افک و عملکرد حضرت ابوبکر صدیق(رض) | شیخ محمد صالح پردل
HTML-код
- Опубликовано: 25 авг 2024
- داستان حادثه افک و عملکرد حضرت ابوبکر صدیق(رض) | شیخ محمد صالح پردل
چه چیز باعث شد تا حادثه افک رخ دهد؟
عملکرد حضرت ابوبکر صدیق(رض) در این حادثه چگونه بود؟
حادثه افک چیست؟
چرا حضرت ابوبکر صدیق با آن فرد این کار را کرد که در تاریخ بنام حادثه افک یاد شده است؟
#حادثه_افک
#داستان_حادثه_افک
#شیخ_محمدصالح_پردل
ده عمرت برکت جانم استی استاد مهربان
ما شا الله
حضرت ابوبکر رضی الله عنه❤❤❤
محمد رسول الله و الذین معه ،
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
هم الفائزون❤❤❤❤❤❤😊
یکی از مهمترین پیامهای سوره مبارکه توبه خطاب به منافقان:
« اگر منافقی توبه کند و به گناهش اعتراف کند خداوند او را به مقام مطهر و نفس تزکیه شده وارد میکند »
البته در ترجمه ی حسین انصاریان، اصطلاح «ای مومنان» به ابتدای آیات اضافه شده تا مردم فکر کنند که این آیات درباره ی مومنان است.
اصطلاح « ای مومنان » را از ابتدای ترجمه ی این آیات در سوره ی توبه حذف کنید و بخوانید.
این تحریف را به خاطر این وارد ترجمه ی قرآن کرده اند که مردم ندانند که مقام تطهیر و تزکیه ربطی به معصومیت ندارد، و آیه ی تطهیر که برای اهل بیت و همسران گرامی پیامبر نازل شده به این معنا نیست که آنها عاری از هر عیب و خطایی هستند بلکه در خود آیه ی تطهیر خداوند میخواهد گناهان اهل بیت را ببخشد به شرطی که دستورات الهی را رعایت کنند.
شیعه میخواهد بگوید که دوازده امام معصوم وجود دارد که مقامی دست نیافتنی است و تنها آیتالله های شیعه وصل هستند، در نتیجه به دنبال انحصار گرایی در دین خداوند هستند، همچنانکه که انحصار گرایی در اقتصاد را آزمودند و سقوط کردند در دین نیز سقوط کرده اند و به جایگاه دشمنی با قرآن رسیده اند.
چه کسی ستمکارتر از آن فرد است که به زبان خدا دروغ ببندد، کسانی که چنین فتنه های عظیمی را در ایران رهبری میکنند بدانند که جایگاهی غیر از آتش جهنم برای تحریف کننده نیست.
شیعه این حقایق را هنوز نمیداند برادران خواهران اهل سنت و جماعت خوب به دقت بخوانید و به شیعه ها آگاهی بدهید.
مردم ببینید, سلفی و غیره میگویند صحابه از پیامبر ص حدیث شنیدند و به تابعین و ..... گفتند, ببنینین حقایق را که آنطور نشده :
ذهبی عالم مشهور اهل سنت، به نقل از عایشه مینویسد که او گفت: «پدرم تمام احادیثی که از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) موجود بود را جمع کرد که تعداد آن احادیث به پانصد حدیث میرسد. آن شب، پدرم تا صبح منقلب بود و خوابش نمیبرد.» عایشه میگوید: «به پدرم گفتم از این حال تو محزون و غمگین شدهام. آیا درد و کسالتی داری که این چنین در بستر خود غلت میزنی؟! هنگامیکه صبح فرا رسید، پدرم به من گفت، هر آنچه احادیث نزد خود داری، برای من بیاور.» عایشه در ادامه میگوید: «آن احادیث را برای پدرم آوردم و او تمامی آن احادیث را به آتش کشید.»[1]
[1]. شمس الدین ذهبی، طبقات الحفاظ، دار الكتب العلمية بيروت- لبنان، چاپ اول 1419هـ، ج1، ص10؛ «قالت عائشة: جمع أبي الحديث ... فدعا بنا فحرقها.»
2. عبدالله بن العلاء گوید: «از قاسم خواستم تا احادیثی را بر من املا کند. گفت: احادیث در عصر عمر زیاد شد. پس، از مردم خواست که آن احادیث را بیاورند. وقتی آوردند، دستور داد آنها را بسوزانند».[20]
3. عمر به همه شهرها نوشت: «نزد هر کس حدیث هست، باید نابودش کند».[21]
4. محمد بن ابوبکر نقل کرده است: «در زمان عمر احادیث زیاد شد. وقتی آنها را به نزدش آوردند، دستور داد تمامشان را بسوزانند».[22]
به قدری این مسئله شدّت یافت که راویان به خود جرئت و اجازه نقل احادیث را نمی دادند. به دو نمونه توجه کنید:
شعبی می گوید: «یک سال با پسر عمر (عبدالله) همنشین بودم. از وی، حتی یک حدیث هم از پیامبر(ص) نشنیدم».[23]
سائب بن یزید می گوید: «از مدینه تا مکه با سعد بن مالک همسفر بودم. در طول سفر، حتی یک حدیث از پیامبر(ص) نقل نکرد».[24]
[20] . طبقات ابن سعد، ج5، ص187 و 237.
[21] . کنزالعمال، ج5، ص237.
[22] . طبقات ابن سعد، ج5، ص187.
[23] . سنن ابن ماجه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ص11.
[24] . همان، ص12.