چقدر قشنگ گفتی یلدا جانم❤سن یک توهم هست یا نیست رو نمیدونم اما بقول خودت اهداف و آرزوهایی که در ۲۰ سالگی و قبلش داشتیم دیگه تو سی سالگی و بعدش شاید مفهومی نداشته باشن یا تغییر ماهیت و کاربری بدن. اما با توجه به سرعتی که تو دنیای امروز هست بنظرم فاصله بین این تحول ها کوتاه شده و وقتی بمباران اطلاعات میشیم باعث میشه سریعتر بعضی مسیرها رو تغییر بدیم، و شاید نشه گفت بخاطر سنمونه، اما اینو کاملا قبول دارم که گاهی سن توهمه، همینطور که همیشه فکر میکردم زنی که در آستانه چهل سالگی باشه باید شباهت زیادی به مادری با چند فرزند داشته باشه، (که اونم برای هر کسی با توجه به محیطی که توش رشد کرده تصویرش شکل گرفته) اما الان خودم در ۳۸ سالگی اصلا شبیه به مادرها نیستم. چون نه فرزندی دارم و نه همسری😅 و حتی برام قابل باور نیست چون هنوز بعضی از احساساتم شبیه دوران ۳۰-۲۰ سالگیم هست
یلدا جون ،معمولا سعی میکنم کامنت نگذارم چون ۶۷ بهار از زندگیم گذشته و خودت و همراهانت همه جوان هستید .اما واقعا سن یک عدد نیست یاد فیلم روسری آبی افتادم شاید برای اون طور عاشق شدن یک عدد باشه اما خواسته ها فرق میکنه و انگار من در این سن خواسته هام کمتر شده شاید چون توانایی رسیدن به خواسته هام رو ندارم و اما راجع به بعضی کامنت ها واقعا غصه می خورم که چه بغض و کینه ای در وجود بعضی ها هست که سعی میکنن حتما وقت بذارن ببینند و بخوانند و بنویسند .دیروز شخصی کامنتی رو اسکرین گرفته بود میخوندم واقعا به جنون رسیدم که مگه میشه اینطور برای کسی بد بخواهید و نفرین بنویسید ،متاسف شدم و اما مهاجرت برای من که سالیان هست در آلمان هستم هنوز قابل هضم نیست . ببخشید دیگه خیلی نوشتم .آرزو میکنم همیشه اونی برات بشه که خواسته ات هست و دوستش داری.☘❤
@@yaldasjourney مرررسی عزیزان از مهرت .نمی نویسم چون خودت که خیلی جوونی و همینطور همراهان و اینکه من خیلی ازت یاد میگیرم .میدونی یعنی چی😉 ؟؟؟یعنی با این سنم خیلی نا آگاهم .. ☘🙏
🎉سال نو و تولدتون مبارک❤ من خودم خیلی سعی میکنم سن برام مهم نباشه ولی بدترین حس و افسردگی رو همیشه روز تولدم دارم. انگار که همچنان در عمق ضمیر ناخوداگاهم از بالا رفتن سنم حس خوبی ندارم
یلدای عشق ولاگت مثل همیشه عالی بود فقط مثل قبلا گوشی رو ثابت بزار چون واقعاااا تکون خورد و من خیلیییییی وسواس دارم به این قضیه و کل دیدیوت استرس کشیدم 😅
یلدا جان، تولدت و عیدت مبارک 🩷🌸 خیلی از مثاله ۱۵ سالگی و پاریس حال کردم و کلی از این جور مثالها خودمم دارم … قبلاً فکر میکردم اگه همه دنیا رو نبینم و بمیرم پشیمون میرم، حالا دیدنه دنیا برام اولویت پایین تری پیدا کرده و امیدوارم از دیدن جاهای جدید چیزی یاد بگیرم تا باعث رشد فکریم بشه تا اینکه جاهای بیشتری رو ببینم … با حرفات در موردِ مهاجرت کاملاً موافقم 👍🏼 توئیتر جاییه که بیش از همه جا این بحثِ بی ارزش در جریانه و این یکی از صدتا علتی بود که من بصورت دائمی ترکش کردم!
یلدا تولدت مبارک 🥳 نوروز هم مبارک. امیدوارم خونه خیلی خوبی بتونی بگیری و همه چیز عالی و طبق برنامهت پیش بره. 💖 من هم خیلی مواجه شدم با جمله خیلی خندهدار ترکیه که مهاجرت نیست :)) در صورتی که به نظرم تغییر شهر هم حتی نوعی مهاجرته و سختیها و چالشهای خودش رو داره دیگه چه برسه به یه کشور دیگه.
تولدت مبارک عزیزم 😍 در ضمن در مورد مهاجرت دقیقا درست میگی من هم فکر میکنم که نه تنها دست آوردی نیست در بعضی موارد برعکس هم هست . ودر پایان وقتی که شهر را هم عوض کنید به نوعی مهاجرت محسوب میشود چه رسد به اینکه کشورت را ❤❤❤ 🥂
به نظر منم یلدا سن توهم نیست ، واقعیته ، اینی که میگن فقط ۱ عدده از لحاظی قبول دارم ولی در کل اون عدد زندگی کردنمون تو این دنیای گذراست . من زمانیکه ۴۰ سالم شده بود ، خیلی حال عجیبی داشتم 😂رفتم کتاب ۴۰ سالگی رو خوندم و باید بگم دوسش داشتم و بهم از نظر فکری یا ذهنی کمک کرد ، خلاصه اینکه ماها همش همه چیز دیرمون شده و انگار وقت از دست دادیم و بیشتر پانیک میگیریم که خیلی کارهارو انجام ندادیم 🥲❤
یلدا جون تولدت مبارک باشه و سال جدیدت هم. امیدوارم امسال بهترین سال برات باشه و اون اتفاقی هم که خیلی هامون منتظرش هستیم بیوفته 😚بعد من خودم وقتی ذهنم و فکرم درگیر هست مرتب دچار سندروم دست بی قرار میشم 🤣فکر میکنم تو هم تو این ولاگ یکم ذهنت درگیر بود .اگرم نبود معذرت عزیزم 😊❤💋
به نظر من سن توهم نیست همونطور که خودت گفتی مهرنوش الان که یک ماه دیگه 35 ساله میشه با مهرنوش 25ساله و 20 ساله کلی تفاوت داره، درسته هممون دلمون میخواد جوون بمونیم اما سن الانم رو خیلی دوست دارم چون طرز فکرم ، نگاهم به مسائل، همهی موارد ریز اخلاقیات و روحیاتم حالم رو خوب میکنه، تجربههام بیشتره، شناختم نسبت به آدمها و دنیا بیشتره مرسی که همیشه مسائل جالبی رو بازگو میکنی یلدا جان امیدوارم خونهی دلخواهت رو پیدا کنی عزیزدلم😍 و امسال سال تجربههای جذاب باشه واست🫂💜💜
سلام یلدا جون . به نظرم اگه در مورد شروع یک کار و یا فعالیت و یا آرزو باشه ، سن فقط یک عدد هست . و نمیشه سن رو مانع دید . اما خب بعضی چیزها واقعا سن خودشو میطلبه. مثلا یادمه یک بار خودت رفته...رفته بودی کلاپ و گفتی بعد چند ساعت دیگه نمیتونستی مثل یک نوجوون لذت ببری. برای منم خیلی اتفاق میفته . انگار لذت ها توی سن های مختلف تغییر میکنه در یک فرد . و در افراد هم. ممکن من ۲۰ ساله اینقدر با یک آهنگ برقصم و لذت ببرم . ولی من ۳۳ ساله با کمی رقص و نشستن و رقص دیگران نگاه کردن لذت ببرم. و نمیشه مقایسه کرد
برای منم خیلی وقتها اینکه سن یه عدد یا نه خیلی چالش میشه ... ولی همین الانش حس میکنم که برای یا گرفتن نرم افزار های جدید که خیلی هم برام مهمه سنم بالاس
تولدت مبارک بانو جان 🎉❤ بنظر من سن توهم نیست واقعیت غیرقابل هضم زندگیه که قشنگ پخته شدن و بزرگ شدنت نشونت میده همینکه اولویت های زندگیت تغییر میکنه و از یه سنی به بعد یه چیزایی دیگه برات مهم نیست خیلی جذابه...من ۴۳ سالمه و از چهل سالگی به بعد به یه ثبات و آرامش خوبی رسیدم مثل کسی که دیگه چیزی واسه از دست دادن نداره دیگه نگران چیزی نیستم انگار هرچی میخواسته بشه شده ...البته هنوز واسه بعضی آرزوهام تلاش می کنم ولی اصرار نه
حالا اینکه سن یه توهمه که نه اما فکر کنم اون که ما میگیم سن یه عدده درست تر باشه یعنی منی که ۳۱ سالمه حسم تو خیلی چیزا تو سنای پایین ترم مونده و این عدد باعث نمیشه کارایی که میخوامو انجام ندم از یه سمت دیگه هم بعدایی هست که از این سن ۳۱ سالم دارم فکر میکنم نسبیه نه اینکه جلو خیلی چیزارو بگیره نه اینکه فاکتور گرفته شه کلا نمیدونم درست توضیح دادم یا خیر 🙄
من16 سالمه الان خیلی چیز های زیادی میخوام درباره اینده کاریم مهاجرت مستقل زندگی کردن و اینجور چیزا ولی واقعا اون خواسته ای که از ته دل میخوام ارامش روان داشتنه برام. ولی مثلا ۱۳ یا۱۴ ساله که بودم هدفم هر روز یه چیز بود. به نظرم سن خیلی مهمه خیلی زود میگذره زمان، درسته خیلی وقتا نمیخوایم قبول کنیم که سن یک عدد نیست فقط اما واقعیت اینه ادمی که میتونی در ۲۲ سالگی باشی و دغدغه های یک ادم ۲۲ ساله رو داشته باشی نمیتونی این رو توی۴۴ سالگی نه واقعا حتی ۲۹ سالگی تجربه کنی.
من و دخترم معمولا با هم ولاگ ها رو میبینیم ، و پیگیر هست 😁😁، الان خواست بنویسم که یلدا جون ما هم دنبالِ یه سقفیم ، یه سقفِ تازه 😅😅😅 (نام برده ۶ سالش هست😅)
من قبول دارم توهمه میدونی چرا چون تجربیات به فعل انجام شده برمیگرده. وقتی فرصت خیلی تجربیات نبوده طبیعتا اون یادگیریه یا تغییره هم رخ نداده و من واقعا طرفدار این نظریم که سن یه توهمه.
وای من هنوز شروع نکردم این ولاگ رو اما از تولدم حدودا ۲۵ روز میگذره و من واقعا از اون روز یه غمی تو دلمه یا شایدم ترس..هرچقدر میخوام خودم رو قانع کنم که سن مهم نیست ته دلم بهم میگه مهمه..و حس عقب افتادن همش دارم🚶🏻♀️
توهم سن رو نمیدونم ولی آدم ها به اندازه تجربه هاشون زندگی کردن... من ی سال هایی احساس میکنم تجربه هایی که به دست اوردم بیشتر از یک سال زندگیه،انگار ی لحظه هایی عمیق تر از ۲۴ ساعت روز بودن و برعکس ی سال هایی هیچی ندارم و تجربه ای نداشتم،به اندازه یک سال نگذشته... من همیشه میگم ۱۸ سالگیمو دو بار انگار زندگی کردم بیشتر از یک سال تجربه دارم و انگار از ۱۷ سالگی رفتم به ۲۰ سالگی،و ۲۱ تا ۲۳ سالگیمو نفهمیدم چطور گذروندم ولی خب من تغییر رو با گوشت و پوستم حس کردم تو سال های زندگیم...تو ۱۵ سالگیم فکر میکردم در آینده قراره ی خانم مهندس باشم که فقط داره کار میکنه و مسافرت میره و اصلا هیچ وقت عاشق نمیشه😅و خودم به فکرای اون زمان خودم الان میخندم
نه بنظر من سن توهم و یا فقط یه عدد نیست، اما اینکه فکر کنی سن ۲۵ با ۳۰ خیلی فرق داره، و تو توانایی کارهایی رو تو هرکدوم از این عددها بدست میاری یا از دست میدی فقط یک قاعده یا عرفی هست بنا به قوانین، جامعه و یا باورهای ما.
منم متولد بهمن شصت و هشتم امسال میشه ۳۴ سالمه از کارم بیکار شدم ازدواج نکردم و توو رابطه هم نیستم از نوجوونی که چاق شدم شرم بدن گرفتم و از ترس اینکه رابطه ای عمق پیدا نکنه و به رابطه ی جنسی ختم نشه برای همین شرم بدن، توو رابطه نرفتم خیلی سال تلاش کردم لاغر شدم ولی سلولیتام سر جاش بود و همچنان شرم بدن…بخاطر شرایط کاری نا به سامانمم چند بار رفتم تراپی ولی بخاطر هزینه ش مجبور شدم قطعش کنم…دوستام ازدواج کردن بچه دارن…پدر و مادرم رو به پیری میرن…و من عمیقاً احساس تنهایی میکنم…فقط خواستم باهات صحبت کنم یلدا جون من احساس میکنم تو عمیقاً میفهمی آدمارو …ببخشید طولانی شد لازم داشتم این احساساتمو که یقه مو گرفته به کسی بگم🤍
یه چیز دیگه در مورد سن الان به ذهنم رسید. اونم ویژگی های فیزیکی جسممونه. ما چه بخوایم چه نخوایم چه خوشمون بیاد چه خوشمون نیاد چه انکارش کنیم جسممون با حرکت روی خط زمان رو به زوال می ره. هرچقدر هم با فعالیتهایی مثل ورزش یا تغذیه تلاش کنیم این زوال رو عقب بندازیم. برای مثال بچه دار شدن رو در نظر بگیرین. منِ 39 ساله اگر بچه دارشدن توی برنامم باشه قطعا الان باید بیشتر بهش فکر کنم تا زمانی که 20 سالم بود... اون موقع که 20 سالم بود فکر می کردم براش زمان دارم و اووووووووه حالا کو تا 40 45 سالگی. ولی الان می بینم که دیگه زمان زیادی براش ندارم... و این الان منو می ترسونه... اصلا شاید هنوز تصمیمی برای این بچه دار شدنه نداشته باشما اما پدیده هایی مثل بارداری کاملا به زمان وابسته ان... این مثال بود البته...
وای یلدا تو بحث مهاجرت من خودم ترکیه رو دوست دارم به چند دلیل فرهنگ نزدیک زبان راحت برای من نزدیکی و زیبایی شهری استانبول و...بعد تو یه صحبتی دوستی بهم گفت اونجا هم شد جا یه مشت دهاتی ایرانی هایی هم که میرن فقط بخاطر حجاب میرن و...خودش رفت اروپا چنان چسان فیسان میکنه که نگم میره رو مخ
هم راجعبه تغییری که به واسطهی گذر زمان و سن ایجاد میشه و هم راجعبه افرادی که میخوان همه توی یک تیپ از الگو و چهارچوب جا بشن خیلیامون ضربه خوردیم و میخوریم. یکی از تغییر علایق برای من رانندگی کردن بود. با اینکه موقع گواهینامه گرفتن خیلی براش ذوق داشتم ولی الان بعد از ده سال و به هر دلیلی دیگه علاقه و قصدش رو ندارم که رانندگی کنم (شاید روزی دوباره تغییر کنه ولی خب دیگه) ولی متاسفانه هربار خالههام رو میبینم بهم گوشه و کنایه میزنن که چرا رانندگی نمیکنم و این میگن این مهارتیه که همه باید داشته باشن 😑 تازه دیروز شوهرخالم منو دیده میگه ناامیدم کردی که رانندگی نمیکنی 😅😅
فکر کردم تجربه م رو برات بنویسم: من ۱۸ سالگی با یک بار امتحان دادن گواهینامه گرفتم ولی ترسهای پدرم و نداشتن ماشین شخصی خودم باعث شد نتونم رانندگی کنم تا اینکه ۳۵ سالگی ماشین خودمو گرفتم قسطی، تا دو سال قسطشم بدم جرات نکردم باهاش رانندگی کنم ولی مجدد کلاس رانندگی رفتم که معلمه کلا بدتر ترسوندم... تا بلاخره تو ۴۰ سالگی از سر نیاز مجدد معلم رانندگی گرفتم و بعد یه دوره آموزش، شروع کردم رانندگی ، الان یکسال و دو ماهه که رانندگی میکنم ، خورد خورد، ماه های اول در شعاع چند کیلومتری منزل و بعد تهران گردی و الان رسیده به بین شهری (تهران-کرج) هم قشنگ راه افتادم
من هم سن ام باهات و به نظرم سن توهم نیست. من تا الآن مجرد بودم. هنوز نتونستم با یلدای بعد مجتبی ارتباط برقرار کنم و واقعیتش بهت حسودیم میشه که با فاصله نسبتا کمی بعد یه رابطه چندین ساله و ازدواج، تونستی یکی دیگه رو دوست داشته باشی و حتی بشه پارتنرت.
اوا یادم رفت جواب بنویسم برات اونروز 😍 می خواستم برات بنویسم مطمئن باش تو ده درصد زندگی من و یا هرکسی که ولاگره رو می بینی. هیچ وقت حسودی نکن به اسونی که تماشا می کنی. جدایی خیلی سخته. مخصوصا جدایی از رفیق عزیزت. هم من هم مجتبا خیلی درد کشیدیم .
سن به نظر من توهم نیست من در خودم میبینم که چقدر تغییر کردم جهان بینی من کلا عوض شده نمیگم درست یا غلط از نظر خودم کاملا درست عوض شدم تا چند سال پیش تفکراتم و جنگیدن با اطرافیانم سر تفکراتم و اینکه مثل اکثر مذهبی ها دوست داشتم اونایی رو که دوست دارم هم مثل من باشن تا با خودم ببرمشون بهشت🤣🤣🤣🤣 حالا کلا عوض شدم و امیدوارم باز هم تغییراتم اوامه داشته بشه ❤
من باهات موافقم یلدا 🫶🏻 من قشنگ می بینم که منِ ۳۳ ساله با یه شخصِ ۲۳ ساله زمین تا آسمون فرق دارم حتی با خودِ ۲۳ ساله ام. از اینکه می بینم یه ۶۰ ساله به اندازه ۲۰ ساله شاد و رها باشه حظ میکنم اما از اینکه ببینم یه شخصی که هم سنه منه اما افکار و اعمالش مونده تو ۲۰ سالگی تأسف میخورم کما اینکه هستندوروبرم و باید فکر اساسی کرد راجع بهش. اینکه ادم با ۱۰ سالِ قبلش فرق اساسی تو افکار و اعمال نداشته باشه برام عجیب و غیرقابل درکه چون خودم فکر میکنم حتی با یک سالِ پیشم خیلی فرق دارم.
نظر شخصی من در مورد سن اینه که نه توهم نیست. منی که الان 39 سالم شده به طور واضحی تفاوتهای خودم رو با خودِ 22 ساله ام متوجه می شم و با دیگرانی که الان در اطرافم هستن و از من کوچیکتر یا بزرگترن...مثلا همین عشق که مثال زدی، منِ 22 ساله صد در صد این توانایی رو داشت که عشقم بهم بگه بمیر و من بمیرم...ولی الان ذهنم به طرز قابل توجهی درگیر تجزیه و تحلیل می شه. برای خودش سوال می پرسه. با منطقش سوال رو جواب می ده و به این نتیجه می رسه که اون آدم بر فرض ارزش اینو نداره که تو براش بمیری...
خب ادم به نظرم با خود ۲۲ سالش متفاوته ولی لزوما با ۲۲ ساله ها نیست. من از همون ۲۰ سالگیم تجزیه تحلیلی بودم. کلا یسری چیزا به نظرم با تجربه ی زیسته نه سن یکی یک اتفاق رو ده سالگی تجربه میکنه از اون به بعد عوض میشه یکی ۲۵ سالگی . بیشتر بسته به مسیر زندگی ادم داره تا سن. البته این نظر شخصی منه
من دوست داشتم یه قهرمان شنا بشم برم المپیک وتمام وقت تو آب بودم شنا میکردم ژیمناستیک تمرین میکردم الان این آرزو رو ندارم با وجودی که تو اروپا زندگی میکنم …
بنظرم سن واقعا بستگی داره چقد تجربه های مختلف رو از سر گذروندی چقد چیزای مختلف رو تجربه کردی تا الان. منی که ۳۰ سالمه و چندین ساله تنها زندگی میکنم و کلی اتفاقای کوچیک و بزرگ از سر گذروندم .با دختر دیگه ای که ۳۰ سالشه و هنوز پیش مامان بابا هست چالش های زیادی اژ سر نگذرونده سنمون یکی نیست بنظرم
دقیقا این چهارتا شخصیت هر کدوم یه ویژگیهایی داره که آدم تو خودش میبینه ولی خب من عاشق سامانتا بودم و از دست کری هم زیاد حرص خوردم. جاست لایک دت که اذامه سریاله رو هم دیدی؟
من فکر میکنم این تغییرات لزوماً ربطی به سن نداره، ربط به رشد ناشی از تجارب و زندگی زیسته داره که خب جهانبینیمون رو گستردهتر و عمیقتر میکنه یا شخصیت و خواستههامون رو تغییر میده اما اینکه میگن سن عدد یا توهمه بیشتر از این جهته که حداقل انقدری که روش تأکید شده محدودیتزا نیست، بیشتر سبک زندگی ناسالم و زندان ذهنمون محدودیتآوره
شاید هنوز سنم اونقد بالا نباشه که بتونم به این سوال جواب بدم، به نظر من هم سن توهم نیست! چون من ۱۸ سالگی داشتم برای کات کردن گریه میکردم و آرزوم این بود که اون آدم برگرده!:)) هیچ آرزویی مربوط به خودم نداشتم! اما الان که ۲۴ سالمه و دارم عقد میکنم، همه آرزوهام فردی در کنار پارتنرمه:)))پس سن توهم نیست! اما سن جلوداره آدم برای رسیدن به خواستههاش نیست.
در مورد سن خیلی فاکتورها دخیل هست ک حس متناسب با سن یا متناسب با توقع جامعه از اون سن داشته باشیم یا نه. این ک من تو چهل سالگی ب آرزوی اساسی زندگیم تو بیست سالگی نرسیدم و شاید هنوز اون آرزو رو با خودم حمل میکنم خیلی رو رفتارم تاثیرگذاره. مثلا اگه نیاز ب رابطه عمیق صمیمانه براورده نشده باشه، اون نیازه ب قوت خودش باقی هست اما شاید هورمون ها کمتر هیجان ایجاد کنن ب واسطه سن؛ ولی ب طور قطع من چهل ساله ای ک هنوز ب رابطه فکر میکنم با چهل ساله ای ک سالهاست از این نیاز عبور کرده از زمین تا آسمون فرق داریم، نمیگم اون جلوتره ولی احتمالا حس پیری بیشتری داره.
سلام یلدا جون تولدت مبارک ❤️ واقعا من از فرهنگ ایران که این قدر برای هر کاری که میکنی یک نظری دارن خستم واقعا تازگی ها که با خانوادم ویدئو کال میکنم یک سری حرف های از فک و فامیل میشنوم که با خودم یک لحظه فکر میکنم که من اگر جای اون طرف بودم حداقل قبل از حرف زدن یک فکری میکردم😃 بحث مهاجرت هم همینه ماشالا همه صاحب نظر اولی که میخواستم بیام آلمان همه به جای این که بهم انرژی بدن اینجوری بودن که وای آلمانیا نژاد پرستن اونجا آسون کار گیر نمیاری ها باید بری تو خونه های ۴۰ ماری زندگی کنی خب عزیز من فامیل قشنگ من تو میدونی من هدفم چیه خب؟؟؟؟؟😅😅😅
من هم فكر ميكنم اينكه مقصد مهاجرت ادم هارو زير سوال ميبرن واقعا مسخرست بلاخره تو در يك سرزمين ديگه هستي، زبون مشترك باهاشون نداري ، تاريخ مشترك باهاشون نداري ، از آدم هاي عزيز زندگيت دور هستي و اين يك جايي بلاخره يقه ي ادم رو ميگيره و غربت حس ميشه ، دور شدن از هر سرزميني كه بهش حس تعلق داري ، مهاجرته ، ميخواد فاصلش دو ساعت باشه ميخواد ٢٠ ساعت .
چقدر قشنگ گفتی یلدا جانم❤سن یک توهم هست یا نیست رو نمیدونم اما بقول خودت اهداف و آرزوهایی که در ۲۰ سالگی و قبلش داشتیم
دیگه تو سی سالگی و بعدش شاید مفهومی نداشته باشن یا تغییر ماهیت و کاربری بدن. اما با توجه به سرعتی که تو دنیای امروز هست بنظرم فاصله بین این تحول ها کوتاه شده و وقتی بمباران اطلاعات میشیم باعث میشه سریعتر بعضی مسیرها رو تغییر بدیم، و شاید نشه گفت بخاطر سنمونه، اما اینو کاملا قبول دارم که گاهی سن توهمه، همینطور که همیشه فکر میکردم زنی که در آستانه چهل سالگی باشه باید شباهت زیادی به مادری با چند فرزند داشته باشه، (که اونم برای هر کسی با توجه به محیطی که توش رشد کرده تصویرش شکل گرفته) اما الان خودم در ۳۸ سالگی اصلا شبیه به مادرها نیستم. چون نه فرزندی دارم و نه همسری😅 و حتی برام قابل باور نیست چون هنوز بعضی از احساساتم شبیه دوران ۳۰-۲۰ سالگیم هست
یلدا جون ،معمولا سعی میکنم کامنت نگذارم چون ۶۷ بهار از زندگیم گذشته و خودت و همراهانت همه جوان هستید .اما واقعا سن یک عدد نیست یاد فیلم روسری آبی افتادم شاید برای اون طور عاشق شدن یک عدد باشه اما خواسته ها فرق میکنه و انگار من در این سن خواسته هام کمتر شده شاید چون توانایی رسیدن به خواسته هام رو ندارم و اما راجع به بعضی کامنت ها واقعا غصه می خورم که چه بغض و کینه ای در وجود بعضی ها هست که سعی میکنن حتما وقت بذارن ببینند و بخوانند و بنویسند .دیروز شخصی کامنتی رو اسکرین گرفته بود میخوندم واقعا به جنون رسیدم که مگه میشه اینطور برای کسی بد بخواهید و نفرین بنویسید ،متاسف شدم و اما مهاجرت برای من که سالیان هست در آلمان هستم هنوز قابل هضم نیست . ببخشید دیگه خیلی نوشتم .آرزو میکنم همیشه اونی برات بشه که خواسته ات هست و دوستش داری.☘❤
چرا سعی می کنید کامنت نذارید ؟ 🫠 مرسی از اینکه نوشتید 😍😍
@@yaldasjourney مرررسی عزیزان از مهرت .نمی نویسم چون خودت که خیلی جوونی و همینطور همراهان و اینکه من خیلی ازت یاد میگیرم .میدونی یعنی چی😉 ؟؟؟یعنی با این سنم خیلی نا آگاهم .. ☘🙏
مرسی یلدا که مقاله های مفید اینچنینی رو بهمون معرفی میکنی و توضیح میدی❤
تولدت مبارک یلدای عزیز❤ امیدوارم زودتر یه خونه خوشگل گیر بیاری ❤
تولدت خیلی مبارک باشه یلدا جان🎉❤
🎉سال نو و تولدتون مبارک❤
من خودم خیلی سعی میکنم سن برام مهم نباشه ولی بدترین حس و افسردگی رو همیشه روز تولدم دارم. انگار که همچنان در عمق ضمیر ناخوداگاهم از بالا رفتن سنم حس خوبی ندارم
سلام یلدا جان. توی این ولاگ تصویر خیلی میلرزید و واقعا کلافه کننده بود. متاسفانه نتونستم تا آخر ببینم. خیلی خوب میشه اگه دوربین رو روی پایه بذارین.
یلدا واقعا حس فوقالعاده خوبی بهم میدی🩷
ممنونم از ولاگ خوبت میرم سریال رو دانلود کنم ببینم😍🥰😘
پس تولد عید شما مبارک کاملاً برا توعه یلدا جون 😁🥳
یلدا جون تولدت مبارک🎉عیدتم مبارک ایشالا امسال به همه ی خواسته های دلت برسی قشنگ ترین و بهترین روزارو پشت سربزاری❤❤
وای دقیقا مثل منه تاریخ و زمان تولدتون:)🎉🎉🎉
تولدت مبارک یلدا جانم، سال خیلی خوبی داشته باشی و امیدوارم خوشیهای دنیا خیلی خیلی بیشتر از غمهاش برات باشه ❤
مرسی مهربون
یلدای عشق ولاگت مثل همیشه عالی بود
فقط مثل قبلا گوشی رو ثابت بزار
چون واقعاااا تکون خورد و من خیلیییییی وسواس دارم به این قضیه و کل دیدیوت استرس کشیدم 😅
مرسی گفتی چشم حواسم هست بعد از این
یلدا جان، تولدت و عیدت مبارک 🩷🌸
خیلی از مثاله ۱۵ سالگی و پاریس حال کردم و کلی از این جور مثالها خودمم دارم … قبلاً فکر میکردم اگه همه دنیا رو نبینم و بمیرم پشیمون میرم، حالا دیدنه دنیا برام اولویت پایین تری پیدا کرده و امیدوارم از دیدن جاهای جدید چیزی یاد بگیرم تا باعث رشد فکریم بشه تا اینکه جاهای بیشتری رو ببینم …
با حرفات در موردِ مهاجرت کاملاً موافقم 👍🏼 توئیتر جاییه که بیش از همه جا این بحثِ بی ارزش در جریانه و این یکی از صدتا علتی بود که من بصورت دائمی ترکش کردم!
کاملا می فهمم حست رو به توییتر. 🩷
چقد جالب گفتی راجب ریت بندی مهاجرت❤
اول از همه تولدت مبارک یلدای عزیزمم🦋امیدوارم امسال همونجوری برات پیش بره که میخوای❤️وامیدوارم که خونه مورد علاقتو پیدا کنی.
چه بامزه،واسه تو که واقعا پیچیده ست...ولی منم اسفندیام و شناسنامم اول فروردینه و دهه ۶۰ اینجوری بوده که میگی👍
یلدا جان تولدت به حد خوبی پر تکرار سال جدیدت بهتر از قبل...یکی از فانتزی های من داشتن یه پارتنر ژاپنی بود 😅😅😅
تولدت مبارک یلدای نازنین. امسال کلی تجربه های شگفتانگیز برات آرزو دارم
مرسی عزیزم❤
تولدت مبارک یلدا جان❤
🩷🩷🩷
تولدت مبارک یلدای منحصر به فرد و دوست داشتنی❤
مهربون 🩷
Happy Birthday my virtual friend ❤🎉
بەبە❤❤ 💃🏻💃🏻 تولدت مبارک😍♥️
تولدتون مبارک و به قول ما بختتون سبز😍💚💫
امیدوارم خونه جدید و سال جدید خیلی برات قشنگ و سبز و پر از خیر باشه
تولدت مبارک یلدای قشنگمون. آرزوی بهترینها رو واست دارم🎉❤
مرسی مهربون
زیباترین یلدا تولدت مبارک 💋❤️😘
تولدت مبارک باشه یلدا جان من خودم چون فن سارا جسیکا پارکر هستم و خیلی وقت پیش این سریالو دیدم ولی ترجیحم برای شخص باحال و فوق العاده سامانتاست
یلدا جون تولدت مبارک عزیزم🥰💖
دوربین رو سعی کن ثابت بزاری وقتی حرف میزنی 😀
یلدا تولدت مبارک 🥳 نوروز هم مبارک. امیدوارم خونه خیلی خوبی بتونی بگیری و همه چیز عالی و طبق برنامهت پیش بره. 💖
من هم خیلی مواجه شدم با جمله خیلی خندهدار ترکیه که مهاجرت نیست :)) در صورتی که به نظرم تغییر شهر هم حتی نوعی مهاجرته و سختیها و چالشهای خودش رو داره دیگه چه برسه به یه کشور دیگه.
دقیقا عزیزم 🩷🫠
تولدت مبارک عزیزم 😍 در ضمن در مورد مهاجرت دقیقا درست میگی من هم فکر میکنم که نه تنها دست آوردی نیست در بعضی موارد برعکس هم هست . ودر پایان وقتی که شهر را هم عوض کنید به نوعی مهاجرت محسوب میشود چه رسد به اینکه کشورت را ❤❤❤ 🥂
دقیقا. موافقم باهات
من شخصیت میرندا رو خیلی به خودم نزدیک میبینم در بیشتر لحظه ها کاملا احساس و افکارشو زندگی میکنم و چالش هایی که داره رو با تموم وجودم میفهمم
چقدر تو عزیزی یلدا جانم❤
🩷🩷🩷
به نظر منم یلدا سن توهم نیست ، واقعیته ، اینی که میگن فقط ۱ عدده از لحاظی قبول دارم ولی در کل اون عدد زندگی کردنمون تو این دنیای گذراست . من زمانیکه ۴۰ سالم شده بود ، خیلی حال عجیبی داشتم 😂رفتم کتاب ۴۰ سالگی رو خوندم و باید بگم دوسش داشتم و بهم از نظر فکری یا ذهنی کمک کرد ، خلاصه اینکه ماها همش همه چیز دیرمون شده و انگار وقت از دست دادیم و بیشتر پانیک میگیریم که خیلی کارهارو انجام ندادیم 🥲❤
تولدت مبارک قشنگترین یلدا❤
یلدا جون تولدت مبارک باشه و سال جدیدت هم. امیدوارم امسال بهترین سال برات باشه و اون اتفاقی هم که خیلی هامون منتظرش هستیم بیوفته 😚بعد من خودم وقتی ذهنم و فکرم درگیر هست مرتب دچار سندروم دست بی قرار میشم 🤣فکر میکنم تو هم تو این ولاگ یکم ذهنت درگیر بود .اگرم نبود معذرت عزیزم 😊❤💋
به نظر من سن توهم نیست همونطور که خودت گفتی
مهرنوش الان که یک ماه دیگه 35 ساله میشه با مهرنوش 25ساله و 20 ساله کلی تفاوت داره، درسته هممون دلمون میخواد جوون بمونیم اما سن الانم رو خیلی دوست دارم چون طرز فکرم ، نگاهم به مسائل، همهی موارد ریز اخلاقیات و روحیاتم حالم رو خوب میکنه، تجربههام بیشتره، شناختم نسبت به آدمها و دنیا بیشتره
مرسی که همیشه مسائل جالبی رو بازگو میکنی یلدا جان
امیدوارم خونهی دلخواهت رو پیدا کنی عزیزدلم😍
و امسال سال تجربههای جذاب باشه واست🫂💜💜
اول لایک میکنم به مناسبت تولدت و تبریک میگم بهت عزیز دلم.حالا با خیال راحت میشینم نگاه میکنم❤❤❤❤😅
ماچ
بنظر من ۶۰ درصد توهمه برای من همیشه جلوی تلاش هامو گرفت همه ش درگیر محدودیتمون کرد در حالی ک توی اوج جوانی بودیم!
هم عیدت مبارک هم تولدت یلدا جوون🥰
مرسی عزیزم 🩷🩷
سلام یلدا جون . به نظرم اگه در مورد شروع یک کار و یا فعالیت و یا آرزو باشه ، سن فقط یک عدد هست . و نمیشه سن رو مانع دید . اما خب بعضی چیزها واقعا سن خودشو میطلبه. مثلا یادمه یک بار خودت رفته...رفته بودی کلاپ و گفتی بعد چند ساعت دیگه نمیتونستی مثل یک نوجوون لذت ببری. برای منم خیلی اتفاق میفته . انگار لذت ها توی سن های مختلف تغییر میکنه در یک فرد . و در افراد هم. ممکن من ۲۰ ساله اینقدر با یک آهنگ برقصم و لذت ببرم . ولی من ۳۳ ساله با کمی رقص و نشستن و رقص دیگران نگاه کردن لذت ببرم. و نمیشه مقایسه کرد
برای منم خیلی وقتها اینکه سن یه عدد یا نه خیلی چالش میشه ... ولی همین الانش حس میکنم که برای یا گرفتن نرم افزار های جدید که خیلی هم برام مهمه سنم بالاس
کاش منم دعوت بودم یلدا😢
تولدت مبارک بانو جان 🎉❤ بنظر من سن توهم نیست واقعیت غیرقابل هضم زندگیه که قشنگ پخته شدن و بزرگ شدنت نشونت میده همینکه اولویت های زندگیت تغییر میکنه و از یه سنی به بعد یه چیزایی دیگه برات مهم نیست خیلی جذابه...من ۴۳ سالمه و از چهل سالگی به بعد به یه ثبات و آرامش خوبی رسیدم مثل کسی که دیگه چیزی واسه از دست دادن نداره دیگه نگران چیزی نیستم انگار هرچی میخواسته بشه شده ...البته هنوز واسه بعضی آرزوهام تلاش می کنم ولی اصرار نه
یلدا جون وقتی دوربین تو دستتونه لرزشش زیاده
و یکم اذیت میکنه
مرسی گفتی چشم
حالا اینکه سن یه توهمه که نه اما فکر کنم اون که ما میگیم سن یه عدده درست تر باشه
یعنی منی که ۳۱ سالمه حسم تو خیلی چیزا تو سنای پایین ترم مونده و این عدد باعث نمیشه کارایی که میخوامو انجام ندم از یه سمت دیگه هم بعدایی هست که از این سن ۳۱ سالم دارم
فکر میکنم نسبیه نه اینکه جلو خیلی چیزارو بگیره نه اینکه فاکتور گرفته شه کلا
نمیدونم درست توضیح دادم یا خیر 🙄
من16 سالمه الان خیلی چیز های زیادی میخوام درباره اینده کاریم مهاجرت مستقل زندگی کردن و اینجور چیزا ولی واقعا اون خواسته ای که از ته دل میخوام ارامش روان داشتنه برام.
ولی مثلا ۱۳ یا۱۴ ساله که بودم هدفم هر روز یه چیز بود.
به نظرم سن خیلی مهمه خیلی زود میگذره زمان، درسته خیلی وقتا نمیخوایم قبول کنیم که سن یک عدد نیست فقط اما واقعیت اینه ادمی که میتونی در ۲۲ سالگی باشی و دغدغه های یک ادم ۲۲ ساله رو داشته باشی نمیتونی
این رو توی۴۴ سالگی نه واقعا حتی ۲۹ سالگی تجربه کنی.
من و دخترم معمولا با هم ولاگ ها رو میبینیم ، و پیگیر هست 😁😁، الان خواست بنویسم که یلدا جون ما هم دنبالِ یه سقفیم ، یه سقفِ تازه 😅😅😅
(نام برده ۶ سالش هست😅)
من قبول دارم توهمه میدونی چرا چون تجربیات به فعل انجام شده برمیگرده. وقتی فرصت خیلی تجربیات نبوده طبیعتا اون یادگیریه یا تغییره هم رخ نداده و من واقعا طرفدار این نظریم که سن یه توهمه.
یعنی موضوع وبلاگ بعدی چیه؟😅
تولدتون مبارک 🎉❤
سن یک توهم نیست چون به مرور زمان پخته تر میشیم وعلایقمون تغییر میکنه ،
تولدت مبااارررک یلدا جان❤❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
مرس مرسی 🩷
وای من هنوز شروع نکردم این ولاگ رو اما از تولدم حدودا ۲۵ روز میگذره و من واقعا از اون روز یه غمی تو دلمه یا شایدم ترس..هرچقدر میخوام خودم رو قانع کنم که سن مهم نیست ته دلم بهم میگه مهمه..و حس عقب افتادن همش دارم🚶🏻♀️
توهم سن رو نمیدونم ولی آدم ها به اندازه تجربه هاشون زندگی کردن...
من ی سال هایی احساس میکنم تجربه هایی که به دست اوردم بیشتر از یک سال زندگیه،انگار ی لحظه هایی عمیق تر از ۲۴ ساعت روز بودن و برعکس ی سال هایی هیچی ندارم و تجربه ای نداشتم،به اندازه یک سال نگذشته...
من همیشه میگم ۱۸ سالگیمو دو بار انگار زندگی کردم بیشتر از یک سال تجربه دارم و انگار از ۱۷ سالگی رفتم به ۲۰ سالگی،و ۲۱ تا ۲۳ سالگیمو نفهمیدم چطور گذروندم
ولی خب من تغییر رو با گوشت و پوستم حس کردم تو سال های زندگیم...تو ۱۵ سالگیم فکر میکردم در آینده قراره ی خانم مهندس باشم که فقط داره کار میکنه و مسافرت میره و اصلا هیچ وقت عاشق نمیشه😅و خودم به فکرای اون زمان خودم الان میخندم
نه بنظر من سن توهم و یا فقط یه عدد نیست، اما اینکه فکر کنی سن ۲۵ با ۳۰ خیلی فرق داره، و تو توانایی کارهایی رو تو هرکدوم از این عددها بدست میاری یا از دست میدی فقط یک قاعده یا عرفی هست بنا به قوانین، جامعه و یا باورهای ما.
منم متولد بهمن شصت و هشتم امسال میشه ۳۴ سالمه از کارم بیکار شدم ازدواج نکردم و توو رابطه هم نیستم از نوجوونی که چاق شدم شرم بدن گرفتم و از ترس اینکه رابطه ای عمق پیدا نکنه و به رابطه ی جنسی ختم نشه برای همین شرم بدن، توو رابطه نرفتم خیلی سال تلاش کردم لاغر شدم ولی سلولیتام سر جاش بود و همچنان شرم بدن…بخاطر شرایط کاری نا به سامانمم چند بار رفتم تراپی ولی بخاطر هزینه ش مجبور شدم قطعش کنم…دوستام ازدواج کردن بچه دارن…پدر و مادرم رو به پیری میرن…و من عمیقاً احساس تنهایی میکنم…فقط خواستم باهات صحبت کنم یلدا جون من احساس میکنم تو عمیقاً میفهمی آدمارو …ببخشید طولانی شد لازم داشتم این احساساتمو که یقه مو گرفته به کسی بگم🤍
یه چیز دیگه در مورد سن الان به ذهنم رسید. اونم ویژگی های فیزیکی جسممونه. ما چه بخوایم چه نخوایم چه خوشمون بیاد چه خوشمون نیاد چه انکارش کنیم جسممون با حرکت روی خط زمان رو به زوال می ره. هرچقدر هم با فعالیتهایی مثل ورزش یا تغذیه تلاش کنیم این زوال رو عقب بندازیم. برای مثال بچه دار شدن رو در نظر بگیرین. منِ 39 ساله اگر بچه دارشدن توی برنامم باشه قطعا الان باید بیشتر بهش فکر کنم تا زمانی که 20 سالم بود... اون موقع که 20 سالم بود فکر می کردم براش زمان دارم و اووووووووه حالا کو تا 40 45 سالگی. ولی الان می بینم که دیگه زمان زیادی براش ندارم... و این الان منو می ترسونه... اصلا شاید هنوز تصمیمی برای این بچه دار شدنه نداشته باشما اما پدیده هایی مثل بارداری کاملا به زمان وابسته ان... این مثال بود البته...
منم باید اسباب کشی کنم تا دو ماه دیگه، از الان ذهنم درگیره، خیلی سختمه . هم دس تنهام هم اینکه وسیله هام خراب شه چیکار کنم😢
❤❤❤❤❤❤
یلدا چه قدر خوشحالم سفره هفتسین چیدی🥰🥰
دوستم برام اورد عزیزم 🩷🫠 دستش درد نکنه
خیلی زیباست تولدت مبارک یلدا و بهارت سبز❤
❤
چه غذاهای خوشگلین
وای یلدا تو بحث مهاجرت من خودم ترکیه رو دوست دارم به چند دلیل فرهنگ نزدیک زبان راحت برای من نزدیکی و زیبایی شهری استانبول و...بعد تو یه صحبتی دوستی بهم گفت اونجا هم شد جا یه مشت دهاتی ایرانی هایی هم که میرن فقط بخاطر حجاب میرن و...خودش رفت اروپا چنان چسان فیسان میکنه که نگم میره رو مخ
هم راجعبه تغییری که به واسطهی گذر زمان و سن ایجاد میشه و هم راجعبه افرادی که میخوان همه توی یک تیپ از الگو و چهارچوب جا بشن خیلیامون ضربه خوردیم و میخوریم. یکی از تغییر علایق برای من رانندگی کردن بود. با اینکه موقع گواهینامه گرفتن خیلی براش ذوق داشتم ولی الان بعد از ده سال و به هر دلیلی دیگه علاقه و قصدش رو ندارم که رانندگی کنم (شاید روزی دوباره تغییر کنه ولی خب دیگه) ولی متاسفانه هربار خالههام رو میبینم بهم گوشه و کنایه میزنن که چرا رانندگی نمیکنم و این میگن این مهارتیه که همه باید داشته باشن 😑 تازه دیروز شوهرخالم منو دیده میگه ناامیدم کردی که رانندگی نمیکنی 😅😅
فکر کردم تجربه م رو برات بنویسم: من ۱۸ سالگی با یک بار امتحان دادن گواهینامه گرفتم ولی ترسهای پدرم و نداشتن ماشین شخصی خودم باعث شد نتونم رانندگی کنم تا اینکه ۳۵ سالگی ماشین خودمو گرفتم قسطی، تا دو سال قسطشم بدم جرات نکردم باهاش رانندگی کنم ولی مجدد کلاس رانندگی رفتم که معلمه کلا بدتر ترسوندم... تا بلاخره تو ۴۰ سالگی از سر نیاز مجدد معلم رانندگی گرفتم و بعد یه دوره آموزش، شروع کردم رانندگی ، الان یکسال و دو ماهه که رانندگی میکنم ، خورد خورد، ماه های اول در شعاع چند کیلومتری منزل و بعد تهران گردی و الان رسیده به بین شهری (تهران-کرج) هم قشنگ راه افتادم
من هم سن ام باهات و به نظرم سن توهم نیست. من تا الآن مجرد بودم. هنوز نتونستم با یلدای بعد مجتبی ارتباط برقرار کنم و واقعیتش بهت حسودیم میشه که با فاصله نسبتا کمی بعد یه رابطه چندین ساله و ازدواج، تونستی یکی دیگه رو دوست داشته باشی و حتی بشه پارتنرت.
اوا یادم رفت جواب بنویسم برات اونروز 😍 می خواستم برات بنویسم مطمئن باش تو ده درصد زندگی من و یا هرکسی که ولاگره رو می بینی. هیچ وقت حسودی نکن به اسونی که تماشا می کنی. جدایی خیلی سخته. مخصوصا جدایی از رفیق عزیزت. هم من هم مجتبا خیلی درد کشیدیم .
❤❤👏👏🌹🌹❤❤🌹🌹
تولدت مبارک یلدا قشنگترین ۳۶ ساله دنیا🤍✨
مرسی مهربون
سن به نظر من توهم نیست من در خودم میبینم که چقدر تغییر کردم جهان بینی من کلا عوض شده نمیگم درست یا غلط از نظر خودم کاملا درست عوض شدم تا چند سال پیش تفکراتم و جنگیدن با اطرافیانم سر تفکراتم و اینکه مثل اکثر مذهبی ها دوست داشتم اونایی رو که دوست دارم هم مثل من باشن تا با خودم ببرمشون بهشت🤣🤣🤣🤣 حالا کلا عوض شدم و امیدوارم باز هم تغییراتم اوامه داشته بشه ❤
من باهات موافقم یلدا 🫶🏻 من قشنگ می بینم که منِ ۳۳ ساله با یه شخصِ ۲۳ ساله زمین تا آسمون فرق دارم حتی با خودِ ۲۳ ساله ام. از اینکه می بینم یه ۶۰ ساله به اندازه ۲۰ ساله شاد و رها باشه حظ میکنم اما از اینکه ببینم یه شخصی که هم سنه منه اما افکار و اعمالش مونده تو ۲۰ سالگی تأسف میخورم کما اینکه هستندوروبرم و باید فکر اساسی کرد راجع بهش. اینکه ادم با ۱۰ سالِ قبلش فرق اساسی تو افکار و اعمال نداشته باشه برام عجیب و غیرقابل درکه چون خودم فکر میکنم حتی با یک سالِ پیشم خیلی فرق دارم.
نظر شخصی من در مورد سن اینه که نه توهم نیست. منی که الان 39 سالم شده به طور واضحی تفاوتهای خودم رو با خودِ 22 ساله ام متوجه می شم و با دیگرانی که الان در اطرافم هستن و از من کوچیکتر یا بزرگترن...مثلا همین عشق که مثال زدی، منِ 22 ساله صد در صد این توانایی رو داشت که عشقم بهم بگه بمیر و من بمیرم...ولی الان ذهنم به طرز قابل توجهی درگیر تجزیه و تحلیل می شه. برای خودش سوال می پرسه. با منطقش سوال رو جواب می ده و به این نتیجه می رسه که اون آدم بر فرض ارزش اینو نداره که تو براش بمیری...
درسته موافقم باهات
دقیقا..هم جسمانی و هم روانی، من دقیقا تفاوت رو حس میکنم.
خب ادم به نظرم با خود ۲۲ سالش متفاوته ولی لزوما با ۲۲ ساله ها نیست. من از همون ۲۰ سالگیم تجزیه تحلیلی بودم. کلا یسری چیزا به نظرم با تجربه ی زیسته نه سن یکی یک اتفاق رو ده سالگی تجربه میکنه از اون به
بعد عوض میشه یکی ۲۵ سالگی . بیشتر بسته به مسیر زندگی ادم داره تا سن. البته این نظر شخصی منه
من دوست داشتم یه قهرمان شنا بشم برم المپیک وتمام وقت تو آب بودم شنا میکردم ژیمناستیک تمرین میکردم الان این آرزو رو ندارم با وجودی که تو اروپا زندگی میکنم …
عیدت مبارک یلداجان.به نظرمن سن توهمه ویک عدده.چون منی که ۳۸سالمه شایدبیشترازیه فرد۸۰ساله تجربه های سختی داشتم ازمرگ عزیزم تابیماری سخت خودم وبی پولی وازدست دادن زندگی.من خیلی قوی شدم اماکاش باتجربه های خوب بود..
به نظرت ادم با تجربه های خوب و شیرین قویمیشه؟ 🫠
مهاجرت دردیست دوا ناپذیر🤦♀️
بنظرم سن واقعا بستگی داره چقد تجربه های مختلف رو از سر گذروندی چقد چیزای مختلف رو تجربه کردی تا الان. منی که ۳۰ سالمه و چندین ساله تنها زندگی میکنم و کلی اتفاقای کوچیک و بزرگ از سر گذروندم .با دختر دیگه ای که ۳۰ سالشه و هنوز پیش مامان بابا هست چالش های زیادی اژ سر نگذرونده سنمون یکی نیست بنظرم
موضوع عالی بود ولی خیلی خیلی خیلی میلرزه دوربین. واقعا آزار دهنده بود
دقیقا این چهارتا شخصیت هر کدوم یه ویژگیهایی داره که آدم تو خودش میبینه ولی خب من عاشق سامانتا بودم و از دست کری هم زیاد حرص خوردم. جاست لایک دت که اذامه سریاله رو هم دیدی؟
راستش اینقدر شعاری بود و چیزهای اشتباه قاطیش کرده بودن اعصابم نکشید
یلدا جونم زود زود بیا لطفاااااااا...
❤❤❤
سن یه عددنیست یک واقعیت هست که باید پذیرفت
من مریییییییض بودممممممم :(((
من فکر میکنم این تغییرات لزوماً ربطی به سن نداره، ربط به رشد ناشی از تجارب و زندگی زیسته داره که خب جهانبینیمون رو گستردهتر و عمیقتر میکنه یا شخصیت و خواستههامون رو تغییر میده
اما اینکه میگن سن عدد یا توهمه بیشتر از این جهته که حداقل انقدری که روش تأکید شده محدودیتزا نیست، بیشتر سبک زندگی ناسالم و زندان ذهنمون محدودیتآوره
شاید هنوز سنم اونقد بالا نباشه که بتونم به این سوال جواب بدم، به نظر من هم سن توهم نیست! چون من ۱۸ سالگی داشتم برای کات کردن گریه میکردم و آرزوم این بود که اون آدم برگرده!:)) هیچ آرزویی مربوط به خودم نداشتم! اما الان که ۲۴ سالمه و دارم عقد میکنم، همه آرزوهام فردی در کنار پارتنرمه:)))پس سن توهم نیست! اما سن جلوداره آدم برای رسیدن به خواستههاش نیست.
چقد سسخت توضیح دادم:)
نسکافه رو ریختم و نشستم ببینمت❤
بنظر منم سن توهم نیست. گذر زمان رو من شدیدا احساس میکنم. تغییر توانایی ها و سلیقه ها و خواسته هام دارند بهم میگن که دارم تغییر میکنم
در مورد سن خیلی فاکتورها دخیل هست ک حس متناسب با سن یا متناسب با توقع جامعه از اون سن داشته باشیم یا نه. این ک من تو چهل سالگی ب آرزوی اساسی زندگیم تو بیست سالگی نرسیدم و شاید هنوز اون آرزو رو با خودم حمل میکنم خیلی رو رفتارم تاثیرگذاره. مثلا اگه نیاز ب رابطه عمیق صمیمانه براورده نشده باشه، اون نیازه ب قوت خودش باقی هست اما شاید هورمون ها کمتر هیجان ایجاد کنن ب واسطه سن؛ ولی ب طور قطع من چهل ساله ای ک هنوز ب رابطه فکر میکنم با چهل ساله ای ک سالهاست از این نیاز عبور کرده از زمین تا آسمون فرق داریم، نمیگم اون جلوتره ولی احتمالا حس پیری بیشتری داره.
سلام یلدا جون تولدت مبارک ❤️
واقعا من از فرهنگ ایران که این قدر برای هر کاری که میکنی یک نظری دارن خستم
واقعا تازگی ها که با خانوادم ویدئو کال میکنم یک سری حرف های از فک و فامیل میشنوم که با خودم یک لحظه فکر میکنم که من اگر جای اون طرف بودم حداقل قبل از حرف زدن یک فکری میکردم😃 بحث مهاجرت هم همینه ماشالا همه صاحب نظر
اولی که میخواستم بیام آلمان همه به جای این که بهم انرژی بدن اینجوری بودن که وای آلمانیا نژاد پرستن اونجا آسون کار گیر نمیاری ها باید بری تو خونه های ۴۰ ماری زندگی کنی خب عزیز من فامیل قشنگ من تو میدونی من هدفم چیه خب؟؟؟؟؟😅😅😅
خیلی خوب گفتی برای هر چیزی نظر دارند
من هم فكر ميكنم اينكه مقصد مهاجرت ادم هارو زير سوال ميبرن واقعا مسخرست
بلاخره تو در يك سرزمين ديگه هستي، زبون مشترك باهاشون نداري ، تاريخ مشترك باهاشون نداري ، از آدم هاي عزيز زندگيت دور هستي
و اين يك جايي بلاخره يقه ي ادم رو ميگيره و غربت حس ميشه ،
دور شدن از هر سرزميني كه بهش حس تعلق داري ، مهاجرته ، ميخواد فاصلش دو ساعت باشه ميخواد ٢٠ ساعت .
تولدت مبارک یلدا جان ❤
❤️❤️
❤❤❤❤
😊❤