من دخترعمومو دوست داشتم اونم عاشقم بود | خواهر ش نذاشت به هم برسیم

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 1 окт 2024
  • این داستان درباره پسریه به نام یاسر که سه تا دختر عمو داره و عاشق دختر عموی دومش سهیلا میشه. وقتی بهش ابراز علاقه میکنه متوجه میشه که اونم دوسش داره.
    اما بعدا متوجه میشه که زیبا دختر عموی بزرگترشم عاشقش میشه و همه تلاششو میکنه که نذاره این دونفر به هم برسن و بالاخره هم زهرشو میریزه
    "" "" "" "" "" "" "" "" "" "" "" "" "" "" "" ""
    📌داستانهای خود را در تلگرام ارسال کنید تا بدون ذکر نام منتشر شود 👇🏻
    t.me/mbeyki
    "" "" "" "" "" """" "" "" "" "" "" "" "" "" "" ""
    🌹🌹 لایک و کامنت = ویدئو های جذاب تر و بیشتر ❤❤
    👇 برای عضویت در کانال کافیه روی لینک زیر کلیک کنید زنگوله رو هم فعال کنید 👇
    / @archiveehsasat
    """"""""""""""""""""""""""""""""""""""
    داستان
    داستان فارسی
    حکایت فارسی
    افسانه های کهن فارسی
    قصه های قدیمی
    حکایت آموزنده
    داستان شب
    داستان صوتی
    داستان غمگین
    داستان زندگی
    داستان عاشقانه
    داستان ایرانی
    داستان واقعی
    story
    persian story
    new story
    "" "" "" "" "" "" "" "" "" "" "" "" "" "" "" "" ""
    #داستان​
    #حکایت​
    #داستان_فارسی​
    #حکایت_فارسی​
    #داستان_واقعی

Комментарии • 1