اینکه چقدر ویدیوهای شما مفید وآموزنده هستند بگویم حق مطلب رو ادا نکردم . به شخصه فرق فیلسوف وعارف وصوفی را نمیدانستم ؛ همیشه برایم سوال بود که چرا فیلسوف به مغز مطلب اشاره نمیکنه وبعد از دیدن ویدیوی شما به آگاهی کامل رسیدم تشکر از برنامه و روشنگریتان 🙏🤝❤
سلام خدا بر شما رهرو حقیقی او ! الحمدلله . ما هم نمیدونیم چطور میتونیم شکر او رو بجا بیاریم بابت اینهمه لطفش در آگاه سازی معرفتانه ما بندگانش . شکر لا یفنی لله رب العالمین 🤲🙏💐
پاسخ : قرآن می فرماید: س یوسف(آ 24) وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ... زلیخا به یوسف میل کرد و اگر یوسف برهان رب نمی داشت او هم میل می کرد،عصمت این است که اصلاً یوسف میل و اراده نکرد چون برهان رب داشت. برهان رب یعنی چه؟ یعنی حضرت یوسف توانست باطن عمل زنا را ببیند،باطن عمل زنا آتش یا اژدها است. باطن این عمل برای حضرت یوسف آشکار شد. این قوه باطن بینی است. ما این باطن را نمی بینیم.اگر انسان برهان رب داشته باشد، حکمت داشته باشد،این نور قلب را داشته باشد، یک وقت است کسی را به زنا دعوت کرده اند،دلش می خواهد برود،علاقه دارد،نفسش کشش دارد،ولی نمی رود،می گوید از عذاب خدا می ترسم،خودش را نگه می دارد،امّا یک وقت است که انسان میل ندارد،عصمت این است،این عصمت قلبی است،آن عصمت ظاهری است،کسی که به طرف شراب و زنا و دروغ نرود،یک عصمت ظاهری دارد،امّا در قلب خودش به این افعال میل دارد.اگر انسان نور قلب و حکمت داشت یا کوثر داشت،می تواند باطن اینها را ببیند قرآن باطن را به ما معرفی می کند،باطن کسی که غیبت می کند،مثل این است که همان شخص مرده است و گوشت تنش را باید بخوری .کسی که نور رب و حکمت قلبی و کوثر دارد،وقتی به ربا نگاه می کند،آتش می بیند. وقتی انسان باطن این افعال را ببیند اصلاً میل نمی کند،عصمت قلبی این است. ما ترک گناه می کنیم اما از ترس عذاب خدا ترک میکنیم،این عصمت ظاهری بدرد نمی خورد قلب محل خدا است.القَلب حرم الله،خداوند در قلب انسان است و این نور خداوند بیرون بزند.وقتی بیرون بزند انسان می تواند باطن عمل زنا را که آتش است ببیند. انسانی که در عصمت قلبی است اصلاً میلی به گناه نمی کند.فرق بین عصمت معصومین و ما این است. خیلی از افرادی هستند که زاهدند،با چشمشان حرام نمی بینند،با گوششان حرام نمی شنوند،با زبانشان حرام نمی گویند،ربا نمی خورند،امّا در قلبشان میلش هست. نور قلب چون از باطن انسان حرکت می کند،بنابراین باطن ها را روشن می کند،باطن افراد را می تواند ببیند ،انسانهایی که شیطان صفتند،می تواند درونش را ببیند،مثل اینکه غذای خوشمزه ای است ولی درون آن سَم است و شما می دانید که درون آن سَم است و میلی به آن هم ندارید چون باطنش را می بینید،باطنش مرگ و هلاکت است،با اینکه خوشمزه است اما نمی خوریم ،همچنین اگر غذایی حرام بود اگر انسان بتواند باطن آن را ببیند،آن ظلمت را ببیند،نمی خورد. عصمت واقعی آن عصمت قلبی است لذا قرآن می فرماید:یوسف(24) وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ... راه رسیدن به این حکمت و نور باطن چیست؟دو حالت دارد،یک وقت هست خود انسان شروع به مجاهده و ریاضت و عبادت میکند تا جایی که می تواند روی قلب خود را باز می کند،مثل کسیکه آینه ای دارد و روی این آینه را زنگار گرفته است،این را صیقل می زند،در خانه مینشیند،در خلوت،با ذکر و عبادت و ریاضت تا جایی که می تواند روی آینه قلبش را صیقل می زند.به همان مقدار این آینه می تواند نور را منعکس کند،آینه قلبش می تواند نور خدا را منعکس کند و به همان مقدار به برهان رب دست پیدا می کند،امّا نوری و حکمتی است که بی زحمت بدست می آید،یعنی خداوند خودش به انسان افاضه می کند. می فرماید: یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ هرکس بتواند در این دنیا نور قلبش را استخراج کند در قیامت این نور: الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعى بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ این نور در جلو و دوطرف و پشت سرش می رود و انسان در پرتو این نور از صراط می گذردهر انسانی نورانیتش در قیامت به مقدار نورانیتی است که در این دنیا توانسته است به آن برسد. اما یک دسته دیگر هستند که آنها این نورانیت را بی زحمت بدست آوردند،زحمتی برایش نکشیدند،اینها افرادی بسیار قلیل هستند،کسانی هستند که از چنان قوّت وجودی برخوردارند که اینها مقام قربشان به صفات خدا آنقدر قوی است که در حفظ و حمایت خدا هستند و خداوند خودش اینها را محافظت می کند،نمی گذارد ذره ای ناخالصی روی قلب اینها بنشیند،اینها در حفظ و عنایت خدا هستند و نور خداوند نه با واسطه،بلکه مستقیم بر اینها می تابد.نیازی به زحمت هم نیست. قلب ما که ضعیف است از دنیا متاثر می شود،کدورات دنیا بر قلبمان می نشیند،یک عده ای هستند آنقدر وجودشان قوی است که اصلاً شیطان در وجود اینها نمی تواند نفوذ بکند،اینها کسانی هستند که مطهر به طهارت ازلی هستند.اینها صلب پدرانشان پاک بوده است،رحمهای مادرانشان پاک بوده است،اینها منحصر در چهارده نفر هستند. این مقام نورانیّت یا مقام حکمت که اعطایی از طرف خدا باشد و انسان زحمتی برای آن نکشیده باشد و خداوند مستقیما این حکمت و نورانیّت را یا این برهان رب را به او اعطا کرده باشد،این نور را به آن کوثر می گوییم. کوثر آن خیر کثیر است،آن حکمت و آن نور که خداوند خودش بر انسان افاضه میکند،است. آن هم انسانی که مطهر به طهارت ازلی باشد نه مطهر به طهارت اکتسابی در این دنیا. اینجا اگر می فرماید:الکوثر(1) إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ یعنی ما به تو خیر کثیر دادیم اینها عصمت قلبی و اعطای الهی دارند چون وجودخودشان مستعد است. علامه مروجی امیدوارم فرق عصمت عام با خاص را متوجه شده باشید.
گزیدهای به ترتیب از : "بهشت زیر پای مادران است" محمد پیامبر هنگامیکه مادر "نه" میگوید مرد میگوید، درود بر خدا. نه، درود تو بر شیطان است نه بر خدا. بیا پیش من! نه، تو ستمگر هستی. با من گفتگو کن! نه، تو دروغ میگویی، من دیگر به تو اعتماد ندارم. بمن لبخند بزن! نه، من از ته دل بان میخندم که تو بدون من چه خواهی کرد. به من نگاه کن! نه، من نور را در تو نمی بینم. برآیم آشپزی کن! نه، تو نیرویت را بر علیه انسان بکار میبری. برای من شستشو کن! نه، من باید جویبار خون را با اشکهایم پاک کنم. برآیم جمعآوری کن! نه، من گناهان ترا در روی زمین جمع آوری میکنم. بسلامتی هم بنوشیم! نه، ما مادران آز جام مادری می نوشیم. پنجره را باز کن! نه، هوا سمی است و تو حامی نابودی محیط زیست هستی. ادامه دارد
سلام و ادب غوث هم از عوام بوده اما قائدتا نسل و نسب پاکی هم دارد . یعنی این توفیقات الهی اغلب از سوی خداوند به کسی داده شده که مثلا از صلب والدینی پاک نهاد و حلال خورده ایجاد شده . اما بنظر می رسه این قطعی هم نیست ، چون بعضا دیده شده که خود اون غوث ها ار زندگی کودکی خودشون رضایت از این بابت ها نداشتند وفقط تا نوجوانی تونستند تحمل والدین رو بکنند و به محض امکان استقلال فردی ، از اونها بریدند و مستقل بر نان حلال خودشون خودشون رو رشد دادند و بعضا بر پدر خودشون و شیوه زندگی اونها معترض بودند . یک نمونه جناب شمس الدین تبریزی مراد جناب مولانا بوده. ایشون هم غوث هستند. در روزگار ماهم من با کسانی برخورد کردم که جناب شمس رو فریادی از سر نیاز حقیقی زدند و ایشون برشون ظاهر شده و کمکشون کردند . ا ما آنچه از اصول هست ریاضتها و ترک دنیایی است همراه عبادات خالصه در طول زندگی به خودشون تحمیل کردند تا به این مرتبه از سلوک رسیدند . انشالله شماهم از آنان واقع شوید 🤲🤲🤲🙏💐
سلام، سپاسگزارم🌹🌺🙏🌸🌷 در مورد نبوت این مقام بعد از حضرت رسول اکرم ختم گردید. نبوت جایگاهی است که اجازه تشریع دارد یعنی بفرمان الهی حکمی را وضع یا نسخ میفرماید ولی بعد از محمد(ص) کسی دیگر اجازه تشریع و تغییر احکام الهی را ندارد حدیث منزلت که در کتب شیعه و سنی با صحت سند ذکر گردیده به ختمیت نبوت اشاره دارد البته اگر نبوت را از معنای اصطلاحی که عرض شد تنزل دهیم و صرفا به ماده نَبَأ (خبر ) که عام از مسائل تشریعی و غیر تشریعی در نظر آوریم و معنا را تعمیم و بسط دهیم محدثین را هم شامل میشود ولی این معنی شاید با اصطلاح حقیقی نبوت که پیامبری است تنافی داشته باشد، اما در مسأله رسالت :این اصطلاح هم گاهی توسعه داده شده و غیر معصوم را هم شامل میگردد و به هر فرد که برای انجام مسئولیتی از طرف پروردگار معین میشود تعلق میگیرد حتی بیان شده شیطان هم در دستگاه آفرینش رسالتی مخصوص به خود را دارد در جایی که از خداوند اجازه گرفت تا بندگان ناخالص را از مخلصین تمییز دهد البته به نظر حقیر رسالت به مقدار ولایت افراد و وظیفه آنها در دستگاه الهی تعلق میگیرد بدان سان که فرشتگان الهی را هم رسول مینامند.
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ❤❤❤❤❤
🤲🙏💐💐💐
سلام ممنون از شما بابت کانال خوبتون دست حق به همراهتون❤
درود خدا برشما .الحمدلله تعالی.
معرفی کانال به دوستان ما را حمایت خواهد نمود 🙏💐🙏
درود و سپاس . از برنامه ی خوب و آموزنده تون 🌹🌹🌹
درود خداوند بر دل پاک شما 🙏💐💐
آرامش رادردوری ازخلق یافتم❤
ممنونم از زحمات ارزشمندتون ❤
با قوت با توکل بر خدا ادامه بدید لطفا🎉❤
سلام خدا بر شما
بسیار محتاج دعایتان هستیم . خداوند همانگونه که ما را قوت میدهید، در راه حرکت به سوی خودش حرکتتان دهاد !🤲🙏💐
Thanks 💠🙏🌸⚘️
GOD be satisfied with us and you. 🤲🙏💐
سلام ارادت خاص
انفسکم انشا الله
دست شما و همرا هان درد نکنه
سلام خاص خداوند بر شما
با وجود شاکرانی چون شما ، دست ما خستگی ناپذیر طالب خدمت بندگان جویای حقیقت و آگاهی خواهد بود انشالله🤲🙏💐
احسنت به شما وزحمات ارزنده شما .
بسیار جامع وکامل وآموزنده زنده باشید زیر سایه حضرت حق🙏🤝❤
سلام و ادب
شکر شما و حضرت حق لایزال را 🤲🙏💐
Very nice ✅️💯🌠👌
Thanks 🙏💐
بی صبرانه 😢منتظریم ❤❤❤
سلام خدا بر شما
الحمدلله رب العالمین
🤲🙏💐
درود وسلام قدردان زحمات شما هستم یک دنیا تشکر بانوی عزیز از این همه تلاش برای ما.آرزوی سلامتی و شادی فراوان براتون دارم💕💐🏵🌹🙏
سلام خدا بر شما
الحمدلله که بندگان شاکر و قدردانی چون شما دوستان را سر راه ما نهاد. برای ادامه راه در مسیر حق، محتاج دعایتان هستیم 🤲🙏💐
خیرات و برکات زحماتتون تا مدام بر زندگیتون بر دوام❤
الحمدلله تعالی . خداوند شاکر حامیتان باد .🤲🙏💐
🌷🌼🌼🌼🌷
💐💐💐🙏
21:04 ❤
💐🙏
❤❤❤❤❤❤🙏🙏🙏🙏🙏🙏
💐💐💐🙏
🌹🖤🖤🖤🇮🇷🇮🇷🇮🇷🖤🖤🖤🌹
بسیار عالی..سپاس..درود فراوان
🙏💐
ماشالله . احسنت 🌹🌹
الحمدلله ولله الشکراکثیرا کثیرا
سپاس 🙏💐
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🕋💖🌹
پیامبر اکرم فرمودند : یک لحظه تفکر بهتر از هفتاد هزار سال عبادت
«تفكر ساعه خير من عباده سبعین سنه »🙏💐
اینکه چقدر ویدیوهای شما مفید وآموزنده هستند بگویم حق مطلب رو ادا نکردم .
به شخصه فرق فیلسوف وعارف وصوفی را نمیدانستم ؛ همیشه برایم سوال بود که چرا فیلسوف به مغز مطلب اشاره نمیکنه وبعد از دیدن ویدیوی شما به آگاهی کامل رسیدم تشکر از برنامه و روشنگریتان 🙏🤝❤
سلام خدا بر شما رهرو حقیقی او !
الحمدلله . ما هم نمیدونیم چطور میتونیم شکر او رو بجا بیاریم بابت اینهمه لطفش در آگاه سازی معرفتانه ما بندگانش . شکر لا یفنی لله رب العالمین 🤲🙏💐
سلام امکانش هست از یقضه تا ولایت رو بیشتر شرح دهید و بازش کنید بنظرم دوران سخت و بسیار مهمی هست و برای سالک خیلی پر فشار
سلام خداوند متعال بر شما باد
انشالله به توفیق حق .
🤲🙏💐
با درود بر بانوی گرامی .آیا انسانی که دارای نفس هست چگونه میتواند معصوم باشد ویا اینکه معصوم بودن معنای دگری هم دارد؟
سلام خدا بر شما .
پذیرای عذر بنده در پاسخگویی به سوالتون به جهت طولانی بودن پاسخ ، باشید .
پاسخ : قرآن می فرماید: س یوسف(آ 24)
وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ...
زلیخا به یوسف میل کرد و اگر یوسف برهان رب نمی داشت او هم میل می کرد،عصمت این است که اصلاً یوسف میل و اراده نکرد چون برهان رب داشت.
برهان رب یعنی چه؟
یعنی حضرت یوسف توانست باطن عمل زنا را ببیند،باطن عمل زنا آتش یا اژدها است.
باطن این عمل برای حضرت یوسف آشکار شد. این قوه باطن بینی است.
ما این باطن را نمی بینیم.اگر انسان برهان رب داشته باشد، حکمت داشته باشد،این نور قلب را داشته باشد،
یک وقت است کسی را به زنا دعوت کرده اند،دلش می خواهد برود،علاقه دارد،نفسش کشش دارد،ولی نمی رود،می گوید از عذاب خدا می ترسم،خودش را نگه می دارد،امّا یک وقت است که انسان میل ندارد،عصمت این است،این عصمت قلبی است،آن عصمت ظاهری است،کسی که به طرف شراب و زنا و دروغ نرود،یک عصمت ظاهری دارد،امّا در قلب خودش به این افعال میل دارد.اگر انسان نور قلب و حکمت داشت یا کوثر داشت،می تواند باطن اینها را ببیند
قرآن باطن را به ما معرفی می کند،باطن کسی که غیبت می کند،مثل این است که همان شخص مرده است و گوشت تنش را باید بخوری .کسی که نور رب و حکمت قلبی و کوثر دارد،وقتی به ربا نگاه می کند،آتش می بیند. وقتی انسان باطن این افعال را ببیند اصلاً میل نمی کند،عصمت قلبی این است.
ما ترک گناه می کنیم اما از ترس عذاب خدا ترک میکنیم،این عصمت ظاهری بدرد نمی خورد
قلب محل خدا است.القَلب حرم الله،خداوند در قلب انسان است و این نور خداوند بیرون بزند.وقتی بیرون بزند انسان می تواند باطن عمل زنا را که آتش است ببیند.
انسانی که در عصمت قلبی است اصلاً میلی به گناه نمی کند.فرق بین عصمت معصومین و ما این است.
خیلی از افرادی هستند که زاهدند،با چشمشان حرام نمی بینند،با گوششان حرام نمی شنوند،با زبانشان حرام نمی گویند،ربا نمی خورند،امّا در قلبشان میلش هست.
نور قلب چون از باطن انسان حرکت می کند،بنابراین باطن ها را روشن می کند،باطن افراد را می تواند ببیند ،انسانهایی که شیطان صفتند،می تواند درونش را ببیند،مثل اینکه غذای خوشمزه ای است ولی درون آن سَم است و شما می دانید که درون آن سَم است و میلی به آن هم ندارید چون باطنش را می بینید،باطنش مرگ و هلاکت است،با اینکه خوشمزه است اما نمی خوریم ،همچنین اگر غذایی حرام بود اگر انسان بتواند باطن آن را ببیند،آن ظلمت را ببیند،نمی خورد.
عصمت واقعی آن عصمت قلبی است لذا قرآن می فرماید:یوسف(24)
وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ...
راه رسیدن به این حکمت و نور باطن چیست؟دو حالت دارد،یک وقت هست خود انسان شروع به مجاهده و ریاضت و عبادت میکند تا جایی که می تواند روی قلب خود را باز می کند،مثل کسیکه آینه ای دارد و
روی این آینه را زنگار گرفته است،این را صیقل می زند،در خانه مینشیند،در خلوت،با ذکر و عبادت و ریاضت تا جایی که می تواند روی آینه قلبش را صیقل می زند.به همان مقدار این آینه می تواند نور را منعکس کند،آینه قلبش می تواند نور خدا را منعکس کند و به همان مقدار به برهان رب دست پیدا می کند،امّا نوری و حکمتی است که بی زحمت بدست می آید،یعنی خداوند خودش به انسان افاضه می کند.
می فرماید:
یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ
هرکس بتواند در این دنیا نور قلبش را استخراج کند در قیامت این نور:
الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعى بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ
این نور در جلو و دوطرف و پشت سرش می رود و انسان در پرتو این نور از صراط می گذردهر انسانی نورانیتش در قیامت به مقدار نورانیتی است که در این دنیا توانسته است به آن برسد.
اما یک دسته دیگر هستند که آنها این نورانیت را بی زحمت بدست آوردند،زحمتی برایش نکشیدند،اینها افرادی بسیار قلیل هستند،کسانی هستند که از چنان قوّت وجودی برخوردارند که اینها مقام قربشان به صفات خدا آنقدر قوی است که در حفظ و حمایت خدا هستند و خداوند خودش اینها را محافظت می کند،نمی گذارد ذره ای ناخالصی روی قلب اینها بنشیند،اینها در حفظ و عنایت خدا هستند و نور خداوند نه با واسطه،بلکه مستقیم بر اینها می تابد.نیازی به زحمت هم نیست.
قلب ما که ضعیف است از دنیا متاثر می شود،کدورات دنیا بر قلبمان می نشیند،یک عده ای هستند آنقدر وجودشان قوی است که اصلاً شیطان در وجود اینها نمی تواند نفوذ بکند،اینها کسانی هستند که مطهر به طهارت ازلی هستند.اینها صلب پدرانشان پاک بوده است،رحمهای مادرانشان پاک بوده است،اینها منحصر در چهارده نفر هستند.
این مقام نورانیّت یا مقام حکمت که اعطایی از طرف خدا باشد و انسان زحمتی برای آن نکشیده باشد و خداوند مستقیما این حکمت و نورانیّت را یا این برهان رب را به او اعطا کرده باشد،این نور را به آن کوثر می گوییم.
کوثر آن خیر کثیر است،آن حکمت و آن نور که خداوند خودش بر انسان افاضه میکند،است. آن هم انسانی که مطهر به طهارت ازلی باشد نه مطهر به طهارت اکتسابی در این دنیا.
اینجا اگر می فرماید:الکوثر(1)
إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ
یعنی ما به تو خیر کثیر دادیم اینها عصمت قلبی و اعطای الهی دارند چون وجودخودشان مستعد است.
علامه مروجی
امیدوارم فرق عصمت عام با خاص را متوجه شده باشید.
با درود فراوان از اینکه وقت صرف کردید وجواب حقیر را مفصل بیان کردید .تشکر بسیار دارم
گزیدهای به ترتیب از :
"بهشت زیر پای مادران است" محمد پیامبر
هنگامیکه مادر "نه" میگوید
مرد میگوید، درود بر خدا.
نه، درود تو بر شیطان است نه بر خدا.
بیا پیش من!
نه، تو ستمگر هستی.
با من گفتگو کن!
نه، تو دروغ میگویی، من دیگر به تو اعتماد ندارم.
بمن لبخند بزن!
نه، من از ته دل بان میخندم که تو بدون من چه خواهی کرد.
به من نگاه کن!
نه، من نور را در تو نمی بینم.
برآیم آشپزی کن!
نه، تو نیرویت را بر علیه انسان بکار میبری.
برای من شستشو کن!
نه، من باید جویبار خون را با اشکهایم پاک کنم.
برآیم جمعآوری کن!
نه، من گناهان ترا در روی زمین جمع آوری میکنم. بسلامتی هم بنوشیم!
نه، ما مادران آز جام مادری می نوشیم.
پنجره را باز کن!
نه، هوا سمی است و تو حامی نابودی محیط زیست هستی.
ادامه دارد
ی سئوال ؟؟؟ این غوث فرد عادی هست ؟؟؟ یا فرد الهی ؟؟؟
سلام و ادب
غوث هم از عوام بوده اما قائدتا نسل و نسب پاکی هم دارد . یعنی این توفیقات الهی اغلب از سوی خداوند به کسی داده شده که مثلا از صلب والدینی پاک نهاد و حلال خورده ایجاد شده . اما بنظر می رسه این قطعی هم نیست ، چون بعضا دیده شده که خود اون غوث ها ار زندگی کودکی خودشون رضایت از این بابت ها نداشتند وفقط تا نوجوانی تونستند تحمل والدین رو بکنند و به محض امکان استقلال فردی ، از اونها بریدند و مستقل بر نان حلال خودشون خودشون رو رشد دادند و بعضا بر پدر خودشون و شیوه زندگی اونها معترض بودند . یک نمونه جناب شمس الدین تبریزی مراد جناب مولانا بوده. ایشون هم غوث هستند. در روزگار ماهم من با کسانی برخورد کردم که جناب شمس رو فریادی از سر نیاز حقیقی زدند و ایشون برشون ظاهر شده و کمکشون کردند . ا ما آنچه از اصول هست ریاضتها و ترک دنیایی است همراه عبادات خالصه در طول زندگی به خودشون تحمیل کردند تا به این مرتبه از سلوک رسیدند . انشالله شماهم از آنان واقع شوید 🤲🤲🤲🙏💐
سلام، سپاسگزارم🌹🌺🙏🌸🌷
در مورد نبوت این مقام بعد از حضرت رسول اکرم ختم گردید. نبوت جایگاهی است که اجازه تشریع دارد یعنی بفرمان الهی حکمی را وضع یا نسخ میفرماید ولی بعد از محمد(ص) کسی دیگر اجازه تشریع و تغییر احکام الهی را ندارد حدیث منزلت که در کتب شیعه و سنی با صحت سند ذکر گردیده به ختمیت نبوت اشاره دارد البته اگر نبوت را از معنای اصطلاحی که عرض شد تنزل دهیم و صرفا به ماده نَبَأ (خبر ) که عام از مسائل تشریعی و غیر تشریعی در نظر آوریم و معنا را تعمیم و بسط دهیم محدثین را هم شامل میشود ولی این معنی شاید با اصطلاح حقیقی نبوت که پیامبری است تنافی داشته باشد، اما در مسأله رسالت :این اصطلاح هم گاهی توسعه داده شده و غیر معصوم را هم شامل میگردد و به هر فرد که برای انجام مسئولیتی از طرف پروردگار معین میشود تعلق میگیرد حتی بیان شده شیطان هم در دستگاه آفرینش رسالتی مخصوص به خود را دارد در جایی که از خداوند اجازه گرفت تا بندگان ناخالص را از مخلصین تمییز دهد البته به نظر حقیر رسالت به مقدار ولایت افراد و وظیفه آنها در دستگاه الهی تعلق میگیرد بدان سان که فرشتگان الهی را هم رسول مینامند.
سلام قولا من رب رحیم .سلام خداوند بر شما .
🙏🙏🙏💐
بسیار عالی..سپاس..درود فراوان
درودخدا بر شما🙏💐