کلا کاراکتر ها چیزایی که میبینن رو با کسی در میون نمیذارن. نمیدونم شاید چون به همه اعتماد ندارن یا بنظرشون چیز خاصی نیومده که ارزش به اشتراک گذاشتن داشته باشه
بنظرم همونطور که ویکتورتویکی از نقاشی هاش کشیده بود تکون دادن چادر و اینکه بوید و سارا صبح تو کلی تار پاشدن بخاطر یه عنکبوت گندس که احتمالا تو فصلای بعدی بیاد، (من هنوز فصل ۳ رو ندیدم)
حرکت کردن درختا شاید به معنی اتمام زمان اون ادما باشه یعنی خیلی وقته اون درختا دارن تغییر میکنن مردن همه ادما هم وقتی ویکتور بچه بود یه جورایی این شهر رو ریستارت کرده درختا میرن سر جای اولشون بعد شهر پر از ادم میشه بعد دوتا ماشین با هم میان تو بعد اوضاع یکم بیریخت میشه و دقیقا وقتی یه نفر اون علامت رو میبینه اوضاع بیریخت تر میشه که اینم یه چرخشه اما اومدن اتوبوس نقضش میکنه اگه چرخشه باید ویکتور در زمان بچگیش از اومدن یه کاروان ادم به اون شهر خبر داشته باشه
4:35 سارا وقتی در کلینیکو باز میکنه به جای بابای کنی یه پرستار میمیره این میشه منفی یک و بعدشم یه اتوبوس ادم میان تو شهر که حداقل ۱۵ نفرشون زنده میمونه
3:25 یه چیز دیگهام هست ویکتور اصلا از وجود اینترنت خبر نداشته و اینکه ویکتور طبق گفته خودش همه اون ماشینارو جا بجا کرده و همونطور که خودش گفت ماشینای بیشتری یه جای دیگه هستن پس یعنی یکی دیگه درست قبل از ویکتور و بقیه اونجا بوده
6:35 طبق حرفی که ویکتور زد کریستوفر از وقتی که اون علامتو دید دیوونه شد اگه قرار بر ترس باشه و اگه حرف ویکتور درست باشه و داستان کریستوفر رو تحریف نکرده باشه باید از جید ترسید
@@mazomovie به خاطر اینکه شخصیت های اصلی در چندجای فیلم تکرار می کنه که این شهر از ترس های ما تغذیه می کنه و همسر کلانتر شهر در زمان شلیک به مردم و گفتگویی که در فصل آخر و یا یکی مانده به آخر داره به شوهزش میگه تو اشتباه می کنی این شهر از ترس ها نیست که تغذیه می کنه امید(منظورش امیدهای واهی) که همه رو درش اسیر کرده، انگار برزخی و بحث کارما و کارماسوزی، و البته انگار که شهر ماهیت شیطانی داره و افرادی که امیدشون از دست می دهند و مایوس شده و خودکشی می کنند و یا تحت تاثیر زمزمه ها و وسوسه ی شیطانی تشویق کننده ی درون ذهنشون برای رها دست به قتل می زنند به همان ارواح سرگردان هیولاصفت زامبی وار تبدیل می شوند و باعث تکرار چرخه کارما و زنده ماندن این چرخه می شوند.یه شکلی من باد عیلم های تپه های خاموش ۱ و ۲(silent hill) می ندازه و سریال پرطرفدار گم شدگان( lost)
@@mazomovie بعد به سریال سایلو ایراد میگیرن که ریتمش کنده و معما هارو جواب نمیده و اینا .. به نظر من سایلو تو ۷ قسمتش سر نخ بیشتری نسبت به فرام توی ۱۸ قسمت داده ... به هر حال من جفتشو دوست دارم
نمادی اون پسر مایه دار میبینم شبیه A ع یک جور نماد آتئیس ( خدا ناباور ها ) 😂انگار مخصوص اون ع از اون طرف اون یک ماشین با کلاس داشت پس نمی تونن پنجاه سال پیش باشه ماشین های جدید هم بودن تو سریال
به نظر من تابیتا خواهر ویکتوره که وقتی با مادرشون بیرون رفت موفق شد داخل درخت بشه و به دنیای واقعی برگرده ولی مادرشون دقیقا جلوی درخت کشته شده ولی چون بچه بوده کسی به حرفش گوش نداده وقتی راجع به شهر گفته
@@mazomovie همونطور که ویکتور خواهرش و فراموش کرده بود … و اون دستبند اگه یادتون باشه دست مادر ویکتور بوده که احتمالا آخرین لحظه میده به دخترش مثل اون عروسکی که به ویکتور داد
سلام یه چیزی من داستان نویسم میشه یه کم از داستانم را برایتو تریف کنم شاید تونستین نظر خوبی بدین دوتا داستان دارم اول توبه یک دراکولا و خونبی اگر نمیخوای که هیچ ولی اگر ار کدام را بگم و شرمنده نمیتونم توی اینستا یا تلگرام بگم باید اینجا بگم و داستان های من یه کم ضعیف هستند چون من یه آماتور هستم پس ببخشید ولی الان نه فردا میگم
من حتی یه جاهایی حس کردم انگار زمان هی داره تکزار میشه تو اون مکان (ینی یه چرخه زمانی دائما تکرار میشه) انگار تابیتا قبلا هم تو اون مکان بوده و انگار وجود دستنبندش اونجا بع این مربوطه یا مثلا اینکه قبل تصادف سارا میدونست این اتفاق میفته و سر جاده منتظر ماشینا نشسته بود (ینی اون صداهایی که تو ذهنش بود بهش گفته بودن انگار که میدونستن این یه اتفاق تکراریه که بارها میفته)
فکر کنم اونایی که میمیرن همشون تو اون شهر گرفتار میشن و بهضیا مثل مثل سارا میتونن باهاشون حرف بزنن. ولی خود شهر یه دروازه داره که همون فانوس دریاییه و هرکی ازونجا خارج شه میتونه برگرده.تو فصل سوم فکر کنم سریال به دو قسمت بیرونی و درونی شهر تقسیم میشه و باید اون بچه هارو بیرون از شهر پیدا کنن.
لباسی که تن فاطمه بود تن اونم بود (یا شیادم شبیه به اون بوده باشه) اما درکل دلیل نمیشه حتما فاطمه بوده باشه چون موهای اون موجود صاف بود و فاطمه موهاش صاف نیست اما امکان اینکه اون موجود یکی از ساکن های قبلی اونجا باشه و از این لباس برای اون بوده یا از این لباس استفاده کرده در گذشته زیاده...
منم ی تئوری دارم ک احتمالش کم هستش همه اون افراد ب نحوی در دنیای واقعی ب خواب یا کما یا همچین چیزی رفته اند و هر کدام در اون دنیای خیالی باید ب نحوی خودشون رو از خواب یا کما خارج کنن(مثل تابتا) ک این نحوه بیدار کردن ممکنه شبیه نحوه خروج از کما تابتا باشه یا خروج هر فرد از کما یا خواب میتونه متفاوت باشه. این تئوری من بود ک ب ذهنم رسید البته تئوری های قوی تری هم وجود دارن. با تشکر
من یه تئوری دارم که همونطور که گفتین ممکنه درختا باعث سفر در زمان بشن و ایتن همون ویکتور باشه چون ویکتور به ایتن گفت من همسن تو بودم که وارد این شهر شدم و ایتن به اندازه ویکتور ادم عجیب و غریبیه و گذر زمان توی شهر عجیب ترش کرده
واقعا بدترین سریال هست ۲۰ قسمت ازش اومده هنوز ولی هیچ اطلاعات خواصی از داستان فیلم نداریریعنی از قسمت اول که یه اطلاعات کلی میده همون اطلاعات رو تا ۲۰ تا قسمت دیگه هم میده ، واقعا سر کاری بود حیف وقت که گذاشتم دیدمش این سریال یه توهین به مخاطب هاش میکنه
بالاخره یکی تو کامیونیتی فارسی درباره ی from یه کانتکسی ساخت
واقعا سریاله خفنیه و خیلی کم بهش توجه میشه
نازنین هم ساخته
دقیقا
و واقعا تعجب میکنم چطوریه که به سریال های معمولی انقدر توجه میکنن اما این سریال!
مرسی از تحلیل سریال و تئوری هایی که دادی ...با قدرت ادامه بده کارت عالیه 🌷🌷
ممنونم🙌🏻🙌🏻🙌🏻🙌🏻
تئوری تعادل تعداد ساکنین خیلی جالب بود❤
واقعن محشره من هر دو فصل دو روزه دیدم و خیلی برام جذابه و شدیدا پیگیرشم.
به شدت🤩🤩
ممنون بابت نقد این سریال. روی موضوعاتی بررسی می کنی که هم مهم هستند و هم کسی بهش نمی پردازه. موفق باشی
ممنونم🙌🏻🙌🏻🙌🏻
خیلی قشنگ و عالی بود،اجراتونم درجه یک بود الهی هرچی زودتر به بالاترین ها برسین
@@Jazireye_Asrar ممنونم
یه سوال بوید فانوس دریایی رو دید ولی دربارش به کسی نگفت چرا؟
کلا کاراکتر ها چیزایی که میبینن رو با کسی در میون نمیذارن. نمیدونم شاید چون به همه اعتماد ندارن یا بنظرشون چیز خاصی نیومده که ارزش به اشتراک گذاشتن داشته باشه
جالب بود
سلام میشه بگوی فصل سه چی وقت میاد
تاریخ دقیقش معلوم نیس اما پگاه غفوری یا همون فاطیما استوری گذاشت که انگار فیلم برداریش شروع شده
خیلی خوب بود ادامه بده تو میتونی
چقدر بکگراند جذابه😍
😁😁🙏🏻
قسمت آخر فیلم اون مرده که مار دستش نیش زد آخرش رفت داخل یه شهر همه مرده بودن داستان چی بود
اون مربوط به یه سریال دیگه س که قراره از MgM+ پخش بشه
اسم آهنگ تیتراژ from چیه؟
هر چی میگردم نیس .
Whatever will be, will be
وقتی دیدم خانم پگا فروغی هم در این سریال هستن برای من بسیار جذاب شد
از شما هم ممنون
پگاه غفوری هستند
کسی لطف میکنه بگه فصل دو رو کجا ببینم هرچی تلاش کردم نتونستم پیدا کنم
من از دیجی موییز دیدم ولی فک کنم باید اشتراک داشته باشین
خیلی خوب بود
سلام و خسته نباشی،حالا این تئوریهایی که شما گفتین خودتون حدستون رو کدومه که ممکنه باشه؟
از نظر من اون دنیای موازی منطقی تره🤔
Perfect
بنظرم همونطور که ویکتورتویکی از نقاشی هاش کشیده بود تکون دادن چادر و اینکه بوید و سارا صبح تو کلی تار پاشدن بخاطر یه عنکبوت گندس که احتمالا تو فصلای بعدی بیاد، (من هنوز فصل ۳ رو ندیدم)
حرکت کردن درختا شاید به معنی اتمام زمان اون ادما باشه یعنی خیلی وقته اون درختا دارن تغییر میکنن مردن همه ادما هم وقتی ویکتور بچه بود یه جورایی این شهر رو ریستارت کرده درختا میرن سر جای اولشون بعد شهر پر از ادم میشه بعد دوتا ماشین با هم میان تو بعد اوضاع یکم بیریخت میشه و دقیقا وقتی یه نفر اون علامت رو میبینه اوضاع بیریخت تر میشه که اینم یه چرخشه
اما اومدن اتوبوس نقضش میکنه اگه چرخشه باید ویکتور در زمان بچگیش از اومدن یه کاروان ادم به اون شهر خبر داشته باشه
👌🏻👌🏻👌🏻جالبه
خسته نباشید ،لطفن ازش بیشتر ویدئو بسازید سریال خفنیه
حتما
خیلی میشه دربارش صحبت کرد
4:35 سارا وقتی در کلینیکو باز میکنه به جای بابای کنی یه پرستار میمیره این میشه منفی یک و بعدشم یه اتوبوس ادم میان تو شهر که حداقل ۱۵ نفرشون زنده میمونه
راجب فصل جدیدش چرا نمیسازی
اتفاقا هر هفته برای هر اپیزود فصل سوم ویدیو میسازم
@@mazomovie دیدم و لذت بردم
واقعا جذابه . اصلا نمیشه که نگاه نکرد این سریال رو
به شدت
عاشقشم واقعا خیلی باحاله
به شدتت
3:25 یه چیز دیگهام هست ویکتور اصلا از وجود اینترنت خبر نداشته و اینکه ویکتور طبق گفته خودش همه اون ماشینارو جا بجا کرده و همونطور که خودش گفت ماشینای بیشتری یه جای دیگه هستن پس یعنی یکی دیگه درست قبل از ویکتور و بقیه اونجا بوده
اینم ممکنه
فصل سومش کی میاد ؟
هنوز تاریخ دقیقش مشخص نیست اما فیلم برداریش داره تموم میشه
اگه اون چرخش برقرار باشه پس باید به خاطر اون موجودات نباشه یعنی یه چیز دیگه باشه که کریستوفر هم یه جورایی تو اون چرخه دست داشته باشه
میگم ممکنه که فصل سومش هم بیاد ؟
بله در حال ساخته
پگاه غفوری بازیگر نقش فاطیما استوری گذاشت که نصف فیلمبرداری فصل سوم تموم شده
@@mazomovie نایس ❤️❤️😍
وای واقعا 😍 والا بخدا خیلی وقته منتظرشم@@mazomovie
به نظرم تئوری یکی مونده به آخر از همه درست تر بود،من واقعا به پیرزنه شک کرده بودم،مخصوصا وقتی کیفشو نشون نداد
👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻اره واقعا
آره حتی دقت کنی خیلی خوش خنده بود و آرامش داشت
دقیقا
رفتارش خیلی عجیب بود ،مشخصه یه رازی داره وگرنه نباید کارگردان اینطوری نشونش میداد@@NaviaRogers-ix6bg
دوس دارم فصل سومشم ببینم
6:35 طبق حرفی که ویکتور زد کریستوفر از وقتی که اون علامتو دید دیوونه شد اگه قرار بر ترس باشه و اگه حرف ویکتور درست باشه و داستان کریستوفر رو تحریف نکرده باشه باید از جید ترسید
موافقم
3:22
نه اگه مال خیلی قبل باشه اون ائودی که جیم با دوستش سوار شدن مال همین اواخره
اها اره منطقیه👌🏻👌🏻👌🏻
یه تئوری هستش که میگه هرکی میمیره کابوسش بلا بقیه میاد مثلا داداش آنا از سنجاقک میترسید بعدش وقتی مرد سر بیشترشون اومد
منظورم داداش سارا
تو یکی از ویدیوها به این تئوری اشاره کردمم
بنظرم خیلی میتونه درست باشه👍🏻👍🏻
@@mazomovie 😅
یه سوال چرا شما فقط فیلم برسی میکنید چرا انیمیشن و انیمه برسی نمیکنید
من انیمه هم میبینم واقعا هم روی اون باید تایم بذارم هم فیلم چون همه ی کانالم شده سریال
اگه انیمه خوبی که قابل تحلیل باشه میدونین بهم معرفی کنین
@@mazomovieانیمه demon slayer
رو مخ ترین قسمت ماجرا اونجاس که چیزایی که میبینن رو به هم دیگه نمیگن
یعنی هرکی میخواد خودش قضیه رو تنها حل کنه
@@MarziyehTorabi-l3f دقیقا👌🏻
تئوری سفر در زمان و وارد بعد دیگه شدن هم در کنار فرضیه برزخ و شهر ارواح قوی
من اول فکر کردم که تئوری اول قویه ولی تئوری شهر ارواح و جهان برزخ الان به نظرم قوی تره
چطور؟؟؟؟؟
@@mazomovie به خاطر اینکه شخصیت های اصلی در چندجای فیلم تکرار می کنه که این شهر از ترس های ما تغذیه می کنه و همسر کلانتر شهر در زمان شلیک به مردم و گفتگویی که در فصل آخر و یا یکی مانده به آخر داره به شوهزش میگه تو اشتباه می کنی این شهر از ترس ها نیست که تغذیه می کنه امید(منظورش امیدهای واهی) که همه رو درش اسیر کرده، انگار برزخی و بحث کارما و کارماسوزی، و البته انگار که شهر ماهیت شیطانی داره و افرادی که امیدشون از دست می دهند و مایوس شده و خودکشی می کنند و یا تحت تاثیر زمزمه ها و وسوسه ی شیطانی تشویق کننده ی درون ذهنشون برای رها دست به قتل می زنند به همان ارواح سرگردان هیولاصفت زامبی وار تبدیل می شوند و باعث تکرار چرخه کارما و زنده ماندن این چرخه می شوند.یه شکلی من باد عیلم های تپه های خاموش ۱ و ۲(silent hill) می ندازه و سریال پرطرفدار گم شدگان( lost)
عجیب سریالیه ... فقط 18 قسمت گذشت و هیچی مشخص نشد که هیچ سوال جدیدم اضاف شد
دقیقااا
@@mazomovie بعد به سریال سایلو ایراد میگیرن که ریتمش کنده و معما هارو جواب نمیده و اینا .. به نظر من سایلو تو ۷ قسمتش سر نخ بیشتری نسبت به فرام توی ۱۸ قسمت داده ... به هر حال من جفتشو دوست دارم
@@mehditavakkoli4768 اره موافقم
متاسفانه بعیده آخرشم جواب همه سوالارو بدن. احتمالا یه پایان بندی آبکی براش میسازن و با کلی سوال بی جواب@@mehditavakkoli4768
به نظر من تئوری ازمایش یکم قوی تره
حالا باز هم باید فصل سوم را ببینیم
فصل سومش اگه بیاد جالبه
در حال ساخته
من دیشب سریال رو تموم کردم بنظرم اینا اکثرا گم شدن و تو اون شهر گیر کردن
سلام ما اگه به اون پیر زنه که از اتوبوس اومده با دقت نگاه کنیم میبینیم که شببه همون هیولا است که قسمت اول دو نفر رو کشت است
نمادی اون پسر مایه دار میبینم شبیه A ع یک جور نماد آتئیس ( خدا ناباور ها ) 😂انگار مخصوص اون ع از اون طرف اون یک ماشین با کلاس داشت پس نمی تونن پنجاه سال پیش باشه ماشین های جدید هم بودن تو سریال
درسته👍🏻
ویکتور از بچگی بوده الان اگر ما تو حال الان در نظر بگیریم
تقریبا ۳۰ الی ۴۰ سال تنها تو شهر بوده
به نظر من تابیتا خواهر ویکتوره که وقتی با مادرشون بیرون رفت موفق شد داخل درخت بشه و به دنیای واقعی برگرده ولی مادرشون دقیقا جلوی درخت کشته شده ولی چون بچه بوده کسی به حرفش گوش نداده وقتی راجع به شهر گفته
اینم میشه ولی ینی چیزی یادش نمیاد از بچگیش؟
@@mazomovie همونطور که ویکتور خواهرش و فراموش کرده بود … و اون دستبند اگه یادتون باشه دست مادر ویکتور بوده که احتمالا آخرین لحظه میده به دخترش مثل اون عروسکی که به ویکتور داد
@@haniehbakhtiary1463 اره اینجوری منطقیه👌👌👌
سلام یه چیزی من داستان نویسم میشه یه کم از داستانم را برایتو تریف کنم شاید تونستین نظر خوبی بدین دوتا داستان دارم اول توبه یک دراکولا و خونبی اگر نمیخوای که هیچ ولی اگر ار کدام را بگم و شرمنده نمیتونم توی اینستا یا تلگرام بگم باید اینجا بگم و داستان های من یه کم ضعیف هستند چون من یه آماتور هستم پس ببخشید ولی الان نه فردا میگم
اتفاقا منم درمورد ادامه این سریال داستان های مختلفی به ذهنم رسید اگه تمایل داشتی آیدی تلگرامتو بده شاید تونستیم یه داستان قوی باهم بنویسیم
@@NaviaRogers-ix6bg شرمنده نمیتونم توی اینستا یا تلگرام بگم باید اینجا بگم
خب با فصل سوم بیشتر توئوریا نقض شدن
تئوری
اره درسته
سلام میگم هر هفته قسمت جدید میاد یا...؟ @@mazomovie
@@Cdyksdtciecif هر یکشنبه
قبل از اینکه شروع کنی از اسپویل هم بگو
همیشه اول معرفی میکنم بعدش قبل از ورود به تئوری ها هشدار اسپویل میدم نگران نباشین. تو همین ویدیو هم هشدار اسپویل رو دادم🙌🏻
آخرین قسمت نشون میده نویسنده پشت لپ تاپ داره این داستانارو مینویسه و همه سرکارن . مثل سریال پنجمین خورشید .
قابل نداشت 🗿🤝🏼🗿
امیدوارم اینجوری نباشه
تغییر زمان توسط درختا شاید ولی نه همشون چون بوید و سارا و ویکتور و جولی هیچ تغییر زمانیو ندیدن
اینا که گفتی فرضیه است عزیزم تئوری نیست اماااااان از دست شما ها که تئوری افتاده سر زبونتون واسه هر فرضی می گید تئوری !!🤦♀️🤦♀️🤦♀️🤦♀️🤦♀️👨🏫
چرا فاطمه حسن رستمی که نماینده مردم ایران هست باید با اون پسره آمریکایی مزدوج بشه 😅
مثل سریال لاست هستش تقریبا
من حتی یه جاهایی حس کردم انگار زمان هی داره تکزار میشه تو اون مکان (ینی یه چرخه زمانی دائما تکرار میشه)
انگار تابیتا قبلا هم تو اون مکان بوده و انگار وجود دستنبندش اونجا بع این مربوطه یا مثلا اینکه قبل تصادف سارا میدونست این اتفاق میفته و سر جاده منتظر ماشینا نشسته بود (ینی اون صداهایی که تو ذهنش بود بهش گفته بودن انگار که میدونستن این یه اتفاق تکراریه که بارها میفته)
ارههه اینم جالبهه😍😍😍
دستند مال مادر ویکتور بود :) سکانس هاشو دوباره ببین دستبندو میبینی
فکر کنم اونایی که میمیرن همشون تو اون شهر گرفتار میشن و بهضیا مثل مثل سارا میتونن باهاشون حرف بزنن.
ولی خود شهر یه دروازه داره که همون فانوس دریاییه و هرکی ازونجا خارج شه میتونه برگرده.تو فصل سوم فکر کنم سریال به دو قسمت بیرونی و درونی شهر تقسیم میشه و باید اون بچه هارو بیرون از شهر پیدا کنن.
جالبه👍🏻👍🏻👍🏻
اونی که الجین رو داخل وان نگه داشت و لالایی میخوند فاطمه بود...
لباسی که تن فاطمه بود تن اونم بود (یا شیادم شبیه به اون بوده باشه)
اما درکل دلیل نمیشه حتما فاطمه بوده باشه
چون موهای اون موجود صاف بود و فاطمه موهاش صاف نیست
اما امکان اینکه اون موجود یکی از ساکن های قبلی اونجا باشه و از این لباس برای اون بوده یا از این لباس استفاده کرده در گذشته زیاده...
نگیم«نمیخوام فیلم رو اسپویل کنم»
به جاش بگیم « نمیخوام فیلم رو لو بدم»
زبان فارسی رو پاس بداریم
منم ی تئوری دارم ک احتمالش کم هستش
همه اون افراد ب نحوی در دنیای واقعی ب خواب یا کما یا همچین چیزی رفته اند و هر کدام در اون دنیای خیالی باید ب نحوی خودشون رو از خواب یا کما خارج کنن(مثل تابتا) ک این نحوه بیدار کردن ممکنه شبیه نحوه خروج از کما تابتا باشه یا خروج هر فرد از کما یا خواب میتونه متفاوت باشه.
این تئوری من بود ک ب ذهنم رسید
البته تئوری های قوی تری هم وجود دارن.
با تشکر
ممنون که تئوریتونو به اشتراک گذاشتین🙌🏻✌🏻
ممنون که تئوریتونو به اشتراک گذاشتین🙌🏻✌🏻
@@mazomovie خواهش میکنم
دوس دارم نظرتون رو راجب تئوریم بدونم آیا تئوری منطقی ای هستش یا نه میشه نقضش کرد؟
@mohammadsafari-wz6db مطمئن نیستم ولی فکر میکنم اگه اینطوری بود، خانواده ی تابیتا هم باید کنارش تو کما میبودن چون همشون با هم توی جاده بودن
من از اول فیلم هم همش حس میکردم اینطوری تموم شه،حس میکردم هرکی تو اون دنیا میمیره تو دنیای واقعی از کما در میاد
من یه تئوری دارم که همونطور که گفتین ممکنه درختا باعث سفر در زمان بشن و ایتن همون ویکتور باشه چون ویکتور به ایتن گفت من همسن تو بودم که وارد این شهر شدم و ایتن به اندازه ویکتور ادم عجیب و غریبیه و گذر زمان توی شهر عجیب ترش کرده
اخه بچگی های ویکتور رو نشون دادن
واقعا بدترین سریال هست ۲۰ قسمت ازش اومده هنوز ولی هیچ اطلاعات خواصی از داستان فیلم نداریریعنی از قسمت اول که یه اطلاعات کلی میده همون اطلاعات رو تا ۲۰ تا قسمت دیگه هم میده ، واقعا سر کاری بود حیف وقت که گذاشتم دیدمش این سریال یه توهین به مخاطب هاش میکنه
Perfect
دوس دارم فصل سومشم ببینم
مهر امسال پخش میشه