نبری گمان که یعنی به خدا رسیده باشی تو ز خود نرفته بیرون به کجا رسیده باشی سرت ار به چرخ ساید نخوری فریب عزت که همان کف غباری به هوا رسیده باشی به هوای خودسریها نروی ز ره که چون شمع سر ناز تا ببالد ته پارسیده باشی زدن آینه به سنگت ز هزار صیقل اولی که بزشتی جهانی ز جلا رسیده باشی خم طرهٔ اجابت به عروج بینیازیست تو به وهم خویش دستی به دعا رسیده باشی همه تن شکست رنگیم مگذر ز پرسش ما که به درد دل رسیدی چو به ما رسیده باشی برو ای سپند امشب سر و برگ ما خموشیست تو که سوختند سازت به نوا رسیده باشی نه ترنمی نه وجدی نه تپیدنی نه جوشی به خم سپهر تا کی می نارسیده باشی نگه جهان نوردی قدمی ز خود برون آ که ز خویش اگر گذشتی همه جا رسیده باشی ز شکست رنگ هستی اثر تو بیدل این بس که به گوش امتیازی چو صدا رسیده باشی «بيدل»
بسیار عالی
استاد گرامی غزل صاحب ، خیلی عالی و پر فیض . بااحترام.
عالی ، عالی
سلام و عرض ارادت به شما هنرمندان عزیز سلامت باشید وبرقرار
sehr schön ustDE GERAMIE
The best
Kabul ian کاش با به کلامت زنده می بود او خوب آواز داشت خوب میخواند ک خوب دروغ میگفت
❤❤❤❤
چووووونگس دارد صدایش تکرار تکرار الاب های خسته کن میکند این کاکا جان
نبری گمان که یعنی به خدا رسیده باشی
تو ز خود نرفته بیرون به کجا رسیده باشی
سرت ار به چرخ ساید نخوری فریب عزت
که همان کف غباری به هوا رسیده باشی
به هوای خودسریها نروی ز ره که چون شمع
سر ناز تا ببالد ته پارسیده باشی
زدن آینه به سنگت ز هزار صیقل اولی
که بزشتی جهانی ز جلا رسیده باشی
خم طرهٔ اجابت به عروج بینیازیست
تو به وهم خویش دستی به دعا رسیده باشی
همه تن شکست رنگیم مگذر ز پرسش ما
که به درد دل رسیدی چو به ما رسیده باشی
برو ای سپند امشب سر و برگ ما خموشیست
تو که سوختند سازت به نوا رسیده باشی
نه ترنمی نه وجدی نه تپیدنی نه جوشی
به خم سپهر تا کی می نارسیده باشی
نگه جهان نوردی قدمی ز خود برون آ
که ز خویش اگر گذشتی همه جا رسیده باشی
ز شکست رنگ هستی اثر تو بیدل این بس
که به گوش امتیازی چو صدا رسیده باشی
«بيدل»
نبری گمان که مفتی به خدا رسیده باشی
تو زخود نرفته بیرون به کجا رسیده باشی؟؟