ترسناک اینجاست همه در انتها به بودا میرسن من تمام فلاسفه رو یک نیم نگاهی کردم ولی در انتها تنها بودا حقیقت رو درک کرد شوپنهاور نسبت به کل فلسفه بودا اصلا تاریک نیست فقط یک مفهوم سانسارا رو پیگر بشی از صد تا شوپنهاور تاریک تره از همین اول میگم اگه به دنبال حقیقتی برو بودا روبشناس....تا ازاد شی
قطعا فلسفه بودیسم تاثیرات به شدت عمیقی رو روی شوپنهاور گذاشت و اصلا همین وقت گذروندنی برای گریز از رنج از فلسفه بودیسم میاد در به شکلی شوپنهاور حرف های بودا رو توی فلسفه اخلاقش زد به شکل وام گرفته نسبی از فلسفه غرب
اینکه تکیه کلام گوینده این است که « شوپنهاور معتقد بوده که آدمی اراده آزاد ندارد » و از طرفی شوپنهاور چنین چیزی نگفته بلکه به عکس معتقد بوده که « آدمی اگر تسلیم اراده حاکم بر هستی شود در رنج خواهد بود و میتواند با دو ری جستن از اراده حاکم بر هستی که در امیال و غرایز آدمی تجلی یافته ؛ از رنج تا حد ممکن دور شود » معلوم میگردد که بر عکس آنچه تکیه کلام گوینده است و توهم دارد که توهم خود را در قالب آنچه شوپنهاور گفته قالب کند در بطن آنچه شوپنهاور گفته که آدمی « میتواند با اراده آزاد خود از امیال درونی دوری جسته و از رنج رهایی یابد » خود دلالت بر اراده آزاد آدمی دارد والا اگر بطور مطلق آدمی اراده آزاد نداشته باشد گفتن چنین توصیه ای چه فایده ای میتواند داشته باشد وقتی « اراده آزاد ی » در آدمی وجود نداشته باشد چگونه میتواند « انتخاب کند که از امیال درونی دوری جوید و تابع اراده مسلط بر جهان هستی که در امیال او نمود یافته ؛ نشود » و انتخاب دوری جستن از امیال و اعمال آن یعنی « اراده آزاد » این تناقضی اشکار در مطالبی است که گوینده به شوپنهاور منتسب میکند که « آدمی فاقد اراده آزاد است » که اگر چنین بود دیگر « توصیه برای یک فاقد اراده آزاد غیر معقول و مضحک خواهد بود »
@@امیرناظم-ب9ن وقتی که شما ویدیو رو کامل ندیدین و کامنتی به این بلند و بالایی میگذارین من چه جوابی میتونم بدم؟ شما حتی ویدیو رو تکمیل ندیدین و اصلا تصویری در مورد اراده آزاد نیز انگار ندارین در ادامه وقتی توضیح تکمیلی می آید و دیدگاه را کامل میکند و شما آن را نگاه نمیکنید و کامنت منتقدانه میگذارین. از شما فرد دانا نمیسازد اگر من بخواهم تفکرات خودم رو قالب کنم مینویسم تفکرات شخصی بعد از ۱ سال ویدیو ساختن میدانم در مورد چی و با چه پایبستی ویدیو تدوین میکنم. اگر بر فلسفه شوپنهاور مسلط نبودم کمتر این کامنت من رو ناراحت میکرد ناراحتی من اینجاست که شما متن ویدیوی خودم را برای خودم کامنت میکنین و به عنوان نقد اون رو میبینین. من عجله ی شما رو سعی میکنم درک کنم اما فلسفه خواندن با عجله و قضاوت نمیشود اگر هم شما بر فلسفه شوپنهاور مسلط باشین میدانین که نمیشود در طی یک ویدیوی ۱۸ دقیقه ای تمام فلسفه سال های زندگی شوپنهاور رو شرح بدم اما نکته ای که شما گفتین داخل ویدیو هست نقد اصول دارد فقط با زبان ادبی نمیشود نقد کرد بلکه یک هدف و درستی کلام حائز اهمیت است طبق سنت همیشگی تشکر میکردم بابت هر کامنت حتی نقد های چه فنی چه اجرایی اما بابت کامنتی که ویدیو رو کامل تماشا نکرده و نکات ویدیوی خودم را به عنوان نقد قالب میکند صرفا ناراحت کننده است
قصدی بر ناراحت کردن شما نبود بلکه صرفا گفتن حقیقت بوده و میباشد که ممکن است همزمان موجب ناراحتی شود و همه ملزم به گفتن آن میباشیم برای « آگاهی حقیقی » ...اینکه بسیاری از جمله شوپنهاور گفته آمد « آدمی در رنج و ملال است » چیزی غیر از « نداشتن اراده آزاد » است و اگر شما جمله ای در مورد چنین مطلبی که « آدمی اراده آزاد مطلقا ندارد » با ذکر عنوان کتاب و صفحه و سطر آن آنرا عنوان نمایید ولی با توجه به اینکه شوپنهاور بنا به آنچه خودتان گفتید و آنچنان که در کتاب خود اذهان داشته که « آدمی برای رهایی از آونگ رنج و ملال و لذت میتواند با دوری جستن از امیال درونی خود ؛ خود را تا اندازه ای از این رنج و ملال دور نگه دارد » این یعنی توان انتخاب و خواستن و اجرا و اعمال کردن آن که معنی ماهیتی « اقتضای اراده آزاد آدمی » است که بتواند موضوعی را اراده کند و آنرا اعمال کند و اگر چنین توانی و چنین اراده ای در آدمی نمیبود دیگرچنین « توصیه برای رهایی از رنج عبث و بیهوده میبود » زیرا با فاقد اراده آزاد و صرف تصور و توهم و عدم توانستن و خواستن و اجرا کردن « توصیه به خواستن عدم توجه به امیال درونی و خواستن اینکه پی موسیقی برود و آنرا گوش کند و در واقع آنچه اراده کرده و خواسته آنرا اعمال کند تا از رنج تا حد ممکن رهایی یابد بی مورد بوده بلکه مضحک می باشد زیرا از فرد فاقد توان اراده آزاد چنین توصیه های غیر معقول و مضحک میباشد چون وقتی اراده آزاد ندارد چگونه میتواند چنین اراده کند و اعمال کند ».. @@moacast
@@امیرناظم-ب9ن درست میگین من مخالفتی به صحبتتون ندارم در اصل نکته ای که اراده آزاد توهمه نکته ایه که شوپنهاور به فیلسوفانی که به اراده آزاد کامل اعتقاد داشتن بود و میگفت که صحبت اون ها رو ول کنین و به جای فلسفه غرب به شرق رو بیارین و وام بگیرین مثل بودیسم که خوشبختی رو رهایی از رنج و در رنج نبودن میدید. و توهم اراده ازاد کسایی بود که میگفت صد در صد سرنوشت رو خودمون رقم میزنیم میگفت نه این توهمه چون زندگی مثل شطرنجیه که شما مهره سیاه رو دارین و نسبت به اون مهره بازی میکنین و مقصود این ویدیو هم همین هستش ممنون بابت کامنتتون♥️
@@moacast ممنون از پاسخ شما البته شوپنهاور در کتاب جهان به مثابه اراده و تصور توضیحاتی داده در مورد اینکه : در جهان هستی « اراده ای بسیار فراتر از اراده آدمی وجود دارد که بر کل هستی اعمال میشود و اعمال آن از طریق « امیال درونی » موجودات از جمله آدمی است ولی در قبال آن « اراده آدمی هم بطور بسیار جزء و مستقل در او نهاده شده که این توان را دارد که از تحت تاثیر آن امیال قرار نگیرد یعنی هرچند به سختی به آن توجه نکند و آگاهانه به این واقعیت که تحت تاثیر آن قرار دادن خود را همان و درگیر و آویز آونگ « رنج و لذت » شدن همان و هرچند لذت کوتاه مدتی را میبرد ولی رنجی که بدنبال دارد بسی بیشتر از لذت موقتی آن است و این به جهت « هدفی است که اراده حاکم بر هستی دارد و آن تداوم نسل است » و نه صرفا « لذت » و منظور شوپنهاور « قدرت اراده ای است که فراتر از موجودات رکن بنیادین هستی و فراتر از موجودات است » و البته این نافی « اراده آزاد مبتنی از خودآگاهی آدمی نیست » که میتواند آگاهانه با وجود رنج و ملالی که بدنبال تاثیر آن واقع شدن بدنبال دارد از کنار آن بگذرد یعنی « آگاهانه تحت تاثیر تمایلات جنسی و درونی خود که ظهور آن اراده کل است قرار نگیرد » بدیهی است خود این انتخاب و اعمال آن از طرف آدمی که مبین « اراده آزاد او در قسمت خودآگاه ذهن اوست نیز جدای از اراده و خواسته آن قدرت برتر و مسلط بر جهان هستی نیست و او این آزادی اراده را به آدمی داده که بتواند انتخاب کند و خود را درگیر رنج و ملال نکند » و البته مثل همه پدیده ها از جمله « اراده آدمی » بنظر حالتی « دووجهی مثبت و منفی یا دو وجه مقابل هم » وجود دارد چون پایه خلقت بر « تضاد و حرکت » است هرچند تا اندازه زیادی اراده آدمی امکان اینکه تحت قسمت ناخودآگاه ذهن و بنحوی « غیر آزاد » در تمکین آن قرار گیرد ولی همزمان « اراده قسمت خودآگاهانه ذهن را در سیطره خود دارد » و « آگاهانه » میتواند از طریق « خوداگاه ذهن » آزادی عمل خود را اعمال کند لذا همانطور که شما اشاره کردید « بطور مطلق نمیتوان گفت اراده آزاد وجود ندارد یا بطور مطلق گفت اراده آزاد وجود دارد » و هردو همزمان وجود دارند رفتارهای ناخودآگاهی آدمی غیر ارادی و رفتارهای « خودآگاهانه آدمی ارادی » است البته بنظر میرسد هرچند قسمت ناخودآگاه ذهن قسمت بیشتر ذهن را و در نتیجه آن قسمت بیشتر رفتار آدمی را و به عبارتی قسمت بیشتر اراده آدمی را در تحت تاثیر خود قرار داده و میدهد ولی « قسمت خودآگاه ذهن که اراده آدمی بر آن غلبه دارد با همین مقدار اندک و توان اراده نه تنها میتواند از طریق این قسمت آگاهانه بر خلاف تمایلات ناخودآگاهی خود عمل کند بلکه با توجه و آگاهی و ممارست و مرور زمان توان القاء به قسمت ناخودآگاه ذهن خود را هم دارد هرچند با سختی و ممارست »
سپاس از برنامه شما 🙏
ممنون بابت نظرتون♥️
سپاس🙏
♥️
واقعا عالی بود امیدوارم پر قدرت ادامه بدید 🔥
♥️بهترین
جالببود.❤❤❤❤❤❤
ممنونم بابت نظرت ناصر عزیز♥️
عالی
ممنون بابت نظرت♥️
با درود...در رابطه با شوپنهاور هر ویدیویی که بسازید لطف بزرگی کردید.ممنون
ممنون بابت نظرتون♥️در آینده حتما باز در مورد شوپنهاور ویدیو خواهیم داشت
سپاسگزارم در مورد كتاب هاي ديگرش هم لطفا برنامه بداريد وا در مورد توهم اراده آزاد بيشتر توضيح بدهيد لطفا
حتما تو برنامه هست حتما در آینده در مورد شوپنهاور بیشتر صحبت میکنم
الان نور ویوئو خیلی عالی تر شده
و اینکه بازم مثل همیشه عالی و کامل❤️🙏🏿
♥️ مرسی بابت نظرت.
عالی بود
ممنونم بابت نظرتون♥️
بسيار خوب توضيح داديد. بسياز سپاسگزارم 😊
ممنونم بابت کامنتتون ♥️
👍
♥️
شرایط این ویدئو خیلی بهتر بود دمتون گرم❤❤
مرسی بابت نظرت ♥️
رفتار با زنان رو نمی دونم ولی تا اینجا که هر چی گفته بود حقیقت داشت، اگه ممکنه درباره نظرش درباره زنان هم ویدئو بسازین
ممنون بابت نظرت. بله حتما در مورد شوپنهاور و نظرش درمورد زنان هم ویدیو میسازم♥️
درود فراوان بر شما بسیار عالی بود
ممنون بابت کامنتتون ♥️♥️♥️
💙💙💙🤦😮😅
like
♥️
بسیار عالی 🎉🎉🎉❤
♥️عزیزمی
👏👏👏❤
♥️
ترسناک اینجاست همه در انتها به بودا میرسن من تمام فلاسفه رو یک نیم نگاهی کردم ولی در انتها تنها بودا حقیقت رو درک کرد شوپنهاور نسبت به کل فلسفه بودا اصلا تاریک نیست فقط یک مفهوم سانسارا رو پیگر بشی از صد تا شوپنهاور تاریک تره از همین اول میگم اگه به دنبال حقیقتی برو بودا روبشناس....تا ازاد شی
قطعا فلسفه بودیسم تاثیرات به شدت عمیقی رو روی شوپنهاور گذاشت و اصلا همین وقت گذروندنی برای گریز از رنج از فلسفه بودیسم میاد در به شکلی شوپنهاور حرف های بودا رو توی فلسفه اخلاقش زد به شکل وام گرفته نسبی از فلسفه غرب
اینکه تکیه کلام گوینده این است که « شوپنهاور معتقد بوده که آدمی اراده آزاد ندارد » و از طرفی شوپنهاور چنین چیزی نگفته بلکه به عکس معتقد بوده که « آدمی اگر تسلیم اراده حاکم بر هستی شود در رنج خواهد بود و میتواند با دو ری جستن از اراده حاکم بر هستی که در امیال و غرایز آدمی تجلی یافته ؛ از رنج تا حد ممکن دور شود » معلوم میگردد که بر عکس آنچه تکیه کلام گوینده است و توهم دارد که توهم خود را در قالب آنچه شوپنهاور گفته قالب کند در بطن آنچه شوپنهاور گفته که آدمی « میتواند با اراده آزاد خود از امیال درونی دوری جسته و از رنج رهایی یابد » خود دلالت بر اراده آزاد آدمی دارد والا اگر بطور مطلق آدمی اراده آزاد نداشته باشد گفتن چنین توصیه ای چه فایده ای میتواند داشته باشد وقتی « اراده آزاد ی » در آدمی وجود نداشته باشد چگونه میتواند « انتخاب کند که از امیال درونی دوری جوید و تابع اراده مسلط بر جهان هستی که در امیال او نمود یافته ؛ نشود » و انتخاب دوری جستن از امیال و اعمال آن یعنی « اراده آزاد » این تناقضی اشکار در مطالبی است که گوینده به شوپنهاور منتسب میکند که « آدمی فاقد اراده آزاد است » که اگر چنین بود دیگر « توصیه برای یک فاقد اراده آزاد غیر معقول و مضحک خواهد بود »
@@امیرناظم-ب9ن وقتی که شما ویدیو رو کامل ندیدین و کامنتی به این بلند و بالایی میگذارین من چه جوابی میتونم بدم؟
شما حتی ویدیو رو تکمیل ندیدین و اصلا تصویری در مورد اراده آزاد نیز انگار ندارین
در ادامه وقتی توضیح تکمیلی می آید و دیدگاه را کامل میکند و شما آن را نگاه نمیکنید و کامنت منتقدانه میگذارین. از شما فرد دانا نمیسازد اگر من بخواهم تفکرات خودم رو قالب کنم مینویسم تفکرات شخصی بعد از ۱ سال ویدیو ساختن میدانم در مورد چی و با چه پایبستی ویدیو تدوین میکنم.
اگر بر فلسفه شوپنهاور مسلط نبودم کمتر این کامنت من رو ناراحت میکرد
ناراحتی من اینجاست که شما متن ویدیوی خودم را برای خودم کامنت میکنین و به عنوان نقد اون رو میبینین.
من عجله ی شما رو سعی میکنم درک کنم اما فلسفه خواندن با عجله و قضاوت نمیشود
اگر هم شما بر فلسفه شوپنهاور مسلط باشین میدانین که نمیشود در طی یک ویدیوی ۱۸ دقیقه ای تمام فلسفه سال های زندگی شوپنهاور رو شرح بدم
اما نکته ای که شما گفتین داخل ویدیو هست
نقد اصول دارد فقط با زبان ادبی نمیشود نقد کرد بلکه یک هدف و درستی کلام حائز اهمیت است
طبق سنت همیشگی تشکر میکردم بابت هر کامنت حتی نقد های چه فنی چه اجرایی اما بابت کامنتی که ویدیو رو کامل تماشا نکرده و نکات ویدیوی خودم را به عنوان نقد قالب میکند صرفا ناراحت کننده است
قصدی بر ناراحت کردن شما نبود بلکه صرفا گفتن حقیقت بوده و میباشد که ممکن است همزمان موجب ناراحتی شود و همه ملزم به گفتن آن میباشیم برای « آگاهی حقیقی » ...اینکه بسیاری از جمله شوپنهاور گفته آمد « آدمی در رنج و ملال است » چیزی غیر از « نداشتن اراده آزاد » است و اگر شما جمله ای در مورد چنین مطلبی که « آدمی اراده آزاد مطلقا ندارد » با ذکر عنوان کتاب و صفحه و سطر آن آنرا عنوان نمایید ولی با توجه به اینکه شوپنهاور بنا به آنچه خودتان گفتید و آنچنان که در کتاب خود اذهان داشته که « آدمی برای رهایی از آونگ رنج و ملال و لذت میتواند با دوری جستن از امیال درونی خود ؛ خود را تا اندازه ای از این رنج و ملال دور نگه دارد » این یعنی توان انتخاب و خواستن و اجرا و اعمال کردن آن که معنی ماهیتی « اقتضای اراده آزاد آدمی » است که بتواند موضوعی را اراده کند و آنرا اعمال کند و اگر چنین توانی و چنین اراده ای در آدمی نمیبود دیگرچنین « توصیه برای رهایی از رنج عبث و بیهوده میبود » زیرا با فاقد اراده آزاد و صرف تصور و توهم و عدم توانستن و خواستن و اجرا کردن « توصیه به خواستن عدم توجه به امیال درونی و خواستن اینکه پی موسیقی برود و آنرا گوش کند و در واقع آنچه اراده کرده و خواسته آنرا اعمال کند تا از رنج تا حد ممکن رهایی یابد بی مورد بوده بلکه مضحک می باشد زیرا از فرد فاقد توان اراده آزاد چنین توصیه های غیر معقول و مضحک میباشد چون وقتی اراده آزاد ندارد چگونه میتواند چنین اراده کند و اعمال کند ».. @@moacast
@@امیرناظم-ب9ن درست میگین من مخالفتی به صحبتتون ندارم در اصل نکته ای که اراده آزاد توهمه نکته ایه که شوپنهاور به فیلسوفانی که به اراده آزاد کامل اعتقاد داشتن بود و میگفت که صحبت اون ها رو ول کنین و به جای فلسفه غرب به شرق رو بیارین و وام بگیرین مثل بودیسم که خوشبختی رو رهایی از رنج و در رنج نبودن میدید.
و توهم اراده ازاد کسایی بود که میگفت صد در صد سرنوشت رو خودمون رقم میزنیم میگفت نه این توهمه چون زندگی مثل شطرنجیه که شما مهره سیاه رو دارین و نسبت به اون مهره بازی میکنین
و مقصود این ویدیو هم همین هستش
ممنون بابت کامنتتون♥️
@@moacast ممنون از پاسخ شما البته شوپنهاور در کتاب جهان به مثابه اراده و تصور توضیحاتی داده در مورد اینکه : در جهان هستی « اراده ای بسیار فراتر از اراده آدمی وجود دارد که بر کل هستی اعمال میشود و اعمال آن از طریق « امیال درونی » موجودات از جمله آدمی است ولی در قبال آن « اراده آدمی هم بطور بسیار جزء و مستقل در او نهاده شده که این توان را دارد که از تحت تاثیر آن امیال قرار نگیرد یعنی هرچند به سختی به آن توجه نکند و آگاهانه به این واقعیت که تحت تاثیر آن قرار دادن خود را همان و درگیر و آویز آونگ « رنج و لذت » شدن همان و هرچند لذت کوتاه مدتی را میبرد ولی رنجی که بدنبال دارد بسی بیشتر از لذت موقتی آن است و این به جهت « هدفی است که اراده حاکم بر هستی دارد و آن تداوم نسل است » و نه صرفا « لذت » و منظور شوپنهاور « قدرت اراده ای است که فراتر از موجودات رکن بنیادین هستی و فراتر از موجودات است » و البته این نافی « اراده آزاد مبتنی از خودآگاهی آدمی نیست » که میتواند آگاهانه با وجود رنج و ملالی که بدنبال تاثیر آن واقع شدن بدنبال دارد از کنار آن بگذرد یعنی « آگاهانه تحت تاثیر تمایلات جنسی و درونی خود که ظهور آن اراده کل است قرار نگیرد » بدیهی است خود این انتخاب و اعمال آن از طرف آدمی که مبین « اراده آزاد او در قسمت خودآگاه ذهن اوست نیز جدای از اراده و خواسته آن قدرت برتر و مسلط بر جهان هستی نیست و او این آزادی اراده را به آدمی داده که بتواند انتخاب کند و خود را درگیر رنج و ملال نکند » و البته مثل همه پدیده ها از جمله « اراده آدمی » بنظر حالتی « دووجهی مثبت و منفی یا دو وجه مقابل هم » وجود دارد چون پایه خلقت بر « تضاد و حرکت » است هرچند تا اندازه زیادی اراده آدمی امکان اینکه تحت قسمت ناخودآگاه ذهن و بنحوی « غیر آزاد » در تمکین آن قرار گیرد ولی همزمان « اراده قسمت خودآگاهانه ذهن را در سیطره خود دارد » و « آگاهانه » میتواند از طریق « خوداگاه ذهن » آزادی عمل خود را اعمال کند لذا همانطور که شما اشاره کردید « بطور مطلق نمیتوان گفت اراده آزاد وجود ندارد یا بطور مطلق گفت اراده آزاد وجود دارد » و هردو همزمان وجود دارند رفتارهای ناخودآگاهی آدمی غیر ارادی و رفتارهای « خودآگاهانه آدمی ارادی » است البته بنظر میرسد هرچند قسمت ناخودآگاه ذهن قسمت بیشتر ذهن را و در نتیجه آن قسمت بیشتر رفتار آدمی را و به عبارتی قسمت بیشتر اراده آدمی را در تحت تاثیر خود قرار داده و میدهد ولی « قسمت خودآگاه ذهن که اراده آدمی بر آن غلبه دارد با همین مقدار اندک و توان اراده نه تنها میتواند از طریق این قسمت آگاهانه بر خلاف تمایلات ناخودآگاهی خود عمل کند بلکه با توجه و آگاهی و ممارست و مرور زمان توان القاء به قسمت ناخودآگاه ذهن خود را هم دارد هرچند با سختی و ممارست »