سلام خالق بخشنده،ومهربان،بی همتا هیچ وقت بنده خود،را به حال خودش رها نمیکنه،خداوندرا همیشه شاکر باشید،که شکرگزاری ست که خدای بزرگ همچنانکه،بی منت نعمتهاش،به مخلوق خودش ارزانی داشته،پس بیشتر وبیشتر هم میکنه،والسلام
ج صدای جذاب مستان جان زیبا و عالی بود ممنون عزیزم وداستان خیلی هم غمگین بود مثل همیشه عالی بسیاری صدای خیلی خیلی سپاسگزارم عزیزم امیدوارم همیشه موفق باشید ❤❤❤❤❤🎉🎉🎉😊
داستان بسیار زیبایی بود، ممنونم از مستان عزیزم، ولی کاش در مورد اون بچه ها که رفتن بهزیستی، یه خبری میدادی بهمون، که بدونیم اصلا دوباره اونا رو تونستین ببینین؟ یا خبری ازشون دارین؟
واقعا ادمهای فقیر ، فقیر فکری هم هستند خانواده های کم پول بچه های بیشتری دارن و اصلا این فکر رو نمیکنن که باید حداقل زندگی رو براشون فراهم کنن. من کم وبیش با این افراد اشنا هستم. این افراد اصلا دوست ندارند جلوگیری کنن فکر میکنن بچه اوردن هنره و توانایی جنسی شون خوبه که میتونن بچه دار شن اما وقتی بزرگ میشن بچه سخترین دوران رو میگذرونن یا دنبال کار خلاف میرن یا یکی میشن مثل پدر یا مادرشون. خدا رو شکر که این بچه ها عاقل بودند و تونستن زندگی خوبی رو برای خودشون درست کنن. اون بچه هام که رفتن بهزیستی خیلی بهتر شد چون حداقل زندگی رو خواهند داشت و به قول خودشون شیرین عقل هم بودند و توقعی هم نخواهند داشت
واقعا سطح فکر قدیمیها چقدر پایین بود مامان من بعدازپنچ تا زایدن به علت اپانتیس عمل. جراحی کرد دکتر بهش گفته بود شاید دیگه باردارنشید نمیدونم عمل اپاندیسسش چه ربطی به بارداری داشت مامان که الان ۷۷سالشونه مثل ابربهار گریه میکرد بابام که علتشو پرسید گفت امروزیکی ازهمسایها به من طعنه زو که اجاقت گورشده وبچه دارنمیشی هرچند بعدازعمل ۴تا دیگه زاید والان ۷تامون هستیم ولی واقعا بعضی ازقدیمیها دیوانه بودن بدون اینکه به سرنوشت بچها فکر کنن فقط پس مینداختن نمیدونم بگم خداازشون نگذره یا به بیشعور بودنشون بخندم
حالا بدتر اگر خانمی بچه نمی آورده هرچند سال میگفتن دیگه پیر شده .و برای ثابت کنه پیر نیست تا آخرین لحظه ی پنجاه سالگی حامله بوده و بدتر دخترهای بیچاره که فقط نهایت دوازده سال مهمان خونه ی پدری بودن 😢😢😢
باران خانم باید تو داستان گفته بشه واول داستان جزییات ریز هم گفته میشه اما از وسط های داستان انگار می خواد روایت سریع جمع بشه واصلی ترین ها فراموش میشه ..@@dastan.zendegi
سلام مستان جان ماشاالله به صدای قشنگ تون ممنون از داستانهای زیبات برات آرزوی موفقیت میکنم باشد که کائنات شما رو به موفقیت برساند ❤❤❤❤😊😊
واقعا چه زندگی وحشتناکی ولی خدا رو شکر که عاقبت بخیر شدن بجز ناهيد
درود مستان جون عزیز دلم برای صدای قشنگت تنگ شده بود ممنونم برای انتخاب داستان های زیبایت ۰ سلامت مانا باشی عزیزم ❤❤❤❤❤
از زحمات شما راوی محترم سپاس ❤❤❤❤
❤ عجیب
البته واقعی
اینجوری ادمهایی زیاد هستن
درود و سپاس دخترم مستانه جانم. 😊❤🥇🏆💛👌🏼😍😘🤗👍🏼🍀🌹🙌🏼🙏🏼👏🏻👏🏻👏🏻.
درود و سپاس فراوان از راوی خوش صدا و حنجره طلایی ممنون مستان عزیز
سرنوشت غم انگیز وپایان خوبی داشت خوشبخت بشید الهی
درود بر شما نازنین باگویش شیرین و جذاب زندگی نامه ها را برایمان تعریف میکنی آرزوی موفقیت برای شما نازنینان خواهانم ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
آقا مرتضی مرسی که با ما هستی🌱🌹
Merci khanomy ❤❤❤
سلام خالق بخشنده،ومهربان،بی همتا هیچ وقت بنده خود،را به حال خودش رها نمیکنه،خداوندرا همیشه شاکر باشید،که شکرگزاری ست که خدای بزرگ همچنانکه،بی منت نعمتهاش،به مخلوق خودش ارزانی داشته،پس بیشتر وبیشتر هم میکنه،والسلام
ممنون از شما درپناه حق باشید امین
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
خیلی قشنگ بود عالی
Thanks ❤✌
اکثر هم خجسته و خرم بود 😂😂😂😂😂😂یعنی عاشقتم مستان جونم
همه خجسته و خوشحال😁😁
❤👍👌🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
مثل همیشه نامبروان
مرسی فرنیا جان💖
ج صدای جذاب مستان جان زیبا و عالی بود ممنون عزیزم وداستان خیلی هم غمگین بود مثل همیشه عالی بسیاری صدای خیلی خیلی سپاسگزارم عزیزم امیدوارم همیشه موفق باشید ❤❤❤❤❤🎉🎉🎉😊
مرسی عزیزدلم💖🌹جانم💋
باتشکر از مستان عزیز❤❤
خداوندنیامرزه چنین پدرهایی
خسته نباشی
ماشاالله بانوی خوش صدا
سپاس از همراهی و حضور گرمتون🌹
سلام خوش صدا❤❤مخمل صدا❤❤🎉🎉
چقدر زیبا بود این داستان👏👏👏👏
مرسی از همراهی و حضور گرمت🌹
داستان بسیار زیبایی بود، ممنونم از مستان عزیزم، ولی کاش در مورد اون بچه ها که رفتن بهزیستی، یه خبری میدادی بهمون، که بدونیم اصلا دوباره اونا رو تونستین ببینین؟ یا خبری ازشون دارین؟
سوال منم بود بچه ها ی بهزیستی چی شدن؟ نویسنده یادش رفته بگه از بس شلوغ بودن 😅
❤❤❤❤❤
مثل همیشه عالی دوست عزیزم مستان جون ❤❤❤❤
مرسی پریسا جانم💖
دلم فقط برای ناهید که مجبور شد زن پیرمرد بشه کباب شد روحش شاد یادش گرامی باد اللهم صل علی محمد و آل محمد روحش شاد
مثل همیشه عالی ممنون با صدای زیباتون
مرسی میترا جان💖🌹
عالی بود ممنون
سپاس از همراهی و حضور گرمتون🌹
واقعا ادمهای فقیر ، فقیر فکری هم هستند خانواده های کم پول بچه های بیشتری دارن و اصلا این فکر رو نمیکنن که باید حداقل زندگی رو براشون فراهم کنن. من کم وبیش با این افراد اشنا هستم. این افراد اصلا دوست ندارند جلوگیری کنن فکر میکنن بچه اوردن هنره و توانایی جنسی شون خوبه که میتونن بچه دار شن اما وقتی بزرگ میشن بچه سخترین دوران رو میگذرونن یا دنبال کار خلاف میرن یا یکی میشن مثل پدر یا مادرشون. خدا رو شکر که این بچه ها عاقل بودند و تونستن زندگی خوبی رو برای خودشون درست کنن. اون بچه هام که رفتن بهزیستی خیلی بهتر شد چون حداقل زندگی رو خواهند داشت و به قول خودشون شیرین عقل هم بودند و توقعی هم نخواهند داشت
واقعا سطح فکر قدیمیها چقدر پایین بود مامان من بعدازپنچ تا زایدن به علت اپانتیس عمل. جراحی کرد دکتر بهش گفته بود شاید دیگه باردارنشید نمیدونم عمل اپاندیسسش چه ربطی به بارداری داشت مامان که الان ۷۷سالشونه مثل ابربهار گریه میکرد بابام که علتشو پرسید گفت امروزیکی ازهمسایها به من طعنه زو که اجاقت گورشده وبچه دارنمیشی هرچند بعدازعمل ۴تا دیگه زاید والان ۷تامون هستیم ولی واقعا بعضی ازقدیمیها دیوانه بودن بدون اینکه به سرنوشت بچها فکر کنن فقط پس مینداختن نمیدونم بگم خداازشون نگذره یا به بیشعور بودنشون بخندم
حالا بدتر اگر خانمی بچه نمی آورده هرچند سال میگفتن دیگه پیر شده .و برای ثابت کنه پیر نیست تا آخرین لحظه ی پنجاه سالگی حامله بوده و بدتر دخترهای بیچاره که فقط نهایت دوازده سال مهمان خونه ی پدری بودن 😢😢😢
ممنون از راوی عزیز. 😢
بقیه بچه هاچیشدن پس دیگه سراغی ازشون نگرفتین
کاش از آینده خواهر و برادر تان تو بهزیستی هم میگفتی چی شد
فعلا ک بهزیستین اونجا حالشون بهتره و گاهی بهشون سر میزنن🥲💖سپاس از همراعی و حضور گرمتون 🌹
باران خانم باید تو داستان گفته بشه واول داستان جزییات ریز هم گفته میشه اما از وسط های داستان انگار می خواد روایت سریع جمع بشه واصلی ترین ها فراموش میشه ..@@dastan.zendegi
معلول بودن دست یاپاشون معیوب بود
حسن بیچاره چی شد
Like❤
💖💖
صداتو دوس دارم قشنگه ولی یکم هیجان بده به شخصیت ها داستان مرسی❤
معصومه جان مرسی که با ما هستی💖عزیزم نمیتونیم که دروغ بنویسیم اینجا سرگذشت های واقعی برای مهاطب گذاشته میشه نه دروغ🌹🔴🥲💖
@@dastan.zendegi عزیزم منظورم دروغ نیس منظورم تن صدا هس♥️
خدای من چه پدر ظالمی
اون چهار خواهر وبرادر چی شدن ؟؟
سوال اکثریتمون همینه نویسنده یادش رفته
قضیه شکایت چی شد!؟
اتفاقا بهزیستی خیلی بهتر وقتی تو خونه ای که شرایطش بد
نه همه بهزیستی ها
شادی جون مرسی از همراهیت جانم💖
پس تهش خواهروبرادراش چی شدن😑
بهزیستین عزیزم اینام گاهی بهشون سر میزنن🌹سپاس از همراهی و حضور گرمتون💖
نگفتید خواهر و برادرت که تو بهزیستی بودن چی شد؟؟
خب دیگه تو بهزیستین و اونجا بهشون رسیدگی میشه اینام گاهی بهشون سر میزنن🌹سپاس از همراهی و حضور گرمتون💖
من دلم موند پیش اون بچه های بی گناه نو بهزیستی..بهزیستی خیلی هم جای جالبی نیست که شما فکر میکنید...اونا چی شدن؟؟؟؟
نسرین جون سپاس از همراهی و حضور گرمت 💖فعلا بهزیستی هستن و گاهی بهشون سر میزنن🥲🌹