حدودا 22 ساله بودم که کتاب تضادهای درونی ما رو از دستفروشی خریدم و شاخکهام به مباحث خودشناسی و روانشناسی از همون وقت حساس شد. رشد و اصلاح شخصیتیم رو مدیون کتابهای این خانم هستم. همه رو تا جایی که تونستم گیر آوردم و جزو معدود وسایلیست که با خودم تا این سر دنیا کشوندم.
تشکر به خاطر معرفی این گتاب، راستش منم به خاطر مطالبی که در مورد رفتارهای بی پروایانه خانم هورنای خونده بودم به طرف کتابهای ایشون نرفته بودم اما از شما ممنونم. واقعا کتابی کاربردی و بدون کزافه گویی های معمول دیگر نویسندکان است. فقط ایکاش ایشون بیشتر در مورد شخصیت سالم توضیح داده بودند، اگر چه هم تذکر میدند که شناخت و بدنبال ان از بین بردن رفتار عصبی ، خود رسیدن به شخصیت سالم است . به نظر من هم ترجمه " عصبیت" انتخاب درستی نیست و اونطور که گفتین کلمه ای مثل " روان رنجوری" ترجیحبهتری است. .من ترجمه اقای محمد جعفر مصفا رو خوندم و به نظرم ترجمه بسیارخوبی است.
دکتر فانی عزیز یه کوتاه درمورد فروید میگم چون خیلی در حقش کوتاهی شده مخصوصا برا افرادی که نظریاتش رو تابو مینگارن وقتی فروید مرکز عصبیت یا همون روان رنجوری رو غریزه جنسی میدونه باید به اندازه یک انسان تمدن از انسان بودن خود عقب بریم تا به حیوانی برسیم که اولش گیاه خوار بوده و حس نوع دوستی و اتحادی نداشته و حال گوشتخوار شده;مغز بزرگتر ،انرژی بیشتر و غریزه جنسی یی ک دیگر صرفا برا زادو ولد نیست حال شرایط جدیدش جهشی بوده که محیط جدیدش رو رقم می زنه و با تکیه بر اصل بقای خود و تصعید حس جنسیش رفته رفته،نوع دوستی و اتحاد به وجود آورد و الان در این قرون گستردگی روابط افراد گرد آمده به هم برای رفع نیازهای جدید، باید غریزه جنسی اولیه و تصعید شده اش پس زده بشه تا هم از لحاظ بیرونی و هم درونی،ارضاء نشه و اون حس های خوب به حس های تنفر و دشمنی با دیگران و ازخودبیگانگی مدرنیته عوض شه که اختلال عصبی نامیده میشن. مشکل افراد با نظریه فروید هنگامی که میگه اختلالات روانی ریشه جنسی داره،به این خاطره که هنگام شنیدن این حرف فکر میکنن انسان سالم از نظر فروید کسی هست که نسبت به هرکی حس جنسی داشت باید با سکس با اون این مسئله رو حل کنه; همون جور که این دید رو در اوایل ارائه نظریه عقده ادیپش داشتن و اینکه این سبک هرج و مرج به بار میاره و نمیتونن از این جهان بینی فراتر برن یا گذشته خودشون رو ببینن. البته یادآور شده که سبک تقابل با این اختلالات هم مربوط به دوران کودکی(دوران اختلاط غرایز و باززیستی تکامل) است که چطور به خواسته های کودک پاسخ داده شده و آن قسمت عظیمی از ناخودآگاه رو تشکیل داده
منتقدان فروید تا این حد هم ساده اندیش نیستند. اغلب روانکاوانی اند که بعد سالها تلاش برای درمانهای فرویدی مراجعان به این نتیجه رسیدند، ریشهیابی فروید از مسایل در بالین پاسخ نمی دهد و منجر به درمان نمیشود. پیوند دادن انرژی های حیاتی تمدنی به غریزه جنسی به عنوان یک فلسفه و تئوری تاریخی جذاب است ولی در کار بالینی فردی با بیماران در بسیاری موارد به چسباندن مصنوعی مشکلات بیمار به عقدههای جنسی می کشد و نهایتا گشایشی حاصل نمی شود. به این خاطر عملا روانکاوی کلاسیک فرویدی در حال حاضر چندان کاربرد درمانی ندارد و همچنان در فلسفه و ادبیات و علوم انسانی به زندگی ادامه میدهد. هیچ یک از روانشناسانی که نظرات فروید را کنار گذاشتند به خاطر مذهب و حجب و حیا و جبهه گیری درباره جنسیت نبوده. عملا با آزادی های جنسی، جاذبه بت شکنانه ابتدای قرن بیستمی این تفکر از بین رفت
من کتابشو فکر کنم حدود بیست سال پیش خریدم و خوندم ولی الآن درست یادم نیست همونه که آنسانهارو به چهار دسته تقسیم میکنه?برتری طلب,انزوا طلب,مهر طلب و چهارمی یادم نیست سلطه طلب بود?شاید هم اینائی که میگم برای یه کتاب دیگه هست ولی باید پیداش کنم دوباره بخونم
اینجا قدری برام جذابه که قبل از دیدن لایک رو میزنم. سپاس برای همه زحمات
درود بر دکتر فانی
این کتاب فوق العاده اس
ممنوننن❤❤
Thanks...🎉
سلام آقای دکتر فانی و ابراز خوشحالی و عرض قدردانی بخاطر سلسله مطالب جالبی که شروع کردین
خیلی ممنون بابت وقتتون 🙏👌 مثل همیشه
واقعا عالی هستین جناب دکتر 🌹
بسیار خرسندم از آشنایی با شما، بسیار آموزنده بود. ادبیاتی بودم، وارد روانشناسی شدم الان بیشتر مایل شدم به فلسفه 😊
خسته نباشین دکتر🌹
با کمال تشکر فراوان از لطف شما
من دارم با این مطالب زندگی میکنم
حدودا 22 ساله بودم که کتاب تضادهای درونی ما رو از دستفروشی خریدم و شاخکهام به مباحث خودشناسی و روانشناسی از همون وقت حساس شد. رشد و اصلاح شخصیتیم رو مدیون کتابهای این خانم هستم. همه رو تا جایی که تونستم گیر آوردم و جزو معدود وسایلیست که با خودم تا این سر دنیا کشوندم.
سلام🌹گفتی شاخکهام به این روانشناسی حساس شدند. بفرمایید که این شاخک که گفتی علمی هست یا طنز پردازیتون هست
تشکر به خاطر معرفی این گتاب، راستش منم به خاطر مطالبی که در مورد رفتارهای بی پروایانه خانم هورنای خونده بودم به طرف کتابهای ایشون نرفته بودم اما از شما ممنونم. واقعا کتابی کاربردی و بدون کزافه گویی های معمول دیگر نویسندکان است. فقط ایکاش ایشون بیشتر در مورد شخصیت سالم توضیح داده بودند، اگر چه هم تذکر میدند که شناخت و بدنبال ان از بین بردن رفتار عصبی ، خود رسیدن به شخصیت سالم است .
به نظر من هم ترجمه " عصبیت" انتخاب درستی نیست و اونطور که گفتین کلمه ای مثل " روان رنجوری" ترجیحبهتری است. .من ترجمه اقای محمد جعفر مصفا رو خوندم و به نظرم ترجمه بسیارخوبی است.
درود بر دکتر فانیه بزرگ
لذت بردم
ترجمه های قدیمی کتاب عالی هستند. بسیار روانند.
Wonderful!
🙏🙏☘️
ممنون.
کتابی که باید با آن زندگی کرد و بارها در آن تامل کرد
همان کتاب عصبانی های عصر ما؟
ترجمهی محمد جعفر مصفا خوب هست
🌹🌹🌹🌹👏🏻
🌹
🙏🏼🙏🏼🙏🏼
دکتر فانی عزیز یه کوتاه درمورد فروید میگم چون خیلی در حقش کوتاهی شده مخصوصا برا افرادی که نظریاتش رو تابو مینگارن
وقتی فروید مرکز عصبیت یا همون روان رنجوری رو غریزه جنسی میدونه باید به اندازه یک انسان تمدن از انسان بودن خود عقب بریم تا به حیوانی برسیم که اولش گیاه خوار بوده و حس نوع دوستی و اتحادی نداشته و حال گوشتخوار شده;مغز بزرگتر ،انرژی بیشتر و غریزه جنسی یی ک دیگر صرفا برا زادو ولد نیست
حال شرایط جدیدش جهشی بوده که محیط جدیدش رو رقم می زنه و با تکیه بر اصل بقای خود و تصعید حس جنسیش رفته رفته،نوع دوستی و اتحاد به وجود آورد و الان در این قرون گستردگی روابط افراد گرد آمده به هم برای رفع نیازهای جدید، باید غریزه جنسی اولیه و تصعید شده اش پس زده بشه تا هم از لحاظ بیرونی و هم درونی،ارضاء نشه و اون حس های خوب به حس های تنفر و دشمنی با دیگران و ازخودبیگانگی مدرنیته عوض شه که اختلال عصبی نامیده میشن.
مشکل افراد با نظریه فروید هنگامی که میگه اختلالات روانی ریشه جنسی داره،به این خاطره که هنگام شنیدن این حرف فکر میکنن انسان سالم از نظر فروید کسی هست که نسبت به هرکی حس جنسی داشت باید با سکس با اون این مسئله رو حل کنه; همون جور که این دید رو در اوایل ارائه نظریه عقده ادیپش داشتن و اینکه این سبک هرج و مرج به بار میاره و نمیتونن از این جهان بینی فراتر برن یا گذشته خودشون رو ببینن.
البته یادآور شده که سبک تقابل با این اختلالات هم مربوط به دوران کودکی(دوران اختلاط غرایز و باززیستی تکامل) است که چطور به خواسته های کودک پاسخ داده شده و آن قسمت عظیمی از ناخودآگاه رو تشکیل داده
منتقدان فروید تا این حد هم ساده اندیش نیستند. اغلب روانکاوانی اند که بعد سالها تلاش برای درمانهای فرویدی مراجعان به این نتیجه رسیدند، ریشهیابی فروید از مسایل در بالین پاسخ نمی دهد و منجر به درمان نمیشود. پیوند دادن انرژی های حیاتی تمدنی به غریزه جنسی به عنوان یک فلسفه و تئوری تاریخی جذاب است ولی در کار بالینی فردی با بیماران در بسیاری موارد به چسباندن مصنوعی مشکلات بیمار به عقدههای جنسی می کشد و نهایتا گشایشی حاصل نمی شود. به این خاطر عملا روانکاوی کلاسیک فرویدی در حال حاضر چندان کاربرد درمانی ندارد و همچنان در فلسفه و ادبیات و علوم انسانی به زندگی ادامه میدهد. هیچ یک از روانشناسانی که نظرات فروید را کنار گذاشتند به خاطر مذهب و حجب و حیا و جبهه گیری درباره جنسیت نبوده. عملا با آزادی های جنسی، جاذبه بت شکنانه ابتدای قرن بیستمی این تفکر از بین رفت
سپاس از آقای دکتر فانی دانا و عزیز
🌹🌹
من کتابشو فکر کنم حدود بیست سال پیش خریدم و خوندم ولی الآن درست یادم نیست همونه که آنسانهارو به چهار دسته تقسیم میکنه?برتری طلب,انزوا طلب,مهر طلب و چهارمی یادم نیست سلطه طلب بود?شاید هم اینائی که میگم برای یه کتاب دیگه هست ولی باید پیداش کنم دوباره بخونم
بله همین کتابه
همینه ولی سه تیپ رو معرفی میکنه که نام بردید ولی سلطه طلب همون برتری طلبه
🙏🙏🙏