خانۀ نو، زندگی نو: سال سی و یکم، هفتۀ بیست و نهم

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 13 сен 2024
  • گل مکی که ماشین خیاطی فاطمه را امانت برده بود، آن را دوباره به او تسلیم کرد اما ګفت که غفار دسته ماشین را شکسته است.
    صبح که ناظر و رحیمداد دروازۀ دوکان را باز کردند، متوجه شدند که موش ها مقدار زیادی از سودای دوکان را خورده بودند. رحیمداد به ناظر گفت؛ چون موش ها را او به دوکان آورده بود، در این صورت باید از پول خود اجناس موش خورده را خریداری نماید.
    از جانب دیگر، غوتی مصروف نمد مالی بود که لعلباز آمد و نمد را به دیگدان انداخت.
    این که چرا لعلباز نمد را سوختاند؛ غفار چرا دستۀ ماشین خیاطی فاطمه را شکستاند و ماجرای موش های دوکان ناظر و رحیمداد به کجا رسید؛ پاسخ‌این همه را در درامۀ این هفتۀ خانه نو، زندگی نو شینده می توانید:
    www.tajalla.af...

Комментарии • 3