عبید زاکانی نقیض این حکایت دارد که میهمان در نیمه شب به سراغ همسر میزبان میرود.و مرد صاحب خانه در بزنگاه بیدار شده و بالای سر میهمان دغل میرسد، پس آن با خنده میپرسد تو را در بستر همسرم چکار باشد؟چگونه است که رو به بالا غلطان شدی؟ و مردک نیز میگوید مرا هم از این اتفاق خنده عارض شده است!
تشكر از اجراي خوب و توضيحات زيبايتان
سلام استاد بزرگوار .. مثل همیشه بسیار عالی و آموزنده
عالی
Thank you
Very good.
The only problem: background sound too loud was
بسیار عالی.ممنونم.
درود بر شما سپاس بی کران 👌👌🛎🛎🙏🙏🤝🤝🥰🥰
لطفا تفسیر عرفانی هر شعر راهم بگویید.👍👍👍
بسیار عالی هستید واقعا استفاده کردیم پیروز باشید
این نظر لطف شماست ناصر .تندرست و سرافراز باشید
حسین جان خیلی ممنون از این شعر زیبا
متشکرم برادر گل .
سلام .زنده باشی
سلام و درود بر شما دوست گرامی
تشکر
ممنون از کانال خوبتون و حکایت های آموزنده ای که بازخوانی می کنید .
یوهااااااااا....دروووودحاج حسین اقاجعفری.....خیلی عزیزی.داداش.....خدابده شانس....چه مهمونی بیادموندنی بوده......🥰🥰🥰🥰✌✌✌✌✌✌🥰🥰🥰🥰✌✌✌✌✌✌🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰
استاد عزیز تشکر واقعا از این وقتی که میگذاری واینقدر احترام واسه مخاطب هات قائل هستی
دست مریزاد.عرفانی ترین اشعار مولانا را انتخاب میفرمایید.بیشترین افعال موجود دادن و کردن هستن
خیلی بهتره که آدم با شخصيتی چون شما این اشعار را توضیح دهد تا یک آدم فاسد. کار شما بسیار پر ارزش است.
انصافا اشعار عین زندگانی هستن
گونوق دراصل یه کلمه ترکی هست که ترکا میگن قوناق.به معنی مهمان
این جناب مولانا خیلی مدرن بوده وخانم ها لخت میخوابیدند در نظر ایشان.
لامصب عرفا همیشه عاشق خدا بودند و همیشه تمثیل عشق زمینی میدادند تا بتوانند اینطوری مقداری از عشقشون رو بروز بدهند و فهم مردم زمانشون در نظر میگرفتند
لخت پیش مهمون خوابیده بود بوسش هم داده بود دیگه چه مهمان نوازی بهتر از این؟
😄😄😄
😃😃
لطفا وقتی شعر می خواهید موزیک رو حذف کنید. چون آدم نمی فهمه که شما چی دارید می خوانید،
زنه تنهایی تا نصف شب ختنه سورونی بوده؟ بعد تا از در اومد لخت رفت تو بغله مهمونه😀
رفته عریان آن عروس کرده مهمان را ز بالا و پاین بوس
شوهره بعد چیزی نگفت به زن که چرا به مهمان رفتی دادی؟
من هم بیخبرم .احتمالا چیزی نگفته
عبید زاکانی نقیض این حکایت دارد که میهمان در نیمه شب به سراغ همسر میزبان میرود.و مرد صاحب خانه در بزنگاه بیدار شده و بالای سر میهمان دغل میرسد، پس آن با خنده میپرسد تو را در بستر همسرم چکار باشد؟چگونه است که رو به بالا غلطان شدی؟
و مردک نیز میگوید مرا هم از این اتفاق خنده عارض شده است!
آری درست است . دقیقا
مگه فقط یک اتاق داشتند؟
فکر میکنی ۱۰۰۰سال پیش مردم ویلا داشتن ،؟
@@qasemmirzaei 🤣🤣
بدون شک این قصه برای خود مولوی پیش آمده و زنش رو فرستاده برای رضاع کبیره پیش مهمان ، بسنت ام الفاسقین 😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄
نی برای زن شما پیش آمده !!! بی عقل این یک مثال است باید معنی آنرا برداشت
ای برادر قصه چون پیمانه ایست
معنی اندر وی مثال دانه ایست
عالی