به نظر من احتمالاً پادشاه بومی می‌بره چون بومی خیلی بیشتر از تافون کرده در نتیجه سوال‌های زیادی سخت تمرین کنه و زمان زیادی برای تمرین داشته ولی تو همچین مدتی نداشته تو مبارزه کفشاری احتمالاً بوم می‌بره شوم بومی خیلی قدیمی‌ترش تا به پس زمانش زود برای تمرین و مبارزه در جوانه‌های خودش داشته همچین فحش‌هایی برای مبارزات متعدد نداشته
یه نفر دیگه هم یه ایده داده در ساله ۱۹۵۹ یه بچه تو منچستر به دنیا میاد با اسم چارلز کالینز اون از بچگی عاشق. اسلحه و جنگ بود و کودکی خیلی سختی داشت وقتی به دنیا آمده مادرش مرده پدرش بزرگش میکنه بعد مدتی تو ۱۵ سالگی چارلز وقتی داشت با رفیقش تو شهر میگشت یه مرد مست با کلت به رفیقش شلیک میکنه چارلز به شدت سریع و چابک بود با قدی بلدن پس با سرعت به سمت مرد رفت و کوبوند تو صورتش ۵ دقیقه کتک زده بعد اسلحه و فشنگارو برداشت مرد حمله کرده چارلز ناخواسته شلیک کرده و مرد مرد خیلی خوشش اومده و فرار کرده چارلز یه نابغه بود مدرسه رو زود تموم کرده و رفت ارتش تو مدتی کوتاه به بالاترین حد رسید یه روز چارلز با یه گروه میرن تو به منطقه و یک دفعه دشمن اون هارو به رگبار میبنده خیلی ها کشته شدن چارلز هم زخمی میشه و با یه اسلحه کل دشمن رو میکشه خلاص چارلز همه دوستانش رو از دست داده و مشکل روانی پیدا میکنه تو ۲۳ سالگی از جنگ بر میگرده ولی دیگه آدم سابق نبود دولت هم بجای تشکر اونو ره چپشم نمیگیره و میگه کشتی که کشتی و تیر اخرو به تن بی‌جان چارلز میزنن اونم دیگه وقتی میفهمه این همه سال زحمت واسه هیچی بود روانی میشه و راهی تيمارستان بعد ۲ سال تمام پرسنل تيمارستان رو میکشه و فرار میکنه موهاشو مثل همون مدل توماس شلبی میزنه یه دستکش سیاه کت چرم قهوه‌ای و شلوار جین و ماسک سربازا تو شب میفته به جون تمام کسایی که کارمند دولت سر بازارو با تیغ کلتش میکشه با مسلسل افراد مجلس و کله گنده هارو میکشه استادیوما رو منفجر میکنه و میفته به جون مردم و بعد مدتی لباس سرباز سیاه پوش رو میپوشه ولی داستان جای کار داره هنوز ( این ماله من نیست یه نفر تو کامنت بهم گفته من فقط دارم انتقال میدم نظر شما چیه؟ خوبه؟ بدونید که هرچی بگین به صاحب این داستان انتقال میدم
یه نفر تو کامنت یه ایده نوشت ( نویسنده رضا رده سنی ۱۳ شروع داستان تو شب کریسمس یه پسر به اسم الکس با خانواده به مسافرت میرن تو راه رفتن ترافیک خیلی شلوغی جلوشون میگیره الکس به پدرش میگه از راه فرعی بریم که طولانی تره ولی خلوت وقتی رفتن تو جاده یه مرد با لباس هایی پاره و سیاه رو دیدن مرد به پدر اشاره میکنه و میگه بیا پدر میپرسه تو کی هستی؟ مرد میگه بیا تا بگم پدر به مرد نزدیک میشه و میبینه که دست مرد یه تیغ هست تا خواست فرار کنه مرد گلوی پدر رو پاره میکنه و با هیجان میگه از دست جاستین نمیشه فرار کرده الکس تا صحنه رو میبینه میخواد بره کمک پدرش ولی تا به خودش میاد میبینه که مادرش هم کشته شده جاستین میاد جلوی الکس با لبخندی شیطانی میپرسه تیکه تیکت کنم یا کورت کنم؟ البته درد بکشی بیشتر حال میده این ایده اولیه هست و ماله من نیست یه نفر تو کامنت گفته من فقط دارم انتقال میدم نظر شما چیه؟ خوبه؟ بدونید که هرچی بگین به صاحب این داستان انتقال میدم
عالی بود
فکر کنم اولین کامنت
و یه چیزی مگه قبلا این ویدئو رو نذاشته بودی؟🤔
درسته .گذاشته بودیم اما کپی رایت گرفت و مجبور شدیم پاک کنیم ☹️
@@AvatarBarfak عجب نمیدونستم😑😑
9:27 great
Great.thank you javad
Thank you so much ❤️😊
Perfect
ویدیو های مقایسه خیلی باحاله عالی
عالی
قربونت عزیز ❤
عالی بود مرسی ❤
💙
واقعا عالی، و اینکه بنظرم اینجور ویدئو ها که مقایسه بین ۲ نفر هست رو بیشتر بزارید و اینکه تحلیل اپیزود های آواتار رو هم اگه دوست داشتید ادامه بدید❤❤❤
واقعا لذت میبرم که از سبک جدید ویدئو ها لذت می‌برید ❤
بازم ممنون بابت حمایت هاتون😁
به نظر من احتمالاً پادشاه بومی می‌بره چون بومی خیلی بیشتر از تافون کرده در نتیجه سوال‌های زیادی سخت تمرین کنه و زمان زیادی برای تمرین داشته ولی تو همچین مدتی نداشته تو مبارزه کفشاری احتمالاً بوم می‌بره شوم بومی خیلی قدیمی‌ترش تا به پس زمانش زود برای تمرین و مبارزه در جوانه‌های خودش داشته همچین فحش‌هایی برای مبارزات متعدد نداشته
لطفاً از اواتا بیشتر ویدیو بزار
کانال کلا در مورد آواتاره، تو کانال می‌تونی هر نوع ویدیویی که بخوای از آواتار پیدا کنی ❤
عالییییییی مثل همیشه خسته نباشی دمت گرم عشقی داداش ❤❤❤❤
عزیزم 😊❤
انگ با بومی مساوی شد تو مبارزه ولی تافو راحت زد
فقط طرفداری ایرو رو دوست داشتم😂😂😂
ایرو عالیه 😂
رودرو فکنم بومی بزنه
تاف فقط تاف عاشق تافم❤❤
9:45 فقط موقعی که آیرو بومی رو تشویق میکنه😂 و از اونور قیافه زوکو😂
تاف برنده مسابقه میشه❤
10:34 قیافه زوکو کاتارا از شنیدن این حرف😂
از اونور خوشحال شدن تاف بومی😂😂
بومی قویتره چون هم با تجربه تره و هم میتونه ببینه
تاف بهتره چون نمیتونه ببینه
قطعا تاف
نادرشاه باشه؟
بومی قویتره چون احتمالا خودش هم میتونه صدای زمین رو بشنوه که به انگ میگه دنبال یکی بگرد که بتونه صدای زمین رو بشنوه به جز من
تاف قوی تر چون اگر داخل یه زندان که کاملا از فلز ساخته شده باشه وامکان خاک افزاری نداشته باشن تاف خیلی راحت فلز افزاری می کند ولی بومی نمی تواند
پلیسایه شهر جمهور شبیه اتک آن تایتانه
یه نفر دیگه هم یه ایده داده در ساله ۱۹۵۹ یه بچه تو منچستر به دنیا میاد با اسم چارلز کالینز اون از بچگی عاشق. اسلحه و جنگ بود و کودکی خیلی سختی داشت وقتی به دنیا آمده مادرش مرده پدرش بزرگش میکنه بعد مدتی تو ۱۵ سالگی چارلز وقتی داشت با رفیقش تو شهر میگشت یه مرد مست با کلت به رفیقش شلیک میکنه چارلز به شدت سریع و چابک بود با قدی بلدن پس با سرعت به سمت مرد رفت و کوبوند تو صورتش ۵ دقیقه کتک زده بعد اسلحه و فشنگارو برداشت مرد حمله کرده چارلز ناخواسته شلیک کرده و مرد مرد خیلی خوشش اومده و فرار کرده چارلز یه نابغه بود مدرسه رو زود تموم کرده و رفت ارتش تو مدتی کوتاه به بالاترین حد رسید یه روز چارلز با یه گروه میرن تو به منطقه و یک دفعه دشمن اون هارو به رگبار میبنده خیلی ها کشته شدن چارلز هم زخمی میشه و با یه اسلحه کل دشمن رو میکشه خلاص چارلز همه دوستانش رو از دست داده و مشکل روانی پیدا میکنه تو ۲۳ سالگی از جنگ بر میگرده ولی دیگه آدم سابق نبود دولت هم بجای تشکر اونو ره چپشم نمیگیره و میگه کشتی که کشتی و تیر اخرو به تن بی‌جان چارلز میزنن اونم دیگه وقتی میفهمه این همه سال زحمت واسه هیچی بود روانی میشه و راهی تيمارستان بعد ۲ سال تمام پرسنل تيمارستان رو میکشه و فرار میکنه موهاشو مثل همون مدل توماس شلبی میزنه یه دستکش سیاه کت چرم قهوه‌ای و شلوار جین و ماسک سربازا تو شب میفته به جون تمام کسایی که کارمند دولت سر بازارو با تیغ کلتش میکشه با مسلسل افراد مجلس و کله گنده هارو میکشه استادیوما رو منفجر میکنه و میفته به جون مردم و بعد مدتی لباس سرباز سیاه پوش رو میپوشه ولی داستان جای کار داره هنوز ( این ماله من نیست یه نفر تو کامنت بهم گفته من فقط دارم انتقال میدم نظر شما چیه؟ خوبه؟ بدونید که هرچی بگین به صاحب این داستان انتقال میدم
آیرو قوی بود چون آتش افزاری رو از اژدها یاد گرفته بود تاف هم قوی تره چون خاک افزاری رو از منشع یاد گرفته
تاف بی هیچ دلیلی😊
یه نفر تو کامنت یه ایده نوشت ( نویسنده رضا رده سنی ۱۳ شروع داستان تو شب کریسمس یه پسر به اسم الکس با خانواده به مسافرت میرن تو راه رفتن ترافیک خیلی شلوغی جلوشون میگیره الکس به پدرش میگه از راه فرعی بریم که طولانی تره ولی خلوت وقتی رفتن تو جاده یه مرد با لباس هایی پاره و سیاه رو دیدن مرد به پدر اشاره میکنه و میگه بیا پدر میپرسه تو کی هستی؟ مرد میگه بیا تا بگم پدر به مرد نزدیک میشه و میبینه که دست مرد یه تیغ هست تا خواست فرار کنه مرد گلوی پدر رو پاره میکنه و با هیجان میگه از دست جاستین نمیشه فرار کرده الکس تا صحنه رو میبینه میخواد بره کمک پدرش ولی تا به خودش میاد میبینه که مادرش هم کشته شده جاستین میاد جلوی الکس با لبخندی شیطانی میپرسه تیکه تیکت کنم یا کورت کنم؟ البته درد بکشی بیشتر حال میده این ایده اولیه هست و ماله من نیست یه نفر تو کامنت گفته من فقط دارم انتقال میدم نظر شما چیه؟ خوبه؟ بدونید که هرچی بگین به صاحب این داستان انتقال میدم
دوستان امکان داره امسال 2024 فیلم بزرگسالی اعضای تیم اواتار بیاد؟
سال آینده میاد
فک نکنم. احتمال اوایل سال ۲۰۲۶ میاد
@@AvatarBarfak عه رکب خوردیم😂
9:00
نبرد های شاهنامه 😂
😁😁
تاف چجوری رفت پیش اون موش کورا خاک افزاری یاد گرفت پدرو مادرش دنبالش نمیگشتن واقعاً پدرومادرشن
بومی قوی تره