استاد من عاشق ایرانم و عاشق اینم یک روزی ایشالا پولدار در حد توانم بشم بتونم برم ایران گردی کنم. ولی الان که شرایطش ندارم با دیدم ویدیو های شما لذت دیدن ایران عزیزم میبرم و اینکه شما سفیر ما هستید البته من مازندارنی هستم و برام جذابت بیشتری این فصل داره . ممنون استاد عزیز 😊❤
فیلم بسیار زیبا و جالبی را ارائه نمودید. متن فیلم، کارگردانی و تدوین آن بسیار جذاب و حرفه ای بود. کاشکی که از دوربین های با ظرافت بالا استفاده میشد که شکوه جاودانه بیشتری را میتوانست به فیلم داده و ثبت کند. خیلی ممنون برای تلاش و زحماتتان ارزشمندتان جهت تهیه این فیلم شکوهمند و ارزشمند
بسیار بسیار لذت بردم . عموی من دکتر نادر اتحادی ؛ نخستین دندان پزشک غرب مازندارن بود و در دهه چهل در کنار آن هتل چند طبقه نبش پل ؛ مطبی داشت . دکتر نفیسی هم اولین رادیولوژیست غرب مازندران هم از اقوام نزدیک بودند که در خیابان کاخ (نبش مخابرات ) مطبی داشتند . پدرم در سالهای پیش از انقلاب ؛ کاخ چایخوران را مرمت کردند ؛ و یک ویلا هم برای مهندس حدیقی طراحی کردند که درست اولین خانه در سمت شرق کاخ چایخوران است (اگر درست یادم مانده باشه )
بسیار زیبا بود. فقط یه سوال : در مراسم گهواره بستن، فرد به بچه تو گهواره توصیه کرد که جان بچه … فرار بکون بشو. تو این جمله فعل بشو فعل طبری نیست و در شرق مازندران که طبری صحبت می کنن استفاده نمیشه. اونها میگن بوور. برام جالبه شما حتی با این فعل بشو زیر مجموعه طبری دسته بندی میشید.
در مورد زبان طبری و گویشهای مختلف آن، فعل «بشو» و «بوور» در مناطق مختلف مازندران ممکن است تفاوتهایی داشته باشند، زیرا زبان طبری (مازندرانی) شامل چندین گویش است که در مناطق شرقی، مرکزی، و غربی مازندران و حتی بخشهایی از گلستان استفاده میشود. تفاوتهای فعلی بین شرق و غرب مازندران: گویش شرق مازندران: در شرق مازندران، بهویژه مناطق گلوگاه، بهشهر، و نکاء، معمولاً فعل «بوور» (به معنای «شو/برو») استفاده میشود. این فعل بهطور سنتی متعلق به گویشهای قدیمی طبری در این ناحیه است. گویش غرب مازندران: در غرب مازندران، از رامسر تا نوشهر و حتی در بخشهای مرکزی مانند بابل و آمل، فعل «بشو» بیشتر استفاده میشود. این فعل به فارسی نزدیکتر است و نشاندهنده تأثیر زبان فارسی بر گویشهای این منطقه است.
@ فعل بشو در شرق گیلان هم استفاده می شود و فرضیه پیوند شرق گیلان و غرب مازندران با ثقل قوم دیلم رو تقویت می کند، کما اینکه نام فامیل یکی از معلمان در مستند زیبای شما هم دیلمی بود. نتیجتا خیلی بهتر بود که در کنار نام طبری و تپوری از قوم دیلم و حتی آمارد هم در ترکیب جمعیتی غرب مازندران یاد شود. هر چند آماردی از نظر زبانشناسی در گویش طبری حل شده. همانگونه که در شرق گیلان هم طبری ها و دیلمی و آماردهذ با هم آمیخته اند و همه آنها در یک چتر زبانی بزرگتر گلکی (gelaki) که از انزلی تا مینو دشت کشیده شده بهم می رسند. Gelaki یمی از شاخه های زبان ساسانی است. با سپاس
در مورد گویش گیلماز که ترکیبی از گویش مازندرانی و گیلانی است مطالعه کنید. من خودم یک گیلماز هستم. گیلماز به منطقه ای بین دو استان مازندران و گیلان گفته می شود که تلفیق دو فرهنگ و زبان از هر دو استان را دارا می باشد.
ایجاد واژه گیلماز یک واژه تازه ساخت هست که خود مردم در غیاب مطالعات زبانشناسانه برای تفسیر اینکه چرا زبان این مردم هم به گیلکی شبیه هست هم به طبری ایجاد کردند در صورتی که خود طبری هم شاخه ای از گویش بزرگتر گلکیgelaki هست. خود گیلکی Gilaki در گیلان (در غرب گیلان) یا دیلمی (در شرق گیلان) از جمله شاخه های دیگر گویش باستانی gelaki هستند. سمت شرق مازندران سمت سوادکوه هنوز به زبان خود با وجود اینکه طبری هست میگن gelaki و از زمان ساسانیان می باشند بعد چطور شما گیلماز محسوب میشید وقتی نواحی شرقی تر هم خودشون میگن gelaki صحبت می کنند. خود واژه مازندران یک واژه جدید هست چطور واژه گیلماز می تونه قدیمی باشه. این تقسیم بندی های گیلان و مازندران، تقسیم بندی های استانی و ایجاد مرزبندی برای تخصیص منابع هست. لزوما مرزبندی استانی مرزبندی زبانشناسانه نیست.
خیلی خوب بود ، از کانادا نگاه میکنم
با تشکر ازشما جناب خلیلی موفق باشید👌🙏
توی وشکر فراوان از آقای خلیلی از شهر
از شوی. وینهر
از شبسیار 45:45 هر وین اتریش کار شنا
Greeting from England Iran is the most amazing country with amazing history and culture we love you ❤❤❤❤❤
besyar aali
استاد من عاشق ایرانم و عاشق اینم یک روزی ایشالا پولدار در حد توانم بشم بتونم برم ایران گردی کنم. ولی الان که شرایطش ندارم با دیدم ویدیو های شما لذت دیدن ایران عزیزم میبرم و اینکه شما سفیر ما هستید البته من مازندارنی هستم و برام جذابت بیشتری این فصل داره . ممنون استاد عزیز 😊❤
متاسفانه با حداقل شرایط هم نمیشه مسافرت کرد.اقتصاد اینقدر خرابه...
خسته نباشی استادو درود بر همگی
thank you very nice
سپاس از شما
فیلم بسیار زیبا و جالبی را ارائه نمودید. متن فیلم، کارگردانی و تدوین آن بسیار جذاب و حرفه ای بود. کاشکی که از دوربین های با ظرافت بالا استفاده میشد که شکوه جاودانه بیشتری را میتوانست به فیلم داده و ثبت کند. خیلی ممنون برای تلاش و زحماتتان ارزشمندتان جهت تهیه این فیلم شکوهمند و ارزشمند
Fantastic
Thank you
سپاس از شما
بسیار بسیار لذت بردم . عموی من دکتر نادر اتحادی ؛ نخستین دندان پزشک غرب مازندارن بود و در دهه چهل در کنار آن هتل چند طبقه نبش پل ؛ مطبی داشت . دکتر نفیسی هم اولین رادیولوژیست غرب مازندران هم از اقوام نزدیک بودند که در خیابان کاخ (نبش مخابرات ) مطبی داشتند . پدرم در سالهای پیش از انقلاب ؛ کاخ چایخوران را مرمت کردند ؛ و یک ویلا هم برای مهندس حدیقی طراحی کردند که درست اولین خانه در سمت شرق کاخ چایخوران است (اگر درست یادم مانده باشه )
یک شب هم در "هتل چالوس " خوابیدم
به خانم میگه چند کلاس سواد داری😂😂😂😂😂
بسیار زیبا بود. فقط یه سوال : در مراسم گهواره بستن، فرد به بچه تو گهواره توصیه کرد که جان بچه … فرار بکون بشو. تو این جمله فعل بشو فعل طبری نیست و در شرق مازندران که طبری صحبت می کنن استفاده نمیشه. اونها میگن بوور. برام جالبه شما حتی با این فعل بشو زیر مجموعه طبری دسته بندی میشید.
در مورد زبان طبری و گویشهای مختلف آن، فعل «بشو» و «بوور» در مناطق مختلف مازندران ممکن است تفاوتهایی داشته باشند، زیرا زبان طبری (مازندرانی) شامل چندین گویش است که در مناطق شرقی، مرکزی، و غربی مازندران و حتی بخشهایی از گلستان استفاده میشود.
تفاوتهای فعلی بین شرق و غرب مازندران:
گویش شرق مازندران:
در شرق مازندران، بهویژه مناطق گلوگاه، بهشهر، و نکاء، معمولاً فعل «بوور» (به معنای «شو/برو») استفاده میشود. این فعل بهطور سنتی متعلق به گویشهای قدیمی طبری در این ناحیه است.
گویش غرب مازندران:
در غرب مازندران، از رامسر تا نوشهر و حتی در بخشهای مرکزی مانند بابل و آمل، فعل «بشو» بیشتر استفاده میشود. این فعل به فارسی نزدیکتر است و نشاندهنده تأثیر زبان فارسی بر گویشهای این منطقه است.
@ فعل بشو در شرق گیلان هم استفاده می شود و فرضیه پیوند شرق گیلان و غرب مازندران با ثقل قوم دیلم رو تقویت می کند، کما اینکه نام فامیل یکی از معلمان در مستند زیبای شما هم دیلمی بود. نتیجتا خیلی بهتر بود که در کنار نام طبری و تپوری از قوم دیلم و حتی آمارد هم در ترکیب جمعیتی غرب مازندران یاد شود. هر چند آماردی از نظر زبانشناسی در گویش طبری حل شده. همانگونه که در شرق گیلان هم طبری ها و دیلمی و آماردهذ با هم آمیخته اند و همه آنها در یک چتر زبانی بزرگتر گلکی (gelaki) که از انزلی تا مینو دشت کشیده شده بهم می رسند. Gelaki یمی از شاخه های زبان ساسانی است. با سپاس
@@Irandocss استاد خودتون مازندرانی ظاهرا هستید انفدر اطلاعات دقیقی از جغرافیای مازندران دارید !!؟😍
در مورد گویش گیلماز که ترکیبی از گویش مازندرانی و گیلانی است مطالعه کنید. من خودم یک گیلماز هستم. گیلماز به منطقه ای بین دو استان مازندران و گیلان گفته می شود که تلفیق دو فرهنگ و زبان از هر دو استان را دارا می باشد.
ایجاد واژه گیلماز یک واژه تازه ساخت هست که خود مردم در غیاب مطالعات زبانشناسانه برای تفسیر اینکه چرا زبان این مردم هم به گیلکی شبیه هست هم به طبری ایجاد کردند در صورتی که خود طبری هم شاخه ای از گویش بزرگتر گلکیgelaki هست. خود گیلکی Gilaki در گیلان (در غرب گیلان) یا دیلمی (در شرق گیلان) از جمله شاخه های دیگر گویش باستانی gelaki هستند. سمت شرق مازندران سمت سوادکوه هنوز به زبان خود با وجود اینکه طبری هست میگن gelaki و از زمان ساسانیان می باشند بعد چطور شما گیلماز محسوب میشید وقتی نواحی شرقی تر هم خودشون میگن gelaki صحبت می کنند. خود واژه مازندران یک واژه جدید هست چطور واژه گیلماز می تونه قدیمی باشه. این تقسیم بندی های گیلان و مازندران، تقسیم بندی های استانی و ایجاد مرزبندی برای تخصیص منابع هست. لزوما مرزبندی استانی مرزبندی زبانشناسانه نیست.
من خاطرات خیلی بدی از مردم چالوس دارم بخصوص خانم هاشون. و تا عمر دارم فراموش نمیکنم. هر بار هم ایران میرم از چالوس رد نمیشم.