رفیق من جنوب کشورم. یک استان نفتی که حکم کارت بانکی ایران هست. اما محرومیت هایی وجود داره و برای اکثر ماها هست. یکسان برای اکثریت. چه برای وضع آموزشی مدارس چه امکانات و تفریحات شهری و... طبیعتا اتفاقات همیشه مطابق خواسته ما پیش نمیره. و کاری هم نمیشه کرد چون طبیعت زندگی بر پایه فراز و نشیبه. نمیشه با یک اتفاق خوب همیشه خوشحال بود و با یک اتفاق بد همیشه ناراحت . زندگی پستی و بلندی داره. میخوام اینو بهت بگم اگر الان بد زندگی بهت روی آورده قرار نیست تا آخر همینطور بد بره میگه بعد از هر سختی آسانی هست. مطمئن باش. چه بسا بعد از سربازی مسیر زندگیت جوری رقم بخوره که فراتر از آنچه که از قبل میخواستی باشه. و یک نصحیت ( حالا از نصیحت بدت بیاد یا نیاد همو که نمیشناسیم این کامنت رو هم دوستانه مینویسم) اگر اعتقادات آدمی بر این اساس باشه که در یک سری اتفاقات بخوای کنار بزاری این منظور رو میرسونه که درکی از اعتقاداتی که داشتی نداری صرفا دوست داشتی همین. با یه مثال میگم بهت یک خونواده رو در نظر بگیر طبق حرف خدا انسان باید به والدینش محبت کنه. حالا این خانواده فرضی ما یه پسری داره که پدر مادرش رو کتک میزنه. اینجا شما میای بگی حرف خدا اشتباه بوده یا مشکل از این پسره هست؟ امیدوارم گرفته باشی چی میگم. به هرحال از خدا میخوام بهترین ها برات رقم بخوره. از فاز بد هم بیا بیرون که بد بدی میاره. شب و روزت بخیر.
سلام رفیق. ممنونم که وقت گذاشتی و با این دقت و دلسوزی کامنت گذاشتی. میدونم که دغدغهات اینه که من تصمیمات احساسی نگیرم و از این مسیر سخت عبور کنم. حرفات رو خوندم و ازشون قدردانی میکنم. واقعیتش اینه که شرایط هر کسی با دیگری متفاوته، و شاید فشارهایی که من درگیرشون بودم برای خودم سنگینتر از اون چیزی باشه که بتونم تحمل کنم. نکتهای که گفتی درباره اعتقادات و کنار گذاشتنشون تحت فشار، راستش مشکل من با اصل اعتقادات نیست، بلکه با فضاییه که باعث شده این اعتقادات برای من زیر سوال بره یا بیاثر بشه. من میدونم که زندگی پر از فراز و نشیبه، اما فکر میکنم گاهی لازم باشه آدم صداش رو بلند کنه تا اون چیزهایی که اشتباهه اصلاح بشه. حس میکنم این چیزی نیست که با سکوت حل بشه. خطبه 224 حضرت علی (ع) میفرمایند: "فَإِنَّ فِی الظُّلْمِ تَغْیِیرَ النِّعْمَةِ وَ جَالِبَةَ النِّقْمَةِ." "به راستی که در ظلم، نعمتها دگرگون میشود و باعث نزول بلا و نقمت میگردد."
درسته آدم باید حق رو مطالبه کنه متاسفانه ما مردمی شدیم که تو فضای مهمونی ها و تو خلوت های خودمون مینالیم و شکایت میکنیم ولی وقتی میریم یه اداره ای تا کمر جلو طرفی که وظیفه داره کار مارو انجام بده خم میشیم . مشکل از خودمونه به قول خودت صدامون رو به حق بالا نبردیم و این سکوت هامون باعث بدبختیامون شده.@@aliplusali
@@TAKPARJOFTPAR رفیق عزیز، حرفت کاملاً درسته. متأسفانه ما خیلی وقتها یاد گرفتیم که اعتراضهامون رو فقط توی فضای امن و خصوصی بیان کنیم، اما وقتی نوبت به عمل و مطالبهگری میرسه، سکوت میکنیم یا حتی از حقوق خودمون کوتاه میایم. ولی واقعیت اینه که یکی از دلایل اصلی این مشکل، قدیمی بودن سیستم و فسادیه که توی بعضی نهادها ریشه کرده. عدم هماهنگی بین نهادها و نبود آموزشهای لازم برای مردم هم باعث شده که ما نتونیم حقوقمون رو بهدرستی مطالبه کنیم. وقتی سیستم بهجای خدمترسانی به مردم، پر از موانع و مشکلات میشه، طبیعتاً مردم دچار سردرگمی و ناامیدی میشن. اما این به این معنی نیست که نباید تلاش کنیم. برعکس، باید آگاهانه و با اتحاد برای اصلاح سیستم قدم برداریم و به نسلهای بعدی آموزش بدیم که چطور از حقوقشون دفاع کنن.
عزیزم رفیق جای داداش بزرگترمی از اینترنت درامد دارم نه درس زیادی خوندم نه چیزی از بچگی 14سالگی دیدمو عوض کردم اون زمان میگفتم درس همه چیزه درس نخوندی دیپلم نمیگیری کار بهت نمیدن مادر پدر بالاسریم بودن میگفتن زن گیرت نمیاد دلار چیزی حدود 45_50 تومن بود از اون زمان فکر من عوض شد مدرسرو ول کردم شروع کردم به راه های درامد از اینترنت با اینکه متقاعد کردن پدر مادرم سخت بود ولی من از یه جا به بعد فهمیدم درس ارزش نداره جونیمونو دارن خراب میکنن تو این مملکت بحث این درد و دل ها نیست بحث اینه تو این مملکت همرو به روبه عقب رشد کردن اداره میکنن اگه دیپلم بگیری چیزی میشه؟نه اگه فوق لیسانس بگیری چیزی میشه؟نه تو این مملکت یا باید بفکر درامد بالای ماهی 300میلیون باشی یا بعد 30سال سن میبینی یه بچه پولدار تهرانی از تو بالاتره تمام حرفم این بود ناراحت نباش پسر هنوز جونی فکر ایندت باش نه بفکر مردمی که هرروز پیشرفت میکنن و میان تو کامنت ها میگن زندگی بالا پایین داره اینو که همه میدونن ولی کسی بهت نمیگه اگه شکست بخوری خودتو درست نکنی تا عمر داری بازنده هه ایی پیروز باش بفکر کشورت نباش اگه کشورت درست بود خوباش اونور نبودن موفق باشی❤
رفیق عزیز، اول از همه از اینکه وقت گذاشتی و اینقدر با دقت نظر و تجربه خودت رو گفتی، ممنونم. خیلی از چیزهایی که گفتی، مثل سختیهایی که توی کشور هست و فشارهایی که رو دوش ما جوونها هست، کاملاً درسته و من هم موافقم. تو راست میگی، خیلی جاها شرایط طوری بوده که انگار داره آدم رو به عقب میکشونه. اما اجازه بده این رو هم بگم که من اعتقاد دارم همه چیز پول نیست. شاید این جمله کلیشهای به نظر بیاد، اما واقعیت اینه که زندگی فقط به درآمد و دارایی خلاصه نمیشه. خودم هم به لطف خدا وضع مالیم خوبه و توی زمینهای که کار میکنم، درآمد بدی ندارم. ولی چیزی که باعث شده هنوز ادامه بدم، اینه که حس میکنم زندگی معنایی فراتر از پول و منفعت شخصی داره. حرفت درباره اینکه خیلیها دارن میرن یا فقط به فکر خودشون هستن، تلخه ولی واقعی. موافقم که خیلی از ماها ناامید شدیم از اینکه شرایط تغییر کنه. اما آیا این یعنی دیگه هیچ کاری از دستمون برنمیاد؟ به نظرم بیایم واقعبین باشیم: نه میتونیم همه چیز رو عوض کنیم، نه میتونیم دست روی دست بذاریم و فقط به فکر خودمون باشیم. من خودم از اون آدمهایی بودم که خیلی به شهدا و انقلاب اعتقاد داشتم، به حس وطنپرستی و این فکر که "چو ایران نباشد، تن من مباد." توی زندگیم خیلی از پیشنهادات و موقعیتها رو فقط به خاطر همین اعتقادات رد کردم. این که امروز به این نقطه رسیدم، شاید خودش یه تلنگر باشه که حتی کسی که با ایمان و باور این مسیر رو شروع کرده، ممکنه به تردید بیفته. امیدوارم همیشه توی مسیری که انتخاب میکنی موفق باشی. بدون شک تلاش تو الهامبخش خیلیهاست، حتی اگر متفاوت فکر کنیم. ❤
16:05 دور از جونت پسر جون عمرتو پای اینا نسوزون❤ از طرف دختر یه جانباز…
خیلی ممنون کامنت شما تو این شرایط باعث دلگرمی من میشه؟❤🩹
17:39 برو فقط برو
رفیق من جنوب کشورم. یک استان نفتی که حکم کارت بانکی ایران هست. اما محرومیت هایی وجود داره و برای اکثر ماها هست. یکسان برای اکثریت. چه برای وضع آموزشی مدارس چه امکانات و تفریحات شهری و... طبیعتا اتفاقات همیشه مطابق خواسته ما پیش نمیره. و کاری هم نمیشه کرد چون طبیعت زندگی بر پایه فراز و نشیبه. نمیشه با یک اتفاق خوب همیشه خوشحال بود و با یک اتفاق بد همیشه ناراحت . زندگی پستی و بلندی داره. میخوام اینو بهت بگم اگر الان بد زندگی بهت روی آورده قرار نیست تا آخر همینطور بد بره میگه بعد از هر سختی آسانی هست. مطمئن باش. چه بسا بعد از سربازی مسیر زندگیت جوری رقم بخوره که فراتر از آنچه که از قبل میخواستی باشه. و یک نصحیت ( حالا از نصیحت بدت بیاد یا نیاد همو که نمیشناسیم این کامنت رو هم دوستانه مینویسم) اگر اعتقادات آدمی بر این اساس باشه که در یک سری اتفاقات بخوای کنار بزاری این منظور رو میرسونه که درکی از اعتقاداتی که داشتی نداری صرفا دوست داشتی همین. با یه مثال میگم بهت یک خونواده رو در نظر بگیر طبق حرف خدا انسان باید به والدینش محبت کنه. حالا این خانواده فرضی ما یه پسری داره که پدر مادرش رو کتک میزنه. اینجا شما میای بگی حرف خدا اشتباه بوده یا مشکل از این پسره هست؟ امیدوارم گرفته باشی چی میگم. به هرحال از خدا میخوام بهترین ها برات رقم بخوره. از فاز بد هم بیا بیرون که بد بدی میاره. شب و روزت بخیر.
سلام رفیق. ممنونم که وقت گذاشتی و با این دقت و دلسوزی کامنت گذاشتی. میدونم که دغدغهات اینه که من تصمیمات احساسی نگیرم و از این مسیر سخت عبور کنم. حرفات رو خوندم و ازشون قدردانی میکنم.
واقعیتش اینه که شرایط هر کسی با دیگری متفاوته، و شاید فشارهایی که من درگیرشون بودم برای خودم سنگینتر از اون چیزی باشه که بتونم تحمل کنم. نکتهای که گفتی درباره اعتقادات و کنار گذاشتنشون تحت فشار، راستش مشکل من با اصل اعتقادات نیست، بلکه با فضاییه که باعث شده این اعتقادات برای من زیر سوال بره یا بیاثر بشه.
من میدونم که زندگی پر از فراز و نشیبه، اما فکر میکنم گاهی لازم باشه آدم صداش رو بلند کنه تا اون چیزهایی که اشتباهه اصلاح بشه. حس میکنم این چیزی نیست که با سکوت حل بشه. خطبه 224
حضرت علی (ع) میفرمایند:
"فَإِنَّ فِی الظُّلْمِ تَغْیِیرَ النِّعْمَةِ وَ جَالِبَةَ النِّقْمَةِ."
"به راستی که در ظلم، نعمتها دگرگون میشود و باعث نزول بلا و نقمت میگردد."
درسته آدم باید حق رو مطالبه کنه متاسفانه ما مردمی شدیم که تو فضای مهمونی ها و تو خلوت های خودمون مینالیم و شکایت میکنیم ولی وقتی میریم یه اداره ای تا کمر جلو طرفی که وظیفه داره کار مارو انجام بده خم میشیم . مشکل از خودمونه به قول خودت صدامون رو به حق بالا نبردیم و این سکوت هامون باعث بدبختیامون شده.@@aliplusali
@@TAKPARJOFTPAR رفیق عزیز، حرفت کاملاً درسته. متأسفانه ما خیلی وقتها یاد گرفتیم که اعتراضهامون رو فقط توی فضای امن و خصوصی بیان کنیم، اما وقتی نوبت به عمل و مطالبهگری میرسه، سکوت میکنیم یا حتی از حقوق خودمون کوتاه میایم.
ولی واقعیت اینه که یکی از دلایل اصلی این مشکل، قدیمی بودن سیستم و فسادیه که توی بعضی نهادها ریشه کرده. عدم هماهنگی بین نهادها و نبود آموزشهای لازم برای مردم هم باعث شده که ما نتونیم حقوقمون رو بهدرستی مطالبه کنیم.
وقتی سیستم بهجای خدمترسانی به مردم، پر از موانع و مشکلات میشه، طبیعتاً مردم دچار سردرگمی و ناامیدی میشن. اما این به این معنی نیست که نباید تلاش کنیم. برعکس، باید آگاهانه و با اتحاد برای اصلاح سیستم قدم برداریم و به نسلهای بعدی آموزش بدیم که چطور از حقوقشون دفاع کنن.
عزیزم رفیق جای داداش بزرگترمی از اینترنت درامد دارم نه درس زیادی خوندم نه چیزی از بچگی 14سالگی دیدمو عوض کردم اون زمان میگفتم درس همه چیزه درس نخوندی دیپلم نمیگیری کار بهت نمیدن مادر پدر بالاسریم بودن میگفتن زن گیرت نمیاد دلار چیزی حدود 45_50 تومن بود از اون زمان فکر من عوض شد مدرسرو ول کردم شروع کردم به راه های درامد از اینترنت با اینکه متقاعد کردن پدر مادرم سخت بود ولی من از یه جا به بعد فهمیدم درس ارزش نداره جونیمونو دارن خراب میکنن تو این مملکت بحث این درد و دل ها نیست بحث اینه تو این مملکت همرو به روبه عقب رشد کردن اداره میکنن اگه دیپلم بگیری چیزی میشه؟نه اگه فوق لیسانس بگیری چیزی میشه؟نه تو این مملکت یا باید بفکر درامد بالای ماهی 300میلیون باشی یا بعد 30سال سن میبینی یه بچه پولدار تهرانی از تو بالاتره تمام حرفم این بود ناراحت نباش پسر هنوز جونی فکر ایندت باش نه بفکر مردمی که هرروز پیشرفت میکنن و میان تو کامنت ها میگن زندگی بالا پایین داره اینو که همه میدونن ولی کسی بهت نمیگه اگه شکست بخوری خودتو درست نکنی تا عمر داری بازنده هه ایی پیروز باش بفکر کشورت نباش اگه کشورت درست بود خوباش اونور نبودن موفق باشی❤
رفیق عزیز، اول از همه از اینکه وقت گذاشتی و اینقدر با دقت نظر و تجربه خودت رو گفتی، ممنونم. خیلی از چیزهایی که گفتی، مثل سختیهایی که توی کشور هست و فشارهایی که رو دوش ما جوونها هست، کاملاً درسته و من هم موافقم. تو راست میگی، خیلی جاها شرایط طوری بوده که انگار داره آدم رو به عقب میکشونه.
اما اجازه بده این رو هم بگم که من اعتقاد دارم همه چیز پول نیست. شاید این جمله کلیشهای به نظر بیاد، اما واقعیت اینه که زندگی فقط به درآمد و دارایی خلاصه نمیشه. خودم هم به لطف خدا وضع مالیم خوبه و توی زمینهای که کار میکنم، درآمد بدی ندارم. ولی چیزی که باعث شده هنوز ادامه بدم، اینه که حس میکنم زندگی معنایی فراتر از پول و منفعت شخصی داره.
حرفت درباره اینکه خیلیها دارن میرن یا فقط به فکر خودشون هستن، تلخه ولی واقعی. موافقم که خیلی از ماها ناامید شدیم از اینکه شرایط تغییر کنه. اما آیا این یعنی دیگه هیچ کاری از دستمون برنمیاد؟ به نظرم بیایم واقعبین باشیم: نه میتونیم همه چیز رو عوض کنیم، نه میتونیم دست روی دست بذاریم و فقط به فکر خودمون باشیم.
من خودم از اون آدمهایی بودم که خیلی به شهدا و انقلاب اعتقاد داشتم، به حس وطنپرستی و این فکر که "چو ایران نباشد، تن من مباد." توی زندگیم خیلی از پیشنهادات و موقعیتها رو فقط به خاطر همین اعتقادات رد کردم. این که امروز به این نقطه رسیدم، شاید خودش یه تلنگر باشه که حتی کسی که با ایمان و باور این مسیر رو شروع کرده، ممکنه به تردید بیفته.
امیدوارم همیشه توی مسیری که انتخاب میکنی موفق باشی. بدون شک تلاش تو الهامبخش خیلیهاست، حتی اگر متفاوت فکر کنیم. ❤