لوموس: محفل ققنوس - فصل ۲۹: مشاورهٔ شغلی
HTML-код
- Опубликовано: 23 июл 2024
- در بیست‌و‌چهارمین قسمت از این فصل کتاب «هری پاتر و محفل ققنوس» پادکست لوموس که شاهد جلسهٔ مصاحبهٔ شغلی دانش‌آموزان با مدیر گروهشون هستیم، همراه با امید، خشایار، سحر و میلاد دربارهٔ صحبت‌های هری با سیریوس و لوپین صحبت می‌کنیم و گریزی هم به مشاجرهٔ پروفسور مگانگل و آمبریج می‌زنیم.
خرید بلیت رویداد حضوری برای تولد نویسنده (۵ مرداد ۱۴۰۳ در شمیران سنتر):
wzrcnt.com/lumos_ticket/
🔸 اجراکنندگان: میلاد، امید، خشایار و سحر
🔸 مترجم: حسین غریبی
🔸 راوی: حسین احمری
🔸 آهنگساز: متین آبان
🔸 کپی‌رایت هری پاتر: Warner Bros and J.K.Rowling
🔸 ارائه‌ای از وب‌سایت مرکز دنیای جادوگری و دمنتور
آنجه در این قسمت می‌بینید:
00:00:00 مقدمه و شروع
00:01:16 عنوان و تقویم فصل ۲۹
00:04:24 اهمیت آکلومنسی و تاثیر پایان کلاس‌هاش
00:15:07 حس هری بعد از دیدن خاطرهٔ اسنیپ
00:18:25 وقتی هری بالاخره آکلومنسی رو یاد گرفت
00:25:34 ورود جینی به زندگی عاطفی هری به همراه مقادیری اشتباه ترجمه
00:35:40 تفاوت رابطهٔ والدین هری و تام ریدل
00:38:56 مشاورهٔ شغلی
00:40:26 خوانش کتاب
00:43:48 ورود هری به اتاق آمبریج و صحبت با لوپین و سیریوس
00:47:39 تعصب روی گروهبندی، عامل اختلاف
00:53:02 شروع اختلاف جیمز و سوروس
00:56:35 باز هم اشکالات ترجمه
00:58:23 رابطهٔ جیمز و سوروس
01:10:52 حسرت بزرگ این فصل؟
01:12:18 معذرت‌خواهی از اسنیپ
01:16:06 اهمیت مشاورهٔ شغلی و شغل‌های متعدد دنیای جادوگری
01:21:01 رفتن فرد و جرج از مدرسه
01:23:40 پایان‌بندی اپیزود
🔹 فروشگاه دمنتور:
dementor.ir
🔹 لینک عضویت در دیسکورد مرکز دنیای جادوگری:
wzrcnt.com/discord
🔹 حمایت مالی از پادکست لوموس
wzrcnt.com/donation
🔹 اسپانسرشیپ در پادکست لوموس
wzrcnt.com/sponsor
#هری_پاتر #محفل_ققنوس #کتاب #معرفی_کتاب
#harrypotter #orderofthephoenix 
Развлечения
واقعا مرسی ازتون که دنیامونو قشنگ تر میکنید
یه نکته مثبت این کتاب برا من این بود که بیش از قبل عاشق مک گوناگل شدم😄 البته به نظر من اتفاقا فرد و جرج خیلی شبیه جیمز و سریوس بودن. اونا هم مردم آزاری های کوچک داشتن مثل اون نون خامه ای ها که باعث میشد ملت پر درارن ولی چون از اول با شخصیتشون اشنا شدیم و تو مدرسه محبوب بودن همه دوسشون داشتن فکر کنم جیمز و سیریوس هم محبوب بودن اتفاقا. حرکتی که تو کتاب چهارم رو دادلی زدن دقیقا مردم آزاری بود ولی ما خوشمون اومد چون از دادلی خوشمون نمیاد ولی درهرحال کارشون اشتباه بود و آقای ویزلی عصبانی شد. دلیل حس ما و هری ندونستن پیشینه ای که بین جیمز و اسنیپ بوده. ممنون دوستان طبق معمول عالی هستین👌🏻👌🏻👌🏻راوی خیلی خوب احساساتو نشون داد🌹🌹🌹🌹امیدوارم یه روزی تو سریال اون سکانسو ببینم
50:37 پشکل زاده😂😂😂😂 عاشق حرفا و مثالای میلادم
عاشق پادکستتونم به معنای کلمه
ممنون از راوی برای خوانش پر انرژی این اپیزود ✨️
نکته خوبی که امید اشاره کرد این بود که آدمایی که توی اقلیت هستن سعی میکنن جوری رفتار کنن که دیگران تبديل به دشمن شون نشن.
کاش هوای اين اقلیت هارو داشته باشیم. کسانی که خیلی کمتر از افراد دیگه امکان راحتی و اعتماد نسبت به دیگران رو دارن❤
با تشکر از خوانش کتاب یه لحظه انگار داشتم مسابقه تنیس میدیدم جدی هیجان زده شده بودم .اینجوری که ایول جوابشو بده 😂🤦♀️خیلی باحال بود.راستی عاشق لباساتون رو کاور این قسمت شدم 😂❤
دو تا نکته ی برام جالب بود یک اینکه میلاد راجع به بچه ای که بدون عشق به دنیا میاد صحبت کرد و خیلی برام جالب بود. میشه گفت ما توی این کتاب بچه های زیادی و میبینیم که یعضی ها با عشق و بعضی ها بدون عشق به دنیا اومدن و تونستن طیف های بین مشکی تا سفید این کتاب و پر کنن. نکته دوم هم در مورد حسرت بزرگ این فصل آینه بود. خودم هیچ وقت به این دوتا نکته توجه نکرده بودم
دلم برای جلسات آنلاین تنگ شده. ولی خب یه عمره به این تفاوت تهرانی و شهرستانی بودن عادت کردم. مثل تئاتر و هزاران سمینار و میلیونها موقعیت دیگه که همیشه فقط واسه پایتخت بوده. این‌بار با جلسات آنلاین لوموس داشتم فکر میکردم بالاخره ماهم میتونیم تو چنین برنامه هایی شرکت کنیم که اونم کلا کنسل شد.با این حال دورادور براتون آرزوی موفقیت دارم
😢 دیوی جواب میدهد که:والله انقدر که ازادی اینترنت و سرعت نت ما بالاست که برگزاری این جلسات اصلا دردسر ندارد و این از کمکاری دوستان لوموس هست:
فوق العادین دیگه چه میشه گفت به جز این
خیلی اپیزود خوبی بود مرسی ازتون بچه ها❤️❤️
مرسی بچه ها عالی هستین❤
1:20:46 دلمون واسه عربده کش تنگ شد
خوانش کتاب این قسمت عالی بود🤩
بنده خدا از جان و دل مایه گذاشت 😅مزه داد
چرا دیگه کامنت ها رو نمیخونید؟ به سوالات جواب نمیدید؟ اتفاقی افتاده؟ به خاط زیاد شدن تایم برنامه است یا دلیل دیگه ای داره؟
ممنون از شما دوستان❤
دمتون گرم
چه لباس‌های قشنگی توی کاور اپیزود پوشیدید 😍
عالی ❤
عالییی بود❤
موفق باشید
چه قدر خوانش این تیکه کتاب عالی بود مرسی از خواننده 🌻❤️
خیلی ممنون ❤🤗
Finally😍
5:03 رولینگ تاریخ رو اشتباه نکرده و عید پاک میتونه تو ماه آپریل باشه، با توجه به این که زمانش بین ماههای مارچ و آپریل متغیره (اولین یکشنبه بعد از اعتدال بهاری و بدر کامل ماه)
چه جالب مثل عید خوپمون متغیرهههه فکر میکردم مثل اید کریسمسشون یک روز خاصه
ممنون ازت ساناز جان. درسته ولی چون این اپیزودها قبلا ضبط شده توی این چند هفته این مساله تکرار شده و فکر میکنم حتی توی اپیزود بعد هم باشه. این هفته هم ضبط کامنت نداشتیم که در مورد این مساله توضیح بدم.
خسته نباشید❤
💚💚💚💚
L❤VE
🖤🖤🖤🖤🖤
تو یادگاران مرگ ، هری چندین بار ذهنش رو میبنده
این پادکست خود عشقه❤😂
❤❤❤
1:01:37 دقیقا، قابل توجه فن‌های اسنیپ که فقط فیلمها رو دیدن، اسنیپ هم جیمز رو طلسم می‌کرده
سوالی که برام پیش اومد اینه که، اونجایی که هری اراده کرد و تونست ذهنش رو ببنده رو ولدمورت ، آیا توانایی کاملی روی اکلومنسی پیدا کرد که هیچ کس دیگه ای هم نتونه ذهن جوییش کنه؟
برای اپیزود حضوری داری از خوزستان میام امید وارم چیز خوبی ترتیب داده باشید 😂
سلام خدمت عزیزانم❤.اپیزود جالبی بود.حقیقتا خیلی لذت بردم ک این مبحث چفت شدگی رو یهو وصل کردید ب کتاب هفت و ی ارتباطی وصل کردید بین شون ،خیلی جالب بود و لذت بخش و البته جواب دهنده سوال ها.درباره اون صحبتی ک کردید هم من معمولا ب کسی ک بهم بدی کرده هم بدی نمیکنم فقط دیگ کاریش ندارم‌کلا و اگه یوقت ضربه ای هم بهش بزنم ازش لذت نمیبرم😅.هافلپافی ام بالاخره دیگ😅درباره بحث گروه بندی جامعه و مشاوره شغلی و مسائل دیگه هم ب درستی صحبت کردید.خسته نباشید تا بعد❤
16:08 پیشنهاد که داد فقط همونموقع اسنیپ رسید و هری نفهمید که واقعا شورتشو در اوردن یا نه
به مشاوره شغلی لوموس خوش اومدید😁❤️
سلام
به به😍🤍
❤Hi Lumos ❤ 0:24
اقا... این چه عکس که روی ویدو گذاشتین
خیلی معقوله
اصلا با کانتکت تون هماهنگ نیست 😁
1:11:51 بنظرم اگر قرار بود هری یاد این هدیه کریسمس سیریوس بیوفته همونجا که هری به هرماینی میگفته که میخام با چاقویی که دوسال پیش سیریوس کریسمس هدیه داده بهم میخام وارد بشم به اتاق امبریج همونجا میتونسته یاد کریسمس امسالش بیوفته بره ببینه که عه راستی سیریوس امسالم یه کادو داده ببینم چی بودش اصا
💕♥️🤍🌷
بدبخت شدم😭😭😭 بعد از یه فصل عقب افتادن ازتون بهتون امروز رسیدم😭😭😭 حالا چطوری باید صبر کنم☹️☹️☹️☹️
23:13 خود کتاب داره میگه هری یادگرفته سحر قبول نداره باشه تو بیشتر نویسنده میفهمی😂
60 تا کامت 30 تا لایک خوب اگه کامت میزارید لایک هم بکنید
احساس میکنم همه کامنت هارو نمیخونید چون من قبلا راجع به اینکه هری در نهایت میتونه ذهنشو ببنده کامنت گذاشتم و آدرس دقیق دادم چون حتی قبل از مرگ دابی هم میتونه همون زمانی که راهزن ها حمله کردن
در مورد اون لحظه خاص بین هری و جینی توی کتابخونه خیلی برام جالب بود تا حالا دقت نکرده بودم که رولینگ بعد از اینکه هری با چو به هم میزنه تصمیم گرفته که این مسیر رو شروع کنه
در مورد گروهبندی درسته که بنیان گذارها هدفشون تفرقه انداختن بین دانش آموزها نبوده ولی مساله اینه که خود بنیان گذارها به شدت با هم اختلاف نظر داشتن یعنی سه تا از بنیان گذارها برای خودشون شرط و شروط تعیین کردن و فقط هلگا هافلپاف بوده که گفته من حاضرم همه رو بپذیرم و درس بدم
قضیه آرور شدن هری هم خیلی جالبه چون حالا علاوه بر اینکه سال هفتم رو نگذروند وقتی کینگزلی وزیر شد یه قانون گذاشت که کسایی که تو نبرد هاگوارتس بودن میتونن بدون آزمون ورودی آرور بشن😅 که خب البته احتمالا هری کورس های آموزشی رو گذرونده
و در آخر اینکه تا حالا از این زاویه نگاه نکرده بودم که تو هاگوارتس هم ژانر bdsm برقرار بوده😂😂
بنظر من هری چون هری پاتر بوده براش سهمیه در نظر گرفتن (سهمیه ایثارگری)😂
برا اولین بار من چیزایی رو یادم میاد که شماها اشاره نکردین
هری و ولدرموت روشون آکلیومنسی جواب میده چون اول سال ۶ که دانبلدور میاد دنبال هری ،هری ازش میپرسه که دیگه لازم نیست آکلیومنسی یاد بگیرم دانبلدور میگه نه چون دیگه ولدرموت ازین تکنیک استفاده میکنه بعد از جایی یادمبگیره که تو جنگل دستگیرشون میکنن و میبندنشون بعد هری به پیش خودش فکر میکنه که هیچ وقت تو ذهن خودش موندن اینقدر مهم نبود بعد جلوتر تو خود عمارت هری میگه پرواز ولدرموت رو میدید ولی مثل یه تصویر دور تو ذهنش و پشت در با رون وایساده بودن بعدش میشه داستان دابی بعدش میشه میشه بعد از دزدیشون از گرینگوس که کنار دریاچن و فرار میکنه تو ذهنش برمیگرده میگه باید فرار کنیم اینا نشون میده فقط غم باعث نمیشه بتونه ذهنشو ببنده بعد آخرم تو جنگ هاگواترز که میگه میتونه بره تو ذهن ولدرموت نوشته از مدت‌ها قبل جای زخمش آزارش میداد برای همین این کار براش آسون بود یعنی بازم این ولدرمپت بوده که خشمگینه برا همین هری راحت میبینه ذهنشو
ببخشید خیلی طولانی شد عالی هستین ❤️
فوق العادین دیگه چه میشه گفت به جز این
عالی بود❤
سوالی که برام پیش اومد اینه که، اونجایی که هری اراده کرد و تونست ذهنش رو ببنده رو ولدمورت ، آیا توانایی کاملی روی اکلومنسی پیدا کرد که هیچ کس دیگه ای هم نتونه ذهن جوییش کنه؟
🤍🤍🤍🤍