از فاو تا پیرانشهر یکمتر زمین نداشتیم که عراقیها مسلح نکرده باشند/میزگرد زمینهای مسلح-۴
HTML-код
- Опубликовано: 15 сен 2024
- میزگرد بررسی کتاب «زمینهای مسلح» شامل کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمدرسولالله در عملیاتهای والفجر مقدماتی و والفجر یک در خبرگزاری مهر
با حضور سرداران گلعلی بابایی، سعید قاسمی، علی زندهدل، احمد بویانی و محمود امینی
www.mehrnews.c...
زنده باشید فرجامتان نیک 🌹❤
💚💚💚💚💚خوشا به حال شهدا شهدا ثارالله سلام الله بر شما مبارک باد ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
عجب ساعت قشنگی داری حاج سعید❤
خدایا جوانان باغیرت ما چها کردند در آن مقطع.خدایا چرا امروزه وضعیت ما اینه؟ کجان حاج همت و مهدی باکری و عباس دوران و محمود اسکندری؟
many thanks.
God bless Iran army forces
سلام حاج صادق عزیز. وقتی حاج سعید قاسمی صحبت می کنند، آدم یک حس عجیبی بهش دست می ده. انگار دقیقا تو همون لحظه و در همان مکان هستی.
با دست خالی. ۸ سال 🌹🌹🌹🌹🌹
سلام .. از سن ۱۴ سالگی که جبهه رفتم کارم تخریب بود و بعد جنگ هم بنابه نیاز رفتم پاکسازی میادین مین . تا وقتی سلامت بودیم کار میکردیم خیلی خوب بود اما وقتی دوستان ما مجروح میشدن . حتی نمیآمدند احوال بپرسن . . یادش بخیر زن رفیق من که چشماش آسیب دیده بود زنگ زد با گریه میگفت شما را بخدا یه مقدار پول جمع کنید بدید من خرج درمان شوهرم کنم . خودم دوبار مجروح شدم کاری کردند که کلا کمیسیون نرفتم . فقط میگم خیر نبینن آقایان مسئول . خیر نبینن که خون جانبازان فقط شده پلکان برای ترقی خودشان . هرکس خواست بیا من ثابت میکنم ۷ ساله تمام دندونام ریخته نمیدانم برم لااقل دندان مصنوعی بزارم .
۵۲۰ نفر این دلقک را دیده اند ، فقط ۱۵ نفر like کردن.
خ ف. ه
باسلام
درعملیات والفجر۴بلدچی گردان مایک
پیشمرگه کردبودساعت ۸شب حرکت۳شب درارتفاعت بادوبوران شدکه نیم متری پیدانبود۶صبح بارنندگی باعث بهتردیدشدمابالای سر
روستای عراقیهاازبلدچی خبری نبود
درگیری...داستان دا ره...سه شبانه روز
...
حیوونکی منظورش با کیه
.
نامه یکی از فرماندهان قدیمی سپاه به *سعید قاسمی*
اول میخواهم چند مطلب از روزهای اول تشکیل سپاه را به تو گوشزد کنم، روزهایی را به یاد بیاوری کی بودی و چی شدی؟ *پسر، آیا روزهای اعزام به کرمانشاه را فراموش کردی که برای اعزام نشدن التماس میکردی؟ که پدر پیر دارم و چه و چه. آیا باز در کرمانشاه، یعنی منطقه هفت، شهید امانی را فریب داده و به سراغ شهید بروجردی فرمانده منطقه نرفتید که: اجازه دهید من برگردم ؟باز شروع کردی: پدرم مریض است و باید در تهران باشم. شهید بروجردی در حضور تو از شهید امانی سوال میکند که این برادر راست میگوید، و امانی میگوید تا آنجایی که من میدانم اینگونه نیست؛ که بروجردی از تو میپرسد: برای چی عضو سپاه شدی؟ و خودت میگفتی: خیلی شرمنده شدم.*
*روزی که ما را با علی صدقیان به ایلام اعزام میکردند، شهید بروجردی سخنرانی کرد و اشاره به دروغ تو کرد؛ البته بدون ذکر اسمت. همه ما میدانستیم تو را میگوید، ولی به رویت نیاوردیم. ولی تو باز دروغ گفتن را رها نکردی. حاج علی صدقیان هنوز زنده است. در جمع همه گفت: به همه شما در این گردان علی اکبر اعتماد دارم، به جز سعید، چون به بروجردی دروغ گفت.*
امیدوارم فراموش نکرده باشی که میگفتی: *امانی من را ضایع کرد، و تا شهادت امانی با او حرف نمیزدی.* مهمتر از آن، شبی که در منطقه عمومی ایلام (بانی شیطان) *در شب عملیات گم شدی! همان شب امانی با تعدادی از بچه ها شهید شدند* و جالبتر اینکه در همان جا صدیقان به تو گفت: *برو که اگر بمانی، نیاز نیست عراقیها تو را بزنند، این بچهها میکشندت، بعد فرار کردی به سوی تهران.* از همانجا، همه ما که تو را میشناختیم، با تو قطع ارتباط کردیم، ولی باز تو در لشگر 27 حضرت رسول پیدایت شد. گروهی جمع کرده بودی و از رشادتت در کردستان و مهران و … میگفتی. میتوانی بگویی چطور همه ماها دست و پا و بدن لت و پار داریم، ولی تو افتخار خالیبندی حتی ترکش کوچکی در بدن نداری. *آری، شنیدم در قرارگاه شیمیایی شدی! پسر کمی حیا، کمی شرم، فقط کمی …!*
پسر روزی که دوباره با امانیها روبهرو شدی چه میخواهی بگوی؟ آنجا این دروغ ها جواب نمیدهد. یک خاطره از شهید همت نقل کنم تا یادت بیاید همت نیازی به دروغ های تو ندارد. *در قرارگاه، بنده خدایی با دوربین دنبال کسی میگشت تا با او مصاحبه کند. همه بچهها از دوربین فراری بودند. وقتی پرسید من با کی مصا حبه کنم، همه در یک لحظه به اتفاق گفتند: «خالیبند ما قاسمیه»!* خبرنگار پرسید: کدامیک از این برادرهاست؟ همت گفت: بهترین راه برای یافتن او، این است که هر جا دوربین دیدی، سعید هم آنجاست؛ و *چقدر راست میگفت، چون بعد از مدتی به شهید اوینی آویزان شدی. به قول بچهها آوینی را با دروغ هایی که بافته بودی، درست به وسط میدان مین بردی.* پسر، تو از اطلاعات و عملیات فقط اسم آن را یدک میکشیدی. تو کجا میدان مین رفته بودی؟ البته اگر رفته بودی یا شهید میشدی که لیاقت آن را نداشتی، و یا مثل خیلی از ما گوشه آسایشگاه بودی. *خالیبندی کار خوبی نیست. راستی، قضیه لبنان و بوسنی بماند.....*
با درود به روان پاک همه شهدا و مخلص و نوکر همه جانبازان و هر کسی که حتی ۱ دقیقه تو جبهه بوده هستم. اما یه سوال دارم که خیلی ذهنمو درگیر کرده ، چرا این خاطراتی که سعید قاسمی میگه مثل خاطره حاج همت و اون کابویی که تو هتل دیده رو هیچ کس ندیده ؟؟ آیا ایشون با چشم برزخی میبینن ؟؟
What is the name of this book?
من شهیدی رو میشناختم که فرمانده اطلاعات عملیات یه قرارگاه بوده ولی هر چی میگردم یه دونه عکس ازش پیدا نمیکنم اما این آقا همه جا عکس داره. خیلی عجیبه. طبق اصول نظامی و بویژه در زمان جنگ نیروهای اطلاعات عملیات، ناشناخته میمونن. اما این آقا همه جا جلو دوربین بوده. آیا میشه حرفاشو باور کرد؟ آیا فرماندهان اجازه میدادن اینجور شخصی وارد اطلاعات عملیات بشه؟
حاج صادق. داداش چه کردی با من😭
رفیقاش همه میگن میترسیده بره جبهه ، اصلا عملیات نرفته ، یه تیر یا ترکش نخورده 😅
یاشه ولی تو زر نزن بی وطن
بازم این خالیبند؟
مشنگ کجا بودی 💩💩💩💩