نقد فیلم هیولا | Monster 2023
HTML-код
- Опубликовано: 17 окт 2024
- هیولا کیست؟
نام انگلیسی: Monster
نام فارسی: هیولا
محصول: ۲۰۲۳ - ژاپن
ژانر: درام
امتیاز: ۳.۵ از ۴ - ◐⬤⬤⬤
مصطفی ملکی
در مرور فیلم «دلال» اشاره کردیم که این کارگردان خوشنام ژاپنی چگونه طی چند سال مورد توجه جشنوارهنشینها و نگاه سانتیمانتال آنها قرار گرفت. کورئیدا پیش از آنکه این بزکشدهها او را جدی بگیرند، دنیای سینمایی خودش را داشت و در سرتاسر روایتهایاش آمیختهای از درد و رنج انسان را در قابهایی کاملاً انسانی و متین تصویر میکرد. کورئیدا در «دزدان فروشگاه» و «دلال» آن کارگردان صاحب امضا نبود و بیشتر برای دلخوشی جشنوارهنشینها فیلم میساخت. حال او با همان زبان ملیح و در عین حال تند خود بازگشته است.
کورئیدا در عنوان فیلم خود پرسش اصلی روایت را مطرح میکند: هیولا کیست؟ روایت او یک خز دارد با حفرههای بسیار که با تغییر زاویهی دوربین و پرسپکتیو شخصیتها تمام آن حفرهها پر میشوند. به ابتدای فیلم دقت کنید. شخصی در سایه و روی پل در حال تماشای شهر و آتشی که یکی از ساختمانها را در بر گرفته است، ماشینهای آتشنشانی آژیرکشان بهسمت محل حادثه اعزام شدهاند و در نهایت زبانههای آتش طبقهی فوقانی یک ساختمان را ویران کردهاند. این افتتاحیه بهنوعی مبدأ روایت است و در ادامه یکی از آن نقطهگذاریهایی محسوب میشود که مخاطب زمان رخدادها را بر اساس آن دچار نظم میکند. این رخداد را همهی کاراکترهای درگیر در روایت از نقاط مختلف شهر در حال تماشا هستند؛ مادر و پسری از روی ایوان خانه، معلم و دوستدخترش از جایی درون شهر، و در نهایت مدیر مدرسهای که تنها کنار رودخانه این صحنه را نظارهگر است.
آقای کورئیدا در روایت جدید خود ابتدا مخاطب را به درون زندگی مادر و پسری میبرد که با یکدیگر در حال زندگی هستند. پدر مرده است و مادر و «میناتو» به او ادای دین میکنند. ماجرا از زمانی رنگوبوی دهشتناکی به خود میگیرد که مادر روی پوست دست میناتو سوختگی میبیند، رفتار او را همچون فردی که علاقه به خودکشی دارد مشاهده میکند و در نهایت از زبان میناتو در معرض تنبیه بدنی میناتو توسط آقای «هوری» قرار میگیرد. زاویهدید مادر تا دقیقهی ۴۲ ادامه دارد و آقای کورئیدا به مخاطب اجازه میدهد وارد همهی کلیشههای قلدری در مدرسه، مخفیکاری معلمان و در نهایت تلاش یک مادر برای نجات فرزند شود. اما زمانی که زاویهدید تغییر میکند، مادر دیگر از روایت حذف میشود و اینبار آقای هوری این خط روایت را از زمان وقوع آتشسوزی تا زمان طوفان پیش میگیرد. در این بخش نیز مخاطب باز هم دچار قیاس میشود و گویی برای لحظاتی در معرض فیلم «مادر» آقای «بونگ جون هو» قرار میگیرد. کورئیدا در هیچکدام از روایتهای این سه دههی خود دچار تعجیل برای درگیری با مخاطب نشده است و در ضربآهنگی ملایم اجازه میدهد مخاطب کاملاً در بطن قصههایاش غرق شود.
روایت آقای کورئیدا از چند زوایهدید مختلف رخدادهایی ساده را مقابل چشم مخاطب قرار میدهد که اگر روابط بین کودکان و دنیای بزگسالان دچار تعاریف خشک سنتی و فرهنگی نبود هیچکدام از این وقایع تلخ رخ نمیداد. مخاطب در طول فیلم بارها از زبان «هوشیکارا»، «میناتو»، معلمان و والدین کلمهی هیولا را میشنود و هر کدام از طرفین دیگری را هیولا خطاب میکنند جز هوشیکارا و میناتو که انگشت اتهام را بهسوی خودشان میکشانند. آقای کورئیدا گذری لطیف هم به فیلم زیبای «شکار»زده است، اما دنیای وینتربرگ را ادامه نمیدهد و بهسوی روایت خود گام برمیدارد. آقای کورئیدا در اثر جدید خود همان فیلمساز اخلاقی و دوستداشتنی ژاپنی است که سالها مخاطب را در قابهای خود در برابر مقولات اخلاقی قرار داده بود. او در فیلم جدید خود بهدنبال تعریف هیولاست و آن را نه در درون کاراکترهای انسانی، بلکه در تعریف روابط انسانی و زاویهدید انسان نسبت به انسان تعریف میکند. کورئیدا در اثر جامع و فراگیر خود از فندکی زرد بهعنوان یک کلید روایی استفاده میکند، شایعات مهمل بین مردمان شهر را با تغییر زاویهی روایت به سخره میگیرد و در نهایت دو کودک را تبدیل به کاراکترهای فراموششدهی شهری میکند که بین آتش و طوفان بهدنبال پوشاندن همهی نقصهاست؛ از دوستدختری که طبق همان شایعات معشوق خود را رها میکند تا پدری که بهسبب گرایش جنسی فرزندش او را در وان حمام شکنجه میدهد. در این میان بودای آقای کورئیدا مدیر مدرسهای است که هیچگاه برآشفته نمیشود و همهی خشم خود را همچون دمیدن نفس در یک ساکسیفون فراموش میکند تا حلقهی وصل روابط انسانی شود
#نقد_فیلم #سینما #cinema #filmreview #فیلم #monster2023
لینک حمایت از کانال:
حامی باش: hamibash.com/s...
ما را در دیگر شبکههای اجتماعی هم دنبال کنید
اینستاگرام: / onefilmonelife
تلگرام: t.me/OnefilmOn...
توئیتر: / onefilmonelife
جوری که من واقعا اون پیچشی که گفتید لمس کردم جوری که از زاویه دید های مختلف داستان به ما نشون دادن واقعا هیولا کی بود از نظر من بستگی به زاویه دید هر فرد هیولا یکی بود اون پدر به پسرش میگفت اون مادر معلم و مدیر هیولا میدید و میناتو خودش رو هیولا میدونست :) ولی از نظر من پدر هوشیکا هیولا واقعی بود واقعا ممنون از نقد خوبتون من که لذت بردم
خیلی ممنون از توجه و لطف شما
ولی من این فیلم رو بصورت کامل یه روایت از نحوهی قضاوت آدما نسبت به هم دیدم،
که از ابتدای فیلم همش دنبال مقصر ماجراها بودم ولی در نهایت نشون داد که جریانه زندگی برای هر کارکتر بصورت مجزا در حال اتفاق افتادنه و شاید اشتباه ماست که فکر میکنیم در هر حال باید یه مقصری برای همهی ماجراها وجود داشته باشه،
من این توضیحات خوشم اومد و بازم به این جا رجوع میکنم👍🏼
خیلی ممنون از توجه و لطف شما
دمت گرم عالی بود
خیلی ممنون از شما بابت لطف و توجهاتون
نقدتون رو واقعا دوست داشتم، ولی در باب توضیح اقای کارگردان، و اونچیزی که نشون داد، من اخر فیلم رو خیلی متوجه نشدم.آیا منظورشون از سکانس آخر مرگ این دو نفر بود؟
با سلام و وقتبهخیر مجدد،
ببخشید که دیر بهتون پاسخ دادیم. چون بعضی از دوستان هم قبل از شما این سوال رو پرسیده بودن و احساس کردیم شاید خودتون مکالمهی رد و بدل شده رو ملاحظه کرده باشید. یبه. کارگردان این مرگ رو کاملاً سوررئالیستی و بهگونهای بهصورت همون رویای ذهنی این دو کاراکتر تصویر کرد
ممنون از نقد خوبتون لذت بخش بود
خیلی ممنون از توجه و لطف شما
توضیحاتتون خیلی خوب و کامل بود
لذت بردم
ممنون💛
خیلی ممنون از توجه و لطف شما
واقعا فیلم زیبایی بود اینکه کارگردان تونسته به این قشنگی عشق بین دو نفر رو به تصویر بکشه و به نظر من هیولا خود میناتو و هوشیکاوا بودند چون از نظر جامعه چنین افرادی که بهم حس دارن هیولا خطاب میشن و از طرف جامعه طرد میشن ... همین طور که تو خود فیلم مدام میگفتن : هیولا کیه انگار که میخواستن یجوری از خودشون دفاع کنن
ممنون از نقدتون
سپاسگزاریم از توجه و لطف شما
عالی💙
از فیلم لذت بردم و پایان بندی فوق العادش
خوشحالم چون برروکر رو نتونستم تا انتها ببینم
عالی❤
👌👌👌☄
چقدر قشنگ و زیبا نقد کردین
این فیلم یه وایب عجیبی بهم داد
خیلی ممنون از شما بابت توجهاتون
خیلی عالی بود کاش بیشتر به اخرش میپرداختین.
خیلی ممنون از توجه شما. کل فیلم در باب انتهاش بود که منجر به رهایی شد
یعنی کسی هست که کسی غیر از پدر اون بچه رو هیولا بدونه؟
Like ❤
Thank you
نقد جامعی بود. خسته نباشید. به نظرم این فیلم میتونه دید خیلی بهتری نسبت به همجنسگراها و مسائل زندگیشون بده.
ممنون از توجه و لطفی که به ما داشتید
این الان نقد بود یا خلاصه فیلم تشریح کردید!! 🧐🤔 به نظرم این فیلم از بروکر هم ضعیف تر بود
با سلام و وقتبهخیر،
خیلی ممنون از توجه شما
به نظرم من فیلم خوبی بود بخصوص موسیقی فیلم عالی بود
. تا دقیقه 01:20 خوب بود
ولی بعد اون خسته کننده میشه تا اخر فیلم ، فیلم میره سمت دنیای کودکی و اتفاقات بین شون و میشه فهمید تا اخر فیلم قراره چه اتفاقی بیوفته
با سلام و وقتبهخیر خدمت شما و ممنون از اینکه دیدگاه خودتون رو با ما به اشتراک گذاشتید
فیلم خیلی خوبی بود، ولی شاهکار های کورئیدا برای من فیلم های هیچکس نمیداند و دزدان فروشگاه هستن.
با سلام خدمت شما و ممنون از توجه و بهاشتراک گذاشتن دیدگاهاتون
ممنون بابت این ویدئو. ولی کاش مثل خوده کارگردان اینقدر گنگ و مبهم توضیح نمیدادین
سلامت باشید و ممنون بابت توجه شما. کجای ریویو یا فیلم برای شما مبهم بود؟
@@onefilmonelife۱-آخر فیلم چی شد؟
۲- منظور از فیلم تناسخ بود یا ...؟
۳- معلم چی چیزی توی اون نامه کشف کرد که بعدش رفت دم خونه پسره تا ازش معذرت خواهی کنه؟
۴- اصلا اون پسره چه مشکلی داشته که به مادرش دروغ میگفته؟
@aliadib3228 کل درونمایهی فیلم در باب عشق هوراشیما به نامیتو و برعکس بود و تنها کسی که از هویت و گرایش هوراشیما خبر داشت پدرش بود که دائم سعی داشت با تنبیه بدنی و شکنجه و لقب خوک و هیولا دادن به اون از این گرایش منصرفش کنه. معلم هم در اون نامه به این حقیقت پی برد که دیگه دیر شده بود و این دو در رانش زمین گیر افتاده بودن. سکانس پایانی هم مرگ اینا در همون قالب و امضای کورئیدا بود که از این ناملایمات به جهانی دیگه وارد شدن. سادهاش این میشه
@@onefilmonelifeممنون از شما👏👏👌👌👍👍
سلام
سلام خدمت شما
آخه این هم شد نقد!؟هی میگه آقای کوریدا، آقای کوریدا😂جمع کنید بابا😅
خیلی ممنون از توجهای که به ما داشتید. امیدواریم سال خوبی رو در پیش داشته باشید. ایام به کام و آرزوی موفقیت.
فیلم مسخره ای بود
سلام
این فیلم برخلاف ظاهر گول زننده ای داشت مبنی بر اینکه بیننده شاهد یک فیلم خوب با پیچش های داستانی زیاد خواهد بود اما در انتها چیزی جز یک روایت همجنس گرایانه بین دو نوجوان یا حتی کودک رو بیشتر بازگو نمیکرد و حتی شیوه روایتی رو هم که انتخاب کرده بود خیلی کند و ملال اور بود در جاهایی از فیلم .
فیام ساز به گونه ای با مقوله همجنس گرایی بین دو نوجوان یا کودک و تمایلات اونها پرداخته بود که باید خود بیننده اونها رو حدس میزد چیزی که در بخش ابتدایی فیلم حتی اشاره ای هم به ان نمیشد و در بخش دوم و شاید بهتر بگویم روایت دوم تا حدودی با نمایش لحظه های وقت گذراندن دو کاراکتر اصلی موجود در فیلم به انها اشاراتی خیلی جزیی داشت .
تنها چیزی که در فیلم خیلی چشم نواز و شاید بهتر است اینگونه عنوان کنم تحمل فیلم را راحتتر میکرد لوکیشن های مملو از جزییات با رنگ ها ی خیره کننده و طبیعت بودند حتی صحنه طوفان و وارد شدن مادر و معلم داخل تونل واقعا صحنه زیبایی بودند که من رو به عنوان بیننده به وجد اوردند اما داستان و روایت فیلم حتی بازیگران فیلم اصلا پرداخت خوبی نداشتند و من رو به عنوان بیننده درگیر و علاقه مند به سرنوشت خود نمیکردند .
حتی دیالوگ های فیلم که سعی شده بودند نوعی گویش فلسفی به خود بگیرند هم خیلی الکن و گاهی اوقات کسل کننده نیز بودند .
از اون بدتر بازیگران کودک فیلم بودند که بلزی های بسیار پیش پا افتاده ای از خود نشان میدادند و باری را که قرار بود در طول فیلم بر عهده گیرند فیلمساز به ناچار بر روی کارکتر پدیر مدرسه و مادر و معلم قرار داده بود که خوب اونها هم بازی های درخشان و تاثیر گذاری از خود بروز نمیدادند .
نکته جالب توجه بعدی موسیقی فیلم بود که با سازهای بادی و بدون ملودی تا حدودی در فیلم بود که در جاهای با تنش بالا از اون استفاده شده بود که جالب توجه بودند .
در پایان این فیلم بر خلاف فیلم دزدان فروشگاه که حداقل فضای دوست داشتنی رو در قالب روابط انسانی به تصویر میکشید داشت یک حرکت به سمت عقب برای کارگردانش به حساب میاید شابد بتوان گفت اگر این فیلم در قالب یک انیمه ساخته میشد شاید تاثیر گذاری بیشتری داشت تا یک اثر سینمایی بلند .
با سلام مجدد خدمت شما،
خیلی ممنون که دیداگاه و نظر شخصی خودتون رو به اشتراک گذاشتید
واییی بیست دقیقه اول فیلم فقط معذرت خواهی و تعظیم کردن و گفتن متاسفم بود..بیشتر توهین به تماشاگره
فیلمی افتضاح با کارگردانی فوق العاده , به نظرم کارگردان باید یه بار با بچه از نزدیک ارتباط داشته باشه , کودکان توی این فیلم شبیه بچه دوازده ساله نیستن شبیه یه آدم بیست و پنج ساله با درد عمیقن, اصلا چرا به معلم تهمت زدن , هیچ وقت گفته نشد , بچه اگه میتونه ساختمون رو آتیش بزنه چرا خونه شونو آتیش نمیزنه , هوشیکاوا نه شبیه یه بچه یازده ساله شبیه یه پسر بیست و پنج ساله است , به نظرم سینماگران عادت کردن به هر چیزی که خاصه الکی بگن خوب بیان خوب صرفا دلیل بر درست بودن نیست بلکه گاهی مغلطه است , کودک اونم توی این سن به این اندازه به امیالش آگاه نیست , ظرفیت ذهنیش این چیزا رو نمی پذیره , حتی بزرگسالان هم بعد از مدتی با یکسری مسائل کنار میان , بعد این دوتا بچه توی این سن برو بابا...
بعد اگه موضوع خشونت خانگیه چرا اینقدر کم رنگه , چرا از یک جایی به بعد پرداخته میشه به رابطه این دوتا , اون برگه توی فیلم که معلم با دیدنش رفت دنبالشون چی بود , دوتا بچه با هم پیش گربه بودن پس چرا اون دختره فقط اسم میناتو رو آورد...
اصلا چرا معلم اومد از میناتو عذرخواهی کرد , چرا میناتو میگه مغز من مغز خوکه , اینا که حرفای هوشیکاوا بود که پدرش بهش می زد
بعد مدیر مدرسه چرا تکلیفش مشخص نشد آخر نوه اش رو کشت یا نه ? هر کی یه چیزی میگفت با قاطعیت تهش هم معلوم نبود راسته یا نه
شاید بگین این تنها جبهه گرفتنه , اما شما باید واقعیت رو ببینید , بچه ها ظرفیت ذهنی شون شبیه ما نیست مسائل اینقدر ساده نیستن حتی برای بزرگترها هم باید توضیح داد که رابطه چیست ? عشق چیست ? امیال جنسی چیست ? دوستی چیست ? توی دنیایی زندگی میکنیم که همه اینها رو باهم ترکیب کرده به زور میخواد از دلش فلسفه و عشق دربیاره , نصف طلاق ها بخاطر آگاه نبودن دو انسان به رابطه صحیح هستش بعد شما هر اونچه که یک بزرگسال برای درک کردنش نیاز به مطالعه زیاد داره رو برداشتین گذاشتین توی یک فیلم بین دوتا بچه ده یازده ساله , بعدم براش دست میزنین و میگین عجب فیلمی ... این دیگه آخرشه... یه همچین فیلمایی فقط حالم رو از سینما بهم میزنن , منی که عاشق این مدیومم , لااقل سعی کنین با خودتون صادق باشین مگه میشه صد و نقیض رو حس نکنین و الکی بگین عجب فیلم خوبی , خیلی هم بد بود فقط رنگ و لعاب خوبی داشت و مخاطب تا ابد دور خودش میچرخونه که بفهمه هیولا کیه
هنوز نمیتونم باور کنم , مخاطب من البته شما که این نقد رو گذاشتین نیستین , ابن حجم از عصبانیت تنها به خاطر این همه مغلطه توی فیلمه , از اینکه چرا آدمها خودشونو مجبور میکنن که با جهان بینی های خاص همه چیز رو ببینن , بچه تا ده سالگی هنوز باید بهش یاد بدی که دست چپ و راست کدومه , تازه داره جدول ضرب یاد میگیره , بعد ما بزرگترها با تفاسیر خودمون داریم دنیای اونا رو هم خراب میکنیم , عشق ... بین دوتا بچه اونم این شکلی , شما برای بچه فیلم بزرگسالان هم بزاری افسردگی میگیره , بیچاره حتی نمیدونه چه خبره بعد عشق , مگه تهمت زدن کار آسونیه , تهمت زدن کار وحشتناکیه , کل زندگی اون معلم خراب شد به خاطر تهمت میناتو , بعد از همه چیز اینقدر ساده میشه
گذشت ... فیلم مزخرف , فقط خوب فیلمبرداری و تدوین شده .... با احترام خدمت شمایی که این ویدئو رو در صفحه تون قرار دادین , این نظر منه ... با احترام فراوان
با سلام و وقتبهخیر خدمت شما،
ابتدا تشکر میکنیم از شما بابت توجه و اشتراک دیدگاه شخصیاتون.
اما در باب گفتههای شما؛ بله، آقای کورئیدا نزدیک به دو دههست که داره با بچهها در سینما کار میکنه.
اگر شما فیلم «شکار» محصول سال ۲۰۱۲ رو دیده باشید، بهراحتی براتون قابل درکه که بچهها (در اینجا ما با تازهنوجوانها سر و کار داریم) به دنیا شهودی (اونا شاید حتی نتونن نامی بر این قضیه بگذارن، اما رفتارشون این موضوع رو بهراحتی نشون میده) نگاه میکنن و بهراحتی میتونن هر کسی رو به کاری متهم کنن. خیلی از بچههایی که از سنین کودکی توسط همکلاسیها و دیگران طرد میشن تقریباً بهصورتی کاملاً آشکار نگرش جنسی خودشون رو نشون میدن و همین باعث شده که پدر هوشیکاوا دائم سعی کنه از طریق شکنجه به اون بقبولونه که تو نگرشی دیگه داری (و در اینجا هیچکسی قرار نیست موضوع خشونت خانگی رو مطرح کنه و این صرفاً یک خردهروایت در مسیر اصلی روایت محسوب میشه). در باب رابطهی هوشیکاوا و میناتو هم باید عرض کنم میناتو از یکسو تحت فشار جو همکلاسیها سعی داشت مسیر اونا رو پیش بگیره و از یک سمت دیگه هم بهخاطر نزدیکیاش به هوشیکاوا سعی داشت بین این دو فضا فاصله ایجاد کنه ظرفیت ذهنیاش در برخی موارد اجازه نداد. اگر شما با روایت متقاطع آشنا باشید، این روایت در حال پس و پیش کردن رخدادهاست و هر کدوم از این زاویهدیدها بخشی از روایت رو روشن میکنه و اون خوک خطاب کردن خودش توسط میناتو چیزی جز اینهمانی اون با هوشیکاوا نیست.
تمام پرسشهای شما خیلی ظریف و سینمایی در این اثر پاسخ داده شدن. اما در نهایت تماشای یک اثر سینمایی برمیگرده به زاویهدید شخصی هر مخاطب و ذائقه و سلیقهاش در سینما.
در هر حال ممنونیم از اینکه زاویهدید شخصی خودتون رو با ما در میون گذاشتید
@@onefilmonelife طرد شدن از سوی هم کلاسی ها صرفا مختص به افراد دگرباش نیست , خیلی از اشخاص به دلایلی مثل بلد نبودن ارتباط درست یا قرار نگرفتن در یک مدرسه خوب یا با سلیقه دیگران رفتار نکردن میتونن از سوی دیگران طرد بشن , خیلی وقتا باید به بچه یاد داد که چجوری باید با دیگران ارتباط برقرار کنه , مشکل من سن بچه هایی که برای این سری کاراکترها در نظر گرفتن , بچه ده ساله و یازده ساله هر چقدر هم که شما به اون آموزش بدید در باب مسائل جنسی و موضوعاتی مثل موضوع دگرباشان باز هم اونقدر عمیق به این موضوع نگاه نمی کنه , چون دو دو تا چهارتای دنیای اون با مال من و شما فرق میکنه , بچه ها حتی وقتی میگن از کسی خوشمون میاد هم با دنیای ما از زمین تا آسمون فرق داره , شما در وهله اول باید کودک رو بشناسین , نگاه اون با نگاه شما زمین تا آسمون فرق داره , شما خودتون رو با سیزده سالگیتون مقایسه کنین متوجه میشین, جا دادن مسئله عشق آن هم از نوع دگرباشان بین دو بچه در این سن کاملا دور از منطقه , حرف من اینه و ارتباطی به سلیقه مخاطب نداره , به نظرم مخاطب جواب بیشتر پرسش هاشو وقتی میگیره که از خودش بپرسه چرا یه همچین سلیقه ای داره , صرفا یک فیلم رو از چند زاویه بیان کردن با یک موسیقی زیرمتن خوب و قاب بندی جذاب شق القمر به حساب نمیاد , تجربه همه اینها رو به شما میده , اما مسئله اخلاقیات , اینکه شما چه چیزی رو یاد میدید , آیا در این فیلم برای سنین خودش چیزی برای یادگیری وجود داره ? مسلما نه , جز ژست یه بچه تنها و منزوی رو گرفتن, عشق چیزیه که بین دو انسان عاقل و بالغ میتونه به بهترین شکل ممکن خودش رو نشون بده و سبب بالندگی بشه .... هیچ بچه ای هم درگیر مسائل جنسی و گرایشات جنسی حداقل تا چهارده پانزده سالگی نمیشه مگر اینکه بزرگترهای ناسالمی داشته باشه و اگرم بشه بهش عشق نمیگن میگن بدبختی , میگن بلوغ زودهنگام , میگن رابطه داشتن بدون آگاهی , در مورد قایم موشک بین دوتا بچه که صحبت نمی کنیم که یکی چشم بزاره اون یکی قایم بشه داریم در مورد مسئله عاشقی صحبت میکنیم .... عاشقی به این راحتی اتفاق نمی افته , برای اونم مراحل و تجربه خودش رو باید طی کنه , لمس عاشقانه برای مردیه که عشق و محبت رو میشناسه نه کودکی که از باباش تا سر حد مرگ کتک میخوره .... امیدوارم متوجه منظورم شده باشین , مشکل این فیلم سن شخصیت های داستانه , ما نیومدیم که سینما رو ستایش کنیم ما اومدیم که اخلاقیات رو پایه گذاری کنیم , زیر سوال بردن اخلاقیات به زیباترین شکل ممکن با هوش بالا حداقل به نظر بنده برای کسایی که نظاره گر هستن دست زدن نداره .... با احترام فراوان
مشکلی که در اینجا وجود داره اینه که شما آثار آقای کورئیدا رو تماشا نکردید، وگرنه ایشون رو با ترکهی اخلاقیات شماتت نمیکردید. ایشون یکی از اخلاقیترین فیلمسازان ژاپنی هستند و در این شکی نیست. اتفاقاً یکی از نقدهایی که به ایشون در دو اثر قبلی وارد بود اینه که خیلی سانتیمانتال و نرم با مقولاتی خشن برخورد کرده بودن که به دنیای ایشون نمیاومد. در هر حال بنده پیشنهاد میکنم که فیلم «همهی ما غریبهها» رو حتماً تماشا کنید. ایشون در اثر خودش نیومده که رابطهی جنسی بین دو تازهنوجوان رو تصویر کنه. اون داره دقیقاً روی نقطهای دست میذاره که این دو کاراکتر در دنیای کاملاً صادقانهی خودشون رابطهای دوستانه رو برقرار میکنن و قرار هم نیست این رابطه مرزهای اخلاقی رو در هم بشکنه. در پاسخ قبلی خدمتاتون عرض کردم که حتماً فیلم «شکار» محصول سال ۲۰۱۲ رو تماشا کنید. @@Gandom-b6y
نقدتون رو واقعا دوست داشتم، ولی در باب توضیح اقای کارگردان، و اونچیزی که نشون داد، من اخر فیلم رو خیلی متوجه نشدم.آیا منظورشون از سکانس آخر مرگ این دو نفر بود؟
خیلی ممنون از توجه و لطف شما. بله؛ اون تلفیق نور و طبیعت پس از تونل بهنوعی رهایی و مرگ این دو پسر رو تصویر کرده بود.
مادر و معلم زمانی که درب شیشه یی رو باز میکنن یک قاب تصویر هست ک در اون هم روپوش پسره هست و هم دربی که از پایین بازه! و در پایان فیلم هم بچه ها از اون درب پایینی بیرون میان و وقتی که صبح شده نجات میابن...شاید مرگ پایان فیلم نیست.@@onefilmonelife