ره توشه (چاووشی) - محمدرضا شجریان و کیهان کلهر - اجرای تورنتو سال ۲۰۰۵

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 8 сен 2024
  • من اینجا بس دلم تنگ است
    و هر سازی كه می بینم بد آهنگ است
    بیا ره توشه برداریم
    قدم در راه بی برگشت بگذاریم
    ببینیم آسمان هر كجا آیا همین رنگ است ؟
    تو دانی كاین سفر هرگز به سوی آسمانها نیست
    سوی اینها و آنها نیست
    به سوی پهندشت بی خداوندی ست
    كه با هر جنبش نبضم
    هزاران اخترش پژمرده و پر پر به خاك افتند
    بهل كاین آسمان پاک
    چرا گاه كسانی چون مسیح و دیگران باشد
    كه زشتانی چو من هرگز ندانند و ندانستند كآن خوبان
    پدرشان كیست ؟
    بیا ره توشه برداریم
    قدم در راه بگذاریم
    به سوی سرزمینهایی كه دیدارش
    بسان شعله‌ی آتش
    دواند در رگم خون نشیط زنده‌ی بیدار
    نه این خونی كه دارم ، پیر و سرد و تیره و بیمار
    بیا تا راه بسپاریم
    به سوی سبزه زارانی كه نه كس كشته ، ندروده
    به سوی آفتاب شاد صحرایی
    كه نگذارد تهی از خون گرم خویشتن جایی
    و ما بر بیكران سبز و مخمل گونه ی دریا
    می اندازیم زورقهای خود را چون كل بادام
    و مرغان سپید بادبانها را می آموزیم
    كه باد شرطه را آغوش بگشایند
    و می رانیم گاهی تند ، گاه آرام
    من اینجا از نوازش نیز چون آزار ترسانم
    ز سیلی زن ، ز سیلی خور
    وزین تصویر بر دیوار ترسانم
    درین تصویر
    ازو با تازیانه‌ی شوم و بی‌رحم خشایارشاه
    زند دیوانه وار ، اما نه بر دریا
    به گرده‌ی من ، به رگهای فسرده‌ی من
    به زنده‌ی تو ، به مرده‌ی من
    بیا ای خسته خاطر دوست ! ای مانند من دلكنده و غمگین
    من اینجا بس دلم تنگ است
    بیا ره توشه برداریم
    قدم در راه بی‌فرجام بگذاریم
    برای دانلود این اجرا و اجراهای دیگر به سایت یا صفحه‌ی فیس بوک سربزنید
    khosousi.com
    / khosousi
    plus.google.co...

Комментарии • 17