تلخ کنی دهان من قند به دیگران دهی/ غزل ۲۴۸۳ مولانا

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 8 фев 2025
  • تلخ کنی دهان من قند به دیگران دهی
    نم ندهی به کشت من آب به این و آن دهی
    جان منی و یار من دولت پایدار من
    باغ من و بهار من باغ مرا خزان دهی
    یا جهت ستیز من یا جهت گریز من
    وقت نبات ریز من وعده و امتحان دهی
    عود که جود می‌کند بهر تو دود می‌کند
    شیر سجود می‌کند چون به سگ استخوان دهی
    برگذرم ز نه فلک گر گذری به کوی من
    پای نهم بر آسمان گر به سرم امان دهی
    عقل و خرد فقیر تو پرورشش ز شیر تو
    چون نشود ز تیر تو آنک بدو کمان دهی
    در دو جهان بننگرد آنک بدو تو بنگری
    خسرو خسروان شود گر به گدا تو نان دهی
    جمله تن شکر شود هر که بدو شکر دهی
    لقمه کند دو کون را آنک تواش دهان دهی
    گشتم جمله شهرها نیست شکر مگر تو را
    با تو مکیس چون کنم گر تو شکر گران دهی
    گه بکشی گران دهی گه همه رایگان دهی
    یک نفسی چنین دهی یک نفسی چنان دهی
    مفخر مهر و مشتری در تبریز شمس دین
    زنده شود دل قمر گر به قمر قران دهی
    Recited by drzeynabnowruzi wisequotes# Poem #rumiquotes #rumi #poetry#
    #persian_poetry #rumi_poetry #wisequotes# Poem #poetry
    Persian#Молана#Шеъри #форсӣ#
    Mystic #Mysticism #love #sufism#
    #دکلمه#عاشقانه#شعر#اکسپلور#احساسی#عشق#poetry #احساس#دوری#دکلمه_شورانگیز #دکلمه_احساسی#حافظ_شیرازی#دکلمه_غزل#love

Комментарии •

  • @Zayeqa
    @Zayeqa 11 месяцев назад

    كمنت دوم بسيار عالي دوست عزيز 👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👍👍👍👍👍