محمد مسعود اندرابی وزیر داخله کشور در اندراب ها

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 7 ноя 2024

Комментарии • 8

  • @فهیماکبری
    @فهیماکبری 4 месяца назад

    جانم هستی جناب وزیر صاحب

  • @farhatferahmand196
    @farhatferahmand196 2 года назад

    ماشاالله الله حفظ شان کنه

  • @NazrlahSalng-rp1ey
    @NazrlahSalng-rp1ey Год назад

    جانم استین

  • @mujibhamidi5130
    @mujibhamidi5130 3 года назад

    👍🏿👍🏿👍🏿

  • @jamilhaidari9716
    @jamilhaidari9716 5 месяцев назад

    ❤❤❤

  • @namatullah2489
    @namatullah2489 3 года назад

    🥰🥰🥰🥰

  • @amwrjj4725
    @amwrjj4725 Год назад

    [۳/۲۵،‏ ۱۴:۵۷] G: استاد فاضل کیانی ::
    شاهان آریایی در سرزمین آریایی::
    ما به فرضیات متضاد و نظرات سیاسی برخی از آریاسازان قرن نوزده و بیست میلادی کار نداریم و به این هم کار نداریم که امروزه کیها خود را آریا و سرزمین خود را ایران و خراسان و سیستان و زابلستان، و زبان خود را زبان هندو- آرین نامیده اند؛ اما از بررسی اسناد و منابع مختلف و دلایل بیشمار تاریخی، جغرافیایی، زبانشناسی، قوم‎شناسی، و از تندیسها و تصاویر و آثار باستانی و شواهد زبانی بجا مانده در افغانستان و حواشی آن، میتوان نتیجه گرفت که: بخش مهمی از قوم هزاره و برخی از مردمانی که امروزه به نام تاجیک زندگی می‎کنند،منظور هزاره هایی که با هویت تاجیک و پشتون و ازبیک در افغانستان زندگی میکنند از بومی‌ترین ساکنان مملکت اند و هزاران سال پیشتر از اینکه دیگران خود را آریا و سرزمین خود را سرزمین آریایی و یا ایران، پارس، سیستان، زابلستان، خراسان بنامند، ساکنان بومی جبال هندوکش و بابا یعنی نیاکان هزاره، خویشتن را آریان و سرزمین خود را به نام جایگاه آریایی و ایران و سیستان و زابلستان و خراسان و اُپارسین و هَرابرز و سرزمین کیانیان می‎خوانده اند. این یک ادعا نیست؛ بلکه یک سخن مستدل و قابل بحث و اثبات علمی است.اما تاریخ این قوم باستانی در قرن اخیر توسط دروغ نویسان تاریخ تبانی به یغما رفته است.
    شاهان تاریخی مردمی که امروزه هزاره نام گرفته اند، از طریق سرودهای ویدی و اوستایی، منابع فارسی و عربی دوره اسلامی، تاریخ ادبیات فارسی و شاهنامه‎ها، و از طریق مجسمه‎ها و ویرانشهرهای باقی مانده در بلخ و کاپیسا و غوربند و بامیان و سیستان و هرات و بادغیس و... شناخته میشوند و در منابع کهن تحت عناوین ذیل یاد شده اند.
    یکم: پیشدادیان و کیانیان در دوران پیش از اسکندر، به مرکزیت بامیان و بلخ. به مدت حد اقل 3500 سال
    دوم: باختریان: مانند حاکمان یونانی- باختری در دوره پس از اسکندر، به مرکزیت بلخ.
    سوم: زابلیان: مانند خاندان سام که از دوران کیانیان تا دوره اسکندر و پس از آن تا دوره اسلام به مركزيت غزنی و غور حکومت کرده اند.
    [۳/۲۵،‏ ۱۴:۵۸] G: چهارم: خراسانیان: که در دوره اسلامی به نام دهقانان فارسی حکومت محلی داشتند. مانند: برازندگان مرو، بلخ، هرات، پوشنگ، غرجستان.
    پنجم: سیستانیان: مانند دهقانان فارسی سیستان.
    ششم: برمکیان بلخ که از قرن نخست هجری تا حدود قرن چهارم در بلخ، سيستان، مرو، هرات، باميان و غرجستان به عنوان حاکمان مذهبی و سرپرستان معبد نوبهار بلخ حکومت محلی داشته اند.
    هفتم: غرج الشاریان: مانند: 1- شاران غرجستان 2- شیران بامیان که از آل سام و شَنسب بودند و از قرن نخست هجري تا حدود قرن پنجم هجری، به مدت 500 سال به مركزيت غرجستان، بامیان و ... حکومت کرده اند. یکی از شاران غرجستان به نام شنسَب بن خُرنگ با شماری از سران غرجستان در سال 36 هجری در کوفه به محضر امام علی رفت و از او پرچم و حکومتنامه گرفت.
    هشتم: گوزگان خدایان یا آل فریدون: که همدوره با سامانيان به مركزيت جوزجان حکومت محلی داشته اند.
    نهم: صفّاریان سیستانی: مانند یعقوب لیث صفّاری و برادرانش که از سال 247 تا 298 ق، به مدت 51 سال، به مركزيت زرنج حکومت کرده اند.حکومت امیر خلف آخرین حاکم سیستانی توسط سلطان محمود غزنوی سقوط داده شد.
    دهم: سلاطین غوری و آل کُرت غوری: این دو سلسله که به نام غوریان بزرگ و خورد نیز یاد شده اند، از سال 540 تا 838 ق، به مدت 298 سال به مركزيت غور و هرات حکومت کرده اند. غیاث‎الدین پیرعلی آخرین پادشاه آل کُرت غوری توسط تیمور لنگ در مرکز حکومتش قلعه اختیار الدین هرات دستگیر و سپس کشته شد.
    یازدهم: ملوک کیانی و پهلوانی نیمروز: که از دوران پیش از اسلام تا قرن 18 میلادی یعنی تا زمان حمله نادر قلی بيك افشار و آمدن اوغانان ابدالی، به مركزيت زرنج و نادعلي حکومت محلی داشته اند. ملک بهرام خان کیانی آخرین حاکم کیانی سیستان توسط اردوی خرابکار نادرشاه افشار از سیستان رانده شد و با سقوط حکومت ملک بهرام خان کیانی، سلطنت حد اقل سه هزار ساله کیانیان هزاره در بلخ و سیستان به تاریخ پیوست.