سامان و فرشید تو خاطره تعریف کردن خیلی خوبن😂😂😂❤️❤️❤️ مرسی که از نقطه ضعف هاتون میگید ادم احساس تنهایی نمیکنه من هیچ وقت فکر نمیکردم فرشید از صحبت کردن تو جمع بترسه
سال ۱۴۰۰ من تازه کارشناسی ارشد قبول شده بودم دانشگاه شیراز و همه کلاسا مجازی بودش. اون اولاش هم همینجوری میرفتم سر کلاسا و دل به کار نمیدادم. یه سری یکی از استادا گفت خانوم فلانی جلسه بعدی شما باید ارائه بدی منم گفتم چشم حتما. پیگیر شدم که آقا کدوم کتاب کدوم فصل و اینا به نماینده کلاس گفتم اینو واسه من بفرست که ارائه بدم. فرستاد و منم هفته بعد کاملا آمااااده با اسلایدهای درست و حسابی رفتم سر کلاس و استاده گفت خب شروع کنین. منم با اعتماد به نفس تمام شروع کردم؛ دیدم بعد از ۵ دقیقه استادم گفت ببخشید شما کدوم کتاب رو داری ارائه میدی؟ اسم کتاب و فصل رو گفتم و استادم گفت این مال یه درس دیگهاست و کتاب من نیست ==)))))))))) خلاصه که *ییییییر شدم در مقطع تحصیلات تکمیلی اونم گروه مطالعات منطقهای با اون گندهگوزی دانشجوها و اساتیدش =))))) جالبه بگم که این اتفاق هنوز دربارش حرف زده میشه و اون استاد الان مشاور پایان نامه امه =))))))))))
این قسمت فوق العاده بود، یعنی از شدت خنده تمام صورتم خیس شده بود از اشک، من زیاد که میخندم اشک از چشمام میاد، همه صورتم دیشب اشکی شده بود، دیگه نفسم بالا نمیومد، خداییش محشر بودید، دم همتون گرم، مخصوصا سامان و فرشید، توروخدا شماها فقط بیاین خاطره تعریف کنین، عالی بود عالی، درضمن جای ابی زندی به شدت توی جمع خالیه، نمیشه سپهرو بدین بره جاش ابی زندی رو بگیرین بیاد، سپهر تو اکثر قسمتا فِسه! فقط هرجا که میخواد یه چسی ناشتایی بیاد زبون باز میکنه، سپهر جان خودی نشون بده، کم کم داری تو افق محو میشی، اگه از کامنتم ناراحت نمیشی و اُورثینکینگ نمیگیری خداییش به خودت بیا و با گروه مچ شو
دیروز داشتم ویدیوهای کرسی شعر رو برای بار هزارم میدیدم سامان رو دیدم زمانی که هنوز لاغر نشده بود...دیدم چقد از ذهنم دور شده اون سامان و چقدر بهت افتخار کردم سامان بابت اراده ت واسه این تغییر... خیلی خفنی✌🏻😎
کارشناسی ارشد درس سمینار برداشتم و اولین بارم بود که قرار بود رسمی سمینار بدم ،اینکه چه مطالب اشغالی رو یه شبه جمع کردم و هیچی هم نفهمیده بودم و یه دورم از روش نخونده بودم به کنار ،سر جلسه ارائه دستم رفت رو دکمه فوروارد دوتا اسلاید با هم رفت جلو ،و دیگه بلد نبودم برش گردونم عقب ،گفتم خوب این اسلایدی هم که ملاحطه کردید رد شد ،چیز مهمی نبود ،و بعد دوباره شروع کردم به ادامه ی اراجیف
من قرار بود برای اولین بار توی جمع اکسم رو ببینم, یک دوست مشترک داشتیم که اون میخواست با هم آشنامون کنه. بعد اکسم از قبل, به این دوست من گفته بود که خیلی برام مهمه انگلیسی بلد باشه بعد توی کافه من اومدم غذا سفارش بدم منو رو گذاشتن جلوم اسم ها همه به فارسی بود فقط , و منم توی خوندن کلمات انگلیسی که به فارسی نوشته شدن افتضاحم حتی اگه کلمه رو بلد هم باشم اشتباه میخونم. وقتی داشتم میگفتم چی میخوام , بوفالو وینگز رو گفتم vingez و خب اینجوری بودم که بیناموسا چرا فارسی مینویسید!!! بعد دیگه همه پاره شدن رفیمم اینطوری بود که من کلی تعریف کردم از تو.... همین چند وقت پیش هم یک دوست نسبتا خارجی مهمونمون بود بعد دقیق یادم نیست چرا ولی یک نفر سعی داشت بهش کلمه ماشین ظرفشویی رو بگه, داشتن راجع به ماشین ظرفشویی حرف میزدن, بعد منم آبگوشت و وودکا رو زده بودم توووپ, باد رو انداختم تو قبقب گفتم wash disher و هنوز متوجه نبودم که چی گفتم.... بازم همه پاره شدن.
بعنوان کسی که تمام قسمتهای همدستو نگاه کردم به جرئت میتونم بگم این اپیزود و قبلی که کوتاه بود جزو بهترین و حال خوب کن ترین قسمتهای همدست بودن واقعا حالمونو خوب کرد ، توروخدا همیشه موضوعات حال خوب کن انتخاب کنید (سپهر موضوع انتخاب نکنه) و حس خوب برامون ایجاد کنید
۶ ۷ سال پیش بود از در کلاس زبان رفتم تو پله هارو رفتم بالا تا طبقه سوم و رسیدم به قسمت اصلی کلاس زبان که هم اتاق ثبت نام اونجا بود هم بچه ها روی ۴۰ ۵۰ تا صندلی که اونجا بودن مینشستن تا کلاسشون شروع شه و من که داشتم میرفتم که بشینم ردیف آخر سامان رو دیدم البته پشتش به من بود همکلاسیم توی مدرسه بود و همون کاپشن زرد همیشگیش رو پوشیده بود خب همکلاسی مدرسه که میز جلوییم مینشست بود و شوخی تراز و عادی توی مدرسه پسرونه پسیه دیگه منم آروم راه رفتم و یه پسی زیبا زدم بهش که واقعا ستیسفایینگ بود و تو حال خودم بودم که برگشت و سامان نبود.... روند معذرت خواهی و توضیح جلوی بقیه سالن رو نگم بهتره چون عذاب میکشم از به یاد آوردنش
من ایران زندگی نمیکنم، یه سری تو یه کافه داغون نشسته بودم تلفنم زنگ زد دوستم گفت کجایی و اینا، گفتم یه کافه شخمی که یه سامورایی کچلم صاحبشه (فکر میکردم صاحبش ژاپنیه) خلاصه یه ساعت چرت و پرت راجع به صاحب کافه و اینا پروندم که یهو یه پسر کوچولو اومد تو و سامورایی کچل بلنددد به فارسی گفت سلام عمویییی و من نمیدونستم با چه رویی برم حساب کنم :))
in video ro har bar vmibinam andaze roz aval mikhandam baray fk konam 10 nafar ferestadam awlie khaterehay hamaton khodast 10 bar nazdik bod khafe sham moghhe ab khordan
با پارتنرم برای اولین قرار رفتیم کوه منم جو گرفته بود همش از این سنگ صخره طورا بالا میرفتم میومدم پایین خلاصه وسط این کارا شلوارم پاره شد و لباسم هی میرفت بالا به خاطر کوله و دیگه مجبور شدم بگم😂، پارتنرم کل راه پشت من راه میرفت که حواسش باشه به شلوارم که کس دیگه نبینه😂😂😂
سامان خیلی عالی خاطره تعریف میکنه :))))
شلوار سپهر از خود سپهر حضور پررنگ تری داشت این قسمت 😂❤
سامان و فرشید تو خاطره تعریف کردن خیلی خوبن😂😂😂❤️❤️❤️
مرسی که از نقطه ضعف هاتون میگید ادم احساس تنهایی نمیکنه من هیچ وقت فکر نمیکردم فرشید از صحبت کردن تو جمع بترسه
از نظر من بهترین قسمت بود !!!!!!!!!
😂😂😂❤️
و این که این خنده دار ترین قسمتتون بود تا الان😂😂😂
چقدرررر خوبید اخه😉😁❤️وای سر خاطره شلوار سامان و خاطره مانی من غش کردم 😁😁😁😁صداقتتون خیلی دلنشینه
ساساااااان🤣🤣🤣 تو فقط خاطرهههههه تعریف کن🤣🤣🩵
من از اینده میام🖖🏼
اون سامانه🤣
@@hivasadi اين ساسان دااستان داره🤣🤣
@@kia8438 به منم بگوووووو
بهترین بازیکن زمین این اپیزود: سامان❤
سال ۱۴۰۰ من تازه کارشناسی ارشد قبول شده بودم دانشگاه شیراز و همه کلاسا مجازی بودش. اون اولاش هم همینجوری میرفتم سر کلاسا و دل به کار نمیدادم. یه سری یکی از استادا گفت خانوم فلانی جلسه بعدی شما باید ارائه بدی منم گفتم چشم حتما. پیگیر شدم که آقا کدوم کتاب کدوم فصل و اینا به نماینده کلاس گفتم اینو واسه من بفرست که ارائه بدم. فرستاد و منم هفته بعد کاملا آمااااده با اسلایدهای درست و حسابی رفتم سر کلاس و استاده گفت خب شروع کنین. منم با اعتماد به نفس تمام شروع کردم؛ دیدم بعد از ۵ دقیقه استادم گفت ببخشید شما کدوم کتاب رو داری ارائه میدی؟ اسم کتاب و فصل رو گفتم و استادم گفت این مال یه درس دیگهاست و کتاب من نیست ==))))))))))
خلاصه که *ییییییر شدم در مقطع تحصیلات تکمیلی اونم گروه مطالعات منطقهای با اون گندهگوزی دانشجوها و اساتیدش =)))))
جالبه بگم که این اتفاق هنوز دربارش حرف زده میشه و اون استاد الان مشاور پایان نامه امه =))))))))))
این قسمت فوق العاده بود، یعنی از شدت خنده تمام صورتم خیس شده بود از اشک، من زیاد که میخندم اشک از چشمام میاد، همه صورتم دیشب اشکی شده بود، دیگه نفسم بالا نمیومد، خداییش محشر بودید، دم همتون گرم، مخصوصا سامان و فرشید، توروخدا شماها فقط بیاین خاطره تعریف کنین، عالی بود عالی، درضمن جای ابی زندی به شدت توی جمع خالیه، نمیشه سپهرو بدین بره جاش ابی زندی رو بگیرین بیاد، سپهر تو اکثر قسمتا فِسه! فقط هرجا که میخواد یه چسی ناشتایی بیاد زبون باز میکنه، سپهر جان خودی نشون بده، کم کم داری تو افق محو میشی، اگه از کامنتم ناراحت نمیشی و اُورثینکینگ نمیگیری خداییش به خودت بیا و با گروه مچ شو
مگه دفعات قبلی ناراحت شدم؟ :))
همه جام درد میکنه انقدر خندیدم🤣🤣🤣🤣 سامان خیلیییییی بانمک تعریف میکنه وای🤣🤣🤣🤣
سر خاطره مانی نفسم بند اومده بود از خنده😂😂 واقعا دمتون گرم
ba ekhtelaf behtarin episode bud. kheili vaght bud joori nakhandide boodam ke ashk biyad az chesham. vaghan dametoon garm.
دیروز داشتم ویدیوهای کرسی شعر رو برای بار هزارم میدیدم
سامان رو دیدم زمانی که هنوز لاغر نشده بود...دیدم چقد از ذهنم دور شده اون سامان و چقدر بهت افتخار کردم سامان بابت اراده ت واسه این تغییر... خیلی خفنی✌🏻😎
بهترررررررییییییین قسمت بود سامان و فرشید با خاطراتتون حسابی حال کردیم
😂❤️
اخرش که سامان صدا گوسفند میده بهترین خاطره بود. تشکر از برنامه خوبتون
yeki az behtarin ghesmata bud in vaghan, 2bar didam har 2 baresh jer khordm XD
کارشناسی ارشد درس سمینار برداشتم و اولین بارم بود که قرار بود رسمی سمینار بدم ،اینکه چه مطالب اشغالی رو یه شبه جمع کردم و هیچی هم نفهمیده بودم و یه دورم از روش نخونده بودم به کنار ،سر جلسه ارائه دستم رفت رو دکمه فوروارد دوتا اسلاید با هم رفت جلو ،و دیگه بلد نبودم برش گردونم عقب ،گفتم خوب این اسلایدی هم که ملاحطه کردید رد شد ،چیز مهمی نبود ،و بعد دوباره شروع کردم به ادامه ی اراجیف
اينقدر اين قسمت خنديدم لپام دردگرفت😂😂
جهت حلال شدن خنده هام تمام تبليغارو كامل نگاه كردم😂😂
واااای🤣🤣بخدا هر روز نگا کردن این ویدیو جزواجباته🤣🤣♥️♥️♥️♥️
ببین درخواست برای خاطره تعریف کردن سامان خیلی زیاد شد، انقدر ک خوب بود این قسمت، امیدارم ترتیب اثر بدید، زیاد ببینیم این مدلی پادکست،کییییف کردم😂
من قرار بود برای اولین بار توی جمع اکسم رو ببینم, یک دوست مشترک داشتیم که اون میخواست با هم آشنامون کنه. بعد اکسم از قبل, به این دوست من گفته بود که خیلی برام مهمه انگلیسی بلد باشه بعد توی کافه من اومدم غذا سفارش بدم منو رو گذاشتن جلوم اسم ها همه به فارسی بود فقط , و منم توی خوندن کلمات انگلیسی که به فارسی نوشته شدن افتضاحم حتی اگه کلمه رو بلد هم باشم اشتباه میخونم. وقتی داشتم میگفتم چی میخوام , بوفالو وینگز رو گفتم vingez و خب اینجوری بودم که بیناموسا چرا فارسی مینویسید!!! بعد دیگه همه پاره شدن رفیمم اینطوری بود که من کلی تعریف کردم از تو.... همین چند وقت پیش هم یک دوست نسبتا خارجی مهمونمون بود بعد دقیق یادم نیست چرا ولی یک نفر سعی داشت بهش کلمه ماشین ظرفشویی رو بگه, داشتن راجع به ماشین ظرفشویی حرف میزدن, بعد منم آبگوشت و وودکا رو زده بودم توووپ, باد رو انداختم تو قبقب گفتم wash disher و هنوز متوجه نبودم که چی گفتم.... بازم همه پاره شدن.
شما خیلی بامزه هستین من دو هزار سال بود اینجوری نخندیده بودم 🎉😂
تا حد مرگ خندیدممممممممممممممممممممممممممممممممممممم نفسم بالا نمیاد
تنها اپیزودی که سامان نگفت ما با شما آدمای بهتری هستیم
بعنوان کسی که تمام قسمتهای همدستو نگاه کردم به جرئت میتونم بگم این اپیزود و قبلی که کوتاه بود جزو بهترین و حال خوب کن ترین قسمتهای همدست بودن واقعا حالمونو خوب کرد ، توروخدا همیشه موضوعات حال خوب کن انتخاب کنید (سپهر موضوع انتخاب نکنه) و حس خوب برامون ایجاد کنید
حالا یه بار باعث گریه شدما :))
😍❤️
تاحالا با صورت رفتین تو در شیشه ای مغازه ی شلوغ جوری که رد صورتتون بمونه رو شیشه؟
😂😂😂😂 وای
وای وای 😅😅😅 خاطره های سامان و اتوبوس خودت 😂😂😂
یه قسمت فقط خاطره تعریف کنید تورو خدااااا😂😂😂❤❤❤
20:35 سامان اينو تو يكي از برنامه هاي كلاكت گفته بودي درست يادته😂
هر اپیزود میگم این بهترین اپیزود بود ولی واقعااااااا این بهترین اپیزود بوووووووود😍😍😍😍😍
همه خاطره ها خیلی خوب بودن خصوصا خاطرا ت. سامان مرسیی
Torokhoda bazam khatere tarif konin jerrrrr khordim😂😂😂😂😂
37:40 سر این خاطره دچار شرم نیابتی شدم :))))))
😂😂😂
یه اپیزود بسازید سید فقط خاطره تعریف کنه :)
آره واقعا
سامان واقعا بامزه ای امیدوارم همیشه مودت خوب باشه انقدر حرف بزنی
یعنی من هر وقت حالم بده این قسمتومیبینم... فکر کنم امروز پنجمین باره دارم میبینم... 😅
وای تعریفای ساسانو قهه قهه میزدم😂😂😂😂
یکی از بهترین قسمتها 🤌🏼
34:44 فرشید همین الانم استرسش و دوباره تجربه کرد😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
بخدا دلم درد گرفت از بس خندیدم مرررسی واقعا ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
۶ ۷ سال پیش بود
از در کلاس زبان رفتم تو
پله هارو رفتم بالا تا طبقه سوم و رسیدم به قسمت اصلی کلاس زبان که هم اتاق ثبت نام اونجا بود هم بچه ها روی ۴۰ ۵۰ تا صندلی که اونجا بودن مینشستن تا کلاسشون شروع شه
و من که داشتم میرفتم که بشینم ردیف آخر سامان رو دیدم البته پشتش به من بود
همکلاسیم توی مدرسه بود و همون کاپشن زرد همیشگیش رو پوشیده بود
خب همکلاسی مدرسه که میز جلوییم مینشست بود
و شوخی تراز و عادی توی مدرسه پسرونه پسیه دیگه
منم آروم راه رفتم و یه پسی زیبا زدم بهش که واقعا ستیسفایینگ بود
و تو حال خودم بودم که برگشت و سامان نبود....
روند معذرت خواهی و توضیح جلوی بقیه سالن رو نگم بهتره چون عذاب میکشم از به یاد آوردنش
لعنتی احساس کردم دارم کتاب میخونم چرا اینقدر سنگینش کردی 😅😅
این اپیزود >>>>>>> قسمتهای قبل
سامان جان دمت گرم؛ من از دیروز تا حالا خیلی اعصابم خورد و حالم بد بود. کلی خندیدم با خاطرههات، حالم بهتر شد. حالت خوب باشه همیشه♥️
همه پادکستا عالیی 😂😂
دمتون گذم مرسی ازتون
rasty aval video haton lotfan begin k khoraki nakhoran hamzaman ba videoha
bekhoda man hichkas khone nabod nazdik bod khafe sham
من ایران زندگی نمیکنم، یه سری تو یه کافه داغون نشسته بودم تلفنم زنگ زد دوستم گفت کجایی و اینا، گفتم یه کافه شخمی که یه سامورایی کچلم صاحبشه (فکر میکردم صاحبش ژاپنیه) خلاصه یه ساعت چرت و پرت راجع به صاحب کافه و اینا پروندم که یهو یه پسر کوچولو اومد تو و سامورایی کچل بلنددد به فارسی گفت سلام عمویییی و من نمیدونستم با چه رویی برم حساب کنم :))
لپم درد گرفتتتتتتتتتتتتتتت >< خیلی خوب بوددد
عررر زدم از خنده دمتون گرم
سر خاطره ی سامان از فرشید تو رستوران از شدت خنده جفتک مینداختم 😂😂😂😂😂
Farshid is the King 👑🤘
یعنی عالی تو بشر 😂❣️
vay khatereye otobuse farshid 😂😂😂😂
😂😂😂❤️📿
49:02 خیلی دوس دارم بدونم هنوزم تو ماشین ادعای مسیریابی میکنه؟؟ 😑
😂😂😂
خاطره های سامان و فرشید خدااااا بود
وای دمتون گرررم. مردم از خنده، خیلی خوش گذشت😂😂
واقعا پاره شدم و از خنده اشک بود که جاری میشد😭😭😂😂
جرررررر خوردم از خندههههه😂😂😂😂😂😂😂😂😂
پادکست و بدین دست سامان از این به بعد فقط خاطره تعریف کنه😂💙
in video ro har bar vmibinam andaze roz aval mikhandam
baray fk konam 10 nafar ferestadam
awlie
khaterehay hamaton khodast
10 bar nazdik bod khafe sham moghhe ab khordan
13:09 سامااااان😂😂😂
سلام فرشید امیدوارم این پیام رو ببینی. فرشید از کجا میتونیم سریال کله گنده ها رو ببینیم
بامزهها❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
خانم علوی مخلصیم
😂❤️
عالی بوددد مثل همیشه ❤❤ فقط اینکه بچه ها کیفیت صدا یه جوریه میکروفوناتون کجا رفته :(
ساساااان خیلی وقت بود اینجوری نخندیده بودم😂😂😂ریدی تو تاکسی
😂😂😂😂😂😂😂عالییی هستین دو ساعته دارم فکر میکنم یه چیز بامزه یادم بیاد اما خالی ترینه ذهنم🤦🏻♀️😂
❤️😂
خیلی خیلی خوب بود این اپیزود
سامان ما با خاطره تعریف کردن تو آدم های خوشحال تری هستیم:)🫶🏼
وااااای من انقدر خندیدم که اشکم دراومد😂😂
😂😂😂فرشید مردیم از خنده ه ه ه ه😂واقعا تو اون شرایط شلوغی فحش بی ربط تحمل کردن رو برنمی تابم 🤣🤣🤣🤣🤣
22:28 پارممممممم😂😂😂😂🤣🤣🤣
27:35 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
یه اپیزود بسازید فقط سامان خاطر تعریف کنه 😂
27:36
با این کلی خندیدم 🤣
سامان عالیییییییه😂😂😂😂😂
وای خاطره های سامان فوق العاده بود
چقدر خندیدم😂😂
اصلا موقع غذا خوردن این قسمتو نبینین راحت دو سه بار شکست گلوم داشتم خفه میشدم 😂
24:58 وای فَکَم درد گرف
وااای خاطره اتوبوس فرشید 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
فرشید دوبار اشکم دراومد از خنده با اون خاطره تن به تن 😂
این قسمت عالی بود
دم همگیتون گرم😂❤
با پارتنرم برای اولین قرار رفتیم کوه منم جو گرفته بود همش از این سنگ صخره طورا بالا میرفتم میومدم پایین خلاصه وسط این کارا شلوارم پاره شد و لباسم هی میرفت بالا به خاطر کوله و دیگه مجبور شدم بگم😂، پارتنرم کل راه پشت من راه میرفت که حواسش باشه به شلوارم که کس دیگه نبینه😂😂😂
سامان جای همه کمدین هاس دنیا تو فقط خاطره تعریف کن😂😂❤
دوبار دیدمش
30:53 😕😂
از خنده چشمام بسته میشد ندیدم😂 فقط شنیدم❤
دلم درد گرفت انقد خندیدم😂😂😂
خیلی باحال بود دمتون گرم خیلی خندیدم
دمتون گرم عالی بود 😂
I love this episode 😂😂❤❤
اقا یه قسمت مجزا بدید خاطرات همه تون مخصوصا سامان
ساسان یانی چیز
سامان خیلی شیرین بود این اپیزود😂😂
خدايش خيلي خوب بود😂
پارهام با این اپیزود 😂😂😂😂
خدا بود این قسمت😂❤
از خنده کَج شدم🤣
یه برنامه فقط خاطره هاتو بگو فرشید 😂استاد کیوی اون دفعه تعریف کردی خداااااا بود اینقدر خندیدیم نزدیک بود بیوفتیم بیمارستان 🤣🤣🤣🤣❤
من که بیهوش شدم😂😂
Aghaaaaa !
Man GhaaaaCh khordam az khande 😅
وای واقعا قویه اپیزوداتون😂😂🤌🏻🤌🏻
بمیرم برای دلت ساماااان😂😂😂 8:47