فقط چون نیکی جسارت تعریف کردنش و داشته و چون رابطه داشته باهاش اینقدر به چشم اومده و همه دارن میگن نیکی چقدر بده ! در حالی که هیچکس نمیگه بدترین ادم شقایق بوده که وقتی حسای دوست صمیمیشو شنیده با این حال دقیقا توی همون روز مخ کاوه رو زده !
اخه این دلیل میشه که طرف بره تو روز عروسی با پسره بخوابه؟؟؟ بعدشم یه نیکی و کاوه که باهم دوست نبودن یا چیزی بینشون نبوده که شقایق بخواد بعنوان نفر سوم وارد بشه کاملا مشخصه که کاوه از نیکی خوشش نیومده هیچوقت اگه میومد که تو اون دیت با شقایق اوکی نمیشد
دقیقا این داستان رو اگر شقایق تعریف میکرد اونوقت زشتی و وقاحت خودش رو نشون میداد، مثلا رفتی توی دیت دوستت و با کسی که میدونستی دوستت دوستش داره همون ثانیه اوکی شدی و تا ازدواج جلوی چشم همون دوستت رابطه رو ادامه دادی و به روی خودت نیاوردی، شقایق جا تو کی هستی با این همه وقاحت! به نظرم کاری که نیکی کرده فقط کارما بود.
@@maedeh5673 بحث خوش اومدن آقایون نیست، بحث اینه که چطور دوستی میدونه تو از کسی خوشت میاد و رفته سر دیت طرف همون ثانیه باهاش وارد رابطه جدی میشه و جلوی چشم نیکی تا ازدواج پیش میره انگار نه انگار که یک روز این دوست این شخص رو به عنوان کسی که دوست داشته بهت معرفی کرده. انسان نیست مگه نیکی این همه مدت این چیزارو ببینه و تحمل کنه، هیچ کدوم از ما نمیدونیم اگر توی موقعیت نیکی قرار میگرفتیم چطور تحمل میکردیم
وقتی دونفر باهم زارتان زورتان میکنن هردونفر مقصرن، هم نیکی و هم پسره و نیکی وقاحت رو از شقایق یادگرفته که بااینکه میدونست باز چسبید به پسره@@maedeh5673
من دلم برای شقایق نسوخت چون یه جورایی انگار کارمای کار خودش سرش اومد اما یه چیزی که راجب کار نیکا به ذهنم رسید اینه که انگار تمام این مدت میخواست یه جوری انتقامشو بگیره برای همین بعد از یه شب پسره رو فراموش کرد انگار یه ابی ریخت روی اتیش دلش و خاموشش کرد حتی این تعریف کردنش برای تو و اینکه میدونه داخل چیت چت گفته میشه هم انگار از عمده مثل اینکه هم بخواد به گوش شقایق برسه و طرف به شک بیوفته هم به صورت مستقیم خودش بیان نکرده باشه ولی این حجم از وقاحت ادما و اینکه انقد راحت اعتراف میکنن و پشیمونم نیستن خیلی عجیبه
هلیا به نظرم هر سه ادم چیت چت بد بودن، حالا چرا؟ کاوه کل داستان درحال شیطنت بود، نیکی نفر سوم رابطه بود یجوری و شقایق هم ادم مورد علاقه رفیقشو دزدید، این رابطه ها پر از نقصه
کل داستان اصن از اول اشتباه بود اول اینکه نیکا وقتی میخواست بره دیت نباید دوستشو با خودش میبرد و شقایق هم اون شب وقتی میدونست دوستش یه حسی به کاوه داره غلط کرده گرم میگیره باهاش و بوسش میکنه بعدی اینکه همون شب که رفتن ویلا و کاوه بهش اینو گفت و فهمید که نیکا هم دوسش داره اگه دوسش داشت باید با شقایق به هم میزد ن اینکه بره پیشنهاد ازدواج بده! اون شب عروسی هم که دیگه حرفی برا گفتن نمیذاره...... هر ۳ تاشون تو این ماجرا مقصرن
داستان عجیب بود:قضاوت نمیکنم فقط نظرم رو میگم ۱-چرا همیشه اول پسر ابراز علاقه کنه؟یک بارم دختر ابراز کنه،اشتباه اول از اینجا شروع شد ۲-شقایق چرا وقتی میدونست دوستش از کاوه خوشش میاد باهاش ارتباط گرفت؟ ۳-نیکا اینقدررر ضایع رفتار کرده که کاوه گفته این خودش میخواد پس منم بگم حسم اینه! ۴-رابطه تو روز عروسی تک دوست صمیمیت با شوهرش؟؟؟؟مگه میشه؟🫥 ۵-اینکه شقایق نمیدونه پشت سرش چی داره میگذره و کاوه صد درصد فقط با نیکا نبوده خیلی اذیتم میکنه.(شایدم بدونه ما از اون طرف داستان خبر نداریم.) ۶-یه حسی بهم میگه نیکا بیشتر از اینکه از کاوه خوشش بیاد از این حرصی بوده که یه کاوه نرسیده و یه جورایی با اینکار انتقامش رو از شقایق گرفته !!!که خیلی دارک میشه داستان از این نقطه نظر
قلبم شکسته برا شقایق کاش توی انتخاب دوستامون مراقب باشیم چون صد در صد میگ کاری نکردیم ولی اون شب پیش اتیش اگ تو هدفیم نداشتی و واقعا دوستت بات مهم بود حتی نباید میگفتی ک از اول خوشت میومده از یارو خودت نخ دادی به طرف از عوضی بودن پسره هم ک دیگ نگیم
به نظر من کار همشون اشتباه بود شقایق که میدونست دوستش از کاوه خوشش میاد چرا اونکارو کرد و از همه بدتر نیکا چرا اونکارو کرد خیلی وحشتناکه ولی منم دلم خیلی برای شقایق میسوزه بنظرم گناه داره واقعا مرسی هلی که این داستانارو برامون تعریف میکنی❤
😀هم شقایق هم نیکا جفتشون مشکل داشتن،شقایق اگاه بود که نیکا عاشق کاوست بااین حال مخشو زد🫠 همین باعث شد تو ذهن نیکاهم بمونه 🙂و عقده بشه نیکاهم از اول اشنایی اون دوتا باید کلا همون موقع رابطشو با دوست هرچقدر صمیمیش قطع میکرد🤌🏻
من الان نگران همه اوناییام که با دوستشون رفتن بیرون که دوستشون کراششو ببینه و بعد با کراش دوستشون عروسی کردن😂چون همشون فک میکنن این داستان ممکنه مربوط به اونا باشه🥲
یه حرف درست بود میگف پسری که دوست داشته باشه به تو حس بلاتکلیفی نمیده نیکی جان وقتی از برخوردهای کاوه سیگناله اینکه دوست داره رو نگرفتی یعنی نمیخوادت و به نظرم نه صرفا بخاطر دوستت بخاطر عزت نفس خودتم که شده بود باید از این ادم دوری میکردی:]]
اونم خیانت کرده به دوست صمیمیش که وقتی. میدونست این اومده باهاش دیت رفت باهاش دیگه اونم بهش خیانت کرد مساوی و اینکه اتفاقا احتمال داره کاوه دوسش داشته باشه ادما نیاز به کلوزر دارن ممکنه الان شقایق دوس داشته باشه ولی اون رابطه باعث شده عشق قدیمیش بتونه فراموش کنه ادما نیاز دارن ی پایانی داشته باشن وگرن همیشه تو اون داستان میمونن
منم همچنین اتفاقی افتاد برام هلی جونم روی یکی کراش داشتم ۶ ماه پیش دوستم همراه کراشم اومده کافه منو سورپرایز کرده من هیچوقت نتونستم به روش بیارم و دیگه باهام حرف نمیرنه چون فکر میکنه قراره دوستت پسرش که اکس کراشم بوده رو بزنم
به نظرم نیکا باید از قضیه سینما به بعد دوستیشو با شقایق تموم میکرد ولی چون خیلی ادم اجتماعی نبود و دوست زیادی نداشت نکرد و اونجوری انتقامشو گرفت و دراصل عشقی به ماوه نداشت فقط حرص به شقایق داشت و حرص رسیدن به کاوه
و میشه نتیجه گرفت بهتره ک هیچوقت دوستت و با پارتنرت اشنا نکنی حتی اگه منجر به خیانت هم نشه یه وقتایی بینشون گیر میکنی و دعوا میشه و اگه یکی به دیگری بی احترامی کنه نمیشه طرف هیچکدوم رو گرفت
من چون واقعا حرصم در اومده پاوز کردم بیام کامنت بذارم😤 ببینین نیکا ادم درونگرایی بوده و درونگراها سخت میشه از یکی خوششون بیاد اولین کسی که اشتباه کرد و باید به اخر داستانش فکر میکرد شقایق بوده مگه میشه کسی که دوستت دوسش داره تو دیت اول بری تو بغلش و واقعا شقایش حقش بوده چون بزرگترین خیانتو به دوستش کرد همون روز سرنوشت و عشق نیکارو دزدید و واقعا دلم خنک میشه این اتفاقا براش افتاده جالب تر از همه اینه که چرا بعد از اون اتفاق سینما اینا دیگه راجب قضیه با هم حرف نزدن و دوستیو ادامه دادن؟؟ این چه دوستیه اخه
به نظر من نیکی فقط اون اوایل حق اینو داشت که یا کلا رابطه اشو با شقایق قطع کنه یا از این که این موضوع ناراحتش کرده با شقایق حرف بزنه، ولی دیگه وقتی بعد این همه مدت با دوست پسر طرف اونم شب عروسیش رابطه برقرار میکنی این ته خیانت و نامردیه شقایق هم درسته که مقصره و کیس رفیقشو بر زده ولی بازم هیچ ادمی حقش نیست شب عروسیش وقتی روحشم خبر نداره و فکر میکنه این شب بهترین شب زندگیشه بهش خیانت بشه
چقدر دیدگاه ها فرق داره من بودم جای نیکا همون روز که دوست صمیمی ام رفت با پسری که ازش خوشم میومد باهاش کات میکردم و هر دوشون از چشمم میوفتادن خیلی رک هم به پسره هم دوستم می گفتم یکی از ترس های زندگیمو خاطره کردن برام به نظرم شقایق حقشه تا آخر عمر با مردی باشه که بهش خیانت میکنه چون به دوست صمیمیش خیانت کرده و کارما تا شقی جون درسشو نگیره ولش نمیکنه حتی تو روابط بعدیش !!!:)
هلیا یه نظری دارم اینکه قصه هایی که تهش بازه و هنوز تموم نشده رو به اشتراک نذاری چون بنظرم بیننده منتظر یه پایانه ،بیننده دلش میخواد بدونه تهش چی میشه🌹🫶🏼
شقایق جان ازون دوستای هَوَلِ دوزاریِ و به نظرم حقش بود. اولا دوستی که داری با خودت به عنوان رفیقت میبریش سر دِیت و بهش گفتی که از یارو خوشِت میاد، بعد با دیدن پسره دیگه تورو میفروشه ، هَوَل واسه دو ثانیه اولشه. و اصلا گیرم خیلی خوشش اومده! باید صبر کنه بعد از دِیت بیاد باهات در میون بزاره که اونم خوشش اومده و اگر دو تا دوست برای هم با ارزش باشن به یه توافقی میرسن و سر یه پسر رابطشونو خراب نمیکنن! اصلا اینجور دوستا امثال شقایقو بزارید کنار خواهشا اینجور آدما وقتی به رفاقتشون خیانت کنن یعنی دیگه به دوست پسر غریبه ها که اصلا رحم نمیکنن😂 پس نوش جون نیکا که با پسره خوابید 😂👌🏻 کارمایِ زیاد من جای نیکا بودم قیدِ شقایقو همون شب میزدم و میزاشتم کارما خودش بزنه کمرش
هلیای عزیزم، تازه با چیت چت هات آشنا شدم و میدونم که خیلی دختر عاقلی هستی، اما به عنوان کسی که خیانت دیده و مورد بازی قرار گرفته دوست دارم این تجربه رو در اختیارت قرار بدم. ازدواج، رابطه، دوست پسر یا دوست دختر خطاب شدن صرفا نشونه ی علاقه و عشق و برتری آدم ها نسبت به هم نیست. صرفا بر حسب منفعت یک نفر به یک نفر دیگه ترجیح داده میشه. مثلا توی این داستان کاوه نه تنها عاشق نیکی نیست بلکه عاشق همسرش هم نیست وقتی بهش خیانت میکنه. فقط و فقط ممکنه یک منفعتی رو در ادامه ی رابطه با همسرش میبینه که باهاش ازدواج کرده و روز عروسی هم اینقدر راحت داره بهش خیانت میکنه همین. و باید بگم نیکی اگر قصد داشت به دوستش خیانت کنه این همه وقت داشت و میکرد، برعکس کاری که شقایق با اون کرد کرد، از اول ماجرا رفت با پسری که دوستش معرفی کرده و باهاش رفت تو رابطه. روز عروسی هم اگر کاوه دنبال نیکی تا دستشویی نمی اومد شاید این اتفاق نمی افتاد. پس کاوه در درجه ی اول مقصره و نه عاشق شقایق.
وقتی انتهای پیامش به هلیا گفته پشیمون نیستم بابت اینکارم،یعنی یک کینه شتری تو دل نیکی از شقایق بوده که شب عروسی رفیقش وقتی اون اتفاق افتاد انگاری جیگرش حال اومد حس کرد ضربه اشو به شقایق زد انگاری منتظر بود چنین اتفاقی بیوفته،،،و چقدر ترسناکن چنین ادم هایی
احتمالا احساسات نیکی بعد از جریان سینما، خیلی آسیب دیده و اینکه به روی خودش و دوستش نیاورد و در موردش حرف نزد و حلوفصل نکرد برای خودش، مثل زخمی شد براش که دنبال جبران کردنش بوده... برای همین با یبار خوابیدن با کاوه احساس کرده حالا برای شقایق جبران کرده زخمی که بهش زده رو که درمان... کاوه هم بنظر میاد فقط میخواست تیک نیکی رو بزنه و براش معنی دیگه ای نداشت به قول هلیا...
من نمیدونم چجوری میگن کارمای شقایقه، درسته که کارش خیلی اشتباه بوده ولی سنشون کم بوده!! و کاوه اون تایم صرفا کراش نیکی بوده. نیکی میتونست همونجا به روی شقایق بیاره و دوستی رو تموم کنه. اینکه چند سال صبر کنی انتقامتو از ازدواج طرف بگیری واقعا قابل قیاس نیست..
به نظر من با تمام سختی هایی که اون شب تو سینما نیکا تحمل کرد تهش باید میتونست قید عشقش با کاوه رو میزد و حتی اگه اون شب یه درصد کاوه به نیکا علاقه داشت ولی چون شقایق رفیق چند سالش بوده نباید این کارو در حق شقایق میکرد این اسمش خیانته رسما و چیزی نیست که نیکا بخواد بش افتخار کنه !
من از اول داستان فقط میگفتم چطووور میشههه،چطور میشه شقایق وقتی میدونه دوستش از کاوه خوشش اومده تو سینما شروع کنه لاس زدن و بوس کردن و تو رابطه رفتن،اژ اونور نیکی چطور میتونه باور کنه کاوه دوستش داشته و چطووور میتونه روز عروسی دوستش با شوهرش رابطه برقرار کنه...اصلا کل این داستان ندارده واسه من!!!
اینم بگم تو پرانتز که اصلا حرکت نیکا رو تشویق نمیکنم ولی خب چه خواسته چه نخواسته انتقام گرفت و از نظر روانشناسی نرماله حالت هاش از روز اول خوشش میومده یه چیزی شد تو فکرش که آقا بدست نیاورم اینو و روزی که خوابید باهاش این عقده ی رسیدنه و انتقام توهم دوست داشتن و تو وجودش کشت نباید درگیر این بازی های فکری شد توهم دوست داشتن و دوست داشته شدن از ترسناک ترین هاست به نظرم :)
بنظرم اولین کسی که اشتباه کرد شقایق بود چون کاملا آگاه بود به اینکه نیکی از این پسر انقدررر خوشش اومده که به دیت دعوتش کرده و حتی اگه کاوه تو سینما تماماً داشت با شقایق لاس میزد شقایق به خاطر دوستش نباید چراغ سبز نشون میداد ولی بازم کار نیکی هیچ جوره توجیه نمیشه و اگه خیلی دیدن اینا باهم براش سخت بود همون اول ماجرا دوستیش رو با این ادم تموم میکرد ،کاوه هم که تکلیفش معلومه خدا میدونه چندبار با این و اون بوده اما کاش شقایق میفهمید کسی که باهاش ازدواج کرده چطور آدمیه و عجیب ترین قسمت داستان پشیمون نبودن نیکیه!!!!
به نظرم هر دو طرف مقصر بودن شقایق اصلا دوست خوبی نبود با اینکه میدونست نیکا کاوه رو دوست داره باهاش گرم گرفت ولی از طرفی هم اگه نیکا واقعا بعدش پذیرفت نباید دیگه این کارارو میکرد من که جای نیکا بودم دوستم و بلاک میکردم به خاطر کارش و به کاوه هم محل نمیدادم
ولی تنها چیزی که میدونم اینه که تا توی شرایط هر کدوم از آدمای داستان نباشیم، نمیتونیم درباره تصمیمات و کارهاشون خیلی قضاوت کنیم و نظری داشته باشیم...
نیکا از حرکت دوستش ناراحت بوده و بنظر خودش اینجوری از شقایق انتقام گرفته و اصلا موضوع شقایق نبوده چون اگه بخاطر عشقش ب کاوه بود بعد از اونشب همه چی تموم نمیشد تازه شروع میشد ….
داستانی که هر سه مقصرن شقایق از روی دوستی و معرفت هم نباید وقتی میدونه نیکی از کاوه خوشش میاد باهاش انقدر سریع توی همون دیت گرم بگیره و لاس بزنه نیکی هم باید کلا بیخیال شقایق و کاوه میشده و میپذیرفته که اوکی کاوه از من خوشش نمیومد(چون واقعا علاقه دلی نبوده اگه بود که همون اول میومد جلو اگه بود که با شقایق بهم میزد اگه بود که بعد از اعتراف تو بهش پیشنهاد ازدواج نمیداد) نه اینکه بخواد توی روز عروسی دوستش این کار وحشتناک رو بکنه کاوه هم که هیچی واقعا حتی نمیتونم مطمئن باشم که شقایق رو هم واقعا دوست داشته اخه چطور میشه کسی رو دوست داشت و این همه مدت شیطونی کرد با دوست طرف شیطونی کرد روز عروسی شیطونی کرد به نظرم کاوه هم آدم لاشی بوده و بسیار خودخواه
من جای نیکی بودم به شقایق میگفتم که حداقل توی این داستان کثیف یه بار یکی کار درست کرده باشه شاید اگه شقایق بدونه کاوه چه آدمیه باهاش ادامه نده ازش جدا شه اخه یعنی چی با کسی ازدواج کرده که این همه خیانت کرده بعد چطوری ممکنه عاشق شقایق باشه
این که نیکا کار غلطی کرد توش شکی نیستا،ولی اونجا رو که شقایق می دونست نیکا از کاوه خوشش میاد و به نوعی می خواد باهاش دیت بزاره و بعدش رفت با کاوه گرم گرفت،اصلا درست نبود،دست گذاشتن رو کسی که دوستت عاشقشه اصلا درست نیست و اشتباه اولو شقایق کرد به نظرم
19:29 chera dokhtare pare nemikarde ino. pesare ham zere moft zadeeeeeee. yani chi nafahmidim chishod boosid mano.... filmeshoon boode. ama oor az joone dokhtara inja ghabool konin dokhtara bad kooftiyan va baddddddddddd samiyan.
همون روز تو سينما بايد قيد شقايق و پسره رو با هم ميزد
دقیقا
دقیقا
ولی شقایقم اشتباه کرد ک با کاوه گرم گرفت وقتی میدونست نیکا دوسش داره
آره اونم خیلی بیشعور بود
دقیقا
والا من داستانو شنیدم و بنظرم کسی که خودش میره تو دیت دوست صمیمیش با اون یارو اوکی میشه نباید انتظار انتهای خوشی داشته باشه
دقیقا
آدما کی تونستن انقد وقیح بشن و به وقاحتشون افتخار هم بکنن:)
همین هلیا جونت ۲۰۰۰دلار پول مردمو خورده
همونو بگو🤦🏼♀️
طبیعیه دارم فکر میکنم اگه شقایق چیت چت ببینه و این داستان اشنا باشه براش و یهو اینطوری بفهمه چی🫠🫠🫠🫠🫠🫠💔
خوشم میاد هر گند کاری که بالا میارن بعدش اینجورین که نه اخه زیاد مشروب خورده بودیم..بسه جدی گند کشیدین به جامعه
هر دقیقه از داستان اول میگفتم واااای
فقط چون نیکی جسارت تعریف کردنش و داشته و چون رابطه داشته باهاش اینقدر به چشم اومده و همه دارن میگن نیکی چقدر بده !
در حالی که هیچکس نمیگه بدترین ادم شقایق بوده که وقتی حسای دوست صمیمیشو شنیده با این حال دقیقا توی همون روز مخ کاوه رو زده !
اخه این دلیل میشه که طرف بره تو روز عروسی با پسره بخوابه؟؟؟
بعدشم یه نیکی و کاوه که باهم دوست نبودن یا چیزی بینشون نبوده که شقایق بخواد بعنوان نفر سوم وارد بشه
کاملا مشخصه که کاوه از نیکی خوشش نیومده هیچوقت اگه میومد که تو اون دیت با شقایق اوکی نمیشد
دقیقا این داستان رو اگر شقایق تعریف میکرد اونوقت زشتی و وقاحت خودش رو نشون میداد، مثلا رفتی توی دیت دوستت و با کسی که میدونستی دوستت دوستش داره همون ثانیه اوکی شدی و تا ازدواج جلوی چشم همون دوستت رابطه رو ادامه دادی و به روی خودت نیاوردی، شقایق جا تو کی هستی با این همه وقاحت! به نظرم کاری که نیکی کرده فقط کارما بود.
@@maedeh5673 بحث خوش اومدن آقایون نیست، بحث اینه که چطور دوستی میدونه تو از کسی خوشت میاد و رفته سر دیت طرف همون ثانیه باهاش وارد رابطه جدی میشه و جلوی چشم نیکی تا ازدواج پیش میره انگار نه انگار که یک روز این دوست این شخص رو به عنوان کسی که دوست داشته بهت معرفی کرده. انسان نیست مگه نیکی این همه مدت این چیزارو ببینه و تحمل کنه، هیچ کدوم از ما نمیدونیم اگر توی موقعیت نیکی قرار میگرفتیم چطور تحمل میکردیم
وقتی دونفر باهم زارتان زورتان میکنن هردونفر مقصرن، هم نیکی و هم پسره
و نیکی وقاحت رو از شقایق یادگرفته که بااینکه میدونست باز چسبید به پسره@@maedeh5673
من دلم برای شقایق نسوخت چون یه جورایی انگار کارمای کار خودش سرش اومد
اما یه چیزی که راجب کار نیکا به ذهنم رسید اینه که انگار تمام این مدت میخواست یه جوری انتقامشو بگیره برای همین بعد از یه شب پسره رو فراموش کرد انگار یه ابی ریخت روی اتیش دلش و خاموشش کرد
حتی این تعریف کردنش برای تو و اینکه میدونه داخل چیت چت گفته میشه هم انگار از عمده مثل اینکه هم بخواد به گوش شقایق برسه و طرف به شک بیوفته هم به صورت مستقیم خودش بیان نکرده باشه
ولی این حجم از وقاحت ادما و اینکه انقد راحت اعتراف میکنن و پشیمونم نیستن خیلی عجیبه
Movafeqam👌🏼 harkate nika qashang nbud aslan ama shaqayeqam mdunes un date male doseshe nabyd untori rftar mikard ba pesare
افرین دقیقا
بنظرم وقیح بودن رو از شقایق یادگرفت
هلیا به نظرم هر سه ادم چیت چت بد بودن، حالا چرا؟ کاوه کل داستان درحال شیطنت بود، نیکی نفر سوم رابطه بود یجوری و شقایق هم ادم مورد علاقه رفیقشو دزدید، این رابطه ها پر از نقصه
اینجا اول مقصر شقایق بوده ، اتفاقا فکر نمیکنم که باید دلمون برای شقایق بسوزه ، وقتی حس دوستش به کاوه رو میدونسته!!
کل داستان اصن از اول اشتباه بود
اول اینکه نیکا وقتی میخواست بره دیت نباید دوستشو با خودش میبرد
و شقایق هم اون شب وقتی میدونست دوستش یه حسی به کاوه داره غلط کرده گرم میگیره باهاش و بوسش میکنه
بعدی اینکه همون شب که رفتن ویلا و کاوه بهش اینو گفت و فهمید که نیکا هم دوسش داره اگه دوسش داشت باید با شقایق به هم میزد ن اینکه بره پیشنهاد ازدواج بده!
اون شب عروسی هم که دیگه حرفی برا گفتن نمیذاره......
هر ۳ تاشون تو این ماجرا مقصرن
من دلم برای هیچکدومشون نسوخت شقایقم به دوستش خیانت کرده پارتنرش بر زده نیکی هم خیانت کرده به دوستش این چه رابطه دوستی بوده
کاوه مگه پارنتر نیکی بوده؟
داستان و دقیق متوجه نشدی
فشنگ داستان اینجوری بوده که همه کارمای هم بودن
چه قدر حرص خوردم با این چیت چت.همرو فوش کش کردم 😐😂
کاش چیت چت هیچ وقت تموم نشه😢
شاید قبول نداشته باشین ولی اشتباه از اول بوده که میخواسته بره پسره رو ببینه دوستشو با خودش برده!!
پسره هول و گاو و دروغگو بوده
بعدشم اون دختره خیلی غلط کرد روز عروسی با یارو خوابید
لب گرفتن نخوابید مگه میشه وسط مراسم
@@Hashiiyeوسط مراسم نبوده و جوریکه گفت لب گرفتن نبود
@@Farsabet خوابیده باشه ام خوب کرده حرکته شقایقه که جنده بازی تر بوده و اگه برعکس بود شقایقه ام اینکارو خیلی زودتر میکرد😐
کارش اشتباه بوده ولی کاوه هم تو قضیه بوده ها.اون غلط نکرده؟
چرا باید کامنتت همین اول باشه واسپویل شه😂
بنظرم شقایقم خیلی معصوم و پاک نبوده از همون اول مقصر اصلی اون بوده
شقایق وقتی میدونسته نیکی از کاوه خوشش میاد نباید اصلا با کاوه وارد رابطه میشده
تک ب تک حرفا و نظرای هلیا خانم کاملا حق بود
اتفاقا جالب بود داستانش چون از دیدگاه کسی که نفر سوم رابطه میشه تعریف شده و اینکه چقدر میتونن مریض باشن و به مریض بودنشون افتخار کنن😂🤦🏻♀️
واقعا من بعضی موقع بعضی چیزارو هارو نمیفهمم
از بیخ و بن خراب بود این داستان واقعا
در مورد داستان اول باید بگم کار شقایق هم واقعا بد بوده اون اول.
داستان عجیب بود:قضاوت نمیکنم فقط نظرم رو میگم
۱-چرا همیشه اول پسر ابراز علاقه کنه؟یک بارم دختر ابراز کنه،اشتباه اول از اینجا شروع شد
۲-شقایق چرا وقتی میدونست دوستش از کاوه خوشش میاد باهاش ارتباط گرفت؟
۳-نیکا اینقدررر ضایع رفتار کرده که کاوه گفته این خودش میخواد پس منم بگم حسم اینه!
۴-رابطه تو روز عروسی تک دوست صمیمیت با شوهرش؟؟؟؟مگه میشه؟🫥
۵-اینکه شقایق نمیدونه پشت سرش چی داره میگذره و کاوه صد درصد فقط با نیکا نبوده خیلی اذیتم میکنه.(شایدم بدونه ما از اون طرف داستان خبر نداریم.)
۶-یه حسی بهم میگه نیکا بیشتر از اینکه از کاوه خوشش بیاد از این حرصی بوده که یه کاوه نرسیده و یه جورایی با اینکار انتقامش رو از شقایق گرفته !!!که خیلی دارک میشه داستان از این نقطه نظر
واقعا گرخیدم از دوتا داستان😮
هلیا من مهاجرت کردم الان فقط بخاطر تو میام تو یوتیوب هر روز با تو میرم مدرسه😂😂❤ عاشقتم زیاااااد💋❤️❤️❤️❤️
و منی که اسمم شقایقه 🫠 امیدوار بودم اسممو توی داستان عاشقانه ی رویایی ببری نه این خیانت 🥲 چقدر ناراحت شدم ولی مقصر هر دو تا دختر بودن
هلیا چرا انقدر کیوتی؟
هلیا تو کل ویدیو: آروم باش هلیا آروم باش با وقار داستان و تعریف کن
شقایق حقش بود...وقتی میدونست دوستش از پسره خوشش میومد نباید پا میداد بهش
نتیجه : دوست صمیمی نداشته باشید😇
چه با افتخارم اومده تعریف کرده/: خسته نباشی واقعا
قلبم شکسته برا شقایق کاش توی انتخاب دوستامون مراقب باشیم چون صد در صد میگ کاری نکردیم ولی اون شب پیش اتیش اگ تو هدفیم نداشتی و واقعا دوستت بات مهم بود حتی نباید میگفتی ک از اول خوشت میومده از یارو خودت نخ دادی به طرف از عوضی بودن پسره هم ک دیگ نگیم
12:43 درکی از این داری یکیو خیلی دوست داری و حس دو طرفس ولی دیره فقط می خوای نزدیک طرف باشی حتی اگه همسر دوستت شده باشه
همیشه چیت چت باید با ارایش باشه؟ نمیشه این قاب عوض شه؟ مثلا با اشپزی
نیکا انگار فقط می خواست کار شقایق رو تلافی کنه وگرنه با .. معمولا اون احساس عشق شدید تر میشه که کمتر نمیشه
هم خودش خراب بود هم دوستش که میدونست این اینو میخواست، رفت با کاوه اوکی شد، پسره هم که خراب دوعالم ❤️ گه تو هر سهتاتون✨
تنها چيزى كه اينروزا حس تنها بودنمو يكم كم ميكنه هليا خودتى منم تازه مهاجرت كردم خيلى تنهايى اذيتم ميكنه
به نظر من کار همشون اشتباه بود
شقایق که میدونست دوستش از کاوه خوشش میاد چرا اونکارو کرد
و از همه بدتر نیکا چرا اونکارو کرد خیلی وحشتناکه
ولی منم دلم خیلی برای شقایق میسوزه بنظرم گناه داره واقعا
مرسی هلی که این داستانارو برامون تعریف میکنی❤
😀هم شقایق هم نیکا جفتشون مشکل داشتن،شقایق اگاه بود که نیکا عاشق کاوست بااین حال مخشو زد🫠 همین باعث شد تو ذهن نیکاهم بمونه 🙂و عقده بشه
نیکاهم از اول اشنایی اون دوتا باید کلا همون موقع رابطشو با دوست هرچقدر صمیمیش قطع میکرد🤌🏻
میمیک صورتت وقتی از دست نیکی حرص میخوری عالیهههه :)))))
من الان نگران همه اوناییام که با دوستشون رفتن بیرون که دوستشون کراششو ببینه و بعد با کراش دوستشون عروسی کردن😂چون همشون فک میکنن این داستان ممکنه مربوط به اونا باشه🥲
ولی واقعا چیت چت بهترین قسمت روزم شده امیدوارم هیچوقت قطعش نکنی
همینطوری ادامه بده دختر قوی و به هیتا توجهی نکن ما پشتتیم❤
هلیا من هر روز موقع ناهار همراه با غذا ویدیو هاتو میبینم خگ🥲❤️❤️خیلی بیشتر بهم میچسبه اینجوری
یه حرف درست بود میگف پسری که دوست داشته باشه به تو حس بلاتکلیفی نمیده
نیکی جان وقتی از برخوردهای کاوه سیگناله اینکه دوست داره رو نگرفتی یعنی نمیخوادت و به نظرم نه صرفا بخاطر دوستت بخاطر عزت نفس خودتم که شده بود باید از این ادم دوری میکردی:]]
من متوجه نشدم چرا کار بدی کرده جلو دختره گفته این عشق منه و دیگه به من تکست نده 🤔
اونم خیانت کرده به دوست صمیمیش که وقتی. میدونست این اومده باهاش دیت رفت باهاش دیگه اونم بهش خیانت کرد مساوی و اینکه اتفاقا احتمال داره کاوه دوسش داشته باشه ادما نیاز به کلوزر دارن ممکنه الان شقایق دوس داشته باشه ولی اون رابطه باعث شده عشق قدیمیش بتونه فراموش کنه ادما نیاز دارن ی پایانی داشته باشن وگرن همیشه تو اون داستان میمونن
خوشحالم قبل از چیتچت گلگاوزبون خوردم
😂😂😂😂😂
ب نظرم اشتباه اول از شقایق بود که رفت میدونست دوستش عاشق کاوه اس ولی بازم باهاش دوست شد
بعد اون داستان نباید نیکی با شقایق دوست میموند
منم همچنین اتفاقی افتاد برام هلی جونم
روی یکی کراش داشتم ۶ ماه پیش دوستم همراه کراشم اومده کافه منو سورپرایز کرده من هیچوقت نتونستم به روش بیارم و دیگه باهام حرف نمیرنه چون فکر میکنه قراره دوستت پسرش که اکس کراشم بوده رو بزنم
اینکه پشیمون نبود برام خیلی قفل بود
چقدر قصه ی شیما برام اشنا بود 🙂
و به نظرم خیانت رفبق صمیمی بدترین حرکته ممکنه ...
کاور گوشیت خیلی قشنگ و شیکه خیلی با سلیقه ای 🎉❤
شنیدن این داستانا واقعا حالمو بد کرد این چه دور زمونه ایه دیگه آدم به دوستشم نمیتونه اعتماد کنه
به نظرم نیکا باید از قضیه سینما به بعد دوستیشو با شقایق تموم میکرد ولی چون خیلی ادم اجتماعی نبود و دوست زیادی نداشت نکرد
و اونجوری انتقامشو گرفت و دراصل عشقی به ماوه نداشت فقط حرص به شقایق داشت و حرص رسیدن به کاوه
و میشه نتیجه گرفت بهتره ک هیچوقت دوستت و با پارتنرت اشنا نکنی حتی اگه منجر به خیانت هم نشه یه وقتایی بینشون گیر میکنی و دعوا میشه و اگه یکی به دیگری بی احترامی کنه نمیشه طرف هیچکدوم رو گرفت
منم دقیقا جای دختر داستان دوم بودم و واقعا حس وحشتناکیه دوست صمیمیت و عشقت دوتایی بهت خیانت کنن
تجربه ثابت کرده دخترا همو به خیار میفروشن همیشه...
حق🤌
با چه رویی میگه پشیمونم نیستم!!! باشه عزیزم خودت ازدواج کن همین اتفاق تو زندگی خودت برات بیفته بفهمی پشیمونی یعنی چی
من چون واقعا حرصم در اومده پاوز کردم بیام کامنت بذارم😤
ببینین نیکا ادم درونگرایی بوده و درونگراها سخت میشه از یکی خوششون بیاد اولین کسی که اشتباه کرد و باید به اخر داستانش فکر میکرد شقایق بوده مگه میشه کسی که دوستت دوسش داره تو دیت اول بری تو بغلش و واقعا شقایش حقش بوده چون بزرگترین خیانتو به دوستش کرد همون روز سرنوشت و عشق نیکارو دزدید و واقعا دلم خنک میشه این اتفاقا براش افتاده جالب تر از همه اینه که چرا بعد از اون اتفاق سینما اینا دیگه راجب قضیه با هم حرف نزدن و دوستیو ادامه دادن؟؟ این چه دوستیه اخه
به نظر من نیکی فقط اون اوایل حق اینو داشت که یا کلا رابطه اشو با شقایق قطع کنه یا از این که این موضوع ناراحتش کرده با شقایق حرف بزنه، ولی دیگه وقتی بعد این همه مدت با دوست پسر طرف اونم شب عروسیش رابطه برقرار میکنی این ته خیانت و نامردیه
شقایق هم درسته که مقصره و کیس رفیقشو بر زده ولی بازم هیچ ادمی حقش نیست شب عروسیش وقتی روحشم خبر نداره و فکر میکنه این شب بهترین شب زندگیشه بهش خیانت بشه
چقدر دیدگاه ها فرق داره من بودم جای نیکا همون روز که دوست صمیمی ام رفت با پسری که ازش خوشم میومد باهاش کات میکردم و هر دوشون از چشمم میوفتادن خیلی رک هم به پسره هم دوستم می گفتم یکی از ترس های زندگیمو خاطره کردن برام به نظرم شقایق حقشه تا آخر عمر با مردی باشه که بهش خیانت میکنه چون به دوست صمیمیش خیانت کرده و کارما تا شقی جون درسشو نگیره ولش نمیکنه حتی تو روابط بعدیش !!!:)
هلیا یه نظری دارم
اینکه قصه هایی که تهش بازه و هنوز تموم نشده رو به اشتراک نذاری چون بنظرم بیننده منتظر یه پایانه ،بیننده دلش میخواد بدونه تهش چی میشه🌹🫶🏼
شقایق جان ازون دوستای هَوَلِ دوزاریِ و به نظرم حقش بود. اولا دوستی که داری با خودت به عنوان رفیقت میبریش سر دِیت و بهش گفتی که از یارو خوشِت میاد، بعد با دیدن پسره دیگه تورو میفروشه ، هَوَل واسه دو ثانیه اولشه. و اصلا گیرم خیلی خوشش اومده! باید صبر کنه بعد از دِیت بیاد باهات در میون بزاره که اونم خوشش اومده و اگر دو تا دوست برای هم با ارزش باشن به یه توافقی میرسن و سر یه پسر رابطشونو خراب نمیکنن! اصلا اینجور دوستا امثال شقایقو بزارید کنار خواهشا اینجور آدما وقتی به رفاقتشون خیانت کنن یعنی دیگه به دوست پسر غریبه ها که اصلا رحم نمیکنن😂
پس نوش جون نیکا که با پسره خوابید 😂👌🏻 کارمایِ زیاد
من جای نیکا بودم قیدِ شقایقو همون شب میزدم و میزاشتم کارما خودش بزنه کمرش
وای دختر تو چقدر عاقل و پختهای
هلیای عزیزم، تازه با چیت چت هات آشنا شدم و میدونم که خیلی دختر عاقلی هستی، اما به عنوان کسی که خیانت دیده و مورد بازی قرار گرفته دوست دارم این تجربه رو در اختیارت قرار بدم. ازدواج، رابطه، دوست پسر یا دوست دختر خطاب شدن صرفا نشونه ی علاقه و عشق و برتری آدم ها نسبت به هم نیست. صرفا بر حسب منفعت یک نفر به یک نفر دیگه ترجیح داده میشه. مثلا توی این داستان کاوه نه تنها عاشق نیکی نیست بلکه عاشق همسرش هم نیست وقتی بهش خیانت میکنه. فقط و فقط ممکنه یک منفعتی رو در ادامه ی رابطه با همسرش میبینه که باهاش ازدواج کرده و روز عروسی هم اینقدر راحت داره بهش خیانت میکنه همین. و باید بگم نیکی اگر قصد داشت به دوستش خیانت کنه این همه وقت داشت و میکرد، برعکس کاری که شقایق با اون کرد کرد، از اول ماجرا رفت با پسری که دوستش معرفی کرده و باهاش رفت تو رابطه. روز عروسی هم اگر کاوه دنبال نیکی تا دستشویی نمی اومد شاید این اتفاق نمی افتاد. پس کاوه در درجه ی اول مقصره و نه عاشق شقایق.
دخترا و پسرا سرزمینم چیکار دارن میکنن واقعا😂🤦♀️
وقتی انتهای پیامش به هلیا گفته پشیمون نیستم بابت اینکارم،یعنی یک کینه شتری تو دل نیکی از شقایق بوده که شب عروسی رفیقش وقتی اون اتفاق افتاد انگاری جیگرش حال اومد حس کرد ضربه اشو به شقایق زد انگاری منتظر بود چنین اتفاقی بیوفته،،،و چقدر ترسناکن چنین ادم هایی
احتمالا احساسات نیکی بعد از جریان سینما، خیلی آسیب دیده و اینکه به روی خودش و دوستش نیاورد و در موردش حرف نزد و حلوفصل نکرد برای خودش، مثل زخمی شد براش که دنبال جبران کردنش بوده... برای همین با یبار خوابیدن با کاوه احساس کرده حالا برای شقایق جبران کرده زخمی که بهش زده رو که درمان... کاوه هم بنظر میاد فقط میخواست تیک نیکی رو بزنه و براش معنی دیگه ای نداشت به قول هلیا...
قشنگ تعریف میکنی ولی خیلی اعصاب خورد کنه :( کاش چیزای دیگه ای تعریف کنی مثلا مثل همون تئوریا یا چیزای عجیب غریب
دو تا دوسته کپی هم بودن
شقایق میدونست دوستش خوشش میاد باز رف با پسره
اونم رف با اون خوابید 😐بعد به هم دیگه میگفتند دوست صمیمی
من نمیدونم چجوری میگن کارمای شقایقه، درسته که کارش خیلی اشتباه بوده ولی سنشون کم بوده!! و کاوه اون تایم صرفا کراش نیکی بوده. نیکی میتونست همونجا به روی شقایق بیاره و دوستی رو تموم کنه.
اینکه چند سال صبر کنی انتقامتو از ازدواج طرف بگیری واقعا قابل قیاس نیست..
دختر چقدر عصبی شدمم🥲 مردم روانین، ممنون که شِیر کردی🫶
به نظر من با تمام سختی هایی که اون شب تو سینما نیکا تحمل کرد تهش باید میتونست قید عشقش با کاوه رو میزد و حتی اگه اون شب یه درصد کاوه به نیکا علاقه داشت ولی چون شقایق رفیق چند سالش بوده نباید این کارو در حق شقایق میکرد این اسمش خیانته رسما و چیزی نیست که نیکا بخواد بش افتخار کنه !
وایییی ایولللل چیت چتتت
کاش زودتر فردا بشه حین پیاده روی گوش بدممم
هلییی عاشقتممم
من از اول داستان فقط میگفتم چطووور میشههه،چطور میشه شقایق وقتی میدونه دوستش از کاوه خوشش اومده تو سینما شروع کنه لاس زدن و بوس کردن و تو رابطه رفتن،اژ اونور نیکی چطور میتونه باور کنه کاوه دوستش داشته و چطووور میتونه روز عروسی دوستش با شوهرش رابطه برقرار کنه...اصلا کل این داستان ندارده واسه من!!!
حالا فک کن شقایق اینو ببینه و متوجه بشه کیه 😅😂
چه پیرهن خوشگل و خوشرنگی ❤
اینم بگم تو پرانتز که اصلا حرکت نیکا رو تشویق نمیکنم ولی خب چه خواسته چه نخواسته انتقام گرفت و از نظر روانشناسی نرماله حالت هاش از روز اول خوشش میومده یه چیزی شد تو فکرش که آقا بدست نیاورم اینو و روزی که خوابید باهاش این عقده ی رسیدنه و انتقام توهم دوست داشتن و تو وجودش کشت نباید درگیر این بازی های فکری شد توهم دوست داشتن و دوست داشته شدن از ترسناک ترین هاست به نظرم :)
بنظرم اولین کسی که اشتباه کرد شقایق بود چون کاملا آگاه بود به اینکه نیکی از این پسر انقدررر خوشش اومده که به دیت دعوتش کرده و حتی اگه کاوه تو سینما تماماً داشت با شقایق لاس میزد شقایق به خاطر دوستش نباید چراغ سبز نشون میداد ولی بازم کار نیکی هیچ جوره توجیه نمیشه و اگه خیلی دیدن اینا باهم براش سخت بود همون اول ماجرا دوستیش رو با این ادم تموم میکرد ،کاوه هم که تکلیفش معلومه خدا میدونه چندبار با این و اون بوده اما کاش شقایق میفهمید کسی که باهاش ازدواج کرده چطور آدمیه و عجیب ترین قسمت داستان پشیمون نبودن نیکیه!!!!
Perfect as always pretty girl🩷
به نظرم هر دو طرف مقصر بودن شقایق اصلا دوست خوبی نبود با اینکه میدونست نیکا کاوه رو دوست داره باهاش گرم گرفت ولی از طرفی هم اگه نیکا واقعا بعدش پذیرفت نباید دیگه این کارارو میکرد من که جای نیکا بودم دوستم و بلاک میکردم به خاطر کارش و به کاوه هم محل نمیدادم
ولی تنها چیزی که میدونم اینه که تا توی شرایط هر کدوم از آدمای داستان نباشیم، نمیتونیم درباره تصمیمات و کارهاشون خیلی قضاوت کنیم و نظری داشته باشیم...
اصلاااا نمیگم کار نیکی درست بوده اصلا
ولی چرا با اینکه شقایق میدونسته نیکی از کاوه خوشش میاد رفت باهاش اوکی شد
هلیااا چرا امشب چت چت نزاشتییی🥺🥺🥺
نیکا از حرکت دوستش ناراحت بوده و بنظر خودش اینجوری از شقایق انتقام گرفته و اصلا موضوع شقایق نبوده چون اگه بخاطر عشقش ب کاوه بود بعد از اونشب همه چی تموم نمیشد تازه شروع میشد ….
چیت چت بهترین ایده بود☄️
هلیا جون مرسی از همه زحمتات خیلی چیت چتات خوبه ❤
میخواستم بهت بگم اگه شد اسم دختر بعدیو بزار رکسانا نمیدونم خودمم چرا😂😅
چيزي كه عوض داره گله نداره
كارش درست نبوده عملا"،ولي دوستشم همينكارو باهاش كرد،كار شقايق بدتر بود حتي
داستانی که هر سه مقصرن
شقایق از روی دوستی و معرفت هم نباید وقتی میدونه نیکی از کاوه خوشش میاد باهاش انقدر سریع توی همون دیت گرم بگیره و لاس بزنه
نیکی هم باید کلا بیخیال شقایق و کاوه میشده و میپذیرفته که اوکی کاوه از من خوشش نمیومد(چون واقعا علاقه دلی نبوده اگه بود که همون اول میومد جلو اگه بود که با شقایق بهم میزد اگه بود که بعد از اعتراف تو بهش پیشنهاد ازدواج نمیداد) نه اینکه بخواد توی روز عروسی دوستش این کار وحشتناک رو بکنه
کاوه هم که هیچی واقعا حتی نمیتونم مطمئن باشم که شقایق رو هم واقعا دوست داشته اخه چطور میشه کسی رو دوست داشت و این همه مدت شیطونی کرد با دوست طرف شیطونی کرد روز عروسی شیطونی کرد به نظرم کاوه هم آدم لاشی بوده و بسیار خودخواه
من جای نیکی بودم به شقایق میگفتم که حداقل توی این داستان کثیف یه بار یکی کار درست کرده باشه شاید اگه شقایق بدونه کاوه چه آدمیه باهاش ادامه نده ازش جدا شه اخه یعنی چی با کسی ازدواج کرده که این همه خیانت کرده بعد چطوری ممکنه عاشق شقایق باشه
اصلا داستان از اول مشکل داره که شقایق با اینکه میدونست نیکا دوسش داره اینجوری کرد
🙂🙂🙂ما دخترا داریم با زندگی هم چیکار میکنیم واقعا!!!!!!!!!
این که نیکا کار غلطی کرد توش شکی نیستا،ولی اونجا رو که شقایق می دونست نیکا از کاوه خوشش میاد و به نوعی می خواد باهاش دیت بزاره و بعدش رفت با کاوه گرم گرفت،اصلا درست نبود،دست گذاشتن رو کسی که دوستت عاشقشه اصلا درست نیست و اشتباه اولو شقایق کرد به نظرم
نمیفهمم اصلا
دلم برا شقایق نمیسوزه ولی نیکی جان چراااا😂😂😂
اصلا دختره نمیدونه دوست داشتن و عشق و علاقه و ... چیه. اصن نمیتونه تشخیص بده کی بهش علاقه واقعی داره و ...
بهترین پارت روز: چیت چتتتت:))))
my favorite notif of the day💓
هلی جونت دزده ۲۰۰۰دلار مردمو خورده
به نظرم امکان نداره شقایق نفهمیده باشهههه چطوریه میشه اخه یه دختر نفهمه تازه از اولم میدونسته نیکی از کاوه خوشش میاد
من عادت کردم بیام داستاناتو بشنوم و کارامو بکنم خیلی خوبه
19:29 chera dokhtare pare nemikarde ino. pesare ham zere moft zadeeeeeee. yani chi nafahmidim chishod boosid mano.... filmeshoon boode.
ama oor az joone dokhtara inja ghabool konin dokhtara bad kooftiyan va baddddddddddd samiyan.
سلام چطور میشه داستانمونو بفرستیم تلگرام باز نیست