البته نت بلد بودن یا نبودن سندی بر توانایی یک نوازنده نیست چرا که، نت نوازی در ایران به چند دهه پیش بر میگردد. دوستان، برای قضاوت در مورد توانایی هنری جناب لطفی، شایستگی فنی و دانش موسیقایی و کمی انصاف یک شرط لازم است ولی ازدیدگاه سلیقه ای، هر کسی مجاز است از صدای تار ایشان خوشش بیاید یا برعکس. ایشان مانند یک فرد با سوادی بودند که اشعار حافظ را با خط خوش مینوشتند و بسیار زیبا تزئین میکردند و آنرا روخوانی میفرمودند. ولی اینکه ایشان میتوانستند مانند سعدی غزل بسُرایند، خیر! از ایشان و آقای علیزاده کار خوب کم نیست ولی، هر فرد باسواد و خطاطی که شاعر نیست. بزرگان هنر ما چون استاد جلیل شهناز و پرویز یاحقی بیش از صدها قطعات جاودانه ضبط شده دارند که همه بداهه نواخته شده و تنها در زمان اجرا خلق شده. این بسیار متفاوت است از کار زیبایی که جناب علیزاده، برایش شش ماه زحمت میکشند. پس، دانش و تکنیک نوازندگی یک شرط لازم است که این بزرگواران داشتند ولی نابغه دهری چون پرویز یاحقی، علاوه بر آن تواناییهای فنی، به اقیانوسی از ملودیها هم دسترسی داشتند. در این ویدئو، استاد لطفی، در مورد موسیقی پیش از ۵٧، بسیار کم لطفی فرمودند. از نظر من، نوازندگان بزرگ تاریخ ما، دستپرودهگان آن دوران بودند، حتی خود شادروان لطفی. نمونه ای از بزرگان و پادشاهان هنر ما در دورهای که که استاد لطفی معتقدند قحط هنرمند بود عبارتند از : پرویز یاحقی، جلیل شهناز، حسن کسایی، فرهنگ شریف، منصور نریمان (پدر بربط ایران) ، اسدالله ملک (ویلون) ، حسنعلی دفتری (سه تار) حبیب الله بدیعی ویلون، محمد موسوی نی، جواد معروفی پیانو، انوشیروان روحانی، جواد لشگری ویلون، کامران داروغه (کمانچه) فریدون حافظی تار، و بزرگانی چون حسین یاحقی و استاد صبا ..... چطور شادروان لطفی این همه هنرمندان سربه فلک کشیده را ندیدند؟ غم انگیز آن که بزرگوارانی چون شادروان لطفی و عليزاده، بنیان سنت ریش مداری نوازندگی را هم بنا نهادند. حتی یکی از بزرگان فرهنگ موسیقی را کهدر بالا نام بردم، ریشو نبودند. که البته ریش و ظاهر امریست شخصی ولی مادامی که شخص سلبریتی نیست. آیا واقعا، ریش و سبیل بسیار بلند که از کشیدن مداوم سیگار زرد هم شده، ضرورت استادیست؟ امروز چرا بیشتر نوازندگان ما که هم خوش سیما هم هستند و هم بسیار تکنیکی، در پشت خرواری از ریش و مو خود را پنهان میکنند؟×******************* من شخصاً به کارهای جناب علیزاده و لطفی آشنایی دارم ولی برگردیم به آهنگهای یادگار ۵۶ و ۵٧ که به امید و نیت زیر و رو شدن ساختار آن دوران توسط همین عزیزان ساخته و پرداخته شد!! مثلا دیوهایی چون «یاحقی و ملک و شهناز، پایور و شریف» بیرون رانده شدند و فرشتگانی چون «شادروان لطفی و علیزاده» درآمدند. البته این بزرگواران هم بزودی مورد لطف تیغ گیوتین خود برفراشته قرار گرفتند و خانه نشین شدند. به فرموده شاعر: ظلم ظالم، چوبه دار ویست و لاجرم هر کسی خود پروراند، چوب دار خویشتن من به این دو بزرگوار (شادروان لطفی و علیزاده) احترام دارم و در عین حال، از خشونت و بی صبری بعضی از دوستان در کامنتها یشان غمگین میشوم. بعضی از این عشق و طرفداریها که عمدتا ریشه در احساسات دارند، مرا یاد مزار مخروبه سرداران و سربداران بزرگ سرزمینمان ایران، چون «فیروز نهاوندی و یعغوب لیث و بسیاری دیگر» میاندازد که در نهایت غربت در کنار بارگاههای مجلل امامزادگان خفته اند که روزانه هزاران ایرانی بیخبر، بیاعتنا از کنارشان گذشته و به بارگاه و قبور خون ریزترین دشمنان این آب و خاک میروند و دخیل میبندند. با پوزش و سپاس از همه شما نازنینان که زمان خوش خودتون رو برای خواندن این نوشته گذاشتید. بامید آگاهی و کنجکاوی بیشتر، دستکم در باره تاریخ نه چندان دور. 🌹❤️🤗
موسیقی دانان پیش از انقلاب ،کار ها شان بیشتر در دل مردم جا دارد و هنوز هم مورد پسند مردم است. هیچ تار نوازی جای استاد زنده یاد جلیل شهناز یا فرهنگ شریف را نمی گیرد. در ویلون پرویز یاحقی بود که تکرار شدنی نیست. لطفی ،علیزاده و ابتهاج( سایه) توده ای بودند و سنت گرا. بهمین دلیل کارهایشان با تمام ارزش هایش به یک مضراب شهناز یا ارشه پرویز یا حقی نمی رسد.۰
آقاى لطفى ميفرمايند موقعى كه من جوان بودم وضع موسيقى ايرانى ، اسفناك بود و تكنوازى ما رقت بار بود ( ! ! ! ؟ ؟؟ ) . آيا واقعا اينطور هست كه ميگويد ؟ بر اساس شواهد قطعى و متقن ، ادعاى ايشان ، مستند به واقعيت ها نيست . آقاى لطفى ، در زمانى كه هنوز در سنين نوجوانى بودند ، موسيقى ما امثال جليل شهناز و مرتضى خان محجوبى و موسى معروفى و علينقى وزيرى بزرگ و خالقى و رضا محجوبى و ركن الدين مختارى و ابوالحسن خان صبا و مفتاح و نورعلى خان برومند و پرويز ياحقى و حبيب الله و رحمت الله بديعى و اسدالله ملك و شاپور نياكان و همايون خرم و همچنين اقبال آذر ، ظلى و اديب خوانسارى و تاج اصفهانى و محمودى خوانسارى و قوامى و شهيدى و دهها و دهها ديگر را داشت كه هر مضراب و هر آرشه و هر نفس و هر تحريرشان به عالمى مى ارزيد . چنان نغمه هايى ساختند كه هنوز پس از بيش از شصت سال ، محبوبترين ترانه ها ميان خواص و عوام است در حاليكه همطراز ِساخته هاى آنان را در تمام طول ِ دوران شما و رفقاى همرزم شما ، به تعداد كمتر از انگشتان يك دست ميتوان يافت . اينها را دوست و دشمن هر دو اذعان كرده اند . آقاى لطفى ، در چشم ِ حقيقت ، براى هميشه نميتوان خاك پاشيد . همه ميبينند و همه ميفهمند كه جايگاه شهناز و شريف و نى داود و على اكبرخان شهنازى و كسايى و بهارى و پايور و ياحقى و بديعى كجاست و جايگاه ديگران كجاست .
از نگاه تیره و تار یک فرد گفتار ایدئولوژی حزب توده، همینطوره که شادروان لطفی فرمودند. این بزرگوار تمام عمرش را در راه ردیف نوازی گذراند، نوازنده تکنیکی بود و خدمات زیادی انجام داد ولی ریش و سبیل سفیدش را با سیگار زرد و ریه و پروستات را گرفتار سرطان نمود. آهنگ ایران ای سرای امید را با کمک یاران ساخت که نماد سقوط دوره گذشته و پیروزی این دوره بر آن دوره بود. این استاد آنقدر سر به زیر بودند که هرگز بزرگان سر به فلک کشیده هنر، چون بدیعی، یاحقی، شهناز و شریف و نریمان و،... را ندیدند. بجز خودشان و آقای استاد حسین علیزاده و جناب ابتهاج را. بهر حال در این مصاحبه ها کم لطفی فرمودند ولی ما یادشان را گرامی میداریم.
درود بر شما ، اما اتفاقا در همان دوره ، موسیقی دستگاهی و ردیف نوازی ما هم به به جایگاه شایسته خود نزدیک شده بود و گواه آن کوششهای نورعلی خان برومند و فرامرز پایور و جناب کریمی و دهها شخصیت ارزنده دیگر است که بر اهل فن پوشیده نیست . معلوم نیست آقای لطفی از کدام دوره سخن میگویند . البته موسیقی غیراصیل و تلفیقات گوناگون همیشه و در همه دورانها بوده و خواهد بود اما موسیقی اصیل در این دوره که ایشان میفرمایند مطلقا اسفناک نبود .
Arzesh-e musiqi-ye Irani in ast ke nabayat avaz kard, bayad an tor bemane bali ham an tor ke Khoda be ma dade chun musiqi-ye irani moqaddas bud va hanuz moqaddas ast va bayad hamishe an tor bemane. Dr. Lloyd Miller
من بسیار متعجب از حرف های استاد شدم. من تصور میکنم که درویش خان ها و شیدا ها و علینقی و بقیه وزیری ها و یا مثلا مرتضی خان نی داود که هنوز آهنگ مرغ سحرش زبانزد است اساس محکمی برای موسیقی ایرانی بنا نموده اند ولی از حرف های استاد این استنباط بوجود میاید که تا زمان ایشان و کمی قبل و بعد از انقلاب موسیقی ایرانی در پستوبوده است. من کارم پزشکی و تحقیق است ولی موسیقی را دوست دارم و مستمع آن بوده و هستم و من از کارهای هم دوره های استاد لذت میبرم ولی آیا موسیقی که بنان و قوامی و شهیدی و تاج اصفهانی و قمر و روح انگیز وغیره میخوانده اند عربی بوده است؟ من حتی فکر میکنم که ۴-۵ قرن بعد از اسلام هم موسیقی خوب و تاثیر گذاری داشته ایم ومثلا رودکی به کمک موسیقی پادشاه را چنان متاثر میکند که ناگهان تصمیم او در جهت خدمت به ملک میگردد و یا دورتر ها در زمان ساسانیان دستگاه چهارگاه در دربار اجرا می شده است. در حیرتم !! در هراس هستم که اگر تاریخ را منقلب کنندگان انقلاب تقلبی بنویسند بگویند تار و سه تار و بقیه ادوات موسیقی هم از برکات هنر پروران معمم نیم قرن اخیر بوده است!
دوست عزیز. شما بقیه رو ترجیح می دی دلیل نمی شه به این استاد به این بزرگی بی احترامی کنید. در ضمن، دستشون از دنیا کوتاهه. مراعات کنید لطفاً. ویرایش: بد برداشت نشه. من به همه استادان موسیقی احترام می ذارم. یعنی کاری به عقیده سیاسی و مذهبیشون ندارم. اگر به مهارت موسیقایی باشه، استاد لطفی خیلی نوآور بودند؛ اصلا بداهه نوازی یعنی نوآوری؛ ولی از لحاظ سلیقه سیاسی ایشون و همچنین سخنانی که راجع به موسیقی قبل از انقلاب کردن باهاشون مخالفم؛ ولی دلیل نمی شه بگیم کارهای موسیقایی ایشون هم ارزشی ندارند. به امید خرد بیشتر برای همه ما. 🧡
@@iamunfindable4725 برادر من کوچیک هرچی هنرمندم ولی هنرمند ن هنرنما کسیکه تاریخ رو خونده باشه میفهمه کی در حق این هنر زحمت کشیده کی بردتش تو حاشیه چرا من اینو درباره استاد شهناز نگفتم درباره کسایی بزرگ نگفتم این اقا ضربه زد بعد انقلاب قدیمیا بهتر میدونن
@@iamunfindable4725 بداهه نوازی از قدیم بوده داداش این نیاوردتش بعدشم هنرمند واقعایی زیر پا کسیو خالی نمیکنه ک خودش بره بالا همینکارارو کرد ک یکی مثل من تو موسیقی خوشم نمیاد ازش اگر کامنت من شمارو ناراحت میکنه یا بقیه رو من کامنتمو پاک میکنم
@@nornetteam7295 دوست عزیز اولاً دلیلی نداره شما انتقادی که کردی رو حذف کنی. دوماً، منظور بنده این نبود که ایشون بداهه نوازی رو ابداع کرده. منظورم اینه که به عنوان یک نوازنده، بداهه نوازی نیاز به خلاق بودن و نوآوری داره و تا جایی که من نوازنده تار اطلاع دارم، ایشون یکی از بهترین بداهه نوازای تار بودن.
کاش توضیح میدانن چرا میگن زمانشاه وضع موسیقی خیلی خراب بوده!!! متاسفانه باز این خود خواهی ها و کمبود ها و حرف های سیاسی و انقلابی و اینچیزا ایشون رو کور کرده بوده .. هنوز آهنگ های ۶۰ سال پیش رو بچه ی ۱۰ ساله امروز بلده ، زمزمه میکنه، میخونه.. والا من کسی رو نمی شناسم امروز بگه فلانی فلان آهنگ لطفی رو بزار گوش بدیم ! نه اینکه ایشون زحمت نکشیده یا کار خوب نکرده اما به نظر من، یک، اینکه ایشون خودشون رو همیشه زیادی و بیش از حد واقعی بزرگ تر میکرد و دو اینکه این همه کار خوب و به یاد ماندنی و موزیسین های خوب و ترانه سرا های خوب ، صدا های خوب ، کار های خوب زمان شاه ، که اگر اون اساتید واقعی و بزرگ نبودن ایشون هم نبود ، اصلا درست نیست این حرف که حالا بعد از انقلاب خیلی بهتر شده چون مثلا ایشون حالا تار میزنه .. !! اگر این چپی های خشک صفت اساتید بزرگ رو از میدان خارج نمی کردن و مثلا استاد شهناز هنوز فعال بود اون موقع می فهمیدیم ایشون در کجا قرار می گرفت ... بعد کجاش بهتر شد؟؟ امروز نسل بعد از اینا معلوم نیست چی کار میکنن.. یه سری کوبیدن ها و صدا های زیاد و بلند و شلوغ و حتی کلی دلقک بازی و تند نوازی و غیره که باعثش همینا بودن ، همینا که در انقلاب کردن هم سهم زیادی دارن !! ایشون تو واشنگتن آمریکا که تشریف داشتن هزار کار غیر اخلاقی و غیر اسلامی انجام میدادن، هزار حرف ضد جمهوری اسلامی و این چیزا ، بعد که رفتن ایران ۱۸۰ درجه تقییر کردن و حتی گفتن یه روز صبح در پشت خانه که درخت های زیاد و آبشار و حس و حال عجیب غریب و این چیزا یا در موقع ساز زدن یا نماز یا دعا، درست یادم نمیاد ، نمیدونم کی اومد از آسمون و با ایشون صحبت کرد !!!!! (حتی اون حس و حال خانه ایشون که گفتند همه اش دروغ بود ایشونتو یه آپارتمان خیلی معمولی زندگی میکردن و از این خبر ها نبود ) ... شخصا یک ساز شهناز رو ترجیح می دم تا صد تای اینجور آدم ها رو که سازشون هم همون صدای خشک و بی حال و دو روی بودن ها و عقده ها و خود بزرگ کردن ها و ضعف شخصیتی و خراب خودشون رو میده .. این همه عقده و کمبود!!!!
@@HNoureini سپاس دوست عزیز .. البته من کار ایشون رو در نوار، عشق داند و معمای هستی ، خیلی دوست دارم.. و یک شب هم شانسی یا یکی از دوستان رفتیم جایی که ایشون بودند بعد از صرف شامصحبت سیاسی شروع شد و من چون زیاد چیزی از سیاست بلد نیستم همین طور فقط گوش میدادم و کم کم همه خسته شدن ، چون ایشون فکرکنم بیشتر از موسیقی ، سیاست رو دوست داشت !! به هر حال، یکی از ادمهای مسن تر خواهش کردن که ایشون سازی بزنند ، ایشون نه تار آورده بود نه ناخن داشت برای سه تار، یکی از شاگردانشان گفتند من کمانچه ایی دارم خیلی قدیمی و خراب و کهنه و غیره و یادم نمی ره آقای لطفی گفتن همونه ، همون رو بیار و باور کنید همین طور که شاید ایراد هم میگیرم حرف حق رو هم میزنم ، که ایشون با اون کمانچه خراب چنان ابو عطایی نواختند که واقعا همه یه حال به خصوصی بهشون دست داد و این یک خاطره خوب بود من شانس داشتم اینو تجربه کنم... باز هم ممنون ...
یادش گرامی💐
اللللله
روحت شاد، همیشه استاد💐
روحشون شاد ❤🌺
الى رحمة الله ..........مبدع
أستاد في قمة التواضع.
روحشون شاد استاد بزرگ. بودن🌹💕🍃🌹💕🍃🌹💕🍃
و هستن.
البته نت بلد بودن یا نبودن سندی بر توانایی یک نوازنده نیست چرا که، نت نوازی در ایران به چند دهه پیش بر میگردد.
دوستان، برای قضاوت در مورد توانایی هنری جناب لطفی، شایستگی فنی و دانش موسیقایی و کمی انصاف یک شرط لازم است ولی ازدیدگاه سلیقه ای، هر کسی مجاز است از صدای تار ایشان خوشش بیاید یا برعکس.
ایشان مانند یک فرد با سوادی بودند که اشعار حافظ را با خط خوش مینوشتند و بسیار زیبا تزئین میکردند و آنرا روخوانی میفرمودند. ولی اینکه ایشان میتوانستند مانند سعدی غزل بسُرایند، خیر!
از ایشان و آقای علیزاده کار خوب کم نیست ولی، هر فرد باسواد و خطاطی که شاعر نیست.
بزرگان هنر ما چون استاد جلیل شهناز و پرویز یاحقی بیش از صدها قطعات جاودانه ضبط شده دارند که همه بداهه نواخته شده و تنها در زمان اجرا خلق شده. این بسیار متفاوت است از کار زیبایی که جناب علیزاده، برایش شش ماه زحمت میکشند.
پس، دانش و تکنیک نوازندگی یک شرط لازم است که این بزرگواران داشتند ولی نابغه دهری چون پرویز یاحقی، علاوه بر آن تواناییهای فنی، به اقیانوسی از ملودیها هم دسترسی داشتند.
در این ویدئو، استاد لطفی، در مورد موسیقی پیش از ۵٧، بسیار کم لطفی فرمودند. از نظر من، نوازندگان بزرگ تاریخ ما، دستپرودهگان آن دوران بودند، حتی خود شادروان لطفی.
نمونه ای از بزرگان و پادشاهان هنر ما در دورهای که که استاد لطفی معتقدند قحط هنرمند بود عبارتند از :
پرویز یاحقی، جلیل شهناز، حسن کسایی، فرهنگ شریف، منصور نریمان (پدر بربط ایران) ، اسدالله ملک (ویلون) ، حسنعلی دفتری (سه تار) حبیب الله بدیعی ویلون، محمد موسوی نی، جواد معروفی پیانو، انوشیروان روحانی، جواد لشگری ویلون، کامران داروغه (کمانچه) فریدون حافظی تار، و بزرگانی چون حسین یاحقی و استاد صبا .....
چطور شادروان لطفی این همه هنرمندان سربه فلک کشیده را ندیدند؟
غم انگیز آن که بزرگوارانی چون شادروان لطفی و عليزاده، بنیان سنت ریش مداری نوازندگی را هم بنا نهادند.
حتی یکی از بزرگان فرهنگ موسیقی را کهدر بالا نام بردم، ریشو نبودند. که البته ریش و ظاهر امریست شخصی ولی مادامی که شخص سلبریتی نیست.
آیا واقعا، ریش و سبیل بسیار بلند که از کشیدن مداوم سیگار زرد هم شده، ضرورت استادیست؟
امروز چرا بیشتر نوازندگان ما که هم خوش سیما هم هستند و هم بسیار تکنیکی، در پشت خرواری از ریش و مو خود را پنهان میکنند؟×*******************
من شخصاً به کارهای جناب علیزاده و لطفی آشنایی دارم ولی برگردیم به آهنگهای یادگار ۵۶ و ۵٧ که به امید و نیت زیر و رو شدن ساختار آن دوران توسط همین عزیزان ساخته و پرداخته شد!!
مثلا دیوهایی چون «یاحقی و ملک و شهناز، پایور و شریف» بیرون رانده شدند و فرشتگانی چون «شادروان لطفی و علیزاده» درآمدند.
البته این بزرگواران هم بزودی مورد لطف تیغ گیوتین خود برفراشته قرار گرفتند و خانه نشین شدند. به فرموده شاعر:
ظلم ظالم، چوبه دار ویست و لاجرم
هر کسی خود پروراند، چوب دار خویشتن
من به این دو بزرگوار (شادروان لطفی و علیزاده) احترام دارم و در عین حال، از خشونت و بی صبری بعضی از دوستان در کامنتها یشان غمگین میشوم.
بعضی از این عشق و طرفداریها که عمدتا ریشه در احساسات دارند، مرا یاد مزار مخروبه سرداران و سربداران بزرگ سرزمینمان ایران، چون «فیروز نهاوندی و یعغوب لیث و بسیاری دیگر» میاندازد که در نهایت غربت در کنار بارگاههای مجلل امامزادگان خفته اند که روزانه هزاران ایرانی بیخبر، بیاعتنا از کنارشان گذشته و به بارگاه و قبور خون ریزترین دشمنان این آب و خاک میروند و دخیل میبندند.
با پوزش و سپاس از همه شما نازنینان که زمان خوش خودتون رو برای خواندن این نوشته گذاشتید.
بامید آگاهی و کنجکاوی بیشتر، دستکم در باره تاریخ نه چندان دور.
🌹❤️🤗
موسیقی دانان پیش از انقلاب ،کار ها شان بیشتر در دل مردم جا دارد و هنوز هم مورد پسند مردم است.
هیچ تار نوازی جای استاد زنده یاد جلیل شهناز یا فرهنگ شریف را نمی گیرد.
در ویلون پرویز یاحقی بود که تکرار شدنی نیست.
لطفی ،علیزاده و ابتهاج( سایه) توده ای بودند و سنت گرا.
بهمین دلیل کارهایشان با تمام ارزش هایش به یک مضراب شهناز یا ارشه پرویز یا حقی نمی رسد.۰
روحش شاد خیلی برای موسیقی ایران زحمکشید.
خدایش بیامرزد
خیلی دوستش دارم
فیلم کاملش رو کجا میشه پیدا کرد؟
آقاى لطفى ميفرمايند موقعى كه من جوان بودم وضع موسيقى ايرانى ، اسفناك بود و تكنوازى ما رقت بار بود ( ! ! ! ؟ ؟؟ ) . آيا واقعا اينطور هست كه ميگويد ؟
بر اساس شواهد قطعى و متقن ، ادعاى ايشان ، مستند به واقعيت ها نيست . آقاى لطفى ، در زمانى كه هنوز در سنين نوجوانى بودند ، موسيقى ما امثال جليل شهناز و مرتضى خان محجوبى و موسى معروفى و علينقى وزيرى بزرگ و خالقى و رضا محجوبى و ركن الدين مختارى و ابوالحسن خان صبا و مفتاح و نورعلى خان برومند و پرويز ياحقى و حبيب الله و رحمت الله بديعى و اسدالله ملك و شاپور نياكان و همايون خرم و همچنين اقبال آذر ، ظلى و اديب خوانسارى و تاج اصفهانى و محمودى خوانسارى و قوامى و شهيدى و دهها و دهها ديگر را داشت كه هر مضراب و هر آرشه و هر نفس و هر تحريرشان به عالمى مى ارزيد .
چنان نغمه هايى ساختند كه هنوز پس از بيش از شصت سال ، محبوبترين ترانه ها ميان خواص و عوام است در حاليكه همطراز ِساخته هاى آنان را در تمام طول ِ دوران شما و رفقاى همرزم شما ، به تعداد كمتر از انگشتان يك دست ميتوان يافت . اينها را دوست و دشمن هر دو اذعان كرده اند .
آقاى لطفى ، در چشم ِ حقيقت ، براى هميشه نميتوان خاك پاشيد . همه ميبينند و همه ميفهمند كه جايگاه شهناز و شريف و نى داود و على اكبرخان شهنازى و كسايى و بهارى و پايور و ياحقى و بديعى كجاست و جايگاه ديگران كجاست .
از نگاه تیره و تار یک فرد گفتار ایدئولوژی حزب توده، همینطوره که شادروان لطفی فرمودند.
این بزرگوار تمام عمرش را در راه ردیف نوازی گذراند، نوازنده تکنیکی بود و خدمات زیادی انجام داد ولی ریش و سبیل سفیدش را با سیگار زرد و ریه و پروستات را گرفتار سرطان نمود. آهنگ ایران ای سرای امید را با کمک یاران ساخت که نماد سقوط دوره گذشته و پیروزی این دوره بر آن دوره بود.
این استاد آنقدر سر به زیر بودند که هرگز بزرگان سر به فلک کشیده هنر، چون بدیعی، یاحقی، شهناز و شریف و نریمان و،... را ندیدند. بجز خودشان و آقای استاد حسین علیزاده و جناب ابتهاج را.
بهر حال در این مصاحبه ها کم لطفی فرمودند ولی ما یادشان را گرامی میداریم.
منظور استاد موسیقی ردیفی و دستگاهیهست
درود بر شما ، اما اتفاقا در همان دوره ، موسیقی دستگاهی و ردیف نوازی ما هم به به جایگاه شایسته خود نزدیک شده بود و گواه آن کوششهای نورعلی خان برومند و فرامرز پایور و جناب کریمی و دهها شخصیت ارزنده دیگر است که بر اهل فن پوشیده نیست . معلوم نیست آقای لطفی از کدام دوره سخن میگویند . البته موسیقی غیراصیل و تلفیقات گوناگون همیشه و در همه دورانها بوده و خواهد بود اما موسیقی اصیل در این دوره که ایشان میفرمایند مطلقا اسفناک نبود .
خدا بیامرزدش
تشکر
Arzesh-e musiqi-ye Irani in ast ke nabayat avaz kard, bayad an tor bemane bali ham an tor ke Khoda be ma dade chun musiqi-ye irani moqaddas bud va hanuz moqaddas ast va bayad hamishe an tor bemane. Dr. Lloyd Miller
بسیار ممنون از کامنت های دوستان صاحبنظر.
په عقیده من یک مضراب شهناز میارزد به تمام قطعات اتود وار و بیمزه آقایان.
براستی سالهاست سعی میکنم به سازهایی غیر از شهناز هم گوش کنم
ولی نمیشود و نمیشود.
هر گل بویی داره داداشم
قرار نیست لطفی شهناز باشه
همون جور که من شما نیستم
من بسیار متعجب از حرف های استاد شدم.
من تصور میکنم که درویش خان ها و شیدا ها و علینقی و بقیه وزیری ها و یا مثلا مرتضی خان نی داود که هنوز آهنگ مرغ سحرش زبانزد است اساس محکمی برای موسیقی ایرانی بنا نموده اند ولی از حرف های استاد این استنباط بوجود میاید که تا زمان ایشان و کمی قبل و بعد از انقلاب موسیقی ایرانی در پستوبوده است.
من کارم پزشکی و تحقیق است ولی موسیقی را دوست دارم و مستمع آن بوده و هستم و من از کارهای هم دوره های استاد لذت میبرم ولی آیا موسیقی که بنان و قوامی و شهیدی و تاج اصفهانی و قمر و روح انگیز وغیره میخوانده اند عربی بوده است؟
من حتی فکر میکنم که ۴-۵ قرن بعد از اسلام هم موسیقی خوب و تاثیر گذاری داشته ایم ومثلا رودکی به کمک موسیقی پادشاه را چنان متاثر میکند که ناگهان تصمیم او در جهت خدمت به ملک میگردد و یا دورتر ها در زمان ساسانیان دستگاه چهارگاه در دربار اجرا می شده است.
در حیرتم !!
در هراس هستم که اگر تاریخ را منقلب کنندگان انقلاب تقلبی بنویسند بگویند تار و سه تار و بقیه ادوات موسیقی هم از برکات هنر پروران معمم نیم قرن اخیر بوده است!
البته این اصطلاحات که امروزه رایج هستند در موسیقیِ گذشتهیِ ما معنایِ دیگری داشتهاند!
درسته که خدمات زیادی به موسیقی ایران کرده بود، ولی اینقدر از خود متشکر که فقط خودش را میبیند؟!
بسیار بزرگتر و بهتر از او هم بودند
موسیقی قبل از انقلاب بد بود؟ با اونهمه استاد؟ با اون برنامه پربار گلها؟ اونوقت بعد از انقلاب خوب شد؟ شرم بر تو
کی تو که نواوری داشته باشی
استاد علی نقی وزیری
استاد درویش خانی
استاد عبادی
شاید سولیست خوبی باشی ولی نو اور نیستی
دوست عزیز. شما بقیه رو ترجیح می دی دلیل نمی شه به این استاد به این بزرگی بی احترامی کنید. در ضمن، دستشون از دنیا کوتاهه. مراعات کنید لطفاً.
ویرایش: بد برداشت نشه. من به همه استادان موسیقی احترام می ذارم. یعنی کاری به عقیده سیاسی و مذهبیشون ندارم. اگر به مهارت موسیقایی باشه، استاد لطفی خیلی نوآور بودند؛ اصلا بداهه نوازی یعنی نوآوری؛ ولی از لحاظ سلیقه سیاسی ایشون و همچنین سخنانی که راجع به موسیقی قبل از انقلاب کردن باهاشون مخالفم؛ ولی دلیل نمی شه بگیم کارهای موسیقایی ایشون هم ارزشی ندارند. به امید خرد بیشتر برای همه ما. 🧡
@@iamunfindable4725 برادر من کوچیک هرچی هنرمندم
ولی هنرمند ن هنرنما
کسیکه تاریخ رو خونده باشه میفهمه کی در حق این هنر زحمت کشیده کی بردتش تو حاشیه
چرا من اینو درباره استاد شهناز نگفتم درباره کسایی بزرگ نگفتم
این اقا ضربه زد بعد انقلاب قدیمیا بهتر میدونن
@@nornetteam7295 نگاه کنید در هر حال ایشون یک هنرمند هستند. ایشون در تعریف ما از هنرمند جا می گیرند.
@@iamunfindable4725 بداهه نوازی از قدیم بوده
داداش این نیاوردتش
بعدشم هنرمند واقعایی زیر پا کسیو خالی نمیکنه ک خودش بره بالا
همینکارارو کرد ک یکی مثل من تو موسیقی خوشم نمیاد ازش اگر کامنت من شمارو ناراحت میکنه یا بقیه رو من کامنتمو پاک میکنم
@@nornetteam7295 دوست عزیز اولاً دلیلی نداره شما انتقادی که کردی رو حذف کنی. دوماً، منظور بنده این نبود که ایشون بداهه نوازی رو ابداع کرده. منظورم اینه که به عنوان یک نوازنده، بداهه نوازی نیاز به خلاق بودن و نوآوری داره و تا جایی که من نوازنده تار اطلاع دارم، ایشون یکی از بهترین بداهه نوازای تار بودن.
کاش توضیح میدانن چرا میگن زمانشاه وضع موسیقی خیلی خراب بوده!!!
متاسفانه باز این خود خواهی ها و کمبود ها و حرف های سیاسی و انقلابی و اینچیزا ایشون رو کور کرده بوده ..
هنوز آهنگ های ۶۰ سال پیش رو بچه ی ۱۰ ساله امروز بلده ، زمزمه میکنه، میخونه.. والا من کسی رو نمی شناسم امروز بگه فلانی فلان آهنگ لطفی رو بزار گوش بدیم !
نه اینکه ایشون زحمت نکشیده یا کار خوب نکرده اما به نظر من، یک، اینکه ایشون خودشون رو همیشه زیادی و بیش از حد واقعی بزرگ تر میکرد و دو اینکه این همه کار خوب و به یاد ماندنی و موزیسین های خوب و ترانه سرا های خوب ، صدا های خوب ، کار های خوب زمان شاه ، که اگر اون اساتید واقعی و بزرگ نبودن ایشون هم نبود ، اصلا درست نیست این حرف که حالا بعد از انقلاب خیلی بهتر شده چون مثلا ایشون حالا تار میزنه .. !! اگر این چپی های خشک صفت اساتید بزرگ رو از میدان خارج نمی کردن و مثلا استاد شهناز هنوز فعال بود اون موقع می فهمیدیم ایشون در کجا قرار می گرفت ...
بعد کجاش بهتر شد؟؟ امروز نسل بعد از اینا معلوم نیست چی کار میکنن.. یه سری کوبیدن ها و صدا های زیاد و بلند و شلوغ و حتی کلی دلقک بازی و تند نوازی و غیره که باعثش همینا بودن ، همینا که در انقلاب کردن هم سهم زیادی دارن !!
ایشون تو واشنگتن آمریکا که تشریف داشتن هزار کار غیر اخلاقی و غیر اسلامی انجام میدادن، هزار حرف ضد جمهوری اسلامی و این چیزا ، بعد که رفتن ایران ۱۸۰ درجه تقییر کردن و حتی گفتن یه روز صبح در پشت خانه که درخت های زیاد و آبشار و حس و حال عجیب غریب و این چیزا یا در موقع ساز زدن یا نماز یا دعا، درست یادم نمیاد ، نمیدونم کی اومد از آسمون و با ایشون صحبت کرد !!!!! (حتی اون حس و حال خانه ایشون که گفتند همه اش دروغ بود ایشونتو یه آپارتمان خیلی معمولی زندگی میکردن و از این خبر ها نبود ) ...
شخصا یک ساز شهناز رو ترجیح می دم تا صد تای اینجور آدم ها رو که سازشون هم همون صدای خشک و بی حال و دو روی بودن ها و عقده ها و خود بزرگ کردن ها و ضعف شخصیتی و خراب خودشون رو میده ..
این همه عقده و کمبود!!!!
ruclips.net/video/nTUh-WTaclQ/видео.html
حالا شاید اینو هی گفتی فلانی اون ابوعطای لطفی رو بذار گوش کنیم ؛)
@@HNoureini
سپاس دوست عزیز ..
البته من کار ایشون رو در نوار، عشق داند و معمای هستی ، خیلی دوست دارم..
و یک شب هم شانسی یا یکی از دوستان رفتیم جایی که ایشون بودند بعد از صرف شامصحبت سیاسی شروع شد و من چون زیاد چیزی از سیاست بلد نیستم همین طور فقط گوش میدادم و کم کم همه خسته شدن ، چون ایشون فکرکنم بیشتر از موسیقی ، سیاست رو دوست داشت !! به هر حال، یکی از ادمهای مسن تر خواهش کردن که ایشون سازی بزنند ، ایشون نه تار آورده بود نه ناخن داشت برای سه تار، یکی از شاگردانشان گفتند من کمانچه ایی دارم خیلی قدیمی و خراب و کهنه و غیره و یادم نمی ره آقای لطفی گفتن همونه ، همون رو بیار و باور کنید همین طور که شاید ایراد هم میگیرم حرف حق رو هم میزنم ، که ایشون با اون کمانچه خراب چنان ابو عطایی نواختند که واقعا همه یه حال به خصوصی بهشون دست داد و این یک خاطره خوب بود من شانس داشتم اینو تجربه کنم...
باز هم ممنون ...
@@HNoureini
ruclips.net/video/RgMIDWZITtk/видео.html
@@HNoureini
ruclips.net/video/5ac_lqrkiFo/видео.html