درود، چند وقتیه این کانال رو دنبال میکنم و بسیار آموختم از شما. اینکه نظریات فلاسفه رو با بررسی کتاب هاشون توضیح میدید بسیار حرفه ای و عالیه. تشکر میکنم.
اول اینکه دکتر باقری عزیز بسیار بسیار ممنونم بابت علم واقعیت های گذشته که از دید ما خارج بودن ،،،با اینکه فقط اسم کانتو شنیده بودم نمی دونستم چیکارا کرده،خودمم با تجربه خودم ساختار فکریم تو این مملکت هم سو با تفسیرایی کانته، من واقعا متعجبم که یه آدم چطور ۳۰۰ سال پیش در اون زمان و جامعه تونسته با این عمق از فهمو بینش برسه واقعا برام خیره کنندس در حالی که الان تو این سطح از تکنولوژیو علم خیلیا ،اکثر افراد هرگز چیزیو درک نمی کنن هر چقد این کلیپ های گرانبهاتونو نگاه کردم به خودم دست مریضاد می گم که مثل همه نبودم ،سطحی فکر نمی کردم ،سطحی نگری مردم ،بقیه حتی خانوادم و نفهمیدنه چیزی که واضحه،جلو چششونه منو خیلی اذیت می کرد که در نهایت تبدیل شدم با آدمی که خیلی کم حرف میزنم و تمایل کمی به بودن در کنار بقیه دارم،به هر حال سالها عذابشو تحمل کردم ولی از عقیدم نگذشتم
با سلام مجدد؛ بنده هیچ ندان متوجه میشم که شما چقدر زحمت میکشین تا این مطالب رو گردآوری میکنین. نمیدونم چه جوری تشکر کنم. هر طور که بگویم کم گفتم. به هر حال خاضعانه و خالصانه سپاسگزار زحمت های شما هستم.❤❤❤❤
با سپاس از تلاش شما در اشتراکگذاری این مطالب و مفاهیم؛ چند نکته به ذهنم رسید. یک اینکه به نظرم این درس رو باید پیش از درس قبلی ارائه میدادید تا این مفاهیم پایه برای درک اونا مفید باشه. دوم اینکه فک کنم یک اشتباه تایپی یا لپی در شبح یا شبهه و شبحی یا شبهی اتفاق افتاده. اگر منظور قوست هست به نظرم به صورت شبحی نوشته میشه. سوم اینکه به نظرم رسید اگر برخی مفاهیم مانند خدا اصلا قابل شناخت نیستند چرا باید اساسا درباره آنها اندیشید؟ حاصل این تفکر چیست؟ وقتی از پیش پذیرفتیم به حقیقت نمیرسیم حاصل فرضيههای احتمالی و منتج از این تفکر چیه؟ در موارد قابل شناخت انبوه فرصیهها ما رو به حقیقت اون پرسش و موضوع نزدیکتر میکنند ولی در مورد موارد غیرقابل شناخت مورد ادعای کانت اساسا خاصیت تفکر چیست؟ اصلا مگه میشه فکر کرد و به نتیجه نرسید؟ و پرسش مهمتری که برای من پیش اومد اینه که چه کسی این صلاحیت رو داره که تعیین کنه کدوم مفهوم و کانسپت قابل شناخت یا غیرقابل شناخت است؟ آیا صرف قابل حس و تجربه بودن یا نبودنش برای نتیجهگیری در اين خصوص کافیه؟؟؟ ممنونم
با سلام به استاد ارجمند . من شخصا درس آکادمی در زمینه فلسفه نخواندم ، اما اشتیاق زیادی بدان دارم . ما همگی در زندگی از صفر تاصد با ادرکات حسی و تجربه زندگی می کنیم وامر زندگی هم خیلی جدی میباشد و کوچکترین اعمال ما نتیجه مربوطه را در پی دارد . حال این پرسش پیش میآید، حقیقت که کلا در دسترس نیست ، و طبق فرمایش شما واقعیت جهان نیز در دسترس نیست ، در نتیجه پس چه موجودی بدرستی دنیا را میفهمد . این چه بازی ای هست که ما بدان گرفتاریم .
موضوع ادراکات متعدد نیست که ممکن است توهم یا تصوری در ان داشته باشیم چون هنوز « ماهیت ادراک یا شناخت یا اکاهی » مورد واکاوی دقیق قرار نکرفته است انگاه که فهمیدن خود موضوع اندیشیدن و فهم قرار بگیرد قبل از این واکاوی و تلاش فکری و اندیشیدن خوداکاهانه نسبت بدان چگونه میتوان ادعا کرد که ادراکات افراد با هم متفاوت است در حالیکه هنوز ماهیت ادراک را واکاوی نکردیم و نشناختیم و انچه تفاوت در افراد میبینیم شاید با « ماهیت ادراک مه هنوز اترا ادارک نکردیم متفاوت باشد و در دایره توهمات قرار گیرد
جناب دکتر باقری، هر چند سلسله گفتارهای شما برای کسی چون من که در این رشته تحصیل و تدریس کردهام مفید فایده ست اما برای مخاطب مبتدی و حتی متوسط چندان سودمند نیست چرا که مطالب رو چندان که برای این گونه مخاطبان قابل درک باشه، ساده نمیکنید. از این روی به رغم سودمندی مباحث، ویدیوهای شما بیننده کمتری دارد. پیروز باشید.
اشکال مهم اندیشمندان نظیر کانت این بوده همانند اندیشمندان سلف یا مابعد خود که در مورد « ماهیت وجود » و «ماهیت هستی » به « ماهیت موجودات و هستندگان » میاندیشیدند بجای آنالیز « شناخت » و شناخت « ماهیت شناخت » به « آنچه مورد شناخت قرار میگیرد یا نمیتواند مورد شناخت قرار بگیرد » میاندیشیدند و فهم شناخت را مفروض انگاشته و از آن عبور کردند ..چگونه میتوان از آنچه مورد شناخت میتواند قرار گیرد قبل از شناخت « ماهیت خود شناخت » بدان پرداخت ...متاسفانه تاکنون هنوز در مورد « ماهیت شناخت و فهم و آگاهی و دانستن » کاوش و آنالیز فکری صورت نگرفته و آنرا بدیهی انگاشته در حالیکه یک اندیشمند جدای از اینکه انرا همه بدیهی میانگارند و از آن تصوری دارند باید بطور موشکافانه و بطور دقیق قبل از ورود به آنچه موضوع شناخت و دانستن قرار میگیرد که موضوع دیگری غیر از « ماهیت شناخت و آگاهی و فهم » است بدوا تمرکز خود را بر « ماهیت وجودی شناخت و آگاهی و فهم و دانستن که تمام یک ماهیت است که گذارد و وقت و زمان در شأن آن بدان اختصاص داد که واقعا جای « اندیشیدن موشکافانه » نسبت بدان دارد و بدون شناخت شناخت سخن از موضوعات دیگر هرچند در ارتباط با آن مشکل اصلی یعنی شناخت ماهیت آگاهی را حل نکرده و بحث های موضوعات دیگر راه به ناکجا آباد خواهد. برد و همین اختلافات علامت بر همین ادعای « روشن و واضح » استو کماکان جای این سوال باقی است « ماهیت شناخت یا آگاهی یا دانستن » چیست ؟؟؟؟!!
بنام خرد...درود بر شما استاد گرامی باتشکر از برنامه ی فلسفی فوقالعاده و بسیار توضیحات قابل فهم خرد همیشه یارتون
جناب باقری نحوه تفسیر شما در رابطه با تجربه گرایی و عقل گرایی و به هم رسانی این دو در نقد اول، بسیار واضح و روشن بود. پاینده باشید.
🙏
درود، چند وقتیه این کانال رو دنبال میکنم و بسیار آموختم از شما. اینکه نظریات فلاسفه رو با بررسی کتاب هاشون توضیح میدید بسیار حرفه ای و عالیه. تشکر میکنم.
@@isheevaa 🙏🌹
درود استاد❤
سلام و سپاس . عالی.خداوند شما را خیر وافر دهد.
درود بر شما
سپاس فراوان بابت تحلیل های عاقلانه ی تان❤❤❤
متشکرم
تفسير فوقالعاده داريد بسيار سپاسگزارم
متشکرم
سپاس فراوان بابت مطالب ارزشمندتان.❤❤❤
درود بر شما
به به لذت بردم🎉🎉🎉
موفق و پیروز باشید
Thank you very much
@@MomtazHosaini 🙏🌹
عالی بود بسیار استفاده کردم.
@@royazoughalian2736 🙏🌹
Thank you Dr. Bagheri
Most welcome🌹
سپاسگزارم بسیار perfect بود.
از لطف شما ممنونم
God bless you
@@mohammadhadadianpour6004 🙏🌹
درود بر شما...من از این سبک تحلیل شما بسیار لذت میبرم و در درک فلسفه روزانه تایم زیادی را برای شنیدن ویدئو های شما میذارم
مانا باشید
تشکر از استاد good luck
ممنون
اول اینکه دکتر باقری عزیز بسیار بسیار ممنونم بابت علم واقعیت های گذشته که از دید ما خارج بودن ،،،با اینکه فقط اسم کانتو شنیده بودم نمی دونستم چیکارا کرده،خودمم با تجربه خودم ساختار فکریم تو این مملکت هم سو با تفسیرایی کانته،
من واقعا متعجبم که یه آدم چطور ۳۰۰ سال پیش در اون زمان و جامعه تونسته با این عمق از فهمو بینش برسه واقعا برام خیره کنندس
در حالی که الان تو این سطح از تکنولوژیو علم خیلیا ،اکثر افراد هرگز چیزیو درک نمی کنن
هر چقد این کلیپ های گرانبهاتونو نگاه کردم به خودم دست مریضاد می گم که مثل همه نبودم ،سطحی فکر نمی کردم ،سطحی نگری مردم ،بقیه حتی خانوادم و نفهمیدنه چیزی که واضحه،جلو چششونه منو خیلی اذیت می کرد که در نهایت تبدیل شدم با آدمی که خیلی کم حرف میزنم و تمایل کمی به بودن در کنار بقیه دارم،به هر حال سالها عذابشو تحمل کردم ولی از عقیدم نگذشتم
با سلام مجدد؛ بنده هیچ ندان متوجه میشم که شما چقدر زحمت میکشین تا این مطالب رو گردآوری میکنین.
نمیدونم چه جوری تشکر کنم. هر طور که بگویم کم گفتم.
به هر حال خاضعانه و خالصانه سپاسگزار زحمت های شما هستم.❤❤❤❤
از لطف شما صمیمانه سپاسگزارم 🙏🌹♥️
سلام و سپاس استاد گرامی. در ضمن اگر یک یا چند ویدیو در باره افکار کارل پوپر تهیه کنید خوشحال خواهیم شد.
با کمال میل
با سپاس از تلاش شما در اشتراکگذاری این مطالب و مفاهیم؛ چند نکته به ذهنم رسید.
یک اینکه به نظرم این درس رو باید پیش از درس قبلی ارائه میدادید تا این مفاهیم پایه برای درک اونا مفید باشه.
دوم اینکه فک کنم یک اشتباه تایپی یا لپی در شبح یا شبهه و شبحی یا شبهی اتفاق افتاده. اگر منظور قوست هست به نظرم به صورت شبحی نوشته میشه.
سوم اینکه به نظرم رسید اگر برخی مفاهیم مانند خدا اصلا قابل شناخت نیستند چرا باید اساسا درباره آنها اندیشید؟ حاصل این تفکر چیست؟ وقتی از پیش پذیرفتیم به حقیقت نمیرسیم حاصل فرضيههای احتمالی و منتج از این تفکر چیه؟ در موارد قابل شناخت انبوه فرصیهها ما رو به حقیقت اون پرسش و موضوع نزدیکتر میکنند ولی در مورد موارد غیرقابل شناخت مورد ادعای کانت اساسا خاصیت تفکر چیست؟ اصلا مگه میشه فکر کرد و به نتیجه نرسید؟ و پرسش مهمتری که برای من پیش اومد اینه که چه کسی این صلاحیت رو داره که تعیین کنه کدوم مفهوم و کانسپت قابل شناخت یا غیرقابل شناخت است؟ آیا صرف قابل حس و تجربه بودن یا نبودنش برای نتیجهگیری در اين خصوص کافیه؟؟؟ ممنونم
❤❤❤🙏🙏🙏🙏
استاد با سپاس از بیان شیوا و عالی شما ولی متاسفانه کیفیت کلیپ خیلی پایینه نمیشه تیترهای نوشته شده رو خواند 😢
سعی می کنیم در ویدیوهای بعدی فونت بزرگتری استفاده کنیم
استاد ببخشید این دوستان درست میگن مشکل از اینترنت ایران بوده و من اشتباه برداشت کردم الان دوباره نگاه کردم کیفیت خوبه خیلی عذرخواهی میکنم ببخشید
درود بر شما بسیار عالی آیا امکان گفتگو با شما بصورت مجازی در مورد مباحث کتاب سنجش خرد ناب وجود دارد
با سلام به استاد ارجمند .
من شخصا درس آکادمی در زمینه فلسفه نخواندم ، اما اشتیاق زیادی بدان دارم .
ما همگی در زندگی از صفر تاصد با ادرکات حسی و تجربه زندگی می کنیم وامر زندگی هم خیلی جدی میباشد و کوچکترین اعمال ما نتیجه مربوطه را در پی دارد .
حال این پرسش پیش میآید، حقیقت که کلا در دسترس نیست ، و طبق فرمایش شما واقعیت جهان نیز در دسترس نیست ، در نتیجه پس چه موجودی بدرستی دنیا را میفهمد . این چه بازی ای هست که ما بدان گرفتاریم .
با این وجود تلاش برای فهمیدن لذت بخش است. از سفر لذت ببرید نه از رسیدن به مقصد
موضوع ادراکات متعدد نیست که ممکن است توهم یا تصوری در ان داشته باشیم چون هنوز « ماهیت ادراک یا شناخت یا اکاهی » مورد واکاوی دقیق قرار نکرفته است انگاه که فهمیدن خود موضوع اندیشیدن و فهم قرار بگیرد قبل از این واکاوی و تلاش فکری و اندیشیدن خوداکاهانه نسبت بدان چگونه میتوان ادعا کرد که ادراکات افراد با هم متفاوت است در حالیکه هنوز ماهیت ادراک را واکاوی نکردیم و نشناختیم و انچه تفاوت در افراد میبینیم شاید با « ماهیت ادراک مه هنوز اترا ادارک نکردیم متفاوت باشد و در دایره توهمات قرار گیرد
جناب دکتر باقری، هر چند سلسله گفتارهای شما برای کسی چون من که در این رشته تحصیل و تدریس کردهام مفید فایده ست اما برای مخاطب مبتدی و حتی متوسط چندان سودمند نیست چرا که مطالب رو چندان که برای این گونه مخاطبان قابل درک باشه، ساده نمیکنید. از این روی به رغم سودمندی مباحث، ویدیوهای شما بیننده کمتری دارد.
پیروز باشید.
درود بر شما، از این ساده تر دیگر در توان بنده نیست. 🙏
اشکال مهم اندیشمندان نظیر کانت این بوده همانند اندیشمندان سلف یا مابعد خود که در مورد « ماهیت وجود » و «ماهیت هستی » به « ماهیت موجودات و هستندگان » میاندیشیدند بجای آنالیز « شناخت » و شناخت « ماهیت شناخت » به « آنچه مورد شناخت قرار میگیرد یا نمیتواند مورد شناخت قرار بگیرد » میاندیشیدند و فهم شناخت را مفروض انگاشته و از آن عبور کردند ..چگونه میتوان از آنچه مورد شناخت میتواند قرار گیرد قبل از شناخت « ماهیت خود شناخت » بدان پرداخت ...متاسفانه تاکنون هنوز در مورد « ماهیت شناخت و فهم و آگاهی و دانستن » کاوش و آنالیز فکری صورت نگرفته و آنرا بدیهی انگاشته در حالیکه یک اندیشمند جدای از اینکه انرا همه بدیهی میانگارند و از آن تصوری دارند باید بطور موشکافانه و بطور دقیق قبل از ورود به آنچه موضوع شناخت و دانستن قرار میگیرد که موضوع دیگری غیر از « ماهیت شناخت و آگاهی و فهم » است بدوا تمرکز خود را بر « ماهیت وجودی شناخت و آگاهی و فهم و دانستن که تمام یک ماهیت است که گذارد و وقت و زمان در شأن آن بدان اختصاص داد که واقعا جای « اندیشیدن موشکافانه » نسبت بدان دارد و بدون شناخت شناخت سخن از موضوعات دیگر هرچند در ارتباط با آن مشکل اصلی یعنی شناخت ماهیت آگاهی را حل نکرده و بحث های موضوعات دیگر راه به ناکجا آباد خواهد. برد و همین اختلافات علامت بر همین ادعای « روشن و واضح » استو کماکان جای این سوال باقی است « ماهیت شناخت یا آگاهی یا دانستن » چیست ؟؟؟؟!!