این صدای استاد بزرگ ما از یک عروسی مجلل و گرم بیشتر از شصت سال در هوتل سابق کابل که من آنوقت یک پسر خورد بودم هنوز در ذهنم طنین دارد. صحنه های مجلس با تصویر استاد هنگام آوازخوانی که من گاهی پیش رویش مینشستم هنوز پیش چشمم زنده است. صدای بیهمتای استاد همیشه مرا به یک حالت دیگر می اندازد. خاطره شان در قلب مردم ما جاودانی باد!
این هم تاریخچه خواندن آهسته برو:🥺 آهسته برو یا آستابرو محفل عروسی : در زمان سلطنت امیر شیر علی خان دو دلداده به نام های شیرین و شیرو ( اصل نامش شیر محمد ) در همسایه گی در منطقه دروازه ی لاهوری کنونی کابل می زیستند و سخت عاشق همدیگر بودند۰ شیرین دختری یک سوداگر معروف طلا در آن زمان به نام کاکه رجب کابلی بود، اما شیرو شاگرد یک کارخانه بوت دوزی از خانواده نادار بود۰ گویند شیرو جوان آزاده و عاشق شیرین پس از سال ها تلاش در برابر تفاوت طبقاتی و دردی که از وصل دلداده اش شیرین می کشید سر انجام به وساطت بزرگان ومو سفیدان درخواست ازدواجش از سوی خانواده ی شیرین منظور شده بلاخره شبی عروسی اش فرا رسید۰ اما سر نوشت نگذاشت او به وصال کامل برسد، در همان شبی عروسی از سوی چند اوباش به بهانه ای بیرون کشیده شده و با ضربات کارد به شهادت میرسد، و پیراهن پر خونش را شب ها مادرش بر چشمان خود می مالید ... نخستین بار آهنگ تراژیدی آستا برو پس از مرگ وی توسط مادر شیرو با دف در محفل عروسی پسر کاکای شیرو خوانده شد متن آن چنین بود: خوران برادران مرا یاد کنید آستابرو تابوت مرا زچوب شمشاد کنید آستابرو تابوت مرا قدم قدم ور دارین آستابرو شاه جوان آستابرو در خاک سیاه بانین فریاد کنید آستابرو کاکه جوان آستابرو بعد از این واقعه آهنگ در محافل عروسی خانگی توسط زنان خوانده میشد. این آهنگ، آهنگ ساز ندارد و اولین بار در زمان حبیب الله خان توسط استاد قاسم پدر کلان وحید قاسمی در مراسم عروسی سردار نصرالله خان خوانده شده است. ضبط این آهنگ نخستین باز در هند به صدای استاد قاسم انجام شده است. ادبیات این ترانه بیشتر اندوه بار و حسرت آمیز است که با شنیدن آن مو بر بدن سیخ شده واشک از چشمان آدم سرازیر میشود. فرزند عزیز من که داماد شدی آستابرو صد شکرخدا جوان شدی شادشدی آستا برو این آهنگ قشنگ و تراژید را بعد از استاد قاسم، استاد نبی گل، استاد رحیم گل، استاد سرآهنگ، استاد رحیم بخش، احمد ولی و یک تعداد دیگر از آواز خوانان کشور خواندن. یاد و خاطره این آهنگ جاویدان باد کپی
این صداست که ماندگار است ، چقدر آهنگ زیباست به صدای استاد گرامی روح شاد باشد
افتخارتمام مردم افغانستان هستند.
جای شان بهشت برین، یادوخاطرشان گرامی، واجراین خدمات صادقانه شان راخداوند درآخرت برایشان ارزانی فرماید. انشاالله..🤲🤲🤲
واقعا که از ۱۰۰ پیش این آهنگ در عروسی ها خانده میشده جالب است عجب فرهنگ و کلتور دارم بخدا
این صدای استاد بزرگ ما از یک عروسی مجلل و گرم بیشتر از شصت سال در هوتل سابق کابل که من آنوقت یک پسر خورد بودم هنوز در ذهنم طنین دارد. صحنه های مجلس با تصویر استاد هنگام آوازخوانی که من گاهی پیش رویش مینشستم هنوز پیش چشمم زنده است. صدای بیهمتای استاد همیشه مرا به یک حالت دیگر می اندازد. خاطره شان در قلب مردم ما جاودانی باد!
و آرزو دارم از همین خانواده آهسته برو من را یکی بخواند ❤ امی آهنگ دست اولش را 😊
خداوند شما را به خانه بخت و آرزوی تان برساند، من خودم میام و میخوانم
If i don't cry,what should i do? We lost too much .our country ,our youth,our singers of kharabat .everything.
❤
❤ beautiful voice ❤
این هم تاریخچه خواندن آهسته برو:🥺
آهسته برو یا آستابرو محفل عروسی :
در زمان سلطنت امیر شیر علی خان دو دلداده به نام های شیرین و شیرو ( اصل نامش شیر محمد ) در همسایه گی در منطقه دروازه ی لاهوری کنونی کابل می زیستند و سخت عاشق همدیگر بودند۰
شیرین دختری یک سوداگر معروف طلا در آن زمان به نام کاکه رجب کابلی بود، اما شیرو شاگرد یک کارخانه بوت دوزی از خانواده نادار بود۰
گویند شیرو جوان آزاده و عاشق شیرین پس از سال ها تلاش در برابر تفاوت طبقاتی و دردی که از وصل دلداده اش شیرین می کشید سر انجام به وساطت بزرگان ومو سفیدان درخواست ازدواجش از سوی خانواده ی شیرین منظور شده بلاخره شبی عروسی اش فرا رسید۰
اما سر نوشت نگذاشت او به وصال کامل برسد، در همان شبی عروسی از سوی چند اوباش به بهانه ای بیرون کشیده شده و با ضربات کارد به شهادت میرسد، و پیراهن پر خونش را شب ها مادرش بر چشمان خود می مالید ...
نخستین بار آهنگ تراژیدی آستا برو پس از مرگ وی توسط مادر شیرو با دف در محفل عروسی پسر کاکای شیرو خوانده شد متن آن چنین بود:
خوران برادران مرا یاد کنید آستابرو
تابوت مرا زچوب شمشاد کنید آستابرو
تابوت مرا قدم قدم ور دارین آستابرو
شاه جوان آستابرو
در خاک سیاه بانین فریاد کنید آستابرو
کاکه جوان آستابرو
بعد از این واقعه آهنگ در محافل عروسی خانگی توسط زنان خوانده میشد.
این آهنگ، آهنگ ساز ندارد و اولین بار در زمان حبیب الله خان توسط استاد قاسم پدر کلان وحید قاسمی در مراسم عروسی سردار نصرالله خان خوانده شده است.
ضبط این آهنگ نخستین باز در هند به صدای استاد قاسم انجام شده است.
ادبیات این ترانه بیشتر اندوه بار و حسرت آمیز است که با شنیدن آن مو بر بدن سیخ شده واشک از چشمان آدم سرازیر میشود.
فرزند عزیز من که داماد شدی آستابرو
صد شکرخدا جوان شدی شادشدی آستا برو
این آهنگ قشنگ و تراژید را بعد از استاد قاسم، استاد نبی گل، استاد رحیم گل، استاد سرآهنگ، استاد رحیم بخش، احمد ولی و یک تعداد دیگر از آواز خوانان کشور خواندن.
یاد و خاطره این آهنگ جاویدان باد
کپی
❤🎉