(تفسیر)غزل بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 12 янв 2025

Комментарии • 54

  • @Lovely_poem
    @Lovely_poem 5 месяцев назад

    بسیار زیبا وعالی تفسیر کردید ،درود برشما

  • @ziataheri6850
    @ziataheri6850 2 года назад

    سلام استاد بزرگوارعزیز نوربرشوما

  • @gitynabaiee1648
    @gitynabaiee1648 Год назад

    دوتا شرح گوش کردم وعشق کردم و مست لا یعقل شدمو سه مایل پیاده روی کردم

  • @gitynabaiee1648
    @gitynabaiee1648 Год назад

    محشر بود ۳و نیم مایل پیاده روی کردم و ده تا شرح غزل را وش کردم ومست شدم و جنازه ام خندان رسید خانه دمتون گرم از مری لند تا خود ونکوور عاشقتونم 👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻🙏🙏🙏

  • @alitanha
    @alitanha 3 года назад

    خوشبختانه که رباب هنوز در افغانستان ما هست و زنده هست

  • @اشرفغنیاحمدزی-غ6س
    @اشرفغنیاحمدزی-غ6س 4 года назад +2

    تشکر عالی از

  • @TablikMobaleq
    @TablikMobaleq 2 года назад +1

    ممنون

  • @light4217
    @light4217 3 года назад +1

    کار مردان روشنی و گرمی است!
    بیشتر از یک سال قبل ویدیو را در یوتیوب برای اولین بار از شما استاد عزیز دیدم، و در اولین بار حرف های شما تکان دهنده بود، روشن کننده بود، گرم کننده بود برای این بنده حقیر و فقیر. خداوند را سپاس گزارم که می توانیم از معنویت شما بهرمند باشیم. درود!

  • @matabmesbakhil3578
    @matabmesbakhil3578 2 года назад

    واقعا هیچ عشق بالاتر از عشق الهی نیست، الهم ادخل محبک فی 💚

  • @majedgandchy3366
    @majedgandchy3366 3 года назад +1

    سلام ودرود وعرض ادب‌خدمت‌استاد کوهپایه.ممنون وسپاس بی کران از زحماتتون.بسیار عالی بود.
    همواره در عشق ونور الهی وبرکت باشید🙏🏻❤❤❤❤❤❤🌹🌹🌹🌹

  • @Tehran2024
    @Tehran2024 4 года назад +1

    سپاس از شما استاد گرانقدر

  • @majedgandchy3366
    @majedgandchy3366 3 года назад +1

    ✨💜🌠

  • @ibrahimi400
    @ibrahimi400 4 года назад

    خیلی عالی بسیار زیبا من شخص عاشق شیخ فریرالدین عطار نیشابوری استم

  • @hadiranjaran2195
    @hadiranjaran2195 4 года назад +1

    قشنگ بود ...

  • @abdullahsafari8302
    @abdullahsafari8302 6 лет назад +1

    بسیار عالی ماشاالله استاد

  • @zabiullahibrahimmi762
    @zabiullahibrahimmi762 5 лет назад

    سپاسگزارم از شما و برنامه خوب تان ممنون از شما استاد گرامی موفق باشی

  • @mokal9714
    @mokal9714 4 года назад

    ممنون اقای بزرگ

  • @israelzarang5589
    @israelzarang5589 6 лет назад

    سپاسگزارم از جناب شما

  • @hashmatosmani7161
    @hashmatosmani7161 6 лет назад

    بسیار عالی استاد محترم

  • @johnbaptist7476
    @johnbaptist7476 3 года назад

    فقط + 🕯🤔

  • @ziataheri6850
    @ziataheri6850 2 года назад

    منظورموللانا از شمس خورشیدویا افتاب میشه استاد راهنمایی کونید ممنون

  • @فانوسدریایی-ص1ك
    @فانوسدریایی-ص1ك 5 лет назад +1

    استاد با سپاس از زحمات شما. من توصیه میکنم که شما زحمت بکشید و یکبار به دقت اناجیل چهارگانه و اگر وقت کردید مزامیر داود، غزلیات و امثال سلیمان را بخوانید. من مطمئن هستم که در تفسیر اشعار مولانا به شما کمک شایانی خواهند کرد۰ شاد و پیروز باشید۰

  • @Homa7517
    @Homa7517 4 года назад

    🙏❤️🌹

    • @MolanaAcademy
      @MolanaAcademy  3 года назад +1

      🌹🌷🌼در پناه حضرت حق باشید

  • @nakhodayazdandar3441
    @nakhodayazdandar3441 5 лет назад +1

    با سپاس از زحمات شما.و ای کاش متن نوشتاری این اشعار را هم در این قسمت پایین صفحه گذاشته بودید.

    • @sofiya9999
      @sofiya9999 3 года назад

      بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
      بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
      ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
      کآن چهره مشعشع تابانم آرزوست
      بشنیدم از هوای تو آواز طبل باز
      باز آمدم که ساعد سلطانم آرزوست
      گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو
      آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست
      وآن دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست
      وآن ناز و باز و تندی دربانم آرزوست
      در دست هر که هست ز خوبی قراضه‌هاست
      آن معدن ملاحت و آن کانم آرزوست
      این نان و آب چرخ چو سیل است بی وفا
      من ماهیم نهنگم عمانم آرزوست
      یعقوب وار وا اسفاها همی‌زنم
      دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست
      والله که شهر بی تو مرا حبس می‌شود
      آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
      زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
      شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
      جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او
      آن نور روی موسی عمرانم آرزوست
      زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول
      آن های هوی و نعره مستانم آرزوست
      گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام
      مهر است بر دهانم و افغانم آرزوست
      دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر
      کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
      گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
      گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
      هر چند مفلسم نپذیرم عقیق خرد
      کان عقیق نادر ارزانم آرزوست
      پنهان ز دیده‌ها و همه دیده‌ها از اوست
      آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست
      خود کار من گذشت ز هر آرزو و آز
      از کان و از مکان پی ارکانم آرزوست
      گوشم شنید قصه ایمان و مست شد
      کو قسم چشم؟ صورت ایمانم آرزوست
      یک دست جام باده و یک دست جعد یار
      رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
      می‌گوید آن رباب که مردم ز انتظار
      دست و کنار و زخمه عثمانم آرزوست
      من هم رباب عشقم و عشقم ربابی است
      وآن لطف‌های زخمه رحمانم آرزوست
      باقی این غزل را ای مطرب ظریف
      زین سان همی‌شمار که زین سانم آرزوست
      بنمای شمس مفخر تبریز رو ز شرق
      من هدهدم حضور سلیمانم آرزوست

  • @ziataheri6850
    @ziataheri6850 2 года назад

    منظرور ازافغانم ارزوست چی میشه

  • @sofiya9999
    @sofiya9999 3 года назад +1

    هوسی است در سر من که سر بشر ندارم
    من از این هوس چنانم که ز خود خبر ندارم
    دو هزار ملک بخشد شه عشق هر زمانی
    من از او به جز جمالش طمعی دگر ندارم
    کمر و کلاه عشقش به دو کون مر مرا بس
    چه شد ار کله بیفتد چه غم ار کمر ندارم
    سحری ببرد عشقش دل خسته را به جایی
    که ز روز و شب گذشتم خبر از سحر ندارم
    سفری فتاد جان را به ولایت معانی
    که سپهر و ماه گوید که چنین سفر ندارم
    ز فراق جان من گر ز دو دیده در فشاند
    تو گمان مبر که از وی دل پرگهر ندارم
    چه شکرفروش دارم که به من شکر فروشد
    که نگفت عذر روزی که برو شکر ندارم
    بنمودمی نشانی ز جمال او ولیکن
    دو جهان به هم برآید سر شور و شر ندارم
    تبریز عهد کردم که چو شمس دین بیاید
    بنهم به شکر این سر که به غیر سر ندارم

  • @Emma-S369
    @Emma-S369 5 лет назад

    بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
    بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
    ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
    کان چهره مشعشع تابانم آرزوست
    بشنیدم از هوای تو آواز طبل باز
    باز آمدم که ساعد سلطانم آرزوست
    گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو
    آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست
    وان دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست
    وان ناز و باز و تندی دربانم آرزوست
    در دست هر که هست ز خوبی قراضه‌هاست
    آن معدن ملاحت و آن کانم آرزوست
    این نان و آب چرخ چو سیل‌ست بی‌وفا
    من ماهیم نهنگم عمانم آرزوست
    یعقوب وار وااسفاها همی‌زنم
    دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست
    والله که شهر بی‌تو مرا حبس می‌شود
    آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
    زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
    شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
    جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او
    آن نور روی موسی عمرانم آرزوست
    زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول
    آن‌های هوی و نعره مستانم آرزوست
    گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام
    مهرست بر دهانم و افغانم آرزوست
    دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر
    کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
    گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
    گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
    هر چند مفلسم نپذیرم عقیق خرد
    کآن عقیق نادر ارزانم آرزوست
    پنهان ز دیده‌ها و همه دیده‌ها از اوست
    آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست
    خود کار من گذشت ز هر آرزو و آز
    از کان و از مکان پی ارکانم آرزوست
    گوشم شنید قصه ایمان و مست شد
    کو قسم چشم صورت ایمانم آرزوست
    یک دست جام باده و یک دست جعد یار
    رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
    می‌گوید آن رباب که مردم ز انتظار
    دست و کنار و زخمه عثمانم آرزوست
    من هم رباب عشقم و عشقم ربابی‌ست
    وان لطف‌های زخمه رحمانم آرزوست
    باقی این غزل را ای مطرب ظریف
    زین سان همی‌شمار که زین سانم آرزوست
    بنمای شمس مفخر تبریز رو ز شرق
    من هدهدم حضور سلیمانم آرزوست

  • @rozeetasalami1104
    @rozeetasalami1104 4 года назад

    خیلی تشکر از تفسیرتان ... ولی منظور از عثمان ..حضرت عثمان خلیفه سوم مسلمانات هست ... وقتی از حضرت سلیمان وموسی عمران ویوسف کنعان ... میگه ... عثمان هم حضرت عثمانه. ونه نوازنده

    • @MolanaAcademy
      @MolanaAcademy  4 года назад +1

      با درود زخمه عثمان منظور شرف الدین عثمان است که از او به ندیم قدیم یاد میکننددر مناقب العارفین میتوانید از زندگی او بخوانید تمام شارحین بر این امر اتفاق نظر دارند و نمی تواند منظور مولانا خلیفه ی سوم باشد دقت بیشتری کنید

  • @azizullahhashimpur1462
    @azizullahhashimpur1462 5 лет назад

    برو برادر یک کار و بار به منفعت جامعه فکر کن یا سبب استخدام چند نفر بیکار را برابر کنین - این چیست که وقت گذاشتین

    • @MolanaAcademy
      @MolanaAcademy  5 лет назад +4

      با درود و سلام و سپاس
      قضاوت شما معلول و زاییده ی آن است که از ما اطلاعی ندارید .

    • @Tehran2024
      @Tehran2024 4 года назад +1

      دوست عزیز، شما خوبی؟!!!

    • @farzanehhasti5505
      @farzanehhasti5505 3 года назад +2

      ای کاش افراد جامعه به این سخنان بیشتر دقت کنند مطمینا با دریافت بیشتر معنوی و درک این مطالب بتوانند رشدی در جامعه داشته باشند

  • @abdulfatahsiddiqui5829
    @abdulfatahsiddiqui5829 4 года назад +2

    بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
    بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
    ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
    کان چهره مشعشع تابانم آرزوست
    بشنیدم از هوای تو آواز طبل باز
    باز آمدم که ساعد سلطانم آرزوست
    گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو
    آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست
    وان دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست
    وان ناز و باز و تندی دربانم آرزوست
    در دست هر که هست ز خوبی قراضه‌هاست
    آن معدن ملاحت و آن کانم آرزوست
    این نان و آب چرخ چو سیل‌ست بی‌وفا
    من ماهیم نهنگم عمانم آرزوست
    یعقوب وار وااسفاها همی‌زنم
    دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست
    والله که شهر بی‌تو مرا حبس می‌شود
    آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
    زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
    شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
    جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او
    آن نور روی موسی عمرانم آرزوست
    زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول
    آن‌های هوی و نعره مستانم آرزوست
    گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام
    مهرست بر دهانم و افغانم آرزوست
    دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر
    کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
    گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
    گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
    هر چند مفلسم نپذیرم عقیق خرد
    کآن عقیق نادر ارزانم آرزوست
    پنهان ز دیده‌ها و همه دیده‌ها از اوست
    آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست
    خود کار من گذشت ز هر آرزو و آز
    از کان و از مکان پی ارکانم آرزوست
    گوشم شنید قصه ایمان و مست شد
    کو قسم چشم صورت ایمانم آرزوست
    یک دست جام باده و یک دست جعد یار
    رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
    می‌گوید آن رباب که مردم ز انتظار
    دست و کنار و زخمه عثمانم آرزوست
    من هم رباب عشقم و عشقم ربابی‌ست
    وان لطف‌های زخمه رحمانم آرزوست
    باقی این غزل را ای مطرب ظریف
    زین سان همی‌شمار که زین سانم آرزوست
    بنمای شمس مفخر تبریز رو ز شرق
    من هدهدم حضور سلیمانم آرزوست
    حضرت عشق مولانا ❣️