لبخند سحر فرزانه کجا میداند لذت رسوایی دیوانه کجا میخواند دفتر دانایی چون لاله اگر بگزیدم گوشه ی صحرا را حال دگری دیدم در حالت تنهایی همچون سرو سهی، دارم دست تهی ، آزاده و آزادم بر گل سایه فکن ، گل در سایه ی من ، من بی ثمر افتادم عشقت توفان ، دل همچون دریا باشد این دریا را خواهم توفان زا باشد عشقت توفان ، دل همچون دریا باشد این دریا را خواهم توفان زا باشد ای بیگانه ی دل ، شو همخانه ی دل من شمع سحرگاهم ، لبخند سحر خواهم برگو به صیادم ، به کنج قفس بردی از یادم چو شاد از جفایی، چه غم با جفای تو شادم با من نیامیزی ز تاثیر آهم نپرهیزی چنان سایه بخت من از کنارم گریزی بر پا کنی آشوب قیامت را بنمایی اگر آن قد و قامت را دل اگر که وفا نکند چه کند به تو گر که دعا نکند چه کند من و خون جگری ، تو و فتنه گری مه من چو جفا نکند چه کند چو جفا به صفا نکند چه کند فرزانه کجا می داند لذت رسوایی دیوانه کجا می خواند دفتر دانایی چون لاله اگر بگزیدم گوشه ی صحرا را حال دگری دیدم در حالت تنهایی اسمائیل نواب صفا
@@mehrdadalavi7260 درود براستاد جانان . خیلی سپاسگزارم که متن کامل این ترانه شنیدنی را گذاشتید ما هر از گاهی شاه بیت شعر یا ترانه ها رو مینویسیم ببخشید استاد
با سپاس از استاد علوی گرامی بابت پخش این موسیقی زیبا و فاخر از هنرمندان گرامی ایران زمین بسیار زیبا و دلنشین پیروز و موفق باشید ایام بکام 💚💜💚💜💚💜💚
نشد یک لحظه از یادت جدا دل، زهی دل ،آفرین دل ، مرحبا دل ،زِدستش یک دم آسایش ندارم ،نمیدانم چه می خواهد از این دل ،🌷🌷❤❤🙏🏽💯
سخن عشق ز خاکستر پروانه بپُرس، 🌷🌷🌻🌻❤❤🌷🌷🙏🏽💯💚👍
فرزانه چه میداند لذت دسوایی را
لبخند سحر
فرزانه کجا میداند لذت رسوایی
دیوانه کجا میخواند دفتر دانایی
چون لاله اگر بگزیدم گوشه ی صحرا را
حال دگری دیدم در حالت تنهایی
همچون سرو سهی، دارم دست تهی ، آزاده و آزادم
بر گل سایه فکن ، گل در سایه ی من ، من بی ثمر افتادم
عشقت توفان ، دل همچون دریا باشد
این دریا را خواهم توفان زا باشد
عشقت توفان ، دل همچون دریا باشد
این دریا را خواهم توفان زا باشد
ای بیگانه ی دل ، شو همخانه ی دل
من شمع سحرگاهم ، لبخند سحر خواهم
برگو به صیادم ، به کنج قفس بردی از یادم
چو شاد از جفایی، چه غم با جفای تو شادم
با من نیامیزی ز تاثیر آهم نپرهیزی
چنان سایه بخت من از کنارم گریزی
بر پا کنی آشوب قیامت را
بنمایی اگر آن قد و قامت را
دل اگر که وفا نکند چه کند
به تو گر که دعا نکند چه کند
من و خون جگری ، تو و فتنه گری
مه من چو جفا نکند چه کند
چو جفا به صفا نکند چه کند
فرزانه کجا می داند لذت رسوایی
دیوانه کجا می خواند دفتر دانایی
چون لاله اگر بگزیدم گوشه ی صحرا را
حال دگری دیدم در حالت تنهایی
اسمائیل نواب صفا
@@mehrdadalavi7260 درود براستاد جانان .
خیلی سپاسگزارم که متن کامل این ترانه شنیدنی را گذاشتید ما هر از گاهی شاه بیت شعر یا ترانه ها رو مینویسیم ببخشید استاد