بسیار صحبت های مفید و فوق العاده ای بود،بسیار استفاده کردم، ممنون اگه باز هم بيضايي بزرگ و خانومشون مصاحبه ای يا فيلم تیاترهاشون رو اگه دارید حتما بگذارید دوست عزیز
Solmaz Sadeghian پاي صحبتهاي اين گنجينه هاي ادب و فرهنگ نشستن ، توفيقي است كه چند صباحي نصيب ماست. عمرش و مغز و قلب و روحش را به پاي تحقيق و گسترش ادبيات و فرهنگ گذاشته از همه سو مورد تيرباران موانع قرار گرفته، غربت گزيده اما هنوز اميد داره! خودش و خانمش در نهايت صلابت و متانت اما عاري از هر گونه رخوت و غرور انگار كه در جمع خانواده شان نشسته و صحبت مي كنند ( مصداق كامل شعر شاملو: گردن به غرور برافراشتگانند در ارتفاع شكوهناك فروتني) واقعا پيشنهاد مي كنم يك ساعت وقت بگذاريد و ببينيد حداقل از وجنات و نوع برخورد اين بزرگان به زندگي و به آدمهاي ديگر درس مي گيريم باور كنيد با ديدن و خواندن و تكرار ، اين نوع رفتار بصورت قطره اي وارد جسم و روحمان خواهد شد
در دقیقه یازدهم برای پرسش موشکافانه اون خانم، بیضایی عزیز گفت واقعیت را در نخستین جمله ی پاسخش، ولی مشخص شد که همه شنودگان این مصاحبه روشتفکر نبودند برخلاف ان که از جنین نشستی با این شخصیت بر می اید. امما بیضایی همین منطق را در ادامه ی پاسخ به خانم و بقیه ارایه داد. وقتی شاعری شعری می گوید خوانندگان ان به اندازه درک و فهم و توقعات و ایده ال های خود آن شعر را درک می کنند شاید خواننده ای که از شاعر باهوش تر نباشد نکته ای را ببیند و نتیجه ی تجربه و دانشی ست که او دارد و شاعر ندارد و یا خواننده ای که از هر نظر از ان شاعر برتر است همه این خوانندگان، شعر را از دریچه ای که به دنیا دارند درک می کنند و شاعر هم ار دریچه ی شخصی خود این شعر را نوشت این است که بگوییم که یک شعر به اندازه ی تعداد خوانندگانش معنا و مفهوم دارد چون قرار نیست که شعوری دیده نشود چون قرار نیست چارچوبی برای درک و فهم در نظر گرفته شود. این پرسش، چالشی بود برای بیضایی از یکی از تماشاچیان سبک خود و منطقی هم برخورد کرد و در راستای دید ان تماشاچی پاسخ داد و چیزهایی به زبان آورد که خودش پیشاپیش به آنان فکر نکرده بود ولی ذهنیت ان را داشت برای همین درست پاسخ داد.
+Davoud Rastgou حق کاملاً با شماست جناب داوود راستگوی عزیز. داستان این فیلم این است که بنده چون همسرم نتوانست در آن شب سخنرانی همراهم باشد چرا که فرزندان خردسالمان نیاز به مراقبت داشتند و متاسفانه در کمال تعجّب خودم هیچگونه تدارکی برای فیلمبرداری از این نشست ادبی-فرهنگی نشده بود، تمام مدّت یکساعت را با موبایل بدون اینکه حتی یک پایه یا تکیه گاه برای دستم داشته باشم فیلمبرداری کردم تا بتوانم همسرم را هم در این نشست سهیم کنم . خانم سلماز صادقیان که در ابتدای نظرات دوستان، نوشته شان را می بینید همر بنده هستند و از آنجاییکه خیلی تحت تاثیر این محفل فرهنگی قرارگرفتیم دریغم آمد که آنرا با دیگر عزیزانی چون شما که دوستدار استاد و پیگیر کارهایش هستید به اشتراک نگذارم. درنتیجه طی ایمیلی از بنیاد پریا ضمن تشکر از اینکه بهم اجازه فیلمبرداری داده بودند اعلام کردم که قصد اشتراک آنرا در یوتیوب دارم و این شد حاصل آن تعهّد شخصی بنده نسبت به همسرم.. حق با شماست و میزبانان فرهنگی . باید پیش بینی های حرفه ای تری در ثبت چنین نشسستهایی را در نظر بگیرند.
درود به استاد بهرام بیضائی و خانم مژده شمسایی، استاد بی نظیر تاریخ و فرهنگ ، پاینده باشید، ❤❤❤❤❤
درود بر شما.
سپاسگذارم برای پیشکش این گفتار!
بنده از شما سپاسگزارم برای پیام پرمهرتان.
ممنون از نازنین مژده شمسایی و بهرام بیضایی.🌹
شوربختانه کیفیت صدا بسیار پایین و ضعیف است، جوری که به ناچار گوشی را به گوشم چسبانده بودم، خیلی آزار دهنده... هر چند خود برنامه بسیار خوب است، سپاس
بسیار صحبت های مفید و فوق العاده ای بود،بسیار استفاده کردم، ممنون
اگه باز هم بيضايي بزرگ و خانومشون مصاحبه ای يا فيلم تیاترهاشون رو اگه دارید حتما بگذارید دوست عزیز
خيلى خوشحالم كه مورد پسندتان واقع شد؛ متاسفانه فيلم ديگرى از ايشان ندارم.
مرسی خیلی خوب بود
+Ala Mohseni خوشحالم که به دلتون نشست.
سلام جناب توکلی نمیدونم چطور از زحمتی که کشیدید تشکر کنم. واقعا ممنونم . بسیار زیاد ممنونم. دست مریزاد
Solmaz Sadeghian
پاي صحبتهاي اين گنجينه هاي ادب و فرهنگ نشستن ، توفيقي است كه چند صباحي نصيب ماست.
عمرش و مغز و قلب و روحش را به پاي تحقيق و گسترش ادبيات و فرهنگ گذاشته
از همه سو مورد تيرباران موانع قرار گرفته، غربت گزيده اما هنوز اميد داره!
خودش و خانمش در نهايت صلابت و متانت اما عاري از هر گونه رخوت و غرور
انگار كه در جمع خانواده شان نشسته و صحبت مي كنند
( مصداق كامل شعر شاملو: گردن به غرور برافراشتگانند در ارتفاع شكوهناك فروتني)
واقعا پيشنهاد مي كنم يك ساعت وقت بگذاريد و ببينيد
حداقل از وجنات و نوع برخورد اين بزرگان به زندگي و به آدمهاي ديگر درس مي گيريم
باور كنيد با ديدن و خواندن و تكرار ، اين نوع رفتار بصورت قطره اي وارد جسم و روحمان خواهد شد
در دقیقه سی و چهار خانم شمسایی عزیز پاسخی داد که خود می تواند طرح اصلی یک فیلمنامه باشد فیلمنامه ی چالشی و نویی خواهد شد.
عجب فیلمی بود
در دقیقه یازدهم برای پرسش موشکافانه اون خانم، بیضایی عزیز گفت واقعیت را در نخستین جمله ی پاسخش، ولی مشخص شد که همه شنودگان این مصاحبه روشتفکر نبودند برخلاف ان که از جنین نشستی با این شخصیت بر می اید. امما بیضایی همین منطق را در ادامه ی پاسخ به خانم و بقیه ارایه داد. وقتی شاعری شعری می گوید خوانندگان ان به اندازه درک و فهم و توقعات و ایده ال های خود آن شعر را درک می کنند شاید خواننده ای که از شاعر باهوش تر نباشد نکته ای را ببیند و نتیجه ی تجربه و دانشی ست که او دارد و شاعر ندارد و یا خواننده ای که از هر نظر از ان شاعر برتر است همه این خوانندگان، شعر را از دریچه ای که به دنیا دارند درک می کنند و شاعر هم ار دریچه ی شخصی خود این شعر را نوشت این است که بگوییم که یک شعر به اندازه ی تعداد خوانندگانش معنا و مفهوم دارد چون قرار نیست که شعوری دیده نشود چون قرار نیست چارچوبی برای درک و فهم در نظر گرفته شود. این پرسش، چالشی بود برای بیضایی از یکی از تماشاچیان سبک خود و منطقی هم برخورد کرد و در راستای دید ان تماشاچی پاسخ داد و چیزهایی به زبان آورد که خودش پیشاپیش به آنان فکر نکرده بود ولی ذهنیت ان را داشت برای همین درست پاسخ داد.
متاسفانه چه ضبط بدى، واقعا حق استاد بيضايى اينه كه بهترين كيفيت صدا رو داشته باشيم. واقعا تا كى ميخواهيم آماتور باشيم
+Davoud Rastgou
حق کاملاً با شماست جناب داوود راستگوی عزیز. داستان این فیلم این است که بنده چون همسرم نتوانست در آن شب سخنرانی همراهم باشد چرا که فرزندان خردسالمان نیاز به مراقبت داشتند و متاسفانه در کمال تعجّب خودم هیچگونه تدارکی برای فیلمبرداری از این نشست ادبی-فرهنگی نشده بود، تمام مدّت یکساعت را با موبایل بدون اینکه حتی یک پایه یا تکیه گاه برای دستم داشته باشم فیلمبرداری کردم تا بتوانم همسرم را هم در این نشست سهیم کنم .
خانم سلماز صادقیان که در ابتدای نظرات دوستان، نوشته شان را می بینید همر بنده هستند و از آنجاییکه خیلی تحت تاثیر این محفل فرهنگی قرارگرفتیم دریغم آمد که آنرا با دیگر عزیزانی چون شما که دوستدار استاد و پیگیر کارهایش هستید به اشتراک نگذارم. درنتیجه طی ایمیلی از بنیاد پریا ضمن تشکر از اینکه بهم اجازه فیلمبرداری داده بودند اعلام کردم که قصد اشتراک آنرا در یوتیوب دارم و این شد حاصل آن تعهّد شخصی بنده نسبت به همسرم.. حق با شماست و میزبانان فرهنگی .
باید پیش بینی های حرفه ای تری در ثبت چنین نشسستهایی را در نظر بگیرند.
😩😩😩👎🏾👎🏾👎🏾👎🏾