زندگی عارفانه طفلی به نام شادی دیری است گم شده است استاد کوهپایه
HTML-код
- Опубликовано: 7 окт 2024
- بنام خدا
موضوع بحث:زندگی عارفانه
ویژگی های زندگی عارفانه
تواضع
شکفتگی
یکسان دیدن افراد
تنبية: العارِفُ هَشُ بَشَّ بَسَامٌ يُبَجِّلُ الصَّغِيرَ مِنْ تَواضُعِهِ كما يُبَجِّلُ
الكبير
عارف گشاده رو و خوش برخورد و خندان است در تواضع و فروتنی کودکان و خردسالان راهمچون بزرگسالان محترم می شمارد
وينبسط مِنَ الْخامِل مِثْلَ ما يَنْبَسِطُ مِنَ النَّبِيهِ،
از گمنام همچون آدم مشهور با گشاده رویی استقبال می کند
وَكَيْفَ لَا يَهِشُ وَهُوَ
فرحان بِالْحَقِّ وَ بِكُلِّ شَيْءٍ فَإِنَّهُ يرى فيهِ الْحَقِّ
چگونه گشاده رو نباشد در حالتی که او به حق مسرور و شاد است و در هر چیزی خدا را
می بیند؟
آدم اصطرلاب اوصاف علوست
وصف آدم مظهر آیات اوست
هرچه در وی می‌نماید عکس اوست
هم‌چو عکس ماه اندر آب جوست
خلق را چون آب دان صاف و زلال
اندر آن تابان صفات ذوالجلال
علمشان و عدلشان و لطفشان
چون ستارهٔ چرخ در آب روان
…..
وَصَّی الْخِضْرُ عیسى كُنْ بَشَّاشَا وَلَا تَكُنْ عَبّاساً
وَكُنْ نَفاعاً وَلا تَكُنْ ضَرَاراً»
خضر عیسی را وصیت و سفارش کرد که بشاش و
خوشحال و شکفته روی و شکوفا ،باش ترش روی و عبوس و عباس مباش.
سود رسان به مردم باش ضرر رسان مباش
وَكَيْفَ لَا يُسَوِّي وَالْجَمِيعُ
عِندَهُ سَواسِيَةُ أهْلِ الرَّحْمَةِ قَدْ فعَلُوا بِالْباطِل
و چگونه برابر نداند در حالتی که همگان در نزد او شبیه اهل رحمتند که به باطل اشتغال
ورزیده اند؟
………
«تنبيه العارف لَهُ أحوال لا يَحْتَمِلُ فيها الْهَمْسَ مِنَ الْحَقِيفِ فَضْلاً عَنْ
سائِرِ الشَّوائِلِ الْخَالِجَةِ
عارف حالاتی دارد که با آنها آهسته ترین صداها را تحمل نمی کند، تا چه رسد به سایر شواغل بازدارنده
و هِيَ في أَوقَاتِ أَنْزِعَاجِهِ بِسِرِّهِ إِلَى الْحَقِّ إِذَا تَاحَ
حجاب مِنْ نَفْسِهِ أَوْ مِنْ حَرَكَةِ سِرِّهِ قَبْلَ الْوُصُولِ، فَأَمَّا عِنْدَ الْوُصُولِ فَإِمَا
شغل لَهُ بِالْحَقِّ مَنْ كُلِّ شَيْءٍ وَإِمَا سَعَةَ لِلْجَانِبَيْنِ لَسَعَةِ الْقُوَّةِ، وَكَذَلكَ عِنْدَ
الانصراف في لباس الكرامَةِ فَهُوَ أَهَشُ خَلْقِ اللَّهِ بِيَهْجَتِهِ»
و این در اوقاتی است که درون و سر او به سوی حق برکنده شده است، و آنگاه حجابیاز خود یا از حرکت سر و درون خود پیش از وصول روی دهد. اما هنگام وصول یا از هرچیزی
بریده و به حق مشغول است و یا به خاطر وسعت ،نیرو هر دو جانب را در خود گنجانده است.
همچنین هنگام انصراف در لباس ،بزرگواری با بهجت خویش گشاده روترین آفریده خداست.
…….
: العارف لا يَعْنِيهِ التَّجسسُ وَ التَّحَسسُ وَلَا يَسْتَهْويهِ الْغَضَبُ عِنْدَ
مُشاهَدَةِ الْمُنْكَرِ كَمَا تَعْتَرِيهِ الرَّحْمَةُ، فَإِنَّهُ مُسْتَبْصِرٌ بِسِرِّ اللهِ فِي الْقَدَرِ. وَ
أما إذا أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ أَمَرَ بِرِفْقٍ ناصح لا بِعُنْفِ مُغَيْرِ، وَإِذَا جَسُمَ الْمَعْرُوفُ
قرُبَمَا غَارَ عَلَيْهِ مِنْ غَيْرِ أَهْلِهِ».
ترجمه
عارف به دنبال جست وجو و کسب خبر ،نیست و هنگام مشاهده منکر و امر ناخوشایند خشم بر
وی مسئولی نمیشود چنانکه رحمت بر وی دست میدهد؛ زیرا او سر خدا را در قدر با دیده
بصیرت مشاهده میکند و وقتی امر به معروف میکند با مدارا و نصیحت ابراز میکند نه با
سختگیری و نکوهش و هرگاه معروف بزرگ باشد به نااهل از روی غیرت بازگو نمیکند.
…….
«تنبية: العارِفُ شُجاعٌ، وَكَيْفَ لا وَهُوَ بِمَعْزِلٍ عَنْ تَقِيَّةِ الْمَوْتِ، وَجَوادٌ وَكَيْفَ
لا وهُوَ بِمَعْزلٍ عَنْ مَحَبَّةِ الْبَاطِلِ وَصَفَاحٌ لِلذَّنُوبِ وَكَيف لا ونَفْسَهُ أَكْبَرُ مِنْ
أن تَجْرَحَها زَلَّهُ بَشَرٍ، وَنَسَاءُ لِلأحقاد وكيف لا وذكرُهُ مَشْغُولُ بِالحَقِّ».
ترجمه
عارف دلیر است و چگونه نباشد و حال آنکه او از مرگ نمی هراسد؟ عارف بخشنده است و
چگونه بخشنده ،نباشد که او از محبت باطل و نعیم دنیا به دور است؟ او از گناهان در میگذرد و
چگونه نگذرد که او بزرگتر از آن است که ذلت و خواری بشری او را از جای به در برد؟ او کینه ها
را فراموش میکند و چگونه کینه ها را فراموش نکند زیرا یاد او مشغول به حق است؟
…….
«تنبيه: الْعارِفُونَ قَدْ يَخْتَلِفُونَ فِي الْهِمَمِ بِحَسَبِ مَا يَخْتَلِفُ فِيهِمْ مِنَ
الْخَواطِرِ عَلَى حُكْمِ مَا يَخْتَلِفُ عِنْدَهُمْ مِنْ دَواعِي الْعِبَرِ، وَ رُبَمَا اسْتَوَىٰ عِنْدَ
العارفِ الْقَشَفُ والتَّرَفُ بَلْ رُبَمَا آثَرَ الْقَشَفَ، وَكَذَلِكَ رُبَمَا اسْتَوَىٰ عِنْدَهُ
التَّفِلُ وَ الْعَطِرُ، بَلْ رُبّما آثَرَ التَّفِلَ وَ ذلِكَ عِنْدَ مَا يَكُونُ الْهاجِسُ بِبالِه
استحقارَ ما خَلا الحقِّ، وَ رُبّما صَغى إلَى الزِّينَةِ وَ أَحَبَّ مِنْ كُلِّ جِنْسِ
عقيلتَهُ وَكَرِهَ الْخِداجَ وَالسَّقَطَ وذلك عِنْدَمَا يَعْتَبِرُ عَادَتَهُ مِنْ صُحْبَةِ
الأحوالِ الظَّاهِرَةِ».
همتهای عارفان مختلف است و این اختلاف بر حسب اختلاف خواطر انان است و این به حکم آن است که امور عبرت انگیز نزد آنان متفاوت است بسا که نزد عارف زندگی سخت و
خوشگذرانی یکسان است و بسا که او زندگی دشوار را برگزیند و همچنین گاهی بوی ناخوش
و خوش برای او برابر باشد و گاهی بوی بد را برعطر ترجیح میدهد. و این زمانی است که
خاطر او متوجه حقیر شمردن غیر حق باشد و گاهی به آرایش گراید و از هرچیز بهترینش را
برگزیند، و ناقص و کم بها را ناخوش دارد و این زمانی است که به عادت مصاحبت احوال
ظاهری توجه کند و او از هر چیزی روشنی و خیره کنندگی و جلوۀ آنرا میجوید؛ چه آنرا بهره
بیشتری از عنایت نخستین است و به معشوق مانندتر و نزدیکتر از چیزهایی است که به هوا و
هوس به آنها تقرب میجوید و این در مورد دو عارف فرق میکند و گاهی در مورد يك عارف
برحسب دو وقت اختلاف دارد
……
درود بر شما استاد بزرگوار❤❤❤
🌹🌼💐🙏🙏
thanks
🌹🌼💐🙏🙏
عالی بود ممنون 🌺🌺
🌹🌼💐🙏🙏
❤❤❤🙏🔥🔥🔥🌹
🌹🌼💐🙏🙏
ببخشید استاد اما خود خدا هم در قران گفته که آسمان زیرین رو با ستارگان آذین بستیم. پیشنهاد میکنم در مورد زمین تخت و آنچه در مورد شکل واقعی زمین و آسمانها هم در قران هم در تورات آمده مطالعه دقیقتری بفرمایید