@@mgs2014 نه عزیزم ..منظورم مجاهدین خلق نبود دقت کنی نوشتم مجاهدان راه آزادی یعنی همه میتونن در راه آزادی و رهایی از غل و زنجیر اسرارت لباس مجاهدت تنشون کنن حتی طبقه ی بورژوا هم که دچار یاس و پوچی شده در زندگی میتونن برای آزادی طغیان کنن واژه ی مجاهد تمثیل هست و نماد
هیچ فرقی نمیکنه عزیز. دیدگاه بچه گونه فراستی که فقط چند تا کلمه که بعضیا رو تقریبا فرانسوی تلفظ میکنه رو بخوایم تحلیل کنیم، هیچ فرقی نداره فیلم های خیلی خیلی محدودی که دوست داره رو در نظر بگیریم یا نود و نه درصد فیلم های حداقل دو سه دهه اخیر رو که به شدت میکوبه و اذیت میشه نگاه میکنه و.... در آخر به فردی میرسیم که همه چیز رو سیاه و سفید و خوب و بد میبینه. فیلم "آدمیزادی" فقط دوست داره. حتی هیچی از زبان، فرهنگ و قوانین فیلم سازی آمریکا نمیدونه، نمیدونه در دهه هایی که هیچکاک فیلم میساخته خیلی محدودیت در سینما آمریکا وجود داشته که الان وجود نداره و خود هیچکاک نسبت به این قضیه چندین بار اعتراض کرده بوده. میرسیم به فردی که فقط چند تا کلمه بلده و خیلی خودشیفته هم هست، فرم، معنا، "فیلم آدمیزادی" و چند تا کلمه نامفهوم دیگه که حتی نمیتونه این کلمه ها رو توضیح بده. اصلا این فیلم رو نقد نکرد. داستان فیلم رو تا حدودی تعریف کرد که به شدت اغراق شده بود (چون به شدت همه چیز رو سیاه و سفید میبینه). نمای باز و بسته رو نمیتونه درست تعریف کنه. فقط میگه " بسیار بسیار بد و لانگ شات های بسیار زیاد". هیچوقت توضیح نمیده چرا بسیار زیاد؟ اصلا کی میتونه بگه بسیار زیاد یا بسیار کم؟ معیار چیه؟ فقط هیچکاک و جان فورد و دو سه تا کارگردان ۶، ۷ دهه های پیش دیگه. بازی دیکاپریو بسیار بد... "دونیرو" (همین تلفظ مثلا استاد خیلی نکات رو میرسونه یا تلفظ "جری لوییز" ) بسیار بسیار بد... اسکورسیزی که اصلا کارگردان نیست چون فرم بلد نیست. تارانتینو کارگردان بسیار بدیه و بقیه هم همینطور. فراستی فقط دوست داره فیلم "آدمیزادی" ببینه. همین. سینما رو در همین حد میبینه. نقد مثلا استاد درباره سریال The Sopranos رو نگاه کنید (البته استاد قسمت اول از فصل اول رو هم کامل ندیده چون "آدمیزادی" نبوده و دوربین با آدم ستمگر بوده و احتمالا کلی هم اذیت شده نیم ساعت از یه قسمت رو دیده).
من سالهاست در ژاپن زندگی می کنم ،این فیلم سادگی ونظم وپشتکارقشر بسیاری از ژاپنی های هم سن آرتیس فیلم را نشان میدهد کارکردن و درست انجام دادن کاربرایشان یک نوع عبادت است با تشکر از توضیحات زیبای جناب فراستی🙏فیلم بسیار زیبای است
من این فیلم و دیدم در سینما اینقدر لذت بخش هست و آدم و مجذوب عمق میکنه با تصاویر ساده و عادی زندگی که متوجه دو ساعت گذر فیلم نمیشی واقعا به جسارت کارگردان باید احسنت گفت فیلم inoccence از کارگردان hirokazu هم به شدت توصیه میکنم فوق العاده هست این فیلم
هر کسی درمورد زندگی در حال بهم توصیه ای کرد شعاری بیش نداد و بیشتر از یک حرف حسابش نکردم. اما زندگی در حال رو با این مرد و این فیلم زندگی کردم. جالبه بعد از تیتراژ درمورد کلمه ای Komorebi توضیح میده که فکر میکنم از نگاهتون در رفته باشه. یعنی سایه هایی که برگ درختان درست میکنند که هر تصویر از این سایه ها فقط یک بار در جهان اتفاق میوفته و هیچکدام مثل هم نیستند. شاید دلیل اصلی عکس گرفتن مدام از برگها همین بود، شاید دیدن روزهایی شبیه به هم در این فیلم که دوربین هر کدام رو از زاویه و اندازه متفاوتی میگیره، شاید زندگی این شخصیت و... همه در این جمله بود و چقدر خوب که گذاشتن آخر آخر فیلم که مبادا ما با خودآگاه خودمون این فیلم رو ببینیم.
استاد ، من فکر می کنم حضور درخت و ارتباط ی که کوجی با درختان داره کاملا سمبلیک و نمادین هست ... درخت با تبدیل co2 به اکسیژن به ما پاکی و تمیزی میده و کوجی نیز با تمیز کردن توالت ها مثل یک درخت به ما حس پاکی میده ....او مثل یک درخت بخشنده است ، تکیه گاهه ، سایه است ، طراوت داره و گاهی نیز مثل یک درخت ترک می خوره و اشک می ریزه ... در ضمن بازی نور و سایه نیز در این فیلم فوق العاده بود ...
درود بر شما استاد گرامی و عزیز *یک موضوع بسیار مهم: **لطفاً در نقد فیلم ها، استدلال های و ایرادهای میزانسن و دکوپاژ برای نقد دقیق پلان ها و سکانس ها و حرکت و نوع دروبین هم بیاورید و توضیح کامل دهید .با احترام نادر کبیر
یک اگزیستانسیالیسم ناب … فراستی وقتی از یه فیلم خوشش میاد میشه مثل قهرمان همین فیلم . با دقت و وسواس و آرامشی ستودنی طوری فیلم رو تحلیل میکنه که انکار نگرانه با یک کلمه نامربوط دل فیلم بشکنه . فیلم ، احترام وندرس به “ وجود “ داشتنه . وجودی که رنج رو پشت سر گذاشته و آگاهانه تنهایی رو برگزیده و از تنهایی لذت میبره و به تمام نماد های زیستن احترام میذاره . جیدمانی برای زندگی خودش انتخاب کرده و در برابر تک تک انتخاب هاش به شدت احساس مسئولیت داره . به قول مسعود عوامل اختلال این چیدمان قهرمان ما یه قول مسعود رفیق ما رو به چالش می کشند و رفیق ما در همه این چالشها انسانی ترین واکنش رو نشون میده . ۱۰ از ۱۰ به سبک IMDB ۴ از ۴ به سبک مسعود فراستی
خیلی خوب بود. خدا قوت استاد. واقعا نقد ها تون بعد از دیدن فیلم خوبی که معرفی میکنید خیلی دلچسبه. فیلم هم واقعا فیلم خوبی بود؛ امیدوارم باز هم از اینجور فیلم ها و فیلم ساز ها بیشتر ببینم.
فراستی نیمه اول فیلم آناتومی یک سقوط برنده نخل طلا را میگه فاجعه ست نیمه دومش میگه به اصرار دوستم مجدد دیدم تازه فهیمیدم بخش دوم شاهکاره . یعنی ایشان فیلمها رو اینجور می بینند و بعد میگه من مستقلم و تحت تاثیر کسی نیستم . یکی نمی گه اگر 50 درصد اول فیلم اضافه است اون 50 درصد پس روی چی سوار بود تو گفتی شاهکاره ؟ خطر سفسطه اینه که گاهی لو میده شمارو و گیر می افتی ! اون فیلم میگه اشکال داره بعد روزهای خوب یک فیلم به شدت معمولی را تمجید می کند
آقای فراستی من توکیو زیاد زندگی کردم این دستشویی ها شمال شهری نیست توکیو جنوب و شمال نداره و همش تمیزه حتی دستشویی های شهرهای دورافتاده هم تمیزه به ندرت دستشویی غیر تمیز دیده میشه تو ژاپن
من جواب بعضی سوالاتم رو گرفتم وبعضی هاش جا موند, مثلا تاکید رو برج مخابراتی یا مرد بیخانمان که حتی یبار رفت دنبالش یا بازی ضربدری روکاغذ تو دستشویی حتی خونه ایی که میره بهش سر بزنه اخر فیلم , شاید خانه پدری بوده چون پدرش در اسایشگاه بود اما دیگه خونه سر جاش نبود , حتی جملاتی که با خواهرزاده اش رد و بدل میشد در مورد جهان های متفاوت یا "الان الانه و بعدا بعدنه" حاوی پیام هایی بودن ضمن اینکه توضیحات زن کتابفروش در مورد دو کتابی که در فیلم خرید که به حال و هوای روزگارش و اتفاقات حوالیش میخورد. اضافه کنم در حمام با تلفن عمومی زنگ زد به خواهرش شاید برای اینکه خواهرزاده اش موبایلش رو چک نکنه و یا در جهت فرمایش شما بود که با یه تلفن انالوگ! عمومی یه کار مهم رو انجام داده باشه. زنده باشید
با درود. این فلم رو وقتی خوب تر و بهتر می توان فهمید که با فرهنگ ژاپنی،بخصوص مفهوم وابی-سابی آشنا بود.یافتن زیبایی در نقص.یافتن زیبایی و آرامش و امنیت در آنچه هست،نه آنچه به گونه ی تصنعی خلق می شود.ویم وندرس به خوبی از پسِ نشان دادن این زیبایی برآمده است. از سوی دیگر،این فلم در تقابل است با مفهومِ ملالت و پوچی،که از دلِ روزمرگی و تکرار برمی خیرد.دنیایی تکنولوژیک غربی و رژیم خاص و متعین کاری،دقیقا همین ملالت را می زاید.وندرس،به سانِ یک اروپایی،به گمانم،به خوبی نشان می دهد که روزمرگی الزام به ملالت و پوچی منتج نمی شود.این امر رو هم در فرهنگ ژاپنی نشان می دهد(مثلا برداشت های او از نورِ درختانِ که بر روی دیوار های توالت می تابند،که در زیبایی شناسی ژاپنی از آن به نام کوموروبی یاد می شود،و شخصیت اصلی هر روز مکررا آن ها را می بیند اما از دیدن شان،احساسِ ملال و تکرار،به گونه ی غربی نمی کند،)و هم با برداشت های خوب و میزانس های به جا و به موقع،همین حس رو یعنی،روزمرگی شخصیت اصلی رو به مخاطب منتقل می سازد،بدون این که به دامِ ملالت ناشی از تکرار بیفتد.
مرسی. ۲ قسمت از فیلم رو یا شما متفاوت دیدی یا چیزی که من تو سینما دیدم فرق داشت. اونجایی که اون خانم و شوهر سابقش رو میبینه، از پشت پرده نیست و چون رستوران تعطیله، مغازه روبرویی (لباسشویی) صبر میکنه و کتاب میخونه تا رستوران باز بشه. تا میبینه خانمه اومد و رستوران رو باز کرد، میاد و تو این فرصت یک مردی هم با خانم وارد رستوران میشه. بعد اینکه میخواد بره داخل، میبینه اون دو نفر همدیگه رو بغل کردن. صحنه خداحافظی از خواهر هم، بخاطر اینکه از پدرشون که خونه سالمندان هست، حرف میشه و به نوعی یاد گذشته ای که داشته (چیزی که نشون میده شغل توالت شویی رو به عمد انتخاب کرده و قبلا اون هم گویا تو فضای متمولی بوده) باعث میشه گریه کنه. و البته آخرین سکانس که اتفاقا طولانی هم بود، سکانس اشک، لبخند، گریه،غم،نفرت، شادی، حسرت و کلی احساس دیگه که خیلی هنرمندانه بازیگر همشون رو پشت فرمون ماشینش برای ما فقط و فقط با تغییر حالات صورت و چشم ها بینهایت استادانه اجرا میکنه و چقدر واقعی و زیبا معنای واقعی زندگی رو نشون میده که ترکیب همه این چيزهاست زندگی
بسیار عالی بود.خسته نباشید استاد. کیفیت همه چیز خوب بود. خیلی خوشحالم که داستان همچنین فیلم خوش حس و حالی رو از زبان شما شنیدم. حتی صحبت کردن در ارتباط با این فیلم هم حس خوبی داشت. ای کاش خیلی از فیلم ساز ها این سبک فیلم ها رو بسازند و یک رنگ تازه ای به جهان ماتم زده و ضد انسانی سینمای این عصر بدن.
فیلم خیلی خوبه. من هم بسیار لذت بردم از دیدنش و یکی از دلایلی که دیدمش پیشنهاد آقای فراستی بود. اما کاش ایشون به جای بیان نظرات شخصی زیبایی که داره روی نقد فیلم تمرکز کنه چون هرجا خارج میشه ناکوک میشه. میگه یک جوون سربه هوای... امروزی دیگه خلاصه. جای تاسف داره این نگاه و بیانش.
فیلم بی نظیری بود مرسی از اینکه پیشنهاد دادین آرزو میکردم ۱۰ تا از این فیلمها داشتم تا هر وقت میخواستم به خودم حال بدم یکیشو ببینم به نظرم یک توالت شور میسازه که دلش به حالش نمیسوزه دل ما هم در هیچ نقطه فیلم به حالش نمیسوزه بلکه بهش غبطه میخوریم به پاکی روانش و به اینکه در پایین ترین مرتبه شغلی کارش رو به درست ترین شکل ممکن انجام میده وظیفه ای که بهش محول شده و ازش ارتزاق میکنه
مغزم سوت کشید با دیدنش و هر کسی درکش نمیکنه ...اما من عشق کردم مخصوصا قسمت سایه بازی....به نظرم بشدت پیچیده و فلسفی است ...اینکه این انسان به کارش هویت میده اینکه حضور داره و عمیق زیست میکنه ..اینکه فقط در اون روز زندگی میکنه و انگار فقط داره زندگی رو بازی میکنه ...مفهوم سایه بازز فوق العاده بود ....جمله ای که گفت دوسایه روی هم میوفتند تاریکتر میشه معرکه بود
ممنون از نقد خوبتون،سوالم اينه كه يكي از اصلي ترين مسائل كه شما عموما نقد ميكنيد در آوردن كاراكترهاست، چطور به در آوردن كاراكتر اين آدم ايراد نگرفتيد؟ اينكه از كجا اومده؟ تو اين ٥٠ سال چه ميكرده؟ چطور شده كه توالت شور شده و چطور ازين شغل لذت ميبره؟
همینم خوبه . بزار تعریف کنه. والا اگه همین تعریف نبود من اصلا نمیدونستم همچین فیلمی هست... من با سلیقه فراستی خیلی فیلمای خوبی دیدم... قبول دارم بعضی موقع ها نقدش به تعریف کردن داستانها و سکانسها تبدیل میشه ولی راستشو بخوای مخاطب فراستی همشون جدی سینمارو دنبال نمیکنن. یه سری هم مثل من با اصطلاحات سینمایی و منتقدان اشنا نیستم که مطمئنم حداقل ۸۰ درصد ما باشیم. اگه بخواد از اول تا آخر فقط حرفای سنگین بزنه که خودتونم میدونین میتونه) محتوا خسته کننده میشه(...
از فیلمهای مورد علاقه منه فیلم روزهای پرفکت عالی خوش جانانه آدم دوس داره بارها بارها ببینه این فیلمو مث her, مث شب یلدا راستی ۷ سال اون مرده از خانومش کافه دار بود جدا شده اند هیامارا از تلفن گرمابه زنگ میزنه میگه نیکو اومده پیشش از تلفن موبایل معمولی هم ۲بار استفاده میکنه ی بارم وقتی تاکاشی زنگ میزنه میگه نمیاد ی بارم وقتی زنگ میزنه میگه دیگه شیفت یکی دیگه کار نمیکنه جدا بسیار عالی نکاتی رو ارائه فرمودید سپاسگذاریم جناب فراستی
قابل توجه آقای فراستی : ویم وندرس اسم شخصیت فیلم رو گذاشته “ هیرایاما “ ! اسم پیرمرد فیلم داستان توکیو 👌 البته انگار شخصیت فیلم پرفکت دِیز عامدانه این لقب رو برای خودش انتخاب کرده …
بر عکس فیلمهای اوزو بود، به نظرم شخصیت فیلم از هر تناقض و تنشی فرار میکرد و یه جورایی آخرش معلوم شد که این ساده زندگی کردنش یه جور لوس بازیه انگار میخواست تناقضهای زندگیش رو با یه گوشه گیریه فردی حل و فصل کنه فاصلهای که بین خودش و خانوادهاش وجود داشت به تفاوت دیدگاه نسبت میداد. سادگیش خیلی مصنوعی و غیره واقعی بود. اینطور نیست که اگر ما از تناقضات سرمایهداری به یه گوشه پناه ببریم همه چیز حل میشه حقیقتش اینه که امکان این گوشه گیری اصلا وجود نداره. پاریس تگزاس قصهی یه آدم سرگشته بود که فرار میکرد و روزهای عالی قصهی همون آدم فراریه و هردوی این سوژهها منفعل هستن در برابر این تصویر سترون فیلم ( یک اتفاق ساده، طبیعت بیجان، طعم گیلاس و باد ما را خواهد برد ) قرار داره در برابر اونا این فیلم فقط یه فیلم توریستی احمقانست
راستش فیلم میخواست نشون بده چقدر یه زندگی ساده،خیلی ساده تر از چیزی که فکر کنی میتونه لذتبخش باشه اما واقعا برای بعضی ها از جمله خودم ناراحت کننده بود و دلیلشو نمیدونم
دوستان اون فیلمی که تلوزیون سالها پیش یعنی حدود بیست سال پیش پخش کرد، و در آخرش گفت تقدیم به ویلیام فالکنر یا در یادبود ویلیام فالکنر🤔 و توش موضوع بسکتبال هم بود🤔😂😂چی بود اسمش؟؟ هر کی میدونه لطفا اسمشو بگه خیلی ممنون میشم🙂👏👏👏👏
انگار با بهترین دوستم رفتیم کافه، نشستیم، قهوه مینوشیم و در مورد فیلم مورد علاقهمون صحبت میکنیم. حس فوقالعادهایه. ممنون جناب فراستی ♥️☁️ 16:37
فراستی رو باید از فیلم های که دوست داره شناخت نه از فیلم هایی که بدش میاد
فقط برگمان همین و بس
تو رو باید از خایه هایی که میخوری شناخت ن گوهایی که میخوری
@@mgs2014 نه عزیزم ..منظورم مجاهدین خلق نبود
دقت کنی نوشتم مجاهدان راه آزادی
یعنی همه میتونن در راه آزادی و رهایی از غل و زنجیر اسرارت لباس مجاهدت تنشون کنن حتی طبقه ی بورژوا هم که دچار یاس و پوچی شده در زندگی میتونن برای آزادی طغیان کنن
واژه ی مجاهد تمثیل هست و نماد
فاقد اهمیته
هیچ فرقی نمیکنه عزیز. دیدگاه بچه گونه فراستی که فقط چند تا کلمه که بعضیا رو تقریبا فرانسوی تلفظ میکنه رو بخوایم تحلیل کنیم، هیچ فرقی نداره فیلم های خیلی خیلی محدودی که دوست داره رو در نظر بگیریم یا نود و نه درصد فیلم های حداقل دو سه دهه اخیر رو که به شدت میکوبه و اذیت میشه نگاه میکنه و.... در آخر به فردی میرسیم که همه چیز رو سیاه و سفید و خوب و بد میبینه. فیلم "آدمیزادی" فقط دوست داره. حتی هیچی از زبان، فرهنگ و قوانین فیلم سازی آمریکا نمیدونه، نمیدونه در دهه هایی که هیچکاک فیلم میساخته خیلی محدودیت در سینما آمریکا وجود داشته که الان وجود نداره و خود هیچکاک نسبت به این قضیه چندین بار اعتراض کرده بوده. میرسیم به فردی که فقط چند تا کلمه بلده و خیلی خودشیفته هم هست، فرم، معنا، "فیلم آدمیزادی" و چند تا کلمه نامفهوم دیگه که حتی نمیتونه این کلمه ها رو توضیح بده. اصلا این فیلم رو نقد نکرد. داستان فیلم رو تا حدودی تعریف کرد که به شدت اغراق شده بود (چون به شدت همه چیز رو سیاه و سفید میبینه). نمای باز و بسته رو نمیتونه درست تعریف کنه. فقط میگه " بسیار بسیار بد و لانگ شات های بسیار زیاد". هیچوقت توضیح نمیده چرا بسیار زیاد؟ اصلا کی میتونه بگه بسیار زیاد یا بسیار کم؟ معیار چیه؟ فقط هیچکاک و جان فورد و دو سه تا کارگردان ۶، ۷ دهه های پیش دیگه. بازی دیکاپریو بسیار بد... "دونیرو" (همین تلفظ مثلا استاد خیلی نکات رو میرسونه یا تلفظ "جری لوییز" ) بسیار بسیار بد... اسکورسیزی که اصلا کارگردان نیست چون فرم بلد نیست. تارانتینو کارگردان بسیار بدیه و بقیه هم همینطور. فراستی فقط دوست داره فیلم "آدمیزادی" ببینه. همین. سینما رو در همین حد میبینه. نقد مثلا استاد درباره سریال The Sopranos رو نگاه کنید (البته استاد قسمت اول از فصل اول رو هم کامل ندیده چون "آدمیزادی" نبوده و دوربین با آدم ستمگر بوده و احتمالا کلی هم اذیت شده نیم ساعت از یه قسمت رو دیده).
من سالهاست در ژاپن زندگی می کنم ،این فیلم سادگی ونظم وپشتکارقشر بسیاری از ژاپنی های هم سن آرتیس فیلم را نشان میدهد کارکردن و درست انجام دادن کاربرایشان یک نوع عبادت است با تشکر از توضیحات زیبای جناب فراستی🙏فیلم بسیار زیبای است
عالی استاد، فکر کنم زیباترین نقدی بود که ازتون دیدم ممنون❤❤❤❤🙏🙏🙏
من این فیلم و دیدم در سینما
اینقدر لذت بخش هست و آدم و مجذوب عمق میکنه با تصاویر ساده و عادی زندگی که متوجه دو ساعت گذر فیلم نمیشی
واقعا به جسارت کارگردان باید احسنت گفت
فیلم inoccence
از کارگردان hirokazu
هم به شدت توصیه میکنم
فوق العاده هست این فیلم
ممنونم برای نقد این فیلم
تماشا کردم فیلم رو و خیلی خوب بود.
سپاس از کانال خوبتون
استاد بزرگوار ،سپاسگزارم 🎉
هر کسی درمورد زندگی در حال بهم توصیه ای کرد شعاری بیش نداد و بیشتر از یک حرف حسابش نکردم. اما زندگی در حال رو با این مرد و این فیلم زندگی کردم.
جالبه بعد از تیتراژ درمورد کلمه ای Komorebi توضیح میده که فکر میکنم از نگاهتون در رفته باشه.
یعنی سایه هایی که برگ درختان درست میکنند که هر تصویر از این سایه ها فقط یک بار در جهان اتفاق میوفته و هیچکدام مثل هم نیستند.
شاید دلیل اصلی عکس گرفتن مدام از برگها همین بود، شاید دیدن روزهایی شبیه به هم در این فیلم که دوربین هر کدام رو از زاویه و اندازه متفاوتی میگیره، شاید زندگی این شخصیت و... همه در این جمله بود و چقدر خوب که گذاشتن آخر آخر فیلم که مبادا ما با خودآگاه خودمون این فیلم رو ببینیم.
آخ چه خوبه که این نقد بود. از فیلم کلافه شده بودم ولی حالا با این نگاه جدید میفهمم چه فیلمی بود
استاد ، من فکر می کنم حضور درخت و ارتباط ی که کوجی با درختان داره کاملا سمبلیک و نمادین هست ... درخت با تبدیل co2 به اکسیژن به ما پاکی و تمیزی میده و کوجی نیز با تمیز کردن توالت ها مثل یک درخت به ما حس پاکی میده ....او مثل یک درخت بخشنده است ، تکیه گاهه ، سایه است ، طراوت داره و گاهی نیز مثل یک درخت ترک می خوره و اشک می ریزه ...
در ضمن بازی نور و سایه نیز در این فیلم فوق العاده بود ...
شماخیلی قشنگ تحلیل کردی بجای این اقای به ظاهر حرفه ای
درود بر شما استاد گرامی و عزیز
*یک موضوع بسیار مهم:
**لطفاً در نقد فیلم ها، استدلال های و ایرادهای میزانسن و دکوپاژ برای نقد دقیق پلان ها و سکانس ها و حرکت و نوع دروبین هم بیاورید و توضیح کامل دهید .با احترام نادر کبیر
همین فیلما هستن که معنی هنر رو به سینما برمیگردونن، این فیلم یک انرژی مثبت خاصی داره که نمیدونم از کجا میاد.
لذت بردیم . هم از فیلم هم از نقد
❤چقدر خوب توضیح دادین، ممنون❤
رئیس
اینکه خلاصه داستان است. نقد کجاست؟ جای دوربین؟ میزانسن؟ شخصیتپردازی؟
درود
خسته نباشید جناب فراستی گرامی.توی حال و هوای خستگی از زندگی امروزی این نقد رو دیدم و به جد لذت بردم از حرف های شما و نقدتون🌹🌹🌹🌹
پاینده باشید
یک اگزیستانسیالیسم ناب …
فراستی وقتی از یه فیلم خوشش میاد میشه مثل قهرمان همین فیلم . با دقت و وسواس و آرامشی ستودنی طوری فیلم رو تحلیل میکنه که انکار نگرانه با یک کلمه نامربوط دل فیلم بشکنه .
فیلم ، احترام وندرس به “ وجود “ داشتنه . وجودی که رنج رو پشت سر گذاشته و آگاهانه تنهایی رو برگزیده و از تنهایی لذت میبره و به تمام نماد های زیستن احترام میذاره .
جیدمانی برای زندگی خودش انتخاب کرده و در برابر تک تک انتخاب هاش به شدت احساس مسئولیت داره . به قول مسعود عوامل اختلال این چیدمان قهرمان ما یه قول مسعود رفیق ما رو به چالش می کشند و رفیق ما در همه این چالشها انسانی ترین واکنش رو نشون میده .
۱۰ از ۱۰ به سبک IMDB
۴ از ۴ به سبک مسعود فراستی
خیلی خوب بود. خدا قوت استاد. واقعا نقد ها تون بعد از دیدن فیلم خوبی که معرفی میکنید خیلی دلچسبه. فیلم هم واقعا فیلم خوبی بود؛ امیدوارم باز هم از اینجور فیلم ها و فیلم ساز ها بیشتر ببینم.
آقای فراستی ممنون بابت معرفی ونقداین فیلم زندگی کاری منو متحول کرد.
احسنت و عالي 👏 💐
پاینده ایران و ایرانیان سرافراز 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷
فراستی نیمه اول فیلم آناتومی یک سقوط برنده نخل طلا را میگه فاجعه ست نیمه دومش میگه به اصرار دوستم مجدد دیدم تازه فهیمیدم بخش دوم شاهکاره . یعنی ایشان فیلمها رو اینجور می بینند و بعد میگه من مستقلم و تحت تاثیر کسی نیستم . یکی نمی گه اگر 50 درصد اول فیلم اضافه است اون 50 درصد پس روی چی سوار بود تو گفتی شاهکاره ؟ خطر سفسطه اینه که گاهی لو میده شمارو و گیر می افتی ! اون فیلم میگه اشکال داره بعد روزهای خوب یک فیلم به شدت معمولی را تمجید می کند
ممنون از شما💐
از نگاه زیبا تون لذت بردم استاد
ممنون اقای فراستی ❤
بسیار متشکرم🌹
فیلم یه تراپی فوق العاده بود برام...این بررسی هم همینطور..بسیار دلنشین٬ ممنون استاد💙
بسیار ممنون که این فیلم رو نقد کردید🌹🌹
appreciate your excellent videos ✌
ممنون ❤
این فیلم واقعا فوقالعاده بود! حسش رو خیلی دوست داشتم ... مرسی از نقد خوبتون
عالی بود واقعا مرسی بابت معرفی این فیلم عالی
درود استاد عالی هستی مثل همیشه . لاو یو ❤
نام اولین آهنگ: the house of the rising sun, گروه انیمال.
نقد فیلم عالی بود و سپاس 🙏🏼
آقای فراستی من توکیو زیاد زندگی کردم
این دستشویی ها شمال شهری نیست
توکیو جنوب و شمال نداره و همش تمیزه
حتی دستشویی های شهرهای دورافتاده هم تمیزه
به ندرت دستشویی غیر تمیز دیده میشه تو ژاپن
بسیار عالی و آرام
ممنون
سلام. بی زحمت اگه تونستید آثار اسپیلبرگ مثل شیندلر و سرباز رایان رو هم نقد کنید.
استاد کاش یکم تخصصی تر نقد میکردین حیف فقط داستان رو روایت کردین 🙃
دقیقا
ممنون استاد
واقعاً از دیدن این فیلم لذت بردم. احساسی بیشتر از شادی یک شعف درونی. ممنون استاد بابت معرفی این فیلم
مثل همیشه عالی.
به نظرم فیلم رو به شکل قصه تعریف کرد نقد نبود. اونقدر فیلم ساده و خطیه که لزومی به تعریف نیست کاملا بیننده فیلم رو درک میکنه
یکی از بهترین فیلم هایی بود که دیدم و حتی چیزیم یادگرفتم ازش
من جواب بعضی سوالاتم رو گرفتم وبعضی هاش جا موند, مثلا تاکید رو برج مخابراتی یا مرد بیخانمان که حتی یبار رفت دنبالش یا بازی ضربدری روکاغذ تو دستشویی حتی خونه ایی که میره بهش سر بزنه اخر فیلم , شاید خانه پدری بوده چون پدرش در اسایشگاه بود اما دیگه خونه سر جاش نبود , حتی جملاتی که با خواهرزاده اش رد و بدل میشد در مورد جهان های متفاوت یا "الان الانه و بعدا بعدنه" حاوی پیام هایی بودن ضمن اینکه توضیحات زن کتابفروش در مورد دو کتابی که در فیلم خرید که به حال و هوای روزگارش و اتفاقات حوالیش میخورد. اضافه کنم در حمام با تلفن عمومی زنگ زد به خواهرش شاید برای اینکه خواهرزاده اش موبایلش رو چک نکنه و یا در جهت فرمایش شما بود که با یه تلفن انالوگ! عمومی یه کار مهم رو انجام داده باشه. زنده باشید
سلام بسیار عالی نقد کردین ممنون
چقد نقد دلچسبی بود ممنون استاد
آقای فراستی لطفا آثار کوبریک رو نقد کنید
با درود.
این فلم رو وقتی خوب تر و بهتر می توان فهمید که با فرهنگ ژاپنی،بخصوص مفهوم وابی-سابی آشنا بود.یافتن زیبایی در نقص.یافتن زیبایی و آرامش و امنیت در آنچه هست،نه آنچه به گونه ی تصنعی خلق می شود.ویم وندرس به خوبی از پسِ نشان دادن این زیبایی برآمده است.
از سوی دیگر،این فلم در تقابل است با مفهومِ ملالت و پوچی،که از دلِ روزمرگی و تکرار برمی خیرد.دنیایی تکنولوژیک غربی و رژیم خاص و متعین کاری،دقیقا همین ملالت را می زاید.وندرس،به سانِ یک اروپایی،به گمانم،به خوبی نشان می دهد که روزمرگی الزام به ملالت و پوچی منتج نمی شود.این امر رو هم در فرهنگ ژاپنی نشان می دهد(مثلا برداشت های او از نورِ درختانِ که بر روی دیوار های توالت می تابند،که در زیبایی شناسی ژاپنی از آن به نام کوموروبی یاد می شود،و شخصیت اصلی هر روز مکررا آن ها را می بیند اما از دیدن شان،احساسِ ملال و تکرار،به گونه ی غربی نمی کند،)و هم با برداشت های خوب و میزانس های به جا و به موقع،همین حس رو یعنی،روزمرگی شخصیت اصلی رو به مخاطب منتقل می سازد،بدون این که به دامِ ملالت ناشی از تکرار بیفتد.
one of the best faranaghd episodes
مرسی. ۲ قسمت از فیلم رو یا شما متفاوت دیدی یا چیزی که من تو سینما دیدم فرق داشت. اونجایی که اون خانم و شوهر سابقش رو میبینه، از پشت پرده نیست و چون رستوران تعطیله، مغازه روبرویی (لباسشویی) صبر میکنه و کتاب میخونه تا رستوران باز بشه. تا میبینه خانمه اومد و رستوران رو باز کرد، میاد و تو این فرصت یک مردی هم با خانم وارد رستوران میشه. بعد اینکه میخواد بره داخل، میبینه اون دو نفر همدیگه رو بغل کردن. صحنه خداحافظی از خواهر هم، بخاطر اینکه از پدرشون که خونه سالمندان هست، حرف میشه و به نوعی یاد گذشته ای که داشته (چیزی که نشون میده شغل توالت شویی رو به عمد انتخاب کرده و قبلا اون هم گویا تو فضای متمولی بوده) باعث میشه گریه کنه. و البته آخرین سکانس که اتفاقا طولانی هم بود، سکانس اشک، لبخند، گریه،غم،نفرت، شادی، حسرت و کلی احساس دیگه که خیلی هنرمندانه بازیگر همشون رو پشت فرمون ماشینش برای ما فقط و فقط با تغییر حالات صورت و چشم ها بینهایت استادانه اجرا میکنه و چقدر واقعی و زیبا معنای واقعی زندگی رو نشون میده که ترکیب همه این چيزهاست زندگی
یه جای دیگه هم اشتباه گفت: گفت کاراکتر با موبایل به خواهرش زنگ میزنه. در حالی که با تلفن حمام عمومی تماس گرفته بود.
عالی بود 🌷
فیلم رو دیدم و لذت بردم.توی این برهوت فیلم های خوب،واقعا نعمتی بود دیدن این فیلم.سپاس از شما❤
ممنون استاد ❤❤❤عالی بود
بسیار عالی بود.خسته نباشید استاد. کیفیت همه چیز خوب بود. خیلی خوشحالم که داستان همچنین فیلم خوش حس و حالی رو از زبان شما شنیدم. حتی صحبت کردن در ارتباط با این فیلم هم حس خوبی داشت. ای کاش خیلی از فیلم ساز ها این سبک فیلم ها رو بسازند و یک رنگ تازه ای به جهان ماتم زده و ضد انسانی سینمای این عصر بدن.
درود به شما استاد❤❤
Thank you
فیلم خیلی خوبه. من هم بسیار لذت بردم از دیدنش و یکی از دلایلی که دیدمش پیشنهاد آقای فراستی بود. اما کاش ایشون به جای بیان نظرات شخصی زیبایی که داره روی نقد فیلم تمرکز کنه چون هرجا خارج میشه ناکوک میشه. میگه یک جوون سربه هوای... امروزی دیگه خلاصه. جای تاسف داره این نگاه و بیانش.
پیرامون توکیو هم واقعا از توضیح درست شما ممنونم
ممنون استاد 💚
دوست داشتنی و جذاب مثل همیشه❤❤
عالی استاد
فیلم بی نظیری بود مرسی از اینکه پیشنهاد دادین آرزو میکردم ۱۰ تا از این فیلمها داشتم تا هر وقت میخواستم به خودم حال بدم یکیشو ببینم
به نظرم یک توالت شور میسازه که دلش به حالش نمیسوزه دل ما هم در هیچ نقطه فیلم به حالش نمیسوزه بلکه بهش غبطه میخوریم به پاکی روانش و به اینکه در پایین ترین مرتبه شغلی کارش رو به درست ترین شکل ممکن انجام میده وظیفه ای که بهش محول شده و ازش ارتزاق میکنه
آقای فراستی میشه معنی اگزوتیک رو بگید؟؟من هرچی راجع بهش گشتم نفهمیدم دقیقا یعنی چی؟!
امیدوارم این نقد ها رو ادامه بدید❤
مغزم سوت کشید با دیدنش و هر کسی درکش نمیکنه ...اما من عشق کردم مخصوصا قسمت سایه بازی....به نظرم بشدت پیچیده و فلسفی است ...اینکه این انسان به کارش هویت میده اینکه حضور داره و عمیق زیست میکنه ..اینکه فقط در اون روز زندگی میکنه و انگار فقط داره زندگی رو بازی میکنه ...مفهوم سایه بازز فوق العاده بود ....جمله ای که گفت دوسایه روی هم میوفتند تاریکتر میشه معرکه بود
به نظرم اگر بخواهیم همچین زندگی شروع کنیم باید از نو شروع کنیم
ادیت و پشت صحنه خیلی عالی شده ❤❤
جا داره برش هایی از فیلم های مورد نقد رو با خلاقیت بیشتری بیارن تو تدوین
Thanks❤
ببخشید استاد، ازو که میفرمایید کیه؟ اسم هنرپیشه نقش اول که koji yakusho هست.
ازو کارگران هستش عزیز
یاسوجیرو اوزو
خداوندگار فیلم
چقدر دوست داشتم نقد این فیلم باارزش را از زبان یک فرد باسواد مانند شما بشنوم.ممنونم
نقد بسیار عالی 💯👌
فیلم ساده اما عمیقی بود ، درخشان 👌🏻🩵❄️
نکته ای با ید توجه کرد دین این مرد ژاپنی هست و شینتو آموزه هایی داره که تایید میکنه رفتار مرد ژاپنی رو
فیلم the holdovers هم از فوق العاده های امسال بود.
ممنون از نقد خوبتون،سوالم اينه كه يكي از اصلي ترين مسائل كه شما عموما نقد ميكنيد در آوردن كاراكترهاست، چطور به در آوردن كاراكتر اين آدم ايراد نگرفتيد؟ اينكه از كجا اومده؟ تو اين ٥٠ سال چه ميكرده؟ چطور شده كه توالت شور شده و چطور ازين شغل لذت ميبره؟
درود بر فراستی 😊
Perfect
اولین درود
عالی بود. هم فیلم هم نقد
اگزوتیک یعنی چی استاد فراستی؟
اغراقآمیز
آقای فراستی عزیز ما همه منتظر نقد فیلم بسیار محبوب پاپیون هستیم 🌱🙏🌹
وقت کمه استاد حیفه این فیلم رو نقد نکنید
جناب فراستی لطفاً در باری فلم There Will Be Blood و Daniel Day-Lewis نقد کنید.
لطفا و در اسرع وقت تدوینگر جدید را عوض کرده یا به کلاس تدوین بفرستید
هنوز ندیدم ولی با توضیحات شما یاد کتاب ظرافت جوجه تیغی افتادم
عالی. من که باید این فیلم رو ببینم 😮
یکم حوصله سر بر بود 😊
این نقد بود؟؟ داشتی فیلمو تعریف میکردی
همینم خوبه . بزار تعریف کنه. والا اگه همین تعریف نبود من اصلا نمیدونستم همچین فیلمی هست...
من با سلیقه فراستی خیلی فیلمای خوبی دیدم... قبول دارم بعضی موقع ها نقدش به تعریف کردن داستانها و سکانسها تبدیل میشه ولی راستشو بخوای مخاطب فراستی همشون جدی سینمارو دنبال نمیکنن. یه سری هم مثل من با اصطلاحات سینمایی و منتقدان اشنا نیستم که مطمئنم حداقل ۸۰ درصد ما باشیم. اگه بخواد از اول تا آخر فقط حرفای سنگین بزنه که خودتونم میدونین میتونه) محتوا خسته کننده میشه(...
Salam reis babate moarefi filme fogholadatun tashakor🙏🙏🙏
عالی
از فیلمهای مورد علاقه منه فیلم روزهای پرفکت عالی خوش جانانه
آدم دوس داره بارها بارها ببینه این فیلمو
مث her, مث شب یلدا
راستی ۷ سال اون مرده از خانومش کافه دار بود جدا شده اند
هیامارا از تلفن گرمابه زنگ میزنه میگه نیکو اومده پیشش
از تلفن موبایل معمولی هم ۲بار استفاده میکنه ی بارم وقتی تاکاشی زنگ میزنه میگه نمیاد ی بارم وقتی زنگ میزنه میگه دیگه شیفت یکی دیگه کار نمیکنه
جدا بسیار عالی نکاتی رو ارائه فرمودید سپاسگذاریم جناب فراستی
اسم فیلم برگرفته از آهنگی با همین نام از لو رید هست که توی فیلم هم پخش میشه
قابل توجه آقای فراستی : ویم وندرس اسم شخصیت فیلم رو گذاشته “ هیرایاما “ ! اسم پیرمرد فیلم داستان توکیو 👌
البته انگار شخصیت فیلم پرفکت دِیز عامدانه این لقب رو برای خودش انتخاب کرده …
لطفاً در بخش پایانی به فیلم هم ریت بدین🙏🙏🙏🙏
13:29 House of the rising sun
بر عکس فیلمهای اوزو بود، به نظرم شخصیت فیلم از هر تناقض و تنشی فرار میکرد و یه جورایی آخرش معلوم شد که این ساده زندگی کردنش یه جور لوس بازیه انگار میخواست تناقضهای زندگیش رو با یه گوشه گیریه فردی حل و فصل کنه فاصلهای که بین خودش و خانوادهاش وجود داشت به تفاوت دیدگاه نسبت میداد.
سادگیش خیلی مصنوعی و غیره واقعی بود.
اینطور نیست که اگر ما از تناقضات سرمایهداری به یه گوشه پناه ببریم همه چیز حل میشه
حقیقتش اینه که امکان این گوشه گیری اصلا وجود نداره.
پاریس تگزاس قصهی یه آدم سرگشته بود که فرار میکرد و روزهای عالی قصهی همون آدم فراریه
و هردوی این سوژهها منفعل هستن
در برابر این تصویر سترون فیلم ( یک اتفاق ساده، طبیعت بیجان، طعم گیلاس و باد ما را خواهد برد ) قرار داره در برابر اونا این فیلم فقط یه فیلم توریستی احمقانست
عالی بود هم برنامه هم دکور هم نقد
من باهاش خیلی گریه کردم.
اخه گریه کردنی نبود که فیلم زیبایی بود
راستش فیلم میخواست نشون بده چقدر یه زندگی ساده،خیلی ساده تر از چیزی که فکر کنی میتونه لذتبخش باشه اما واقعا برای بعضی ها از جمله خودم ناراحت کننده بود و دلیلشو نمیدونم
درود
دوستان اون فیلمی که تلوزیون سالها پیش یعنی حدود بیست سال پیش پخش کرد، و در آخرش گفت تقدیم به ویلیام فالکنر یا در یادبود ویلیام فالکنر🤔 و توش موضوع بسکتبال هم بود🤔😂😂چی بود اسمش؟؟ هر کی میدونه لطفا اسمشو بگه خیلی ممنون میشم🙂👏👏👏👏