سلام جناب نامداری عزیز ضمن تشکر وقدردانی از لطفی که به ایل سرافراز قشقایی وتاریخ معاصر ایران میشه لطفا اگرقسمت دوازدهم این مصاحبه در دسترس هست بزارید توکانال مجددا صمیمانه ازشما متشکریم
خدا بیامرزدت ناصرخان امروز سدها رو شده که کشتن رزم ارا بدست مصدق بوده و انان با نوواب صفوی در پیوند بودند در روز ۱۶ اسفند سال ۱۳۲۹ سپهبد حاجعلی رزم آرا در مسجد شاه تهران کشته شد. خلیل طهماسبی، که پس از دستگیری در همان لحظه خود را عبدالله موحد رستگاری معرفی کرد، عضو فدائیان اسلام، گروه اسلامگرای وابسته به نواب صفوی، که آن زمان در اتحاد با کاشانی و جبههٔ ملی بود، که همان روز مسئولیت آن را به عهده گرفت. سید محمد واحدی از اعضای برجستهٔ فداییان اسلام و حاج مهدی عراقی، در خاطرات خود ادعا میکنند رهبران جبههٔ ملی برای جلوگیری از اقدامات رزمآرا و حتی احتمال کودتا توسط وی، از فداییان اسلام درخواست میکنند که رزمآرا از سر راه نهضت ملی برداشته شود.مهدی عراقی از اعضای فداییان اسلام در خاطرات خود میگوید که: در جلسهای با حضور نواب صفوی، مظفر بقائی، حسین فاطمی، محمود نریمان، عبدالقدیر آزاد، ابوالحسن حائریزاده، کریم سنجابی، علی شایگان و حسین مکی از طرف جبههٔ ملی حضور پیدا میکنند و فاطمی تأکید میکند که من اصالتاً از طرف خودم هستم و وکالتاً از طرف مصدق (چون کسالت داشت) و ایشان گفتهاند هر تصمیمی که در این جلسه گرفته شود «برای خود من هم لازمالاجرا است.» خلیل طهماسبی در متون بازجویی خود اعلام میدارد که در آن جلسه حائریزاده از طرف مصدق حضور یافته بود.سید محمد واحدی در خاطرات خود مدعی است که نواب صفوی طی دو جلسهٔ طولانی به شرط اجرای احکام اسلام در صورت به قدرت رسیدن جبههٔ ملی، پیشنهاد اعدام انقلابی رزمآرا را پذیرفت و جبههٔ ملی نیز متعهد شد که در صورت موفقیت، خواستههای فداییان اسلام را عملی نماید.
روحش شاد یادش جاویدان ایشون و پدر برادرانش را دوست دارم به دلیل این که میهن پرست بودن ولی بزرگترین اشتباهشون این بوده که با شاهنشاه بد بودن و کینه داشتن از شاهنشاه
از کتاب مصدق.نضت ملی و روداد های تاریخ معاصر ایران نوشته جمال صفری جلد دوازدهم.از سخنان اسماعیل خان صولت الدوله (سردار عشایر قشقایی)» « اینک روزی رسیده است که بعون الله تعالی ایل مهم قشقایی که سالهای دراز در این آب و خاک پرورش یافته و همواره به شجاعت مشهور بوده اند به مدد برادران وطنی خود تنگستانی ها و دشتستانی های دلاور دست از آستین مردمی برآرند و چنان چشم زخمی به قشون دشمن و خائنین برسانند که آوازه آن در جهان پیچیده و جهانیان بدانند که ایران بردنی و خوردنی نیست.» (44 ) من بنا به امر دولت متبوعه خود برای جنگ با اجنبی های متعددی آمده ام. علت هم این بوده است که آنها قدم به سرزمین ایران گذاشته و فارس را از تحت نفوذ رسمی خود در آورده اند قشون تشکیل داده اند و به وطن من تجاوز و به هموطنانم توهین کرده اند. وقتی منتصر الملک می گوید فعلا مبلغ یکصد هزار تومان و امنیت راه اصفهان تا بوشهرو دوهزار قبضه تفنگ و4 عرادۀ توپ به شما می دهند قبول بفرمائید. صولت الدوله سردار جواب می دهد از قول من به حضرت والا عرض کنید بنده حاضرم از ریاست ایل قشقایی که همه به منزله فرزندان من هستند صرفنظر کنم به علاوه مبلغ دویست هزار تومان هم تقدیم کنم مشروط بر اینکه انگلیسیها به کلی از ایران خارج شوند واگر به زودی پلیس جنوب را منحل نکنند و از فارس خارج نشوند مجبورم با آنها بجنگم و تا جان در بدن دارم دست از ستیز بر نکشم .»
چوخ تشکر ادیرم ، بوتون سوزلره ارائه وریز ، چوخ گزل دور ، ساغ اولایز و بغضه اولایز
تاریخ دیگه همچین مردایی را نمیبینه
آقای نامداری لطفا خاطرات سیاسی زنده یاد محمد ناصر قشقایی بطور کامل و تکمیل انتشار دهید
@@iranzamin-uk باسلام ودرود آقا چرا قسمتهای دوازده و سیزده نیستش وچهارده نیست
سلام جناب نامداری عزیز ضمن تشکر وقدردانی از لطفی که به ایل سرافراز قشقایی وتاریخ معاصر ایران میشه لطفا اگرقسمت دوازدهم این مصاحبه در دسترس هست بزارید توکانال مجددا صمیمانه ازشما متشکریم
سوالات خوب و سنجیده آقای لاجوردی نشان از اطلاعات عمیق ایشان دارد.
با سلام ودورد ومهر میشه بفرمائید این لاجوردی کیه و از چه طرفی ژورنالی میکنه متشکر از جوابتون بدهید
@@amirtymorlang6497 از ایشان هیچگونه شناخت و اطلاعی ندارم , با احترام
خدا بیامرزدت ناصرخان امروز سدها رو شده که کشتن رزم ارا بدست مصدق بوده و انان با نوواب صفوی در پیوند بودند
در روز ۱۶ اسفند سال ۱۳۲۹ سپهبد حاجعلی رزم آرا در مسجد شاه تهران کشته شد. خلیل طهماسبی، که پس از دستگیری در همان لحظه خود را عبدالله موحد رستگاری معرفی کرد، عضو فدائیان اسلام، گروه اسلامگرای وابسته به نواب صفوی، که آن زمان در اتحاد با کاشانی و جبههٔ ملی بود، که همان روز مسئولیت آن را به عهده گرفت.
سید محمد واحدی از اعضای برجستهٔ فداییان اسلام و حاج مهدی عراقی، در خاطرات خود ادعا میکنند رهبران جبههٔ ملی برای جلوگیری از اقدامات رزمآرا و حتی احتمال کودتا توسط وی، از فداییان اسلام درخواست میکنند که رزمآرا از سر راه نهضت ملی برداشته شود.مهدی عراقی از اعضای فداییان اسلام در خاطرات خود میگوید که: در جلسهای با حضور نواب صفوی، مظفر بقائی، حسین فاطمی، محمود نریمان، عبدالقدیر آزاد، ابوالحسن حائریزاده، کریم سنجابی، علی شایگان و حسین مکی از طرف جبههٔ ملی حضور پیدا میکنند و فاطمی تأکید میکند که من اصالتاً از طرف خودم هستم و وکالتاً از طرف مصدق (چون کسالت داشت) و ایشان گفتهاند هر تصمیمی که در این جلسه گرفته شود «برای خود من هم لازمالاجرا است.»
خلیل طهماسبی در متون بازجویی خود اعلام میدارد که در آن جلسه حائریزاده از طرف مصدق حضور یافته بود.سید محمد واحدی در خاطرات خود مدعی است که نواب صفوی طی دو جلسهٔ طولانی به شرط اجرای احکام اسلام در صورت به قدرت رسیدن جبههٔ ملی، پیشنهاد اعدام انقلابی رزمآرا را پذیرفت و جبههٔ ملی نیز متعهد شد که در صورت موفقیت، خواستههای فداییان اسلام را عملی نماید.
روحش شاد یادش جاویدان ایشون و پدر برادرانش را دوست دارم به دلیل این که میهن پرست بودن ولی بزرگترین اشتباهشون این بوده که با شاهنشاه بد بودن و کینه داشتن از شاهنشاه
از کتاب مصدق.نضت ملی و روداد های تاریخ معاصر ایران نوشته جمال صفری جلد دوازدهم.از سخنان اسماعیل خان صولت الدوله (سردار عشایر قشقایی)»
« اینک روزی رسیده است که بعون الله تعالی ایل مهم قشقایی که سالهای دراز در این آب و خاک پرورش یافته و همواره به شجاعت مشهور بوده اند به مدد برادران وطنی خود تنگستانی ها و دشتستانی های دلاور دست از آستین مردمی برآرند و چنان چشم زخمی به قشون دشمن و خائنین برسانند که آوازه آن در جهان پیچیده و جهانیان بدانند که ایران بردنی و خوردنی نیست.» (44 )
من بنا به امر دولت متبوعه خود برای جنگ با اجنبی های متعددی آمده ام. علت هم این بوده است که آنها قدم به سرزمین ایران گذاشته و فارس را از تحت نفوذ رسمی خود در آورده اند قشون تشکیل داده اند و به وطن من تجاوز و به هموطنانم توهین کرده اند.
وقتی منتصر الملک می گوید فعلا مبلغ یکصد هزار تومان و امنیت راه اصفهان تا بوشهرو دوهزار قبضه تفنگ و4 عرادۀ توپ به شما می دهند قبول بفرمائید. صولت الدوله سردار جواب می دهد از قول من به حضرت والا عرض کنید بنده حاضرم از ریاست ایل قشقایی که همه به منزله فرزندان من هستند صرفنظر کنم به علاوه مبلغ دویست هزار تومان هم تقدیم کنم مشروط بر اینکه انگلیسیها به کلی از ایران خارج شوند واگر به زودی پلیس جنوب را منحل نکنند و از فارس خارج نشوند مجبورم با آنها بجنگم و تا جان در بدن دارم دست از ستیز بر نکشم .»
قارلو داغی سینسنن چخن سو،
سیلاب کیمین نخل عمروم یخن سو،
داها دونمز سرچشمدن اخان سو،
تدبیر چاره بیلمز تقدیر اپاردو....
دمش گرم باز هم تکیه شاه را نگهمیداره دوست نداره حرف سنگین بگه بهش