یه نوزاد گذاشته بودن دم در، بزرگش کردیم اما عجیب اینکه هرچقدر این بچه بزرگتر میشد شبیه شوهرم میشد...
HTML-код
- Опубликовано: 21 авг 2024
- یه نوزاد گذاشته بودن دم در، بزرگش کردیم اما عجیب اینکه هرچقدر این بچه بزرگتر میشد شبیه شوهرم میشد...
► تلاطم ، راوی داستان های زندگی
🔶 لطفا ویدیو رو لایک کنید و با بقیه به اشتراک بزارید تا کانال دیده بشه. ممنون
🔶 تلاطم رو سابسکرایب کنید و روی آیکون "زنگوله" کلیک و گزینه‌ی "همه" رو انتخاب کنید تا ویدیوهای بعدی ما رو از دست ندید.
#داستان
#پادکست
Music in this video
🔻
CO.AG Music: / @co.agmusic
🔺
درود و سپاس اقای قهرمانی راوی خوش اخلاق ❤خیلی جالب بود ،
عالی عالی بسیار قشنگ ❤😢
دمت گرم بانو‌که راز داری کردی خدا خیرت بده فرشته هستی
در این دنیا چه رازها وجود داره که همه نهفته است اما امیدوارم تمام رازها چه در مورد دختر و چه پسر مثل خاطره ختم بخیر بشه و بسیار داستان دلنشینی بود امیدوارم خدا مهر و محبت را در دلهامون زیاد کنه آمین❤❤❤
خوب بود
سلام به راوی عزیز خوشصدا چققققدر صدات به دل میشینه مخصوصا این قصه ی قشنگ ک واقعی بوده ومیبینیم تواین داستان چ آدمای باشرف وانسانی وحود داره. خیلی خیلی قشنگودلنشین بود. مرسی ازشما❤❤❤❤
درود و سپاس بر راوی کانال خوب تلاطم و دیگر...نگفتن حقیقت همه را شکه میکنه ممنون از داستانی به این زیبایی دمت گرم آقای منظوری راوی خوش فن و بیان.مرسی👍👍♥️♥️👌👌🙏🧿🧿
ایشون که دختر متدینی بودند واز خانواده ی مومنی بودند چطوری بدون اجازه پدرشون با یک مرد ازدواج کردنداصلا در اسلام ازدواج دختر بدون اذن پدرش باطل هست واقعا مایه ی شرمساری هست این عقد توی اون زمان که مردم اونقدر حساس بودند چطور انجام شده؟؟؟؟؟؟اون هم در جبهه های حق علیه باطل؟؟
واقعا با شنیدن این داستان خیلی زیبا اشک ریختم 😥 خدا رو شکر برای وجود آدم‌های مهربون ❤
توجیه خوبیه،جبهه رفتن بهانه برای کارهای نامشروع،ماشالله تدین دراین خانواده شهید موج میزنه،بیچاره شوهرازهمه جابیخبر زهرا،
چ زن خوبی ،سپاس ودرود بی کران بر آقای منظوری عزیز، خدا قوت
💖💖
هزاران درود بیکران جناب فرهاد خان عزیر پایدارباشی متشکر از داستانهای زیباتون یکی ازیکی عااااااالیتر وامورنده تر موفق باشی ❤❤🙏🙏🙏🌸🌸🌸👍👍👍👍
💖
سلام چقدر عالی ممنونم
راز داری و بزرگ منشی خیلی ارزش داره ولی این میان کسی به کلاهی که سر همسر زهرا خانم گذاشته شده اشاره نکرده واقعاً جای تأسف داره و یه خیانت بزرگه ، آقای منظوری از روایت و قصه گویی شما حض کردم فوق‌العاده بود.
هیچوقت داستانی ب این قشنگی نشنیده بودم❤❤
💖
💜💝💗💚💙❤💛عالی وووزیبا
درود بر شما آقای مظلومی ممنون از اجرای خوبتون و صدای دلنشینتون 💞🌷💞🌷💞🌷💞🌷💞🌷💞🌷💞
سلام و درود فراوان دوست عزیز فامیلیه استاد عزیزمون آقا فرهاد گل منظوری هست نه مظلومی
@@sinaesmaili8090سلام سینا جان .. تخصص استاد چی هستش ؟؟ 🤔🤔
چه داستان عجیبی بود....
ممنون از لطفتون و کانال خیلی خوبتون وصدای فوق‌العاده دلنشینتون...جناب منظوری عزیز.....🙏🙏🙏🙏💖💖💖🌹🌹
چقدر بانوی مهربان و رازداری هستی خدا خیرت بده اصلا ندیده ام و نشنیدم بانویی مثل شما 👏👍
💖💖
@@NajvayeDastan 🌹
سلام زن داداش بی نظیری هستید مثل خواهر برای زهرا بودید الهی از خاطره وفرزندانت خیر ببینی خیلی زندگینامه قشنگی بود 😘😘😘
چه داستان قشنگی و چه گوینده خوش صدایی ممنون 🙏🌹
درود عاااااااااالی بود ممنونم آقای منظوری محترم 🙏🌹❤️🔥🌻👍
چطور بدون اجازه پدر ازدواج کرده؟؟؟اونم اون سالها،با اونهمه سختگیری خانواده ها و خانواده زهرا که همه مومن بودن؟؟؟
یه نکته هم من اضافه کنم. روم نمشه راحت بگم ولی خب برام سواله. اصلا چجوری هیچ علائمی از زایمان اولش نبود و دختر نبودنشم مشخص نشد؟!
یک جای داستان 😮واسه ی من از تخیل هم بدور هست، که آنها با هم عقد یا صیغه هم کرده بودن ولی با این وجود این جنایت رو در حق دخترشون و خراب کردن زندگی دیگران انجام شد؟
حالا چی فرق میکنه که عقدشده بودن یاصیغه؟زندگیتو ادامه بده جیگر🥰
درودبرشما خیلی قشنگ صحبت میکنید بدل میشینه سپاسگزارم ❤❤❤❤❤
💖💖
آخی چه داستان مامانی 😊😊😊😊😊😊
چه اجرای زیبایی چه صدای خوبی
💖💖
احسنت به این زن ان شاء الله اجر و ثوابش رو تو دنیا و اخرت بگیری
وای که داستان به این زیبایی تا حالا نشنیده بودم عجب داستانی بود چه فکر بکری کرده زهرا هم بچه اش دست غریبه نیفتاده و هم هروز بچه شو میدیده و شاهد بزرگ شدنش بوده وهم از اینکه روش نمیشد به خانواده اش از وجود این بچه حرفی بزنه نجات پیدا کرده خدا هم به زن جواد که دل به این بزرگی داشته و این بچه رو مثل بچه خودش بزرگ کرده بزرگترین اجر و بده❤❤❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉
واقعن تعجب میکنم بعضی اوقات،که چرابعضیهامثل
شمااینقدرادم ساده وزودباوری
هستند.ازکجامعلوم زهرابه خاطرضایع نشدن جوادپیش
زنش مجبورشده این دروغوبگه.وبچه دراصل مال
خودجوادهست.
ممنون از صدا و لحنِ زیبای راوی
به به داداش فرهاد گل ❤❤❤
چه سر گذشت جالبی ودرودبه انسانهای پاک و خوش قلب و مهربان خدا عاقبت همشونو ختم به خیر کنه ،،،، و هزار ماشاءالله به اقای راوی عزیز خدا صدای خیلی زیبا و ارامبخشی نسیبتون کرده پسرم امیدوارم همیشه سلامتو پایدار باشید مواظب خودت باش ، خدا ببخشه به پدر و مادرتون امیییییییین در پناه خدا و از چشم بد بدور انشاءالله 🙏🙏🙏🌺🍃🌼🍃🌸🍃⚘🍃💐🍃🌻🍃🌹🍃❤💚🤍💛💙💜👍👍👍👌👌👌🕊🕊🕊
درود فراوان به راوی محترم❤❤❤
عالی بود
سلام آقا فرهادجان ممنونم ازشما واقعا ازصدای دلنشین شما لذت میبرم❤
❤️❤️❤️
داستان بسیار بکرو زیبا بود اما صدای دلنشین شما انرا زیباتر کرد سپاس❤
عجب صداي بخدااا ك مثالش نيست ماشالله 🧿🧿❤️❤️
💖💖
سلام فرهاد جان‌‌‌ممنونم خسته‌نباشی⭐🌟🌠⭐🌟🌛🌙🌜
درود
چه داستلن غم انگیزی
عجب داستان قشنگی
عزیزم😍😍😍چقدر همه شون خوب بودن
چه داستان قشنگی بود لذت بردم از شما متشکرم❤
❤️❤️❤️
والا داستانه انگار خیالی بود زیادم جالب نبود اما راوی جالب تعریفش کرد😊
سلام مرسی دوست واستاد عزیزم آقای منظوری بابت داستانهای عالیتون ❤❤❤
💖💖
سپاسگزارم
سلام سالار دل وادب فدایی دارنی خان دمتگرم ❤❤❤😘😘😘
خیلی قشنگ بود
❤❤❤سلام‌داداش فرهاد دمت‌گرم‌‌مثل‌‌همیشه عالی‌ایول ❤❤❤
خیلی جالب بود
احسنت احسنت
یه دوست دختر داشتم ،،،اسمش پوران بود...خیلی دوستش داشتم...چشاش درشت بود شبیه چشای مهناز افشار بود،،،خیلی چشای قشنگی داشت،،،خیلی،،سه سال باهم بودیم ،،،اونم منو دوست داشت،قرار بود باهم ازدواج کنیم ،،،،ولی تصادف کرد با ماشین تو جاده با خانواده بود ،،پدرش و خودش فوت شدن متاسفانه ،،،هنوز بعد پنج سال یادش هستم و دلم میگیره از این حکمت و قسمت 😢😢😢😢
It's abeautiful story.🎉
💖
اشک ام درآمد دوستان قشنگ بود
چه صدای واییییی پر از قدرت و حس
چه قشنگ بوداین روایت❤😊
😢😢😢❤❤❤
چقدر داستان قشنگی بود
دمتون گرم خداوکیلی❤❤❤
ببخشید نمیشد که یک خانم این مطلب را تعریف میکرد
It was very nice story.
از لحاظ قانونی شدنی نبوده اینکار ،موقع شناسنامه گرفتن قانون بهشون اجازه همچین کاری رو نمیداده ،پس معلومه فقط داستانه
سلام عالی ❤❤❤❤❤
خب باورکردنش سخته.
حالا برادرا رفتن جنگ یه حرفی.
خواهرچطوری رفته جنگ؟!
کدوم جبهه؟!
والله ماکه تو خوزستان بودیم اجازه ندادند که زنها برن جبهه چطوربه ایشون اجازه دادند؟!
شغل ایشون چی بوده؟
حالا اگه دکتری یا پرستاری میبود میگفتیم تو بیمارستانهای دزفول واهواز خدمت ورده.
سوال دیگری هم که دارم اینه که این خانواده تو ۹ ماه بارداری دخترشون به دیدنش نرفتند؟
برادراش که توخوزستان بودند یعنی یکباربه دیدن خواهرنرفته بودند؟
چطور ۹ ماه بارداری رو پنهان کرده؟
درضمن این دختر سنتیِ مذهبی چطوربدون اجازه ی پدر ازدواج کرده؟!
چطور این ازدواج ثبت شده؟
چطور به همین راحتی ازدواج مجدد داشته؟!
یعنی شوهردوم متوجه نشده که این زن ،دخترنیست؟!
اینم از رزمنده هامون...
😂😂😂😂والا
ادب داشته باش جمع نبند
طنین زیبای صدا
اخه توازکجامیدونی،که زهرا
راستشوبهت ،گفته باشه.شاید
برای ضایع نشدن داداشش جلوی تواین دروغوگفته باشه.زهرابامهدی
زن وشوهربودن،دوست نبودن
که بخادازگفتن حقیقت به خانوادش خجالت بکشه.
والله یکم باورکردنش سخته.
دقییییقا....بعدم میگن زهراو مهدی تو عقد بچه دار شدن..بعد مهدی شهید شد..خب چ ربطی ب جوادداره؟؟؟ ک میگه آره..خون جواد ( ک برادر زهراست) تو رگای خاطره س؟؟من دوبار گوش کردم ولی بازم متوجه نشدم 😅🙈
الهی
ســـــلام🌹🌹🌹درودفـــــراوان بـــــہ آقاۍمنظـــــورےراوۍخـــــوش صـــــداۍکانال🌹🌹🌹مـــــوفق وپایـــــدارباشـــــۍدوســـــت عـــــزیـــــز🌹🌹🌹🌹🌹🌹👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍🌹🌹🌹👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏🌹🌹🌹👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌🌹🌹🌹
عجب داستانۍبـــــود❤❤❤
❤️❤️❤️
عشق همیشه توی ایران جرم بوده
خدایا این حکایتها قابل باور نیست
perfect brother thanks ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
❤️❤️❤️
درودبرفرهادخان خوش صدا و دوسداشتنی خداقوت ،بعدازمدتها داستانی شنیدیم ک هم جالب و قشنگ بودودوسداشتنی وهم آخرش واسه همه خوب وشیرین بود ،درودبراین شیرزن ک بی چشم داشت وباعشق دختریکی دیگرو بزرگ کرد ،❤امیدوارم همتون همیشه شادوسلامت باشیدوعاقبت بخیربشیدوخوشبخت🙏🏻🌹✌🏻🌼❤️👍🏻👉
حتما بچه شوهرت بوده
تلاطم😊✋🌺🥀🌹🌷❤️
ای زهرای دم بریده
به قول شاعر که میفرماید:
اومدی زیارت یاکه چشم چرونی😂😂😅😅
💖💖
عجب سرگذشت و داستانی ... خدا خیرت بده خواهر دمت گرم .. یه مطلب هم بگم واسه کسانی که از پرورشگاه بچه میارن ، میگن بچه شبیه اون خانواده و پدر ومادر میشه چون نون اون خانواده رو میخوره .. البته سندیت علمی نداره فقط میگن .. ولی خدایی هم شبیه میشن 👍👍🙏🙏🌹🌹
سلام عزیزم شتر سواری دولا دولا
❤❤👍
زیادی آروم روایت میکنین و مکث ها زیاده. من که نتونستم گوش بدم
❤❤❤
جنگ بود .
هزار تا ازاین اتفاق ها افتاده . که بعدها کتابهاش بیرون میاد .وچه داستان‌هایی بشن .چه رمان های .
Like🌹🌹🌹🌹
👋👋👋
سلام داستان بسیارزیباودلنشینی بودافرین بشمادخترم که اینقدررازداروابروداری بنازمت خداخیرت بده . شب آقای منظوری واعضای کانال بخیروخوشی باشه انشاالله ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
❤️❤️❤️
💔💔
باتشکر از صدای دلنشین گویندە نازنین اما راوی این داستان باید یە خانم می بود نە آقا چون سرگذشت یە خانم بود
خوب خدا رو شکر ....مال هر کی باشه فقط مال جواد نباشه.... هم خانومش خیالش راحت شد ..هم شنونده ها ..زهرا خانم بلا ...گل کاشتی!!!!
ادم بعضی داستان ها رو میشنوه باورش نمیشه این داستان ها واقعیت داشته باشن هیچکسی نمیدونه چه رازهایی ممکنه پشت پرده باشن ادم از وجودش بی اطلاع هستش فقط خدا میدونه 🙏🙏🌹🌹🌹
💖
نقل خاطره یک خانم باصدای آقا؟؟!! این ضعفه چنله
مرد حنجره طلایی عزیز.....
این کامنت رو پین کن
یه روزی میاد که این کانال برای همیشه در تاریخ ایرانمون برای همیشه ثبت میشه که شاید خیلیا از ما نباشیم و نسلهای بعد از ما یادی از ما میکنند و شایدم ما خیلی پیر شده باشیم و با گوش دادن این داستانهای قدیمی با قطره اشکی..............💧💧💧💧💚
❤❤❤❤❤❤❤❤
خوب خیلیها مثل من داستانهای شما رو گوش میکنن اگر یکی از اعضای اون خانواده این داستان و گوش بده خوب متوجه قضیه میشه که مثلا جواد یا شوهر زهرا
احتمالا اسامی واقعی نباشه
👌👌👌👍👍🤲🤲🤲🌹🌹🌹
بااحترام به راوی محترم
انصافا یکی از قشنگ ترین ها بود...
چقدر داستان زیبایی بود چقدر کار زهرا قشنگ یود چقدر چیزها نهفته شد و مردم از ان اطلاع نداشتن در دوران جوانی ما چقدر ناجوانمردانه به زنان شهدای جنگ تهمت زدن و زدن هیچی از ان در نیامد اخر هم پدر و مادر همان شهدا کمک کردن عروسشون ازدواج کنه بدون این که انها رو نگه دارن برای پسر دیگرشان یکی دو مورد. شاید پیش امد چه کار داره به ده ها هزار شهید جنگ تا اینجا گفتم یه تقدیری کنم از زن پاک و لی بیحجاب ایرانی در گذشته که زمانی که حجاب اجباری شد راحت پذیرفتن چون انسانهای پاکدامن و ذات شون باحیا بود ولی من مرد ندیدم این زیبایی رو و هیچگاه ازشون تقدیر نشد شاید قهرمان این داستان یک نوزاد بود ولی فرصتی پیش نیاد که باد اوری بشه
الان اونهایی ک گوش کردند فهمیدن کی دسته گل ب آب داده استاد .
دسته گل؟!🤔
یه نفرکسی رو دوست داشته بهش ظلم شده واجازه ی وصل داده نشده
خودش رفتن اقدام کردن
بعداین زن تا همین الآن رنج این راز رو تودلش نگهداشته . یعنی ظلم همچنان ادامه داره.
به اون بچه هم ظلم شده که هویتش پنهان مونده. حق اوست که بداندکیست!
یک عشق ،شکوفا شده و ثمرداده ،چرا به این ثمره به کنایه میگویید ( دسته گل)؟؟؟؟؟!!!!!
بايد دى اى ان بچه و شوهرش رو ميگرفت تا بفهمه آيا پدر و دختر واقعى هستن يا نه؟
ا ن موقع که شباهت رو دید باید شوهرش رو میکرد توی قوطی میذاشت دم در ببرنش
توراخدابه کسی چیزی نگی ولی دنیافهمید بااون مشخصات دقیقی که ازخانواده جواد گفتی 😂😂😂
زن برادرش ادم شریف بوده والا الان ابرو اعتباری برای خواهرشوش نمی ماند.
💖
یه دختر چطور بدون اجازه ی پدرش ازدواج کرده