داستان عشق میترا ، واقعی و ارسالی از طرف شما ، کوتاه و تک قسمتی ، پادکست و ولاگ فارسی
HTML-код
- Опубликовано: 5 окт 2024
- سلام دوستای عزیزم با یک داستان واقعی و تک قسمتی در خدمتون هستم که واقعا ارزش شنیدن داره ، پیشنهاد میکنم حتما با من همراه باشید ❤️❤️❤️
.
.
داستان عشق میترا ، واقعی و ارسالی از طرف شما ، کوتاه و تک قسمتی ، پادکست و ولاگ فارسی
.
.
دوست های خوشگلم ممنون میشم اگر از ویدیو خوشتون اومد ویدیو رو لایک کنید و نظراتتونو برام کامنت بزارید و اگر دوست دارید هر وقت ویدیو میزارم متوجه بشید رو لینک زیر بزنید 👇 و سابسکرایبم کنید ☺️ و بعد از زدن گزینه سابسکرایب زنگوله کنارشم بزنید و گزینه همه رو فعال کنید 😍 👇
/ @roozmareginarges
در آستانه سال جدید،از خدا میخوام،ک بهمه هموطنانم سلامتی،سربلندی و سفره آیی پر از رزق عطا کنه.انشالله ک تو خونه هیچ ایرانی،غم ،ناامیدی و بیماری لونه نکنه.آمین.
آمین. 💚💐💚💐💚🤲
الاهی امین
عالیییی سارا عالییی
الهی آمین 🙏🏼🌸
آمین 🤲
برای زهره یک دنیا آرامش آرزو میکنم . امیدوارم که در زندگی هیچ کس چنین مشکلاتی پیش نیاد .
چقدر دردناک زهره دچار صدمه روحی شده امیدوارم هر چه زودتر حالش خوب بشه در اینجا افراد زیادی دختر و پسر دچار تغییر جنسیت هستند که مربوط به اختلال ژنتیک است ولی خانواده ها خیلی راحت با این قضیه کنار میآیند ممنون از شما موفق و سلامت باشید.💐
سلام کیفیت صداتون بشدت بد وپایین بود شما که اینهمه وقت گذاشتید داستان رو تعریف کردید خوب بود اگه یه میکروفون کنارتون داشتید که کیفیت صدا اینقدر پایین نباشه
حالا صدای خیابان پیچیده ،شما کوتاه بیا
@@afsanehariana6014 چون شما گفتی چشم کوتاه میام😂
صدا نيلى خوبه انقدر ايراد نگيريد از داستان و از موقعيتى كه اين بانو استفاده ميكنن تشكر كنيد و لذت ببريد..ممونم نرگس جان عزيزمان 💝🧿🧿🧿🙏
سلام ممنون از داستانتان باعث آگاهی خانوادها میشوید
بااینکه بسیار متاءثر شدم ،ولی بسیار عالی وآگاه کننده بود وباید بگم باور کنید میترا هم تقصیری نداشته این انسانهایی که در کالبد عوضی واشتباهی قرار میگیرند بسیار تنها هستند واصلا"راه بروز وگفتن این مشکل رو بلد نیستن ،اونهم در جامعه ی ناآگاه و تعصبی ایی مثل ایران .
ولی زهره خانم هم خیلی سخت با این قضیه برخورد کردن تا چند ماه خب طبیعیه ولی بعد از اون اینهمه ناراحتی وپدرومادر وفرزند رو نادیده گرفتن وقربانی این واقعه شدن و............از وضعیت میترا هم بغر نج تر و غیر قابل حل تر شده
براشون آرزوی سلامتی دارم 🙏
خیلی مشکل سخت وپیچیده است. پیشنهاد میکنم حتما از دکتر هلاکویی کمک بگیرند فکر میکنم فقط ایشون بتواند کمک کنند 🙏🙏🙏🙏🌹
ممنون از شما نرگس جون داستان خیلی غمناکی بود وجرا این خانم در اخر این کار ها را میکرده نمی دونم چی بگم شاید داشته از خودش وزندگی خوب دیگران انتقام میگرفته البته نظر منه خداوند همه جوان ها را به راه راست هدایت کنه 🌸🌺
ممنون از داستان اموزنده که تعریف کردید. من خیلی متعجبم که چطور زهره خانم وخانواده زودترمتوجه دوستی غیرعادی میترا نشدند. این شخص از اولش خیلی مشکوک به نظرمیرسیده!!
تو انتخاب دوست باید خیلی دقت کرد و نظر شخصی من این هست که با هیچ کس نباید زیاد صمیمی شد و زهره خانم هم بعد از ازدواج باید سرش به زندگی متاهلی مشغول میشد و ارتباطش را با میترا کمتر میکرد.
این را بدونید هیچ کس این دوره و زمانه بی دلیل محبت به کسی نمیکنه.
ترنس بودن ی مورد خیلی مشخصیه ومگه میشه زهره بعد اینهمه مدت ترنس بودن دوست صمیمیش رو تشخیص نداده خیلی عجیبه بعد از اون همه کنار هم بودنشون
دقیقا منم چنین حسی دارم.شاید خود این خانوم هم مشکلی داشتند برعکس دوستشون لزبین بودن که از رفتار دوستشون با خودشون احساس خوبی داشتن و الان که فهمیدن ایشون ترنس بودن ناراحتن.🤷♀️
نرگس بانو ممنون ازشما با کلام زیبا تون داستان را تعریف کردین! 👏 عالی بود. هزار ماشاالله! ❤❤❤
نرگس جون خدا حفظت کنه که با این قصه ها باعث اگاهی مردم و سرگرمی مفید و اموزنده میشی
ب همین خاطره که من با اینکه در غربت هستم احساس میکنم نزدیک نرگس جون میباشم و بااشتیاق این داستانها را معتاد ب شنیدنش شدم و برای همه هم شر میکنم…ممنون از دنیای اینترنت که باعثآگاهی شدند🎉🎉🎉
سلام نرگس جون خسته نباشی.
ای خدا چه اتفاقاتی
میوفته امیدوارم که هرچه زودتر این خانواده به ارامش قبلی برسن واقعا سخته 😔
به نظرم زهره احساس گناه می کنه و در واقع حس می کنه بهش تجاوز شده و نتونسته خودش و کسی که به حریم خصوصی زندگیش وارد شده رو ببخشه و حس بی ارزشی می کنه، باید حتما صحبت با روانپزشک رو ادامه بدن، الهی که خدا بهش آرامش بده🤲🌹
سلام من نوه ی فخری بانو هستم و میخواستم از شما تشکر کنم خیلی خیلی ممنونم که وقت میزارید و برای ما داستان میگید 🥰
من وقتی سنم کم بود ۱۴.۱۵ ساله که بودم خیلی با مامانم دعوا میکردم سر بیرون رفتن مدرسه نمیرفتم و بجاش میرفتم با دوستام بیرون و مامانم همیشه با گریه پشت من پیاده راه میومد و التماسم میکرد که نرم و برم مدرسه یکی از تلخ ترین خاطره هاییه که دارم توی کل زندگیم و وقتی به اون زمانا نگاه میکنم خیلی دلم میشکنه بابت رفتاری که باهاش داشتم چیزی که تونست روم تاثیر بزاره خیلی زیاد و باعث شد که درست بشه اخلاقم این بود که برادرم یروز نشست پیشم و بهم گفت تاحالا به این فکر کردی که مامان تا همیشه پیشت نیست؟ اگر ۵ سال ۱۰ سال یا هرچقد دیگه از پیشمون بره بابت این رفتارات پشیمون نمیشی؟اینکه انقد اذیتش کردی یا باهاش بدرفتاری کردی؟ ازون روز به بعد دیگه هیچوقت اذیت نکردم مامانمو بنظرم باید به دخترشون بفهمونن که خانواده تا همیشه نیست و چیزی نیست که اگه نبود جاشو با یچیز دیگه پر کرد
خیلی ناراحت کننده است زهره دختری خوبی زندگی خوبی داشت. انشالله شفا پیدا کنه خانواده اش به آرامی برسند هرجوری هست باید مجبورش کنند به روان پزشک مراجعت کنه،😞
سلام خسته نباشید کاشکی آخر داستان از میترا هم میگفتید عزیز
سلام خانمی خسته نباشی داستان عالی وغیر قابل پیشبینی بود مرسی عزیزم
سلامت باشید 🙏🌹🙏🌹
چه داستان جالبی تا حالا نشنیده بودم ولی دلمسوخت واسه زندگیش حیف که مریض شد با ارزوی بهترینها برای زهره جان و مرسسی از شما .
ممنون از صداي گرم و مهربون و داستانهاي آموزنده ضمنأ هيچ مشكلي در صداتون نيست دوستمون مشكل صداش مربوط به وسيله اي كه باهات گوش ميكنه
با دورد فراوان نرگس جان❤️🌹❤️خیلی غمناک بود این داستان واقعی🥲خوب این اتفاقها میفته🥲امیدوارم زهره جان حالشون خوب بشه، و بتونه راه درست را انتخاب کنن🙏🌹❤️
سلام نرگس خانم عزیز ممنون واسه داستانهای عالیتون
یک جمله را خیلی تکرار می کنید ولی دستتون درد نکنه ❤️🙏🏼
از خداوند ميخوام كه شفا بهش بده، خيلي ناراحت كننده هست
نرگس جونم،واسه شما و عزیزانتون،سلامتی ،عزت و موفقیت آرزو میکنم.
ممنون از شما نرگس خانم عزیز.عجب داستانی.
بابت لطفتون خیلی ممنونم ولی کیفیت صدا افتضاح بود
سلام نرگس جون مثل همیشه فوق العاده زیبا روایت کردید احسنت به شما بانوی دوست داشتنی و با اخلاق پایدار باشید انشاالله گلم 👌💝💝💝💝😘😘😘😘🌹
تشکر از شما نرگش خانوم خیلی شیرین و واضح تعریف میکنید و آدم کامل متوجه میشه چی به چیه
ایشون بطور جدی باید تحت درمان قرار بگیرد و بستری بشن باید جدی بگیرن مشکلاتش رو
دورودنرگس بانو ممنون از زحماتت بابت داستانهای جذاب کارت واقعا زیباست برقرارباشی 👍👍👌🙏🌺🌺😍😍😍😍🌺🌺🌺
متشکرم ممنونم 🌹🙏🌹🌹🙏🙏🙏
سلام، خیلی خیلی ممنون از داستان اموزنده اتون. خیلی متاسف ام برای زهره جان، اکرم خانم و خانواده اشون…واقعا که شرایط سختی رو دارن و آرزو میکنم هرچه زودتر این مشکل حل بشه… فکر میکنم در درجه اول، اگر مادر و اکرم خانم با زهره جان صحبت میکنن، اصلا در مورد ابرو و یا همسایه و یا ناباب و اینطور بحثها صحبت ها نکنن، بیشتر شخصی صحبت کنن و همدل باشن…یعنی محبت و همدلی که ایشون کم کم نرم بشن و ببینن که اطرافیان دوستشون دارن و خانواده رو ترجیح بدن به دوستان…البته میدونم که واقعا خیلی خیلی سخت هست و قطعا همه راهها رو امتحان کردن..ولی بازهم اعتقاد دارم که اینطور افراد وقتی ببینن خانواده نگران فکر و نظر همسایه و ابرو هستن خیلی بیشتر لجبازی و جلب توجه میکنن
نمیدونم والا بهتر نبود حالا با همون میترا بعد از عملش ازدواج میکرد شاید واقعا زوج عاشق و خوبی میشدن هنوز که هنوزه برای مردم سخته فکر میکنن این مسائل خیلی چیزای بد و فاجعه ای هستن در حالیکه قسمتی از زندگیه و طبیعیه فکر کنم الان دیگه بعد اینهمه داستانای شما همه البته امیدوارم فهمیده باشن که برخوردای تند و شدید و پنهانکاری و از کاه کوه ساختن چقدر عواقب بدی داره خیلی راحت میشنستن خانوادگی میگفتن قضیه اینه حالا بهترین راه حل چیه با ذهن باز و آرام نه ترس و خشم و تفکرات خشک و سنگی زهره خانم با خودش خانوادش و همه لج کرده و دیگه هیچی براش مهم نیست چون برخورد خانواده خوب نبوده باید میترا رو میپذیرفتن آه اون بیچاره که اومده صادقانه درد دلشو گفته این خانواده رو گرفته به نظر من
الهى ارامش در تمام خانه ها برقرار باشد.💖❤️مامان رايان
چه سرنوشت غم انگیزی رو زهره تجربه کرد، ولی ای کاش با خودش اینگونه تلافی نمی کرد وراه درمان و پیش می گرفت.
الهی هیچوقت این جور افراد و سر راه بچه هامون قرار نگیره.
تشکر از شما نرگس جون واکرم خانم
سپاس از اکرم خانم که این موضوع رو با ما درمیان گذاشتن چقدر آموزنده بود 🙏
اولا صدا خیلی یواش هست به سختی میشه شنید. دوما خانم جان چقدر توضیح واضحات میدید و جریان رو کش میدید و تکرار میکنید خیلی خسته کننده هست هر چند این سرگذشت ها میتونه آموزنده باشه
باسلام وتشکر ،من چنین احساسی میکنم که دراین قضیه بیشتراز همه بیچاره میترا صدمه دیده ودرموردش بی انصافی خیلی شده،دست خودش نبوده ک این تغییر ژنتیکه ،واگه حس سواستفاده داشت اصلا نمیومد بازش کنه وبگه ،میتونست راحت بیاد وبره بدون اینکه هیچ کدومشون متوجه بشن ،ولی این صداقت او ،باعث صدمه خودش وزهره شده ،ما میتونیم درمورد جریاناتی که اطلاعاتی نداریم از صاحب دانش چنین اتفاقاتی کمک بخواهیم ،امیدوارم همه عزیزان شاد ودلی پراز ارامش داشته باشین همینطور این دو خانم زهره ومیترا خداکمکشون کنه ودلشونو به ارامش برسونه 🙏🌹
عجیبه که زهره با توجه به اینکه پزشک بوده متوجه ترنس بودن میترا نشدن بهتره یک مدت از محیط دورش کنند و حتما یک دوست خوب براش پیدا کنند تا این احساس گناه در زهره از بین بره اون از خودش و بقیه داره انتقام میگیره واقعا عجیبه همسرشون وخودش متوجه نشدن
عروسک چی ترسناک پشت سرت داستان گوش میدهد 😄
خدایا خیلی ناراحت شدم خودت به همه مون کمک کن خدایا آرامش رو دوباره به این خانواده بگردون ❤الهی آمین ❤
حکایت خیلی تلخ و چندش آوری بود ، در ابتدای امر میشه به زهره حق داد آنقدر بهم بریزه اما کارهای ناهنجار بعدیش قابل توجیه نیست، لوس بازی و در واقع بازی زشتیِ که با سرنوشت خودش و دختر و شوهرش و همه ی افراد خانواده اش راه انداخته ! اگر شوهرش مرد خوبی بود بعد از یکی دو سال بهش بر میگشت و تمام ! اگر هم نه میتونست با فرد محترم دیگه ای زندگی مشترک آغاز کنه و یا دست کم یک مادر مجردِ بی حاشیه باقی بمونه !
میفهمم چقدر اتفاق ناهنجار و آزار دهنده ای براش رخ داده اما آیا واقعا باعث میشه آنقدر تغییر رفتار بده شک دارم ! 🙄😐
دقیقاً به هرکی نباید بگی من اینجوری میکنم با شوهرم نمیدونم شوهرم اینجوریه و اونجوری خیلی بد هست
Salam sedaye shoma kheliy paine man az dastan hichi nafahmidam 💖💖
متاسفانه میکروفنم در دسترس نبود
واااى خيلى جالب بود نشنيده بودم تا حالا 😳
فكر ميكردم رو شوهر زهره نظر داره 😬😅
برا زهره خانم خيلى متاسف شدم كاش ميشد دوباره با شوهرش ازدواج كنه شايد از اين حالات بياد بيرون 😕
واقعیت اگرم ازدواج میکرد گلم باز فکر نکنم به حالت اولیه باز میگشت
فقط خدا معجزه کنه همین😔متاثر شدم 😔
سلامنرگس خانومم ممنون 💝
سلام نرگس جان انشالله عاقبت بخیر باشین
نرگس خانم،این داستانتون زنگ خطر و هشداری بود واسه خانوادها!چطور ی دختر خوب و نجیب نابود شد!خیلی ناراحت شدم واسه خانوادش.بچه ش.خیلی مفید و عالی بود.سپاس.
آفرین سارا جان وای وای آدم باید تواین روزگار حواش شیش دانگ باشه
@@maryamgholizedeh8573 بله عزیزم.گل گفتی، خصوصا اگر فرزند داشته باشیم،بچها امانت های پروردگارن،و بنظرم هیچ ربطی هم نداره ک 4ساله باشه یا40ساله!وظیفه والدین هست ک نظارت کنن،حالا اولاد گوش کنه یانه دیگه ضررش بخودشه.
واقعا
خود زهره حواسش نبود و قاطی این کثافت کاریا شد متاسفانه
ولی میترا هم خب خیلی کار بدی کرد
مرسی نرگس جون 💐💓داستان عجیب و تلخی بود و جدیداً که دیگه هیچ اعتمادی بین مردم و دوستا وجود نداره نمیدونم دلیل چیه
امیدوارم هیچ کس از اعتمادش ضربه نخوره و ممنون از تعریف زیبات❤️💗❤️💗❤️💗❤️
انشالله 🙏🌹
لطف دارید 🙏🌹🙏🌹
خسته نباشی مهربون خوش زبون من😍
Arezoue salamati barae Zehra khanoum 🙏🙏🙏🙏
نرگس جان سلام ممنون
شاید اگه با میترا میرفت به این راه ها کشیده نمیشد و با میترا هر دو خوشبخت میشدن 🤔🤔
ممنون مهربون خسته نباشید .امیدوارم زندگیه همه عالی باشه چون شنیدنش ناراحت کننده ست 🙏🌹🙏
واقعا دوست خیلی مهمه مخصوصا بعد از ازدواج رابطه با دوست مجرد مخربه اونم در این حد
سلام نرگس جون کیفیت صداتونو بهتر کنید تو رو خدا اینجوری خیلی بده
درود به شما ,, لایک آریایی
بسیاری عالی بود
سلام خانومی گل بابت داستان وزحماتتون تشکرمیکنم عالی هستی موفق باشی♥♥♥🌹🌹🌹👌👌👌👌💜💜💜💜💜
لطف دارید 🌹🙏
درود بر شما
ضمن خسته نباشید و خدا قوت حضور شما نرگس بانو
کاش جای آرام تری را برای ضبط داستان انتخاب کنید آخرای داستان کاملا صدای بلند گفتگو بین صدای شما بود متاسفانه
انشاالله که رسیدگی شود 🙏🏻با هندزفری خیلی اذیت میشیم ممنونم.
دوستای مهربونم شما تا کجای داستان توانستید انتهای این داستان زیبا رو پیشبینی کنید ؟ 💖
الان دیقه8داستانم،حس میکنم ک این میترا خانم زندگی زهره رو نابود میکنه!!چون خودم بشدت مخالف رفیق بازی ب شکل دوران مجردی بعد ازدواجم،چ خانم چ آقا! اونم این رابطه ب این نزدیکی ک انگار جنونه!دختره مجنون و شیفته زهره س!حالا بریم ادامه🧐🧐🧐🧐
نرگس جان لطفاً داستان های ترسناک بگذار که قول دادی سپاس 🥰🤍🤍
@@sara.karri.3192 نمیدانم واقعا ولی من خودم خیلییی از این دوستی ها دیدم
@@maryamgholizedeh8573 اره،نرگس جون،منم با مریم جان موافقم.دوستت داریم.😘😘😘😘♥️♥️♥️
باورکنید، میخواستم بگم کراش داره رو زهره،روم نشد😂😂😂
نرگس خانم يكم هزينه كن يه ميكروفون خوب بخر
ثواب داره خدا وكيل...
درود بر شما نرگس خانم نازنین امید که با کمک اطرافیان زهره خانم حالشان خوب بشه از رفتار و تصمیمی که گرفته نشان می دهد که زندگی رو که از دست داده خیلی براش با ارزش بوده. حالا باید کمکش کرد که حس مقصر بودن از خودش رو در وجودش تبدیل به قبول واقعیت بکند بعد از گذشت این زمان و راهی که رفته کمی درمانش طولانی میشه اما با یک تیم نه با یک نفر روانپزشک مشورت کنید که بهتر و زودتر به نتیجه برسند.
سلام ممنون از اشتراک گذاشتن داستان غم انگیز زهره خانم .
یک پیشنهاد دارم برای اکرم خانم که مادرشوهرش و پدرشوهرشو پیشنهاد بده تا به شهر دیگه ای که خیلی دورتر از شهر فعلیشون باشه نقل مکان کنن.مثلا از جنوب برن به شمال یا از غرب کشور به شرق کشور . و شوهرش بدین. .این بخیال خودش با اینکاراش داره انتقام میگیره ولی سخت دراشتباهه.
انشالله بزودی سلامتی روحی و روانیشو بدست میاره وهمچنین برای خانوادش بخصوص پدر ومادرش وبرادش وشما(اکرم خانم)همسر برادرش که دلسوزش وغم خوارش هستین خدا صبر بهتون بده.🙏
عجب پيشنهاد عجيبتر از اين داستان كرديد …چرا شما ايرونيها همه مشكلات رو مثل ٥٠٠ سال پيش بايد ختم به ازدواج كنيد ؟ با اين وضعيت وخيمى كه طفلك زهره درش گرفتاره حالا بيان شوهرش هم بدن دوست داشتين اون پسر برادر يا پسر خود شما بود ؟؟؟ عجبااااا …!! خوب بعد ازدواج هم باز گمانم پيشنهادتون اينكه يك بچه اگر بيارى سر به راه ميشى و دلت به خانواده ميشه ؟؟؟ 😳😳😳
@@paeeze5
اولا: خودت کجایی هستی که میگی شما ایرانیان؟
دومآ:هرکسی که نظر و پیشنهادی میده قرارنیست همون کار اتفاق بیوفته. درحال حاضر نظر من این بود که کمکشون کنم و بیشتر از این خودش و خانوادش زجر نکشن تا یوقت بدتر از این اتفاقی نیوفتاده یکاری کرده باشن واسه این دختر دردکشیده.
سومأ:شاید شما با زهره همکارین که دارین جلز ولز میپری هوا 😐
داره میگه دیگه آبرویی براشون نذاشته ینی یک زن خیابونی شده که از اخلاقش بگیر تا لباس پوشیدنش و دوستاش همشون عوض شدن دیگه مثل سابق لباس و ارایش نمیکنه زننده و غلیظ مثل دخترای خیابونی ارایش میکنه .
چهارمأ: اگه شما پیشنهاد یا نظری دارین بفرمایین ماهمه منتظریم بشنویم .
گوشم 👂وچشمم 👀 باشماست که نظر📝 وپیشنهادتون📋 بشنوفم🫤🤨
@@ChookShaah بدترش پيشنهاد سر كار خانوم بود …من آمريكا هستم با پيشنهاد شما از چاله به چاه مى افتن
@@paeeze5
پس سکوت کن و پاچه کسیو نگیر 🤨
چه ربطی داره کجا هستی مهم نظر وپیشنهادت هست !؟!
صددرصد نظرت اینه که با میترا ازدواج کنه 🤨👂👀
مرسی خسته نباشید هشداری بود برای خانوادها
سلام واقعا تلنگر خوبی بود من ازاوایل داستان متوجه دوجنسیتی میترا شدم چون شبیه این اتفاق رو شنیده بودم قبلا
سلام عزيزم از اين داستان چيزي كه دستگيرمون ميشه به نظرم خيلي بايد دقت كنيم در دوستيابي بچه هامون ميترا به نظرم خيلي دختر بي قيد وبندي بوده و هيچ مرز و حدودي نداشته و زهره كه دختري خانواده دار بود مجذوب محبتهاي ميترا ميشود و به مرور زمان افكار ميترا و بي مسؤوليتيش در قبال خانواده و مجتمع در زهره رسوخ پيدا ميكند و خودش را طور ديگر نشان ميدهد و زهره عزيز به چنين اشتباهي مي افتد از خداوند برايش آرزوي هدايت و عاقبت بخيري خواهانم🤲
به نظرم یه نفر و میخواد که از نظر ظاهر شبیه خودش و دوستای الانش باشه حتی یه مقدار بتونه کارای اونارو هم انجام بده و بهش نزدیک بشه اما توان اینو داشته باشه که شبیه روانپزشک باهاش صحبت کنه و یواش یواش بتونه روش تأثیر بذاره،چون اینجور افراد فقط با هم مدل های خودشون ارتباط میگیرن و صحبت میکنن،یه همچین شخصی رو باید پیدا کنن،که تخریبش نکنه،همش باهاش دعوا نکنه حتی در ابتدا یه چیزی توش پیدا کنه که ازش تعریف کنه یا تحسینش کنه که از اون شخص خوشش بیاد
I really am sad for Zorah, I feel for her family. I live in west, there are lots of this kind of stories out there .it is very sad.
سلام نرگس جون داستان خیلی ناراحت کننده ای بود ایشالا که خداوند دوباره آرامش حال خوب رو به زهره خانم برگردونه آرامش در خانه تمام هموطنان عزیزم باشه برای نرگس عزیزم هم همینطور لایک ۱۵۲🙏🙏🙏🌺🌺🌺🌺
ایشالا🙏🙏
لطف دارید 🌹🙏
با عرض معذرت از نرگس خانم🌷.
من یک انتقادی دارم از بعضی دوستانی که پیام دادن 😐؟
فکر کنم بعضیا یا بیسوادن یافهم ودرک درستی ندارن که بلد نیستن چجوری تشکر کنن ودلسوزی از صاحب سرگذشت ..
چندین بار دیدم داستانهای از این قبیل مثل داستان زهره ومیترا یا داستان سحرخانم که پدرش.... . بعضی از دوستان فکر کنم (غم انگیز و دردناک)قشنگ وجالب میدونن حالا ازنظر بعضیاجالب شایدباشه ولی کجاش قشنگه😐 ..وقتی اینجور زندگی کردن وعذاب کشیدن وبدرفتاری ومورد تعرض قرارگرفتن😐. ینی واقعا قشنگ بود!!!!؟؟؟میدونم قصد وغَرضی ندارین ولی بعد تموم شدن داستان عجله نکنین که سریع پیام تشکر ودلسوزی بنویسین .صبرکنین چندنفر پیام بفرستن وشما هم بخونین که چجوری تشکر ودلسوزی کردن بعد اگه خاستی شماهم پیامتو بنویس بفرست...فکرکنم نرگس خانم جایزه ای هم نزاشتن برای ۱۰نفری که اول پیام بفرستن گوشی آیفون ۱۳ جایزه میگیرن🙄😎
مثال میزتم ببینید این حرف (قشنگه) براتون چه حالی بهتون دست میده ونبایدهرجایی رو گفت .
تصور کنین این سرگذشت سحرخانم برای خودتون اتفاق افتاده بعد که اشتراک گذاشتین دوستان بهتون بگن سرگذشتتون خیلی (قشنگه)😐؟ معنی قشنگه : خوبه زیباست مفیده و پندآموزه ووو .
بازم اگه بگین (جالب) بود بهتره از قشنگه ..جالب بود : مردم فکرمیکنن چون قبلاازاین قبیل سرگذشتها نشنیده گفته جالبه .
امیدوارم دوستان 🌷از حرفام ناراحت نشده باشن وبیشتر دقت کنن چه کلماتی روکجاها نباید بکاربرد .😎
سلام نرگس جون ممنونم از شما واقعا خیلیییییییییییییی خوبه که این داستانها رو بالحن زیبا بیان میکنید من تقریبا یک ماه س که کانال شما رو میبینم 🙏🙏🙏ولی متأسفانه نمیدونم چطور وارد تلگرام شما بشم
Very nice story, I feel bad for zohre May GOD help her . Thank you for sharing her story ❤️🙏
سلام نر گس جون کیفیت صدات برعکس ویدوهای قبلی خیلی بد وپایین بود بازم ممنون خسته نباشی عزیزم
نرگس خانم از بیان شیوای شما بسیار سپاسگزارم و همچنین زحمات زیاد شما که باعث شکوفایی هر چه بیشتر کانالتون شده، الان که من این داستان رو میخونم مشخصه یکسال از گویش آن گذشته، کاش میشد افرادی که داستان را میفرستند از تغییر و تحول زندگیشون مدتی بعد خبری دهند که در مورد این خانم مطمئنا بهترین روانپزشکها و روانشناسان باید مراجعه بفرمایند و طبق گفته یک کاربر عزیز دکتر هلاکویی هم تجربه بالایی در علم روانشناسی دارند..
نرگس خانم برای شما و خانواده محترمتون آرزوی توفیق روزافزون رو از خداوند منان دارم..
سلام نرگس جان از همون اول داستان من متوجه شدم ازاین انسانهای دوقطبی توی اروپا زیاد هست ما هر روزه این جور چیزها رو توی تلویزیون و فیلمها ویا دور و بر خودمون میبینیم برای اینها عادی هست و هیچ کس حق نداره حتی توهین وبا برخورد بدی باهاشون داشته باشه در غیر این صورت با پلیس بهاش برخورد میشه ولی در جامعه ایران و شاید دیگر کشورهای اسلامی خیلی سخت هست البته شاید وباید بیشتر برای میترا بد میشد که جوابی نگرفت ولی بر عکس بوده وضربه روحی رو زهره خورده البته چرا خدا میدونه شاید ایشون هم علاقه داشته وچون نمیتونسته کاری کنه بخاطر برخورد جامعه و خانواده این طوری شده وداره با خودش و دیگران لج میکنه ایشون نیاز به یک روان شناس خیلی خوب و وارد دارن که بتونه وبدون هیچ قضاوتی به حرف هاش گوش بده و راهنمایی لازم رو بکنه آرزوی آرامش برای زهره خانم و خانواده ایشون مرسی نرگس جان فریبا از انگلیس
دوست عزیز میترا دو قطبی نبوده
دوقطبی یه بیماری روانی هست که افسردگی و شیدایی شدید به همراه داره که اصلا هیچ ربطی به این داستان نداشت
اگر دقت کرده باشید خود میترا گفت که ترنسه
ترنس به شخصی گفته میشه که روحیات و شخصیت جنس مخالف رو داره و در جسم اشتباه گیر افتاده که با عمل میشه لین موضوعو برطرف کرد
سلام من هم با شما موافقم بعد از این همه سال حتما تشخیص داده بود که رفتار دوستش بیشتر از حد صمیمانه هست وشاید خودش هم به میترا علاقه داشته ونمیتونه توجامعه ایران این را بیان کنه وازین راه ناراحتی خودش را نشون میده.
سلام نرگس جون خیلی کانال داستان رو دوست دارم و گوش میدم چون هم سن و سال هستیم احساس می کنم یک دوست قدیمی با من صحبت می کنه و خیلی شما رو دوست دارم فقط صدا تون خیلی کمه و حتی گوشی رو به اسپیکر وصل می کنم تا داستان ها رو خوب گوش بدهم اگر این مشکل رو برطرف کنی عالی میشه .
انشالا که با مشاوره چند. ساله حالش خوب میشه و برمیگرده به زندگی عادی
دلیلی نداره که آدم متاهل دوستای سابق و انقدر با زندگی شخصی قاطی کنه! شرایط آدمها فرق میکنه و حدود باید داشت . بعدم اون آدمم گناه داره و چون تو مملکت ما تابو هست غیر قابل باوره. ولی این گونه دوست بودن و علاقه دیگه بیماریه. بیچاره زهره از کجا باید میفهمیده .......هر دو طرف طفلکی هستن
اينجور اتفاقات ساده نيستن كه همه مردم بيان نظر بدن چون مسله مربوط ميشه به روح و روان يك شخص ، جا داره كه روانشناسان و متخصص روانپزشك موشكافي كنن و نظرشونو بدن
سلام عزیزم
میترا ترنس هست و واقعا اینجور افراد دست خودشون نیس و واقعا میترا گناه داره
این افراد بی گناه هستن .من مغازه دار هستم و با این افراد روبرو شدم .هم زهره هم میترا بی گناه هستن
قطعا باید مشاوره میگرفتن خانوادگی از ابتدا. بجای پنهان کاری ، این دختر و باید تو آغوششون نگه میداشتن که با دردش کنار بیاد . احتمالا داره از خودش انتقام میگیره و شده یه نفر دیگه . اصلا هم از عقیده خانوهدشون خوشم نیومد که مردم چی میگن، مردم اینو گفتن آبرومون رفت . تو فرهنگ ما این جریان هست ، امیدوارم یروزی والدین پشت بچه هاشون باشن به جای نگاه به دهن مردم . بازم آفرین به این عروس که هوای خواهرشوهرشو داره واقعا آفرین به مرامش
کاش میرفت باهمون میترازندگی میکردکه خیلی بهتربودازاین وضع...دست گلت دردنکنه نرگس جان ،ولی واقعا صدای پایین ودور،اذیت میکنه هیچی روراحت نمیشنویم ،کاش میکروفونهاروتوهمه فیلماتون نزدیک دهنتون بذارین کلاخانوادگی عالی میشه
میکروفن در دسترس نبود🌹🙏
سلام نرکس خانم تشکر از اکرم خانم با ارسال داستان بسیار متاثر کننده خداوند زهره خانم وفامیل شان را کمک کند. آمین
چه داستان عجیبی 😮😮
زهره جان دچار بیماری دو قطبی و کمی ضد اجتماع هستن.کسی مقصر نیست و فقط باید درمان بشه
خسته نباشید
درست مثل یکی از آشنا های ما ی لحظه فک کردم داستان اونا هستش
من قبل اینکه داستانو گوش بدم از تیترش فهمیدم که موضوع چیه.ولی به نظرم زهره خانم هم زیادی موضوعو جدی گرفتن
سلام نرگس جون خیلی عزیزی واقعا وقت میگذاری انشاالله که سلامت و شاد باشی و عاقبتت بخیر باشه
زهره خانم شخصیت بردر لاين داره و افرادی که بصیرت ندارند به بیماریشون باید هماهنگ بشه با افراد متخصص این کار که میان به ترفندهای خودشون می برن بیمارستان و درمان را شروع کنند و میترا خانم هم از نظر ما بیمار هستند ولی اینجور افراد بیمار نیستند بلکه زندگی متفاوتی دارند
من همش می ترسیدم که میترا با امید به زهره خیانت کنه یا یه نقشه ی دیگه ای داشته باشه ولی با ادامه داستان و اعتراف میترا شوکه شدم چون تا حالا همچین چیزی رو نه شنیده بودم ونه دیده بودم . البته از زیادی دوست داشتن زهره توسط میترا متعجب بودم چون این موضوع هم خیلی غیر عادی بود .به هر حال داستان آموزنده ای بود با امید بهبودی زهره جان و برگشتن آرامش به ایشون و خانواده شون .
❤سلام نرگس جان ، این دومین داستانی بود که ازتون شنیدم اولی را شوهرم اون آخر اومد و شنید ، خوشش اومد گفت یکی دیگه بذار ، که جالب تر از اولی بود، ، حالا شوهرم هم به بینندگان شما پیوستند . بی نهایت سپاسگزارم
داستان بسیار عجیب و تاسف آوری بود خیلی ناراحت شدم😞😞مرسی نرگس عزیز 🙏🥰
🙏🌹
مرسی ❤️
درود .
سه پاس برا اشتراک این داستان آموزنده.
می خوام ازتون خواهش کنم:
وقت بذارید به طرز روایت چند راوی حرفه ای گوش بدین
و
تمرین کنین که از مکث های اضافی و تکرار ، پرهیز کنین .
صداتون و حس تون خوب ه
ولی
خسته کننده می شه !
هی می خوام ببرم جلو ، ببینم چی شد ه تا تموم شه ؟
تو فضای مجازی که اکثر شنونده ها غریبه هستن
بهتر ه
حرفه ای گویندگی کنید 🤞
تو جمع دوستان و آشنایان که ننشستید !
لطفا
دلخور نشین
هدف م تخریب نیست
🌹
زهره خانم به شدت آسیب دیدند و در اون یک ماه اول هر روز خاطراتش را با میترا و امید مرور میکرده و تک تک رفتار میترا بعد از روشن شدن نیتش برای زهره معنی دیگری پیدا کرده و یک زن را مقصر جدایش از امید میداند بر خلاف میترا که خود را یک مرد میدانسته زهره مطلقا نمیخواسته در قالب یک مرد و آن هم مردی که در نقش شوهرش باشه قبول کند تک تک رفتارهای میترا برای او تبدیل به ضد رفتار شده آنهم از طرف کسی که در نقش دوست ظاهر و در اصل باعث جدایی از همسرش شده و نظام فکری و عقلی او کاملا به هم ریخته و کار بسیار دشوار روان درمانی دارد و اینکه فکر کنید بتوانید اورا متقاعد کنید وبا رضایت برای درمان اقدام کند تقریبا غیر ممکن است چراکه به اطرافیانش اصلا اعتماد نداشته و وضعیت بسیار بحرانی دارد روحیه بسیار شکننده که با کوچکترین رفتار اشتباه جان او و هرکسی که در آن موقع از دید او مقصر شناخته شود در خطر جدی است.
او در حال انتقام از خود و هر کسی که در قواعد او سزاوار انتقام باشد هست
اگر در بین کسانی که جز دوستان جدید او محسوب میشود فردی مطمئن و راز دار و البته عاقل و مهربان وجود دارد شاید از طریق او بتوانید او را به روانشناس نزدیک کنید اما بسیار حساب شده و چراغ خاموش مطلقا نباید به ارتباط شما ویا رد پای شما در این مسئله پی ببرد .
ایشون به احتمال زیاد نیاز به بستری شدن دارند
البته من این داستان را با چند ماه تاخیر شنیدم و امیدوارم در حال حاضر بهبود نسبی پیدا کرده باشند.
سپاسگزارم
بنظر من تنها کسی که میتونه آتیش زهره رو خاموش کنه همون کسیه که روشنش کرده
زهره بدجور به میترا وابسته شده بود و چون از طرف همون شخص ضربه خورد اینطوری شد
بنظرم صحبت دوباره زهره و میترا باهم شاید کارساز باشه
طوری که زهره بتونه خشمشو خالی کنه یا حتی با میترا راجب احساسش حرف بزنه، دعوا کنه یا هرچی
فقط شاید این صحبت با میترا بتونه حالشو یذره بهتر کنه
چون آخرین باری که میترارو دید و حرفاشو شنید انقدر خودش شوکه شد که فرصت نکرد حرف بزنه یا عکس العملی نشون بده
وای خوب اون مریض بوده خیلی ناراحت کننده هست