چقدر قشنگ قصه میگی. یه کتاب داشتم وقتی کلاس اول رو تموم کردم مامان و بابام بهم جایزه دادن. یکی از قصه هاش دختر نارنج و ترنج بود. من رو بردی به حدود سی سال پیش❤❤ مرسی ازت که نمیذاری قشنگی های فرهنگ و داستان ها و ریشه هامون رو یادمون بره
Dorood bar shoma. sepas az zahmat shoa azizan ke in ghese haye zibaro braye ma tahiye mikonid. Dastan haye hendostan va chin ham besyar ziba ve shenidany hastand. 💯
با سپاس ویژه خدمت مرضيه جان دوست داشتنی با ویدیوهای زیبایی که تهیه میکنید داستان نارنج و ترنج رو بسیار زیبا کاور نمودید ، من افسانه ماه پیشونی رو خیلی دوست دارم لطفا ویدیویی از افسانه ماه پیشونی هم کاور کنید ❤❤❤❤❤❤❤
سپاس فراوان مرضیه‌ی عزیز به‌خاطر انتخاب قصه‌ها و قصه‌گویی بی‌نظیرت به‌خاطر این همه خلاقیت و خردمندی شما... شهرزاد قصه‌گوی زمانه‌ی ما ازت یک دنیا ممنونم که این روزهای تاریک و خاکستریمون رو از عطر و نور و نسیم لبریز می‌کنی👑🌸🥰🙏🌹
خسته نباشید بسیار عالی تعریف کردین ومنو بردین به دوران کودکیم البته کامل بخاطرم نمیاد ولی داستان کودکی من یک تفاوت داشت و آنهم اینکه دختران نارنج و ترنج وقتی می گفتن آب باید به آنها نان میدادن و برعکس 😂😂
ممنون مرضیه جان ❤❤😊 این قصه یا داستان برای من خیلی نوستالوژیک هست یادمه وقتی ۶ یا ۷ سالم بود هر شب با خواهر و برادرانم دور پدر بزرگم❤❤ خدا رحمتش کنه . جمع می‌شدیم و با کلی خواهش و تمنا مجبورش میکردیم برامون قصه بگه پدربزرگ هم بعد از کلی ناز و عدا❤❤😊 این داستان‌ها رو برامون تعریف میکرد. ممنون که با صدای زیبا و توانمند من رو بردی به سال‌های جنگ و قطعی برق 😂 و صدا و سیما که فقط دوتا کانال داشت و ساعت ۹ شب هم یه مارش شد جمهوری اسلامی بپا 😂 میزد و تمام 😢در ضمن وقتی پدربزرگم واسه ما تعریف میکرد از مروارید چشماش و گلهای موقع خندیدن چیزی نمی‌گفت فرق داستان من و شما این بود . رضا از شیراز 😊😊
درود بر شما ❤❤❤ عالی بود ، این داستان یه نسخه دیگه کاملا شبیه این داره به اسم انار خاتون که تو افسانه های آذربایجان قدیم بود، من الان سی و سه سالمه بچه که بودم مادرم برام میخوند اما اون کتاب که هنوزم من دارمش همون موقع انقدر قدیمی بود ورق هاش پوسیده بود اما الان افسانه های آذربایجان چاپ جدید خیلی از داستان هاش تغییر کرده و کوتاه و سانسور شده، یه کتاب دیگه هم هم تاریخ اون دارم به اسم افسانه های چینی اگر خواستید همه رو براتون اسکن میکنم می‌فرستم شاید به دردتون بخوره چون داستان‌هاشون خیلی زیبا و نابه💌💌💌🌹🌹🌹
داستان های فولک با صدای مرضیه بانو باید سه بار هر ویدیو رو گوش بدی. بار اول مجذوب زیبایی و شیوایی روایت میشی بار دوم از احساس آرامشی که انگار میری به سفری در دل کودکی... و بار سوم اگه خوابت نبره از اون آرامش میتونی تحلیل کنی آرزوی موفقیت دارم برای زوج خوش بخت شما و امین تا اون بالا بالاها براتون آرزوی خوشبختی و کنار هم خوشحال بودن دارم❤❤❤ در ادامه خواستم بگم من دو بار هزار و یک شب رو خوندم ولی منتظر ادامه داستان های هزار و یک شب هستیم. "مرضیه:شهرزاد یوتیوب" بازم آرزوی موفقیت برای شما و امین از صمیم قلب❤❤
در صمن وقتی من بچه بودم یه سریالی از تلوزیون پخش میشد به نام گل خندان که دختری توش بود که کور بود و وقتی گریه میکرد از چشماش مروارید میریخت. نامادریش هم همیشه میرفت و اون مرواریدها رو میدزدید. پخش سریال همزمان بود با سریال خانه کوچک که چقدر قشنگ بود. چه زندگیهایی داشتیم خداییش. البته من که خیلی بچه بودم از سریال خانه کوچک خیلی خوشم میومد ولی سریالهای ایرانی منو میترسوندن!! طلاق و چنگک اصلا سریالهایی نبودن که منو خوشحال کنن. هامی و کامی هم خیلی خوب بود. خیییییلی!! Out of this world!
درود مرضیه جان ، روز و روزگار به کامتون باشه . با اجازه شما من هم می خوام ازتون خواهش کنم که با بیان شیوا و صدای زیباتون ، قصه ای که مادربزرگم برای من می گفت و از بچگی توی ذهن من مونده و با لالایی همراه هست رو تعریف کنید . خیلی از شب ها من این لالایی رو زمزمه می کنم : لالا لالا بابا مَسی (مستی) دَرُم کِردی دَرو بسی ( بستی ) سبو دادی به آب رفتم سر چشمه به خواب رفتم ......
مرضیه ی زیبا زندگی کوروش رو برامون به صورت داستان میگی؟پسر بزرگ من اسمش رَهام هست و بعد از شنیدن داستان بیژن خیلی حس خوبی بهش دست داد و پسر کوچیکم چون اسمش کوروش هست منتظر داستانی از کوروش هستش 😅
❤منم عاشق این قصه بودم..اما در افغانستان بالای کوه مردمی زندگی میکنند که وقتی با مردم پایین کوه ازدواج میکنند بیش از یک روز زنده نمی مانند ..البته بخاطر اکسیژن خون این اتفاق می افته
بین مردم کرمان رسم بوده از قدیم که شش شب بعد از به دنیا اومدن بچه براش جشن میگیرن و اسمش هم هست شب شیشه و تو ششمین شب زندگی بچه براش اسم انتخاب میکردن. توی قصه که گفتین ده روز بعدش جشن گرفتن من یاد رسم شب شیشه خودمون افتادم.
خیلی قشنگ بود ممنونم👏🙂
چقدر قشنگ قصه میگی. یه کتاب داشتم وقتی کلاس اول رو تموم کردم مامان و بابام بهم جایزه دادن. یکی از قصه هاش دختر نارنج و ترنج بود. من رو بردی به حدود سی سال پیش❤❤ مرسی ازت که نمیذاری قشنگی های فرهنگ و داستان ها و ریشه هامون رو یادمون بره
ممنونم ازتون مرضیه جون پسر من شبا با صدای شما میخوابه 😍😍😍😍😍❣️❣️❣️❣️
مرضیه جون داستان امیرارسلان نامدار بگوبا داستان مولاناو شمس لطفا خواهش میکنم گناه دارم والا
به به😍😍😍😍😍😍
❤❤❤❤
ای کاش من یه خواهر مثل شما داشتم مرضیه جون ❤😅
نظر لطفتونه❤❤
عالی 🙏🌹
Dorood bar shoma. sepas az zahmat shoa azizan ke in ghese haye zibaro braye ma tahiye mikonid.
Dastan haye hendostan va chin ham besyar ziba ve shenidany hastand.
💯
عالی هستین
کاش بیشتر قصه میگفتین
من واقعا معتاد قصه گویی شما شدم و هر روز باید گوش بدم
آخی 😍😍 یاد پدربزرگ عزیزم افتادم که همیشه این داستان رو با آب و تاب برامون تعریف میکرد ❤❤❤ روانش شاد باشه ❤
یادش بخیر بچه که بودم مادر جونم برامون تعریف میکرد بارها وبارها ومن همچنان با اشتیاق گوش میکردم
چه لحظات شیرینی برامون خلق میکنین ، مرسی ❤
یه جاهایی شبیه پادکست فیکشن شد 😂😂. خیلی خوب و عالی بازم قصه بگید ما دووس دارییم❤❤❤
یاد خانم عاطفی بخیر… فکر کنم اخر یکی پیدا شد که جای ایشون رو بگیره 💖💖
❤❤❤
از قصه های مورد علاقه م بود این، وقتی هنوز ۵ساله هم نشده بودم مامانم اینو برام گفت و شد از قصه های مورد علاقه م یادش بخیییر❤❤❤
اجرا چهره صدا ماه ماه ماه❤
❤❤❤
مثل همیشه عالی مرضیه خانوم❤❤❤
مسرور از بیان شیوای شما و سپاسگزارم
❤❤❤
ای کاش قصه های صمد بهرنگی رو میزاشتین.واقعا عالیه
درود بر ملکه پرونده‌های تاریخی و جنایی مرضیه جان. مرسی برای داستان و زحماتت گل بانو. 😊❤❤❤🙏🏼🥰😍😘👌🏼🍀👏🏻👏🏻👏🏻.
خیلی بچه بودم، پدرم این داستانو برام تعریف میکرد، وسطاش هم خوابش میبرد😅❤
❤❤دیگه تا آخرش گوش بده
یکی بود یکی نبود
مرضیه بانو قصه گوی دوست داشتنی ما بود😊❤
❤❤❤
بسیار جذاب بد❤
با سپاس ویژه خدمت مرضيه جان دوست داشتنی با ویدیوهای زیبایی که تهیه میکنید داستان نارنج و ترنج رو بسیار زیبا کاور نمودید ،
من افسانه ماه پیشونی رو خیلی دوست دارم لطفا ویدیویی از افسانه ماه پیشونی هم کاور کنید ❤❤❤❤❤❤❤
ممنون از محبتتون قبلا ویدئو دختر ماه پیشونی رو در چنل گذاشتیم. قصه‌های قدیمی‌مون رو نگاه کنید❤❤❤
قصه گوی مهربون و خوش صدا. لذت بردم ❤
لحظه شماری میکنم که داستان های شما رو بشنوم، تشکر ویژه
ممنون از محبتتون❤❤❤
مرسی بچه ها😍این قصه ی مورد علاقه ی بچگی های من بود❤
❤❤❤
خیلی قشنگ بود
جایی هست که بشه وویس این قصه ها رو با صدای زیبای شما شنید؟
متاسفانه فعلا نسخه صوتی نداریم اما به فکرش هستیم به زودی❤❤
ممنونم از زحمات شما عزیزان ❤❤❤❤😊😊😊
لحن و طرز بیانتون خیلی زیباست❤
سپاسگزارم پاینده باشید
❤❤❤
آخ جون من عاشق این داستان بچگیم هستم! 😊 مرسی که برای این داستان زیبا.😍🤩😘😘🍀👍🏼🙏🏼.
چه داستان غمگینی ولی پایانش قشنگ بود
26:00 عالی 🎉بود ❤🎉😘😘😘 26:00
خیلی خیلی جالب بود
ب گوش انسانی ی داستان شیرینه ولی اگه با عقل گوش بدی پر از نکته های اموزنده و قشنگه..واقعا عاشق داستان شنیدنم مرسی از صدای گرمتون
سپاس فراوان مرضیه‌ی عزیز به‌خاطر انتخاب قصه‌ها و قصه‌گویی بی‌نظیرت به‌خاطر این همه خلاقیت و خردمندی شما... شهرزاد قصه‌گوی زمانه‌ی ما ازت یک دنیا ممنونم که این روزهای تاریک و خاکستریمون رو از عطر و نور و نسیم لبریز می‌کنی👑🌸🥰🙏🌹
ممنونم از محبت شما❤❤❤
بسیار عالی🙋♂️🙋♀️💕
سلاممممممممممممم یه هفتست منتظرم مرسی قصه گو❤❤❤
از محبت شماست❤❤❤
منم این داستان ازورامین شنیده بودم
ورسوماتش دقیقارسوم مردم ورامین
So Perfect & Thank You So Much🥰🤝🌺✨💐💖😇😘💙❤️
❤❤❤
چقدر عالی هست داستانتون و دوستانتون 🎉❤ 0:36
شادی جان، دختر هنرمندم مرسی برای هنر نقاشیت. 😊😍🙏🏼❤️👍🏼🍀
درود بر شما خدا تمام مادربزرگ ها رو رحمت کنه ❤
The best Chanel for learning epic and legendary people in history of every country ❤
❤❤❤
عالی بودقصه آجیل مشکل گشاهم خیلی قشنگه
خسته نباشید بسیار عالی تعریف کردین ومنو بردین به دوران کودکیم البته کامل بخاطرم نمیاد ولی داستان کودکی من یک تفاوت داشت و آنهم اینکه دختران نارنج و ترنج وقتی می گفتن آب باید به آنها نان میدادن و برعکس 😂😂
خیته نباشی مرضیه جان😊❤❤
عالی بود. یاد گذشته‌ها و قصه‌های پدرم افتادم♥️
Tanks🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹
سلام مرضیه جون.من وقتی بچه بودم ،یادمه فیلم این داستان از تلویزیون ایران پخش میشد .
خیلی بچه بودم ،ولی یه چیزایی ازش یادمه .
عاااالی بود 🙏🙏🙏🙏🥰🥰🤩🥰🥰
❤❤❤خوشحالم دوست داشتید❤❤
ممنون مرضیه جان ❤❤😊 این قصه یا داستان برای من خیلی نوستالوژیک هست یادمه وقتی ۶ یا ۷ سالم بود هر شب با خواهر و برادرانم دور پدر بزرگم❤❤ خدا رحمتش کنه . جمع می‌شدیم و با کلی خواهش و تمنا مجبورش میکردیم برامون قصه بگه پدربزرگ هم بعد از کلی ناز و عدا❤❤😊 این داستان‌ها رو برامون تعریف میکرد. ممنون که با صدای زیبا و توانمند من رو بردی به سال‌های جنگ و قطعی برق 😂 و صدا و سیما که فقط دوتا کانال داشت و ساعت ۹ شب هم یه مارش شد جمهوری اسلامی بپا 😂 میزد و تمام 😢در ضمن وقتی پدربزرگم واسه ما تعریف میکرد از مروارید چشماش و گلهای موقع خندیدن چیزی نمی‌گفت فرق داستان من و شما این بود . رضا از شیراز 😊😊
❤❤❤خدا رحمتشون کنه خوشحالم که یاد گذشته‌ها افتادید
کارتون خیلی عالیه من هرشب قصه هاتون راگوش میدم با قدرت ادامه بدید❤
اولین بار که گوش میدم و برام جالب بود
من عاشق کتابخونت شدم :)
ببخشید میتونید چنتا قصه اموزنده مخصوص بچها مدرسه ای معرفی کنین؟
سلام ❤❤❤
❤❤❤
درود مرضیه خانوم روزگارتون خوش، سپاس بابت محبت و زحمات شما
Thanks 🙏🌹
❤❤❤
سلام و سپاس از شما عزیز ♥️
❤❤❤
سلام و درود سپاس از زحماتتون ❤❤❤
❤❤❤
سلام و ادب خانوم جان و خوشبختانه اینبار سروقت رسیدم 🥺💙🦋 ممنونم از زحماتتون 💙🙏🦋
باعث افتخار ماست❤❤❤
@@ghessegou بزرگوار و گرامی هستید 💙🙏🦋
One of my favorite parts of my life is when I listen to your marvelous stories before sleep
🤍🩵💛🩷🧡💚
Glad you enjoy it!❤❤❤
درود و سپاس
❤❤❤
❤❤❤❤❤❤❤عالی
❤❤❤
🌹🌹🌹
من ۶۹ سالم است و ۳ سالم بود برام تعریف می‌کردند. 😍🤩❤️
درود بر شما ❤❤❤
عالی بود ، این داستان یه نسخه دیگه کاملا شبیه این داره به اسم انار خاتون که تو افسانه های آذربایجان قدیم بود، من الان سی و سه سالمه بچه که بودم مادرم برام میخوند اما اون کتاب که هنوزم من دارمش همون موقع انقدر قدیمی بود ورق هاش پوسیده بود اما الان افسانه های آذربایجان چاپ جدید خیلی از داستان هاش تغییر کرده و کوتاه و سانسور شده، یه کتاب دیگه هم هم تاریخ اون دارم به اسم افسانه های چینی
اگر خواستید همه رو براتون اسکن میکنم می‌فرستم شاید به دردتون بخوره چون داستان‌هاشون خیلی زیبا و نابه💌💌💌🌹🌹🌹
Perfect😊
good❤
👍👍👌
عالی❤
❤❤❤
💚💚💚💚💚
❤❤❤
❤
داستان های فولک با صدای مرضیه بانو باید سه بار هر ویدیو رو گوش بدی.
بار اول مجذوب زیبایی و شیوایی روایت میشی
بار دوم از احساس آرامشی که انگار میری به سفری در دل کودکی...
و بار سوم اگه خوابت نبره از اون آرامش میتونی تحلیل کنی
آرزوی موفقیت دارم برای زوج خوش بخت شما و امین
تا اون بالا بالاها براتون آرزوی خوشبختی و کنار هم خوشحال بودن دارم❤❤❤
در ادامه خواستم بگم من دو بار هزار و یک شب رو خوندم ولی منتظر ادامه داستان های هزار و یک شب هستیم.
"مرضیه:شهرزاد یوتیوب"
بازم آرزوی موفقیت برای شما و امین از صمیم قلب❤❤
چید چید، چی چید؟؟ چوب چید!!!😁😆😂
در صمن وقتی من بچه بودم یه سریالی از تلوزیون پخش میشد به نام گل خندان که دختری توش بود که کور بود و وقتی گریه میکرد از چشماش مروارید میریخت. نامادریش هم همیشه میرفت و اون مرواریدها رو میدزدید. پخش سریال همزمان بود با سریال خانه کوچک که چقدر قشنگ بود. چه زندگیهایی داشتیم خداییش. البته من که خیلی بچه بودم از سریال خانه کوچک خیلی خوشم میومد ولی سریالهای ایرانی منو میترسوندن!! طلاق و چنگک اصلا سریالهایی نبودن که منو خوشحال کنن. هامی و کامی هم خیلی خوب بود. خیییییلی!!
Out of this
world!
درود مرضیه جان ، روز و روزگار به کامتون باشه .
با اجازه شما من هم می خوام ازتون خواهش کنم که با بیان شیوا و صدای زیباتون ، قصه ای که مادربزرگم برای من می گفت و از بچگی توی ذهن من مونده و با لالایی همراه هست رو تعریف کنید . خیلی از شب ها من این لالایی رو زمزمه می کنم :
لالا لالا بابا مَسی (مستی)
دَرُم کِردی دَرو بسی ( بستی )
سبو دادی به آب رفتم
سر چشمه به خواب رفتم ......
این قصه منو برد به بچگیم.مادربزرگ منم تو حیاط خونه اش واسه ما زیرانداز مینداخت و قصه میگفت من همش اینو میخواستم😢😢
من وقتی بچه بودم یک قصه به اسم دختر ماه پیشونی مامانم برام تعریف میکرد ولی الان جزئیاتش یادم نمیاد ممنون میشم اگر این قصه رو هم تعریف کنید
این داستان را با نام دختر ماه و ستاره در کانال داریم❤️
مرضیه ی زیبا زندگی کوروش رو برامون به صورت داستان میگی؟پسر بزرگ من اسمش رَهام هست و بعد از شنیدن داستان بیژن خیلی حس خوبی بهش دست داد و پسر کوچیکم چون اسمش کوروش هست منتظر داستانی از کوروش هستش 😅
❤❤خوشحالم که دوست داشتن. حققت رویکردمون در این‌جا افسانه و داستان‌هاست اما امیدواریم به زودی فرصتی بشه که در یک چنل دیگه سراغ تاریخ هم بریم.
@@ghessegou 🙏🙏🙏🥰
❤❤❤
❤منم عاشق این قصه بودم..اما در افغانستان بالای کوه مردمی زندگی میکنند که وقتی با مردم پایین کوه ازدواج میکنند بیش از یک روز زنده نمی مانند ..البته بخاطر اکسیژن خون این اتفاق می افته
چه جالب❤❤
مرضیه جان منی که یکماهه هرشب فیکشن نگاه میکنم هرلحظه منتظر بودم ینفر به قتل برسه🤣🤣🤣🤣
مرضیه عزیز صدات برای من یکی مثل مسکن عمل میکنه 😍
بانو شما کجا زندگی می کنید ؟ایا بیرون از ایران هستید. سپاس گذارم
بین مردم کرمان رسم بوده از قدیم که شش شب بعد از به دنیا اومدن بچه براش جشن میگیرن و اسمش هم هست شب شیشه و تو ششمین شب زندگی بچه براش اسم انتخاب میکردن. توی قصه که گفتین ده روز بعدش جشن گرفتن من یاد رسم شب شیشه خودمون افتادم.
چه نکته جالبی من اصلا نمیدونستم❤❤❤
@@ghessegou 💖
وای خدا بیامرز مامان بزرگم این قصه رو یه جور دیگه تعریف میکرد 😂 تو قصه مامانجون دخترا از تو خیار درمیومدن
موهات رو مخ نس ببندش😂
ای بابا این جوری ده سال طول می‌کشه ولش کن
❤❤❤❤❤❤
❤❤❤
❤❤❤❤❤❤
❤❤❤❤
❤❤❤
❤❤❤❤