داستان واقعی: ماه بانو_ قسمت آخر
HTML-код
- Опубликовано: 20 апр 2024
- راوی و گوینده:بهار
سلام قشنگای من به چنل بهار داستان خوش اومدین ،سرگذشت هرکدوم از ما آدما چالش های خودشو داره، تمامی سرگذشت های واقعی هستن اسامی اشخاص برای حفظ حریم شخصی تغییر کرده ✅
اگه هنوز عضو چنل ما نشدید لطفا دکمه سابسکرایب رو بزنیدو علامت زنگوله کنارشو فشار بدید تا اولین نفر از ویدیو های ما باخبر بشید 😍❤️
#داستان #داستان_قدیمی #پادکست_فارسی
#داستان #پادکست #داستان_واقعی
#dastan
________
داستان واقعی
پادکست
داستان های فارسی
داستان واقعی عاشقانه
داستانهای واقعی
داستانهای فارسی
داستان عاشقی
داستان
پادکست داستان صوتی
پادکست داستان فارسی
داستات های فاسی جدید
داستان های پنهانی
پادکست داستان
داستان انگیزشی
داستان انگیزشی موفقیت
داستان انگیزشی کوتاه
داستان کوتاه
رمان صوتی فارسی
رمان صوتی عاشقانه بدون سانسور
رمان صوتی عاشقانه
کتاب صوتی
مشاوره
تجربه
مشاوره ازدواج
شعر عاشقانه
شاعرانه
شعر
داستان ترسناک
ترسناک
Dastan
Life story
داستان زندگی
داستان های پنهانی
داستانهای پنهانی
چه داستان هجوی! بخصوص اگر واقعیت داشته باشه! باورم نمیشه آدمها عقل و احساسشون را فراموش کردند و مرجع تقلید که اصلن معلوم نیست کی هست برای زندگیشون تصمیم میگیره!!! حالا تا وقتی رسول زنده بوده فرض کنیم که نمیشده ولی وقتی اون مرده دیگه چرا نمیتونن ازدواج کنن؟!!
تو فکر کن عاشق هم باشید و یکجا زندگی کنید و مثل خواهر و برادر باشید! مازوخیست نیست آیا؟
واقعا متاسفم شدم از این اراجیف
😂😂
خیلی ناراحت کننده بود ولی مگه میشه سیاوش و ماه بانو حرام باشن بهم دیکه اونها یه دختر دارند ...من که اصلا قبول ندارم این حرفها را همه دورغه انقلاب نشده چنگ شروع شد خیلی از این اتفاقها افتاد ببخشید لی احترامی نباشه این آخوندها به نفع خودشون رای دادن وگرنه چطور میخواستن از این همه مجروح نگهداری کنند چون بیشتر زنهای جانباز ازدواج کرده بودن یعنی از شوهر دوم بچه داشتن بچه حلال ولی پدر ومادر حرام مگه میشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وقتی به نفعشان است مادر و خواهر را برای خودشان حلال میکنند پس خیلی کارها و قوانین دیگر هم میتوانند وضع کنند😡
چقدر مادر خودخواه و خودخواه تر از اون رسول که زندگی این طفلکها را خراب کرد😔
واقعا ممنون و خسته نباشید خیلی دردناک و قشنگ بود عزیزدلم ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
همه از دین است و بس 😔😔😔
Thanks
مرسی خسته نباشید راوی عزیزداستانی توام باغم تحمل ورنج که شخصیتهای داستان داشتندبرای شنونده هااینقدرسخت بودچه صبری داشتنداین بزرگوارهاروح شهیدقرین رحمت الهی
زمان جنگ از این اتفاقها زیاد میافتاد میگذاشتن بعهده خانم تا کدوم طرفو انتخاب کنه.البته شاید ایناهمه نقشه مادر ماه بانو بوده
❤❤❤داده ❤
چقدر دردناک بود 😢😢😢. حکم ناجوانمردانه ایی است.
با هر قصمت چقدر گریه کردم
مگه مجبور بودند تو اون محله و شهر زندگی کنند
یعنی چی هر دو با هم زندگی میکردند!!!!!!!¡!
چه بد
خیلی ناراحت شدم از سرگذشت ماه بانو وقتی امثال مادر ماه بانو رو میبینم وقتی بعضی قوانین دین اسلام و میبینم از دین اسلام و از آدمای بی منطق ودوآتیشه متنفر میشم بخدا که اونقدر سخت نیست دین اسلام سختش کردن
❤️❤️❤️
واقعا متاسفم واسه این حجم جهالت
اگر زن اخونده شده بود این اراجیف طوری دیگر میشد بهترین کار این بود از ایران برن و خوشبخت زندگی کنند😮😮😮😮
متأسف هستم براي چنين ديني 😔
چقدر دورغ این داستان زیاد بود حیف وقتیکه براش گذاشتم
یکی نیست به این ماه بانو بگه دختر جون تعصب و نادونی و خرافات تا چه اندازه؟؟؟ ول کن این بساط و بچسب به خواسته دلت. مگه چندبار زندگی می کنی. حیف سیاوش بدبخت. اونم علاف خودت کردی که چی بشه؟؟
اول تا آخرش مزخرف و چرت بود