هرکسی رسالتی در زندگی دارد، مصطفی ملکیان
HTML-код
- Опубликовано: 8 сен 2024
- دوستان عزیز، لطفا برای حمایت از ما، سابسکرایب کنید
برشی از جلسه اول درسگفتار چاره جویی برای اضطراب
"هر کسی رسالتی در زندگی دارد که اگر آن را بفهمد، آرامش مییابد."
مصطفی ملکیان
در روانشناسی انسانگرا و فراشخصی محل بحث است و میگوید حالا که بنا است من به خوشایند و بدایند دیگران کاری نداشته باشم یکی از نتایج آن این است که باید در پی رسالت خودم در زندگی باشم و هر کس که در پی رسالت خودش است اضطراب را از خودش دور میکند. هر کدام از ما گویا در پازل هستی یک خانه اختصاصی برای خودمان داریم. باید بگردیم و آن خانه را پیدا کنیم و در خانه خودمان قرار بگیریم.
اگر در خانه خودمان قرار نگیریم و خودمان را در خانه دیگری جای دهیم باید دائماً چسب و قیچی دستمان باشد و جاهایی که انحنا داریم را گوشهدار کنیم، یک جاهایی را ببریم و جاهایی را اضافه کنیم تا در آن خانه جا بگیریم. اضطراب داریم و هر چقدر هم وصله کنیم در نهایت این قطعه در خانهای بهغیر از خانه خودش جا نمیافتد. به جای وصله کردن باید بگردیم خانه خودمان را پیدا کنیم. این چیزی است که به آن Calling میگویند.
معمولاً در الهیات و در فلسفه باستان به آن رسالت یا mission میگفتند. هر کسی رسالتی در زندگی دارد که اگر آن را بفهمد، آرامش مییابد. کالینگ یک ندای درونی است که مشخص میکند چه روشی را باید در زندگی در پیش بگیریم. در انتخاب رشته تحصیلی،شغل و حرفه و حتی در انتخاب رایگانبخشیها.
نیچه بزرگترین فیلسوفی بود که بر اینکه رسالت خود را بیابیم تأکید میکرد. دو آزمایش خیالی و فکری را برای یافتن رسالتمان نیچه پیشنهاد داده است ، یکی از آزمایشها این است که فرض کنید عزرائیل میخواهد شما را قبض روح کند ولی به شما فرصت میدهد که محتوای سنگ قبرتان را خودتان بنویسید به این صورت که در اینجا کسی آرمیده است که میخواست ایکس باشد اما ایگرگ شد، میخواست ای باشد اما بی شد. در یک ستون آرزوها و در ستون دیگر واقعیتها را بنویسید.
آزمایش دیگر نیچه این است که وقتی یک فیلم سینمایی میسازند، بازیگرانی که خیلی قوی هستند به کارگردان و تهیه کننده میگویند آن صحنههایی که من در آنها بودهام به من نشان دهید، اینها را میبیند و مثلا میگوید اینجا در نقش یک معتاد فلان حرکتم سریع بود یا آهسته بود، اگر خیلی حرفشان برو داشته باشد از کارگردان میخواهند که برخی صحنهها را دوباره بازی کنند، نیچه میگوید فرض کنید کل زندگی شما را به شما نشان دهند، آیا صحنهای هست که بگویید این را اگر هزار بار میخواستم بازی کنم عیناً همینطور بازی میکردم و بدون عیب است، چه چیزی شما را در آن صحنه جذب کرده، آنها جزو مؤلفههای رویای زندگی شما هستند.
وقتی از متفکران قدیم میپرسیدیم از کجا بفهمیم رسالتمان چیست، و کجا آرامش داریم میگفتند به درونت رجوع کن ببین مهر چه کاری در دلت افتاده است. به تعبیر مولانا هرکسی را بهر کاری ساختهاند، مهر آن را در دلش انداختند. امروزه در روانشناسی نهضت سوم و چهارم به مفهوم مهر اکتفا نمیکنند، یک سلسله آزمایشهای ذهنی، خیالی یا فکر تدوین کردهاند و میگویند این آزمایشها را خودتان در باب خودتان انجام دهید تا بفهمید که شما بنا است چه کاری در زندگی در پیش بگیرید. پیشهتان چه باشد. وقتی آن را دارید آرامش دارید ، اما وقتی دستتان در یک کار و دلتان در کار دیگر است خوش نیستید. جاذبههای اجتماعی نگذاشته به دنبال آنچه علاقه دارید بروید. به شما گفته این کار درآمد ندارد و آتیه ندارد.
به ما گفتهاند که شما باید به دنبال کاری بروید که آتیه شغلی و درآمد و پرستیژ و ... دارد، با پشت کردن به رویای خودتان فقط برای خودتان یک مرکز اضطراب درست میکنید. حتی اگر به آن ثروت و شهرت و حیثیت برسم که به خاطرش به رویای خودم پشت کرده بودم اما باز در درون خودم اضطراب دارم. به دلیل اینکه به زبان حال به ثروت بهدستآمدهام میگویم تو خوبی ولی برای من گران تمام شدهای. چیزی که در ارزیابیهای شخصیتان پی ببرید برای شما گران تمام شده، از آن کام نمیگیرید.
من زمانی به دوستان میگفتم که الگوهای روابط عاشقانهتان را از ادبیات قدیم ما نگیرید. در ادبیات قدیم دختر تا میتوانست ناز میکرد. میان عاشق و معشوق فرق بسیار است، چو یار ناز نماید شما نیاز کنید. این الگو را در پیش نگیرید. عاشق ناز شما را میکشد اما تا یک حدی. اگر احساس کند دارد برایش گران تمام میشود ول میکند و میرود. یونگیها میگویند هر کسی رویایی دارد و نباید به رویای خودش پشت کند. روانشناسان انسانگرا و فراشخصی تعبیر رویا را به کار نمیبرند، میگویند به خودت وفادار باش ، به خودت خیانت نکن،، Be True to Yourself. ما معمولاً به خاطر جاذبههای اجتماعی به خودمان پشت میکنیم.
بریده ای از جلسه اول چاره جویی برای اضطراب مصطفی ملکیان
استاد گرامیم سرزنده بمانید❤
درود فراوان بر شما استاد گرامی ،سپاس از سخنان ارزشمند و مفید شما،تندرست و پاینده باشید.
great
سلام و تشکر از آقای ملکیان واقعا مفید بود و اسنفاده کردم خدادحفظتون کنه انشاءالله
درود و سپاس بر استاد و معلم فلسفه و فرهنگ و اخلاق
عالی بود. واقعا از مطالب کانالتون لذت میبرم و استفاده میکنم. سپاس
ممنون جناب مکرم عزیز. پاینده باشید
فوقالعاده عالی و بینظیر بود....
دقیقاً حرف دل من بود....
واقعاً لذت بردم...
ممنون از لطفتون....استاد بزرگوار....🙏🙏🙏💖💖💖🌹🌹
شما چقدر عالی توضیح میدید
این حرفهای که شما زدید بسیار عالی ولی تزهای نیچه که اینها نیستند۰
#ایکیگای
👌🌷
ba arze tasof va tashakkore faravan!
درود ،،،صدا خیلی اهسته بود
بله متاسفانه کیفیت ضبط صدا چندان مناسب نبوده است.سپاس از شما
سلام ممنون ازتون.عالی بود.. اون دوتا راهکاری که استاد ملکیان لابلای حرفاشون اشاره کردن چیه؟ چطور و از کجا میتونم پیدا کنم این دو راهکارو.ممنون میشم راهنمایی کنید
ولی این دیدگاه یک نوع رخوت یا تعلل رو در زندگی ایجاد نمیکنه و به هرچه پیش آید خوش آید تاکید نمیکنه؟ پس تغییر اینجا چیست؟
بسیار زیباست . سخنرانی کاملش کجاست ، لطفاً یک لینک بدهید
با سلام. در همین کانال گذاشته ایم. با عنوان چاره جویی برای اضطراب مصطفی ملکیان میتوانید جلسات آن را پیدا کنید. موفق باشید
عرض ادب سلام، وقتی میگه میریم دنبال یکی که ارزون تموم بشه همه ذهنشون مادیات رو میبینه، ما روحمون داره زیر این مساعل له میشه
کاملشو بگذارید این نصفه نیمه گذاشتن ها اصلا درست نیست
دوستان اهل تحقیقم❤❤❤❤❤
بیاید به کلبه من درویش دور از سعدی و حافظ تا ناصرخسرو🏕️🍷🍷🌺🥀✌️🔥🌹🌹 که در بیداری کتابی نوشتم چند سالی
ممنون مفید بود.
خب چطوری بفهمیم که رسالتمون چیه.
دقیقا چطوری میتونیم بفهمیم؟!
اگر کسی میدونه ممنون میشم منو راهنمایی کنه.
خب این سوال که بزرگترین سوال هر انسانیه. ولی ملکیان نظرش اینه که برای شناخت رسالت زندگی، باید به خودشناسی بها بدهیم، شخصیت، علایق و روان خود را بشناسیم، ایماژ خود را از زندگی معین کنیم و ...
@@SharheArezoomandi
ممنونم.
ایماز چیه؟
منظور تصویری که از زندگی دارید است. این از نظر جناب ملکیان مهمه. البته در کل نظرات مختلفی درباره این مساله رسالت و معنای زندگی هست و هرکسی قولی و نظری داره و کلا هممون درگیر این مساله هستیم.
صحبت استاد گرانقدر جناب آقای دکتر ملکیان گرچه بسیار صحیح است، اما گاه در عمل شکل معکوسی نیز میابد.
از بستگان بسیار نزدیک من دقیقا" طبق همین عرایض استاد شغل خود را که درآمد خوبی نیز داشت
در سن حدود سی و چهار سالگی رها کرد و بنا به علاقه فراوانی که به رشته فلسفه داشت در کنکور شرکت کرد و
موفق شد در دانشگاه تهران به تحصیل این رشته بپردازد. اکنون بیش از دوسال است مدرک کارشناسی خود را در
رشته فلسفه غرب دریافت نموده. بدلیل تشکیل خانواده امکان صعود بیشتردر این رشته پیدا نکرد. ضمن اینکه با
مدرک کارشناسی فلسفه تاکنون موفق به پیدا کردن کار نشده و برای امرار معاش زندگی با اشکال جدی مواجه
و دچار اضطراب و افسردگی شده است.
من هم با شما موافقم
فكر ميكنم هيچ يك از اين توصيه ها مطلق نيست
ادم بايد كاري انجام بده كه ١- دوستش داره و ٢- توش موفق باشه
بدون کار و درآمد ازدواج کرده اشتباه کرده، چه ربطی به حرف های آقای ملکیان داره؟ می تونست ادامه بده دکتری فلسفه بگیره استاد دانشگاه بشه. شناخت درست نیاز به شجاعت و صداقت داره. اگر می خواست ازدواج کنه با کارقبلیش می تونست این کار رو انجام بده
@@reza6718 حدس نمی زنید نگاه آقای ملکیان بطور کلی، بخاطر تعلق تفکر ایشان به فضای فلسفه ی تحلیلی، بیشتر به فضای آرمانی و فلسفی نزدیک است تا واقعیت های جهان سوم؟
@@jujipirnahad8767 من با همه سخنان ایشان موافق نیستم. اما با این حرف هایشان موافقم. هر کاری بهایی دارد
نیچه رو میشناسی شما اصلا؟ چرا هرچی دلت میخاد رو ب هرکی منتسب میکنی جناب فیلسوف.ملت ما هم ک ندونسته تا چهارتا حرف قلمبه سلمبه و در ظاهر قشنگ میشنون بدون فکر به به و چه چه میکنن.حالا رسالت شما چیه؟ میشه بگی ماهم بدونیم؟