از سال ۵۴ که ساکن مجیدیه شدیم برای رفتن به اکثر نقاط تهران ازش گذشتم. بهترین نقطهاش برام خانه عمهام بود که خودش و خانهاش هر دو دوست داشتنی بودند. شوهرش معمار بود و دوست آقای لرزاده و معماری خانهشان هم به همین سبک بود. فیلم زیبای آبادانیها در هتل اینترنشنال فیلمبرداری شد و چون دوستی جنگزده داشتم در دوران جنگ چند باری آنجا رفتم. سپاس از ویدئوی خوبتان❤
ما از بچگی در نزدیکی سید خندان زندگی میکردیم و از آنجایی که پدر و مادرم در هتل باتمانقلیچ کار میکردند، سید خندان پاتق ما بود. روزهای گرم تابستون با خواهر و برادرام میرفتیم یه سر کتابخانه ملی، کتاب میگرفتیم و راهی پارک کوروش میشدیم تا غروب که مامان تعطیل میشد و با هم پیاده راهی خونه میشدیم. یادش بخیر از اون جمع الان 4 تاشون دیگه نیستند.
خدای من باتمانقالیچ ،😁یعنی پدر خدا بیاموزم چقدر این اسمو تکرار می کرد و از خاطراتش با آبشون می گفت یعنی اینجور بگم بچه بودیم دیگه وقتی بابام از باتمانقالیچ می گفت ما می خندیدیم یعنی یه حالت جوک شده بود برامون هر حرفی حتی بین منو خواهر برادرام پیش میومد بهم دیگه با خنده می کفت یادش بخیر باتمانقالیچ خدابیامرز هم فلان کارو می کرد یا فلان حرفو می زد 👍
با سلام من واقعاً نمی دونم چطوری از شما بابت برنامههای خوب و در واقع عالی شما تشکر کنم. این برنامه هم عالی و دیدنی بود. من خودم بچه میدون بیست و پنج شهریور هستم ولی بعدها به سیدخندان نقل مکان کردیم. یادش بخیر. چه خاطراتی برام مونده از اون روزهای شیرین. هتل رو هم خوب یادمه که جنگ زده ها ساکن شدند. پارک کورش ، یک ذره بالاتر آز پل، محل تفریح و درس خوندن ما بود. خونمون توی خیابون جلفا بود. یادش بخیر. الان چندین ساله که خارج از کشور هستم و چقدر دلم می خواد برگردم و برم محله امون رو ببینم. خونه پدری ، بعد از فوت پدر و مادر ، فروخته شد ولی دلم می خواد بیاد اونها برگردم و خونمون رو ببینم. باز هم ممنون از همه زحماتتون
درود بر شما مهران جان ما از شما ممنونین که افتخار دادید و تماشا کردید خوشحالیم که با دیدن ویدیو،خاطرات خوش گذشته براتون زنده شد😍 روح پدر و مادر بزرگوارتون شاد و خودتون هم هر جا هستید، تنتون سلامت و دلتون خوش باشه❤️🌹
با سلام خدمت شما. یکی از چیزهایی که من رو بیشتر جذب می کنه که برنامههای خوب شما رو ببینم غیر از محتوای بالایی که ویدیو های شما داره ، من لذت می برم که شما همه کامنت ها رو می خونید و پاسخ می دید. من از موقعی که عضو شدم ، هر دفعه کامنت نوشتم ، از طرف شما یک پاسخ زیبا با ادبیات زیباتر داشتم ، باز هم ممنون از شما و باز هم تشکر از برنامههای خوب شما. برنامههای شما برای من که متاسفانه غربت نشین شدم بسیار جذابه و ویدئو های شما همیشه من رو بر می گردونه به ایران ، سرزمین خودمون ، خاک مقدس خودمون. ایکاش بشه روزی دوباره توی کشور خودمون ، همه با هم شاد باشیم و سرزمین آفت زده خودمون رو بسازیم. باز هم خیلی ممنونم
@@mehranhabibi3758 درود و ارادت، مهران جان لطف و محبتتون به ما واقعا انرژی بخش و باعث افتخاره و قدردان همراهیتون هستیم. خوندن هر پیام شما بهمون انرژی میده و جواب دادن به نظرات شما عزیزان هم لذتبخشه. امیدواریم روزی نه چندان دور، همه در آغوش مام وطن دور هم جمع بشیم و واژه های دلتنگی و غربت و دوری رو از ذهن و حافظهمون خط بزنیم🌹❤️
حتی در دهه 1950 هنوز هم می توانید برخی از درختان البرز را در این تصویر ببینید (در ابتدای ویدیو). اکنون همه آنها رفته اند و آن تپه ها کاملاً بیابان شده اند. آه مردم چرا چنین جنایتی You can still see some trees on the Elburz in this picture (@ 0:07), even into 1950s. They are all gone now, and those hills totally desertified. Good work people, good work
پل سید خندان در سال ۵۶ افتتاح شد ، اما ساخت آن حدود سیزده سال طول کشید . من بچه خواجه عبدالله انصاری ام و گهگاهی با بچه های دیگر برای تیله بازی به آنجا می رفتیم و کمی بعد از آنهم به کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در اوائل خیابان فرح شمالی سابق و سهروردی فعلی می رفتیم و بعد تر برای درس خواندن و یا تفریح به پارک کوروش که کمی بالاتر از پل در جاده قدیم شمیران قرار داشت می رفتیم. جوانی یادت بخیر
بله یاد خاندان عزیز پهلوی بخیر . رضاشاه روحت شاد. و یاد ایران آزاد بخیر. چقدر شاد و خوشحال بودیم. چقدر برای آینده امید داشتیم. تا وقتی که خمینی خونخوار به ایران آمد و تمام ایران ما را به ته چاه فاضلاب ارتجاع کثافت پرتاب کرد و شادی را از مردم گرفت و غم و غصه برا جانشین کرد!! ای خاک بر سر روشنفکران لجنفکر سال ۵۷ و چپی ها که دنبال خمینی خونخوار دویدند و فریاد زدند جاروکش توایم خمینی گوش به فرمان توایم خمینی!!
من پیره مرد بچه سید خندان هستم همه آن چیزهایی را که گفتی بخوبی بیاد دارم دوم با آقا مدد خیلی دوست بودند چون هر دو بنگاه املاکی کارشان بود خانه ما چسپیده به مدرسه امریکایی ها بود بادش بخیر چه روزگاری در تپه های سید خندان داشتیم در کودکی محل بازی بچه های آن زمان بود مدرسه ما هم در خیابان جلفا بود ما ارامنه خیلی خوب سید خندان را بیاد داریم ممنون از تو که من را به کودکی ام بردی 👍👍👍🌹🌹🌹🌹🌹🌹🇦🇲🇦🇲🇦🇲🇦🇲🇦🇲🇦🇲
سلام. مرسی برای کلیپ . من درست قبل از انقلاب ساکن سید خندان شدم ولی خانواده پدری بچه هایم از اولین کسانی بودند که در سید خندان خانه ساختن و مقیم اونجا شدن، انگار هنوز اب و برق درست حسابی در اون موقع نداشتن. تعریف میکردند که با کشیدن خیابان رسالت و ساختن پل خیلی از خانه ها از بین رفت ولی خانه انها باقی ماند. زمان فوت خمینی هم غوغایی بود در انجا، یادمه ما چند روز نتونستیم از خونه خارج بشیم و گفته بودن درب خانه ها باید برای عزاداران باز باشه که بیان وضو بگیرند و این چیزها. ما از پشت بام شاهدان تاریخ بودیم اون روز ها. البته چند سال بعد از ایران کوچ کردیم. دوست داشتم ببینم الان چه جوری شده. در مورد خراب کردن هتل نمیدونستم. البته خیلی فرسوده شده بود. کاش بیشتر نشون میدادین خیابونها را……
سی واندی سال پیش همراه خاله ام در یک اغذیه فروشی ارامنه بهترین ساندویچ عمرم راباهم خوردیم حالابعد ۵سال بر اثر سرطان فوت نمود ومادرم نیز ۱۰سال بعد خاله ام به اوپیوست یاد اون دوران که هر دو زنده بودند وپل سید خندان خاطرات خوبی داشیم.
@@fatemehparsa به «آینده» نگاه کنیم و نه به گذشته. خرم دل آنکه زین جهان زود برفت، و آسوده کسی، که خود نیامد به جهان. (خیام) روحشان شاد؛ (همانند آن عزیز اَرمنی ساندویچ ساز) نظر شما چیست؟
سد لتیان که میخواستیم بریم، یکی تو خیابون دبستان و یکی هم جلفا عرق کشمش درجه یک میگرفتن، خلاصه یادش بخیر ، زنده باد ارمنی های با معرفت و عرق درجه یک این دوستان.❤
یک زمانی از جلفا و اطراف آن مواد الی برای رشد درختان و گلها بصورت وانت باری خریداری میکردیم! گوسفند و کود حیوانی و درخت های میوه و… را میتوانستیم از آنجا خریداری کنیم. پارک کوروش و باشگاه کارمندان شرکت نفت و…. یادش بخیر
من بچه تهران نیستم وکلا فقط چندمرتبه رفتم تهران چون کارخاصی اونجانداشتم ولی ازاین خاطرات خیلی خوشم میادوهمه رو گوش میکنم وبه جمهوری اسلامی لعنت میکنم که چه کردبااین همه عظمت واین همه قدمت وتاریخ.❤❤❤❤❤❤
ممنون از اینکه اینگونه حرفه ای، بادانش و کاربلد هستید؛ بسیار آموختم و لذّت بردم، متشکرم🌷احساس می کنم به لطفِ حضورِ معنویِ این استادِ نور در آن منطقه، آنجا از ضربه های شدیدی که در آینده نزدیک تهران شاهدش خواهد بود، در محافظتِ بیشتری باشد 🌾🌻🌾
سپاس از همراهی شما🙏🏻🌹 کتاب پرسه در احوالات ترون و ترونیا مرتضی احمدی، مقالات داریوش شهبازی محقق تاریخی، گفتگوهای سید محمد غرضی وزیر سابق پست و تلگراف و تلفن، کتابهای هویک میناسیان درباره تاریخ شهر تهران که عموما به زبان ارمنی منتشر شدند
دم شما گرم اطلاعات خوبی بود. راجع به ساندویچی موسیو و خوراک لوبیاش و تا یخچه اش چیزی نمی دانید؟ درست اول شریعتی به سمت شمال دست راست خیابان. من از وقتی یادم میاد اونجا بوده و از پیرمردهایی که الان نیستند هم وصفش را شنیدم. شاید دور پل سیدخندان قدیمی ترین مغازه ای باشه که هنوز هم فعاله.
همان زمان شاه سید خندان قشنگ بود و خاطرم میاد که از بزرگراهی که اسم یک سپهبد بود از شرق به غرب و سمت پل سید خندان .. خیابانهای شمالی چند صد متر خانه بود و بعد بیابان شروع میشد
درود برشما پدر بزرگم سیدخندان را دیده بود و داستان آن را برام گفته بود اما تاریخچه اطراف باغ های قجری را نمیدونستم. هتل هم که خونه جنگ زده ها شده بود دیده بودم. ایستگاه تاکسی بود که سوار میشدیم برای سمنگان وپارک فدک..... تهران چه صفایی داشت که دیگه نداره...
من هم بچه سیدخندانم یادش بخیر خیابون دبستانومحله مهران.جلفا و فرهنگسراو دبیرستان حداد عادل که معلم دینی مون بوددهه شصت.سه را ضرابخونه و پارک کورش.خیابون خواجه عبدالله و پاساژ تیسفون.بچه های قدیمی اونجا ساندویجی آقا سلطان رو که جنب کفش بلا بود میشناسن سوپ جو و لوبیاش حرف نداشت دهه شصت.پارک کورش میرفتیم واسه فوتبال و استخر شرکت نفت.ساندویجی ویگن بالای خواجه عبدالله.کبابی گلپایگانی سید خندان جنب تعمیرگاه مجاز هیوندا که مال گوگوش بود و دوتا ماشین عتیقه پشت شیشه گذاشته بودن که الان متعلق به پدر دوستم آقای مرادی هست.تپه های عباس آباد و خیابون سهروردی .تو هتل باتمانقلیچ که الان مخابرات خراب کرده کلی از همکااسی های دهه شصت من زندگی میکردن که یه فیلم هم توش بازی کردن و همکلاسی همکه اسمش یادم نیست شد یکی از هنر پیشه های فیلمش.اکثرا مال خرمشهر و آبادان بودن میرفتیم فوتبال تو هتل.
من بچه بودم یادمه که اول جاده قدیم شمیران سوار اتوبوس میشدیم و بعداز چند ایستگاه اتوبوس (تخت جمشید، باغ صبا، سه را ه زندان) به ایستگاه سد. خندان میرسیدیم و بعد ایستگاه بی سیم (رادیو)، چاله هرز و قلهک. ایستگاه سد خندان سه راهی بود که اوایل ۱۳۵۰ خیابانی بطرف شرق تهران اضافه شد که میگفتند تا نارمک و تهران پارس ادامه داشت که از ایران رفتم.
ما هم از قدیمی های جلفا هستیم هنوز هم خونه دست نخورده؛ ارامنه زیاد بودن اطراف جلفا مادرم مدرسه مریم مدتی کار میکرد ؛ بهترین روزها و خاطراتم از جلفا و محیط پشت پارک کوروش هست؛ همه چی خراب شده چرا؟؟😢
وای که مرا به ایران و خاطرات دوران جوانی و عکاسی مات تا ازدواج و جشن عروسی در باشگاه شرکت نفت و کوچه عطار و اریان محمودی و هتل بینالمللی تا روزی که به امریکا مهاجرت کردم انداختید…دمتان گرم.
بهترين خاطرات كودكي من به تهران عزيز تعلق داره از تجريش تا خيابون نادري اون زمون كه از باغ وحش به بالا بيابون بود و كمي بالاتر از ايستگاه جانسپار كه منزل ايشان در همان مكان بود وتنها دوست پدرم و كمي بالاتر منزل خواننده گرامي مرضيه بود و ضلع شمالي خيابون فقط بيابان بودر تپه و ماهور و يك طويله گوسفند و يك استخر و قنات در دل كوه كه محل گردش و پياده روي من بود در سنين كودكي نه هنوز جردني بود و نه خيابون گاندي نه پارك ملت وتازه شروع بناي هتل هيلتون از دور ديده ميشد يادش بخير و ياد همه عزيزان درگذشته سخت گرامي شايد شماهم ايستگاه اتوبوس جانسپار را در قديم روبروي پارك ملت فعلي بياد داشته باشيد. با بهترين ارزوها براي ملت شريف و نجيب ايران عزيز.
من بچه تهرانپارس بودم یادمه هتل اینترنشنال رو که جنگ زده ها تو ش اقامت کرده بودن میخواستیم بریم داخل تهران همیشه از سید خندان میرفتیم ..خواهرم هم بیمارستان رویال تهران که الان اسمش شده رسالت به دنیا آمده کاشکی از تاریخچه اون بیمارستان که بالای پل هست هم میگفتید
سیدخندان را با اینکه شلوغ بود دوست داشتم همیشه پر از مینیبوس و اتوبوس بود و به همه جا راه داشت. خوابگاه ما عباس آباد بود همیشه از ونک بجای طی کردن خیابان ولی عصر ا میامدم سیدخندان و سوار اتوبوس میشدم. خیلی وقتها هم میرفتم کتابخانه حسینه ارشاد کتاب میگرفتم مسیر خیابان شریعتی از سیدخندان. کتابخانه را پیاده میرفتم
گاهی با شنیدن ویادآوری خاطرات اشک تو چشمام حلقه میزنه!ما مردم چی بودیم وچی شدیم،امنیت بود آرامش بود صفا وهمدلی ومهربونی؛عشق به زندگی وشادی وصفا وصمیمیت؛اگه مشکلی پیش میومد با یه چاکریم مخلصیم حل میشد ومیرفت!حیف وصد افسوس
بادرودشماکه درموردتاریخ صححبت میککننید. لطفاا ازپایه تاحال تاریخ کل تهران وبناهای تاریخی.روبرامون میگید ماپیرشدیم.چشماکم بین شدن.وازطرفی کم حوصله شدیم.کتااب بدست بگیریم.ووازطرفی.کتابهای تاریخی تهرلن پیداکردن سخته.. ازینکه همراه باتصویربناها واثارتاریخی توضیحی میدهیدسپاسگزار🙏 😂
درود بر شما قربان سپاس از نظر لطف و نظر ارزشمندتون🌹🙏🏻 به دلتون نگاه کنید نه اعداد شناسنامه😊 همین هدف رو داریم، بازگویی داستانهایی از تاریخ تهران و محلاتش، با استفاده از منابع درست و موثق. تا به حال ویدیوهای متعددی در کانال داشتیم. لطفا به این لینک مراجعه بفرمایید: ruclips.net/p/PLr0NOZ2n_yZX5fBAgwArLISs7gkaE2YCv&si=wqYEZw8zB5c9bPoM
روز ۲۲ بهمن ۵۷ ملت یه تانک ارتشی را با راننده اش را از بالای پل انداختند پایین! راننده تانک زخمی و خونین از تانک آمد بیرون و فریاد کشید: خواااااا رتون رو ...ییدم، شما تاااانک رو پرتاب میکنین، من دیگه نیستم!
چه لذتی بردم ما کوچمون کنار همون هتل بود و بچه بودیم همش با بچه های جنگزده دعوا و کتک کاری داشتیم آخه خیلی شر بازی در می آوردند ولی بعدا که رفتند محله شروع به ساخت آپارتمانهای جدید جای خونه های یک یا دوطبقه شد یک دفعه کوچه ها شلوغ شد جمعیت چندین برابر شد دیگه مثل قبل خلوت و پر درخت نبود اما بازم خوب بود دوران دبستانم راهنماییم و دبیرستانم و دانشگاه و خدمتم همونجا گذشت تا که ازدواج کردمو بدبخت شدم و از محل عزیزم دور شدم الان هم شمال کشور زندگی میکنم بخدا چاله چوله هاشم حفظم ما یکی از قدیمی ها بودیم خانه ی مان هم ارث مادر بزرگ مادرم به تنها دو دخترش رسید یکی سید خندان و به مادر بزرگم عباسی که بعدا بابام از پسر خاله ی مادرم اونجارو خرید پشت حیاطمون دانشگاه بود که مادرم میگفت قبلا باغ بوده و مامانم اینا میرفتن اونجا گیلاس و آلبالو میکندند هی روزگار چقدر زود گذشت .
فشار اوردن رسانه ها مردم روزنامه نگارا خبرنگارا مردم شهروندان مجبور میکنه اعتراف کنن همونجوری که مجبور اعتراف به خطای انسانی شدن پس ادامه میدیم به افشاگری ها و پخش کردن اخبار رسانه ها
ما اهل و ساکن یزد هستیم و خونه ما توی جلفا هنوز هست. صد متر با فرهنگسرا فاصله داره و نبش کوچه یه آپارتمان کوچک قدیمی هست که هنوز هست درست روبروی در دانشگاه خواجه نصیر.... پدر من اونجا درس خوند و با مرحوم آواناسیان و پطروسیان که ماهایا پطروسیان اقوامشون هست همسایه بودیم... دانشگاه مخابرات بود و دانشگاه کسب و پیشه هم بود... پدر من مهندسی برق گرفت از اون دانشگاه!!! نمیدونم چه ربطی به مخابرات و بانک و کسب و پیشه داشت؟؟؟ یادش بخیر خیلی خیلی محله ساکت و آرومی بود؛ یه خونه هم داشتیم توی سعادت آباد اوایل انقلاب و جنگ برگشتیم یزد و هروقت میرفتیم تهران توی اون خیابون بازی میکردیم و توی کلیسا مینشستم و به مناجات هاشون و دعاهای آهنگین گوش میدادم... ما خودمون زرتشتی هستیم ولی از سبک دعا خوندن ارامنه لذت میبردم... بعد خونه سعادت آباد را نگه داشتیم و اون خونه را به خانواده آواناسیان فروختیم... یادش بخیر اوقات خوبی بود... توی جنگ هیچوقت بمباران یا موشک نزدن اونجا... کله محله خیلی خیلی خوبی بود... الان سی ساله که اونجا را فروختیم ولی هر وقت تهران میرم یه سری به اون محله میزنم و یه فروشگاه بود که محل توضیع ارزاق کوپنی و قند و روغن بود و یخچال قدیمی داشت و دیدم هنوز مغازه هست سر جلفا!! فقط نمیدونم همون شکل هست یا نه.... یادش بخیر خیلی خیلی خوب بود
Ba Dorood , In, Hotel , Ra, Be, Panahandeh haye, JANG , Dadand , va, Chand Salli ; Gozasht , ke, Jomhoori Terrorist , va, Anirani , Akhond Ha , Tamam AFRAD , Saaken, Aanja , Ra, Ba ,,, Kheffat ,o, KHaari ,,, Va ,,, Kotak ,,, Biroon Kardand , va, Chandin ,Nafar Ham ,Koshteh Shodand ....
یه بیمارستان زیر پل سیدخندان بود و هنوز هم هست که در اوایل دهه ۶۰ که آژیر قرمز و سفید و صدای انفجار و اتفاقات ناشی از حنگ جزو زندگیامون بود پسر خاله ام تو اون بیمارستان بدنیا اومد ماشاالله مردی شده الان ایشون .. با خانواده ام رفتیم دیدن تازه بدنیا اومده مثل الان نبود که از قبل جنسیت بچه ها معلوم باشه و تا زایمان و بعدش تازه مشخص میشد پسر دار شدن یا دختر... شوهر خالم که دومین فرزندش اولین پسر زندگی شون بود بسیار خوشحال جعبه شیرینی دانمارکی رو به عیادت کنندگان تعارف میکرد یادش بخیر .. اابته در نوروز ۶۵ که به خانه اقوام مون اول خیابان دبستان همون زیر پل رفته بودیم عید دیدنی همین که زنگ خانه رو زدیم رادیو و مساجد و ... آژیر قرمز رو پخش کردند تا وارد خانه شدیم ناگهان همه چیز کنف یکون شد دقیقا چند پایین تر موشک خورده بود ساختمان وزارت دفاع همون جا بود البته موشک در خانه مسکونی افتاده بود و مردم بیچاره کشته و زخمی شدند من تا سالها بعد اثرات منفی زیادی رو از اون اتفاق گریبانگیر بودم ....
جالب بود .
از سال ۵۴ که ساکن مجیدیه شدیم برای رفتن به اکثر نقاط تهران ازش گذشتم. بهترین نقطهاش برام خانه عمهام بود که خودش و خانهاش هر دو دوست داشتنی بودند. شوهرش معمار بود و دوست آقای لرزاده و معماری خانهشان هم به همین سبک بود. فیلم زیبای آبادانیها در هتل اینترنشنال فیلمبرداری شد و چون دوستی جنگزده داشتم در دوران جنگ چند باری آنجا رفتم. سپاس از ویدئوی خوبتان❤
یادش بخیر .
سپاس از به اشتراک گذاری شناسایی بخشی از تهران 🙏🌹🙏
ما از بچگی در نزدیکی سید خندان زندگی میکردیم و از آنجایی که پدر و مادرم در هتل باتمانقلیچ کار میکردند، سید خندان پاتق ما بود. روزهای گرم تابستون با خواهر و برادرام میرفتیم یه سر کتابخانه ملی، کتاب میگرفتیم و راهی پارک کوروش میشدیم تا غروب که مامان تعطیل میشد و با هم پیاده راهی خونه میشدیم. یادش بخیر از اون جمع الان 4 تاشون دیگه نیستند.
خداوند همگی عزیزان که دیگر در میان ما نیست درفردوس برین خود جای دهد
خدای من باتمانقالیچ ،😁یعنی پدر خدا بیاموزم چقدر این اسمو تکرار می کرد و از خاطراتش با آبشون می گفت یعنی اینجور بگم بچه بودیم دیگه وقتی بابام از باتمانقالیچ می گفت ما می خندیدیم یعنی یه حالت جوک شده بود برامون هر حرفی حتی بین منو خواهر برادرام پیش میومد بهم دیگه با خنده می کفت یادش بخیر باتمانقالیچ خدابیامرز هم فلان کارو می کرد یا فلان حرفو می زد 👍
@@محسنیغمایی-ه3زضض
من ذهنم گیر کرد فقط رو مشغولاتی😁 واژه ی بامزه ای بود
ممنون سرکار خانوم😍😘
😂 مشغولاتی واژه تهرانیه همون هله هوله و نخود و کشمش و اینا😂
مشغولاتی/قاقالی لی تنقلات
دمتون گرم، خیلی لذت بردیم ❤
برنامه عالي خسته نباشيد و هميشه برقرار
سپاس از محبتتون❤️
با سلام
من واقعاً نمی دونم چطوری از شما بابت برنامههای خوب و در واقع عالی شما تشکر کنم. این برنامه هم عالی و دیدنی بود. من خودم بچه میدون بیست و پنج شهریور هستم ولی بعدها به سیدخندان نقل مکان کردیم. یادش بخیر. چه خاطراتی برام مونده از اون روزهای شیرین. هتل رو هم خوب یادمه که جنگ زده ها ساکن شدند. پارک کورش ، یک ذره بالاتر آز پل، محل تفریح و درس خوندن ما بود. خونمون توی خیابون جلفا بود. یادش بخیر.
الان چندین ساله که خارج از کشور هستم و چقدر دلم می خواد برگردم و برم محله امون رو ببینم. خونه پدری ، بعد از فوت پدر و مادر ، فروخته شد ولی دلم می خواد بیاد اونها برگردم و خونمون رو ببینم.
باز هم ممنون از همه زحماتتون
درود بر شما مهران جان
ما از شما ممنونین که افتخار دادید و تماشا کردید
خوشحالیم که با دیدن ویدیو،خاطرات خوش گذشته براتون زنده شد😍
روح پدر و مادر بزرگوارتون شاد و خودتون هم هر جا هستید، تنتون سلامت و دلتون خوش باشه❤️🌹
با سلام خدمت شما. یکی از چیزهایی که من رو بیشتر جذب می کنه که برنامههای خوب شما رو ببینم غیر از محتوای بالایی که ویدیو های شما داره ، من لذت می برم که شما همه کامنت ها رو می خونید و پاسخ می دید. من از موقعی که عضو شدم ، هر دفعه کامنت نوشتم ، از طرف شما یک پاسخ زیبا با ادبیات زیباتر داشتم ، باز هم ممنون از شما و باز هم تشکر از برنامههای خوب شما.
برنامههای شما برای من که متاسفانه غربت نشین شدم بسیار جذابه و ویدئو های شما همیشه من رو بر می گردونه به ایران ، سرزمین خودمون ، خاک مقدس خودمون. ایکاش بشه روزی دوباره توی کشور خودمون ، همه با هم شاد باشیم و سرزمین آفت زده خودمون رو بسازیم. باز هم خیلی ممنونم
@@mehranhabibi3758 درود و ارادت، مهران جان
لطف و محبتتون به ما واقعا انرژی بخش و باعث افتخاره و قدردان همراهیتون هستیم. خوندن هر پیام شما بهمون انرژی میده و جواب دادن به نظرات شما عزیزان هم لذتبخشه.
امیدواریم روزی نه چندان دور، همه در آغوش مام وطن دور هم جمع بشیم و واژه های دلتنگی و غربت و دوری رو از ذهن و حافظهمون خط بزنیم🌹❤️
عالي بود.
ممنون از شما.
🌹🌹🌹
حتی در دهه 1950 هنوز هم می توانید برخی از درختان البرز را در این تصویر ببینید (در ابتدای ویدیو). اکنون همه آنها رفته اند و آن تپه ها کاملاً بیابان شده اند. آه مردم چرا چنین جنایتی
You can still see some trees on the Elburz in this picture (@ 0:07), even into 1950s. They are all gone now, and those hills totally desertified. Good work people, good work
من خودم سید خندان بدنیا آمدم خیابان خواجه عبدالله انصاری چقدر خاطره دارم از اونجا یادش بخیر مرسی که راجب سید خندان توضیح دادی عالی بود متشکرم
بسیار دلنشین بود ممنون ❤❤❤
ممنون مریم جان که تماشا کردید❤️🌹
درود بر شما....صدای گرمو گیراتون جذابیت خاصی به اجراتون داده...عالی بود ممنون..🌷🌷
سپاس از نظر لطف و انرژی مثبتی که دادید😍🙏🏻
ممنون که وقت گذاشتید و تماشا کردید❤️🙏🏻
من همین الان با کانالتون آشنا شدم وکلی لذت بردم
عاشق تاریخچه شهر تهران و محله های قدیمی هستم
عالی بود
ممنون
👏👏👏👏👏👏
😍😍😍
پیشنهاد میکنم پلی لیست تاریخ تهران رو حتما ببینید. احتگالا براتون جالبه❤️🌹
پل سید خندان در سال ۵۶ افتتاح شد ، اما ساخت آن حدود سیزده سال طول کشید . من بچه خواجه عبدالله انصاری ام و گهگاهی با بچه های دیگر برای تیله بازی به آنجا می رفتیم و کمی بعد از آنهم به کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در اوائل خیابان فرح شمالی سابق و سهروردی فعلی می رفتیم و بعد تر برای درس خواندن و یا تفریح به پارک کوروش که کمی بالاتر از پل در جاده قدیم شمیران قرار داشت می رفتیم. جوانی یادت بخیر
پارک کوروش یادم هست هنوز 😢
😢😢😢😢
منهم سالیان زیادی در تیسفون بودم و نوجوانی در خواجه عبدالله و پارک کورش و یادش بخیر چه دورانی بود و الان هم خارج از ایران ….یادش بخیر
بله یاد خاندان عزیز پهلوی بخیر . رضاشاه روحت شاد. و یاد ایران آزاد بخیر. چقدر شاد و خوشحال بودیم. چقدر برای آینده امید داشتیم. تا وقتی که خمینی خونخوار به ایران آمد و تمام ایران ما را به ته چاه فاضلاب ارتجاع کثافت پرتاب کرد و شادی را از مردم گرفت و غم و غصه برا جانشین کرد!! ای خاک بر سر روشنفکران لجنفکر سال ۵۷ و چپی ها که دنبال خمینی خونخوار دویدند و فریاد زدند جاروکش توایم خمینی گوش به فرمان توایم خمینی!!
جامع و عااالی
من پیره مرد بچه سید خندان هستم همه آن چیزهایی را که گفتی بخوبی بیاد دارم دوم با آقا مدد خیلی دوست بودند چون هر دو بنگاه املاکی کارشان بود خانه ما چسپیده به مدرسه امریکایی ها بود بادش بخیر چه روزگاری در تپه های سید خندان داشتیم در کودکی محل بازی بچه های آن زمان بود مدرسه ما هم در خیابان جلفا بود ما ارامنه خیلی خوب سید خندان را بیاد داریم ممنون از تو که من را به کودکی ام بردی 👍👍👍🌹🌹🌹🌹🌹🌹🇦🇲🇦🇲🇦🇲🇦🇲🇦🇲🇦🇲
در ضمن یادم رفت اگر سوالی داشتی در باره ویدیوت ممنون میشوم که بپرسی
ببخشید خانم منظورشان از تو یعنی شما بود😄😄😄
عجیب که حرف از گذشته ایران اینقدر غم انگیز هست
خیلی عالی بود بی نهایت ممنون از این هماهنگی در تصاویر و گویش بسیار زیبا ، 👏👏👏👏🙏🙏🙏🌺🌹🌺🌹
سلام. مرسی برای کلیپ . من درست قبل از انقلاب ساکن سید خندان شدم ولی خانواده پدری بچه هایم از اولین کسانی بودند که در سید خندان خانه ساختن و مقیم اونجا شدن، انگار هنوز اب و برق درست حسابی در اون موقع نداشتن. تعریف میکردند که با کشیدن خیابان رسالت و ساختن پل خیلی از خانه ها از بین رفت ولی خانه انها باقی ماند. زمان فوت خمینی هم غوغایی بود در انجا، یادمه ما چند روز نتونستیم از خونه خارج بشیم و گفته بودن درب خانه ها باید برای عزاداران باز باشه که بیان وضو بگیرند و این چیزها. ما از پشت بام شاهدان تاریخ بودیم اون روز ها. البته چند سال بعد از ایران کوچ کردیم. دوست داشتم ببینم الان چه جوری شده. در مورد خراب کردن هتل نمیدونستم. البته خیلی فرسوده شده بود. کاش بیشتر نشون میدادین خیابونها را……
😍 شما خانوادگی از قدینیهای اینمحله بودید
تلاش میکنیم توی ویدیوهای بعدی بیشتر حال و هوای امروزی این محله رو نشون بدیم🌹🙏🏻
عالی بود! مرسی خیلی خوب تحقیق شده. لطفا ادامه بدین
😍 سپاس از نظر لطف و توجهتون
درود و سپاس بابت ویدیو بسیار آموزنده و عالی که تهیه و به اشتراک گذاشتید. واقعا لذت بردم. موفق و پایدار باشید
سپاس از شما و همراهی و نظر لطفتون🙏🏻🌹
سی واندی سال پیش همراه خاله ام در یک اغذیه فروشی ارامنه بهترین ساندویچ عمرم راباهم خوردیم حالابعد ۵سال بر اثر سرطان فوت نمود ومادرم نیز ۱۰سال بعد خاله ام به اوپیوست یاد اون دوران که هر دو زنده بودند وپل سید خندان خاطرات خوبی داشیم.
واقعاً بهترین ساندویچ های تهرون را درست میکرد. و همچنین ساندویچ هایی که ابتکار خودش بود و جای دیگه ای پیدا نمیشد!
یادش بخیر. 🤝
روح مادر و خاله ی گرامی شاد باشد .
@@fatemehparsa
به «آینده» نگاه کنیم و نه به گذشته.
خرم دل آنکه زین جهان زود برفت،
و آسوده کسی، که خود نیامد به جهان.
(خیام)
روحشان شاد؛ (همانند آن عزیز اَرمنی ساندویچ ساز)
نظر شما چیست؟
@@fatemehparsa ممنونازلطف شما خداوندبه همه ماصبروشکیبایی درمقابل فوت عزیزانمون اعطا نماید.
@@jamshidfarshidfar آفرین بهنکته سنجی شما دوست گرامی
سد لتیان که میخواستیم بریم، یکی تو خیابون دبستان و یکی هم جلفا عرق کشمش درجه یک میگرفتن، خلاصه یادش بخیر ، زنده باد ارمنی های با معرفت و عرق درجه یک این دوستان.❤
خیلی خوب بود.سپاسگزارم❤❤❤❤❤
سپاس از نگاه پرمهر شما❤️🌹❤️🌹
بهروز باشید بانو، عالی و مفید مثل همیشه، بر قرار باشید
سپاس از شما و حمایتتون😍🙏🏻❤️
مرسی خیلی عالی بود ❤
ممنون عالی بود من در این محله بزرگ شدم 🙏 الان چند ساله ایران نیومدم خیلی دلم واسش تنگ شده🥲
😍 امیدوارم بتونید خیلی زود برگردید و محله زیباتون رو ببینید❤️
دمتگرم و خسته نباشی عزیزم اینم محله سید خندان ❤❤❤
عالی بود ممنون
🌹🌹🌹
چه عالی❤❤
منم ویدیوهای گردشگری تهیه میکنم🎉
لذت بردم من را برد ب حدود ۶۵سال پیش ،جوانی خوبی در آن محدوده داشتم یادش ب خیر
Hello & thank you so much for this video 👍 our house was exactly front of hotel 🏨
Wow what the video toke me in my pass when I was very young man!❤❤❤❤
We are glad that the video of our channel was to made you feel good. I think your heart is still young👌🏻🌹❤️
روحشان شاد
خدا رحمتش کند سید خندان را چقدر انسان پاک ودست دلباز بودن روحشان شاد ویادش گرامی باد الان باید قدر این سید خندان زا بدانیم که چقدر بی ریا وخوب بودن
Thanks for sharing
Thanks for watching!
Excellent
All your news is excellent✨️❤️👌
thanks for watching🌹🙏🏻
خوب بود ولی سرنوشت مالک هتل چه شد.؟
کاش از اون هم ویدیویی بسازید
مگه میشه تو ویدیو بسازی بد باشه❤❤❤
من خودم بچه ضرابخانه ام یعنی بالای پل سیدخندان. هر چی داشت این کشور شورشی پنجاه هفت به غارت برد
یادش بخیر تومحله شمس اباد کوچه محمدصفای هزارمترزمین تصرف کردیم مارانجات داد ده سال الونکی بود بعدسندگرفتیم الان آپارتمان ساختن یلدشبخیر
Good job....Thx..
Thank you too!
لطفا از این فیلمها زیاد درست کن❤
چشم مژگان جان
سپاس از توجهت🌹❤️
یک زمانی از جلفا و اطراف آن مواد الی برای رشد درختان و گلها بصورت وانت باری خریداری میکردیم! گوسفند و کود حیوانی و درخت های میوه و… را میتوانستیم از آنجا خریداری کنیم. پارک کوروش و باشگاه کارمندان شرکت نفت و…. یادش بخیر
من بچه تهران نیستم وکلا فقط چندمرتبه رفتم تهران چون کارخاصی اونجانداشتم ولی ازاین خاطرات خیلی خوشم میادوهمه رو گوش میکنم وبه جمهوری اسلامی لعنت میکنم که چه کردبااین همه عظمت واین همه قدمت وتاریخ.❤❤❤❤❤❤
باعث افتخار ماست که همراه کانالمون هستید قربان🙏🏻🌹❤️
ممنون از اینکه اینگونه حرفه ای، بادانش و کاربلد هستید؛ بسیار آموختم و لذّت بردم، متشکرم🌷احساس می کنم به لطفِ حضورِ معنویِ این استادِ نور در آن منطقه، آنجا از ضربه های شدیدی که در آینده نزدیک تهران شاهدش خواهد بود، در محافظتِ بیشتری باشد
🌾🌻🌾
ممنون از برنامه مفیدتون فقط ایکاش منابع رو هم معرفی کنید🎉
سپاس از همراهی شما🙏🏻🌹
کتاب پرسه در احوالات ترون و ترونیا مرتضی احمدی، مقالات داریوش شهبازی محقق تاریخی، گفتگوهای سید محمد غرضی وزیر سابق پست و تلگراف و تلفن، کتابهای هویک میناسیان درباره تاریخ شهر تهران که عموما به زبان ارمنی منتشر شدند
❤
دم شما گرم اطلاعات خوبی بود. راجع به ساندویچی موسیو و خوراک لوبیاش و تا یخچه اش چیزی نمی دانید؟ درست اول شریعتی به سمت شمال دست راست خیابان. من از وقتی یادم میاد اونجا بوده و از پیرمردهایی که الان نیستند هم وصفش را شنیدم. شاید دور پل سیدخندان قدیمی ترین مغازه ای باشه که هنوز هم فعاله.
Hanuz baze?
با سلام و درود.ساندویچ فروشی موسیو هنوزم فعاله.به شخصه از مشتریان قدیمی شون هستم.
عالی بود
خاطره زیاده
یه چیزارم نمیشه گفت اینجا
دهه ۶۰تیا پرچم بالاس
ممنون از محبتتون🌹🙏🏻
همان زمان شاه سید خندان قشنگ بود و خاطرم میاد که از بزرگراهی که اسم یک سپهبد بود از شرق به غرب و سمت پل سید خندان .. خیابانهای شمالی چند صد متر خانه بود و بعد بیابان شروع میشد
مرحبا به حافظه شما😍
سپهبد فرسیو بود، رئیس دادرسی ارتش که ترور شد
درود برشما پدر بزرگم سیدخندان را دیده بود و داستان آن را برام گفته بود اما تاریخچه اطراف باغ های قجری را نمیدونستم. هتل هم که خونه جنگ زده ها شده بود دیده بودم. ایستگاه تاکسی بود که سوار میشدیم برای سمنگان وپارک فدک.....
تهران چه صفایی داشت که دیگه نداره...
من هم بچه سیدخندانم یادش بخیر خیابون دبستانومحله مهران.جلفا و فرهنگسراو دبیرستان حداد عادل که معلم دینی مون بوددهه شصت.سه را ضرابخونه و پارک کورش.خیابون خواجه عبدالله و پاساژ تیسفون.بچه های قدیمی اونجا ساندویجی آقا سلطان رو که جنب کفش بلا بود میشناسن سوپ جو و لوبیاش حرف نداشت دهه شصت.پارک کورش میرفتیم واسه فوتبال و استخر شرکت نفت.ساندویجی ویگن بالای خواجه عبدالله.کبابی گلپایگانی سید خندان جنب تعمیرگاه مجاز هیوندا که مال گوگوش بود و دوتا ماشین عتیقه پشت شیشه گذاشته بودن که الان متعلق به پدر دوستم آقای مرادی هست.تپه های عباس آباد و خیابون سهروردی .تو هتل باتمانقلیچ که الان مخابرات خراب کرده کلی از همکااسی های دهه شصت من زندگی میکردن که یه فیلم هم توش بازی کردن و همکلاسی همکه اسمش یادم نیست شد یکی از هنر پیشه های فیلمش.اکثرا مال خرمشهر و آبادان بودن میرفتیم فوتبال تو هتل.
اولین لایک و کامنت ❤❤❤
پل سیدخندان وشاه ساخت،،،،،،پل هوایی شم بزرگترین پل بود،،که درتهران میخاسن، ،بسازن
چقدر قشنگ بود مردم رادیو میبردن با خودشون تو خیابون ❤❤❤
من بچه بودم یادمه که اول جاده قدیم شمیران سوار اتوبوس میشدیم و بعداز چند ایستگاه اتوبوس (تخت جمشید، باغ صبا، سه را ه زندان) به ایستگاه سد. خندان میرسیدیم و بعد ایستگاه بی سیم (رادیو)، چاله هرز و قلهک.
ایستگاه سد خندان سه راهی بود که اوایل ۱۳۵۰ خیابانی بطرف شرق تهران اضافه شد که میگفتند تا نارمک و تهران پارس ادامه داشت که از ایران رفتم.
من سی و هشت سال بچه ی سیدخندان هستم البته الان دیگه نیستم ولی زندگی کردم قدیمش حرف نداشت
👌🏻👌🏻👌🏻 الان هم از نقاط خوب تهرانه
برقرار باشید🌹
@@Flashback_story منم از شما تشکر میکنم
بیمارستان رویال تهران رسالت ❤
ما هم از قدیمی های جلفا هستیم هنوز هم خونه دست نخورده؛ ارامنه زیاد بودن اطراف جلفا مادرم مدرسه مریم مدتی کار میکرد ؛ بهترین روزها و خاطراتم از جلفا و محیط پشت پارک کوروش هست؛ همه چی خراب شده چرا؟؟😢
😍🙏🏻🌹
وای که مرا به ایران و خاطرات دوران جوانی و عکاسی مات تا ازدواج و جشن عروسی در باشگاه شرکت نفت و کوچه عطار و اریان محمودی و هتل بینالمللی تا روزی که به امریکا مهاجرت کردم انداختید…دمتان گرم.
اخی عکاسی مات آقای سرکیسیان منم به بچگیام رفتم😊
کوچه اریان محمودی ام یادمه🌷
شما محله واقعی سیدخندان رو دیدید سیمین جان
الان صفای سابق رو نداره❤️
بهترين خاطرات كودكي من به تهران عزيز تعلق داره از تجريش تا خيابون نادري اون زمون كه از باغ وحش به بالا بيابون بود و كمي بالاتر از ايستگاه جانسپار كه منزل ايشان در همان مكان بود وتنها دوست پدرم و كمي بالاتر منزل خواننده گرامي مرضيه بود و ضلع شمالي خيابون فقط بيابان بودر تپه و ماهور و يك طويله گوسفند و يك استخر و قنات در دل كوه كه محل گردش و پياده روي من بود در سنين كودكي نه هنوز جردني بود و نه خيابون گاندي نه پارك ملت وتازه شروع بناي هتل هيلتون از دور ديده ميشد يادش بخير و ياد همه عزيزان درگذشته سخت گرامي شايد شماهم ايستگاه اتوبوس جانسپار را در قديم روبروي پارك ملت فعلي بياد داشته باشيد. با بهترين ارزوها براي ملت شريف و نجيب ايران عزيز.
سپاس از اطلاعات جذابی که برامون گفتید و احتمالا یرنخهایی برای ساخت ویدیوهای بعدی میشه😍🤌🏻🌹
❤️🌼❤️✨💖🌹🙏
😢😢😢😢❤❤❤
Agar , Seid !? Zendeh Boud , Digar ,,, Hargez ,,,, Nemi Khandid . JAVID : SHAH (((👑👑👑)))
واقعا درست گفتید
من بچه تهرانپارس بودم یادمه هتل اینترنشنال رو که جنگ زده ها تو ش اقامت کرده بودن میخواستیم بریم داخل تهران همیشه از سید خندان میرفتیم ..خواهرم هم بیمارستان رویال تهران که الان اسمش شده رسالت به دنیا آمده کاشکی از تاریخچه اون بیمارستان که بالای پل هست هم میگفتید
سیدخندان را با اینکه شلوغ بود دوست داشتم همیشه پر از مینیبوس و اتوبوس بود و به همه جا راه داشت. خوابگاه ما عباس آباد بود همیشه از ونک بجای طی کردن خیابان ولی عصر ا میامدم سیدخندان و سوار اتوبوس میشدم. خیلی وقتها هم میرفتم کتابخانه حسینه ارشاد کتاب میگرفتم مسیر خیابان شریعتی از سیدخندان. کتابخانه را پیاده میرفتم
این منطقه خیلی بحاله گیرایی داره 😇
گاهی با شنیدن ویادآوری خاطرات اشک تو چشمام حلقه میزنه!ما مردم چی بودیم وچی شدیم،امنیت بود آرامش بود صفا وهمدلی ومهربونی؛عشق به زندگی وشادی وصفا وصمیمیت؛اگه مشکلی پیش میومد با یه چاکریم مخلصیم حل میشد ومیرفت!حیف وصد افسوس
قضیه چیه این سید خندان خدا بیامرز هم از هند بوده ، انگار هند سید زیادی داره 😅
😂😂 بله انگار
خیلی قشنگ
ولی حیف هتل و تاریخچه و سرنوشت اش
چند وقت پیش داشتم فکر میکردم حیفه کسی عمرش رو طی کنه بدون اینکه منطقه سید خندان،سهرودری شمالی و کلا اون اطراف رو ندیده باشه!
😍 اصلا چکیده تهران در این منطقه خلاصه شده
بادرودشماکه درموردتاریخ صححبت میککننید.
لطفاا ازپایه تاحال تاریخ کل تهران وبناهای تاریخی.روبرامون میگید
ماپیرشدیم.چشماکم بین شدن.وازطرفی کم حوصله شدیم.کتااب بدست بگیریم.ووازطرفی.کتابهای تاریخی تهرلن پیداکردن سخته..
ازینکه همراه باتصویربناها واثارتاریخی توضیحی میدهیدسپاسگزار🙏
😂
درود بر شما قربان
سپاس از نظر لطف و نظر ارزشمندتون🌹🙏🏻
به دلتون نگاه کنید نه اعداد شناسنامه😊
همین هدف رو داریم، بازگویی داستانهایی از تاریخ تهران و محلاتش، با استفاده از منابع درست و موثق.
تا به حال ویدیوهای متعددی در کانال داشتیم. لطفا به این لینک مراجعه بفرمایید:
ruclips.net/p/PLr0NOZ2n_yZX5fBAgwArLISs7gkaE2YCv&si=wqYEZw8zB5c9bPoM
بدبختی ما هم از زمانی شروع شد ڪه دیگه نامی از ڪورش بزرگ و داریوش نیست و اسم سید هندی افتاد رو زبونا . ..
🥲🥲👌🏻👌🏻 حق
@@Flashback_story ❤
من همه رو دیدم😂😂😂
روز ۲۲ بهمن ۵۷ ملت یه تانک ارتشی را با راننده اش را از بالای پل انداختند پایین! راننده تانک زخمی و خونین از تانک آمد بیرون و فریاد کشید: خواااااا رتون رو ...ییدم، شما تاااانک رو پرتاب میکنین، من دیگه نیستم!
یعنی چی😮
سلام.. خب اینم خاطره من از پل سید خندانه. اون روز انجا بودم.@@ReRey
هرجایی که اسم این مرد میاد پشتبندش ابادانی وساختن میاد اما میگن بیسوادهم بوده
Iran badbakht. Enghelab noosh joon
در نزدیکی های این پل تعمیرگاه و نمایندگی فروش خودرو های هندا بود که گفته میشد متعلق به گوگوش خواننده معروف قبل از انقلاب بوده.
هتل اینترکنتیناتال و بزرگراه خشایار شاه
چه لذتی بردم ما کوچمون کنار همون هتل بود و بچه بودیم همش با بچه های جنگزده دعوا و کتک کاری داشتیم آخه خیلی شر بازی در می آوردند ولی بعدا که رفتند محله شروع به ساخت آپارتمانهای جدید جای خونه های یک یا دوطبقه شد یک دفعه کوچه ها شلوغ شد جمعیت چندین برابر شد دیگه مثل قبل خلوت و پر درخت نبود اما بازم خوب بود دوران دبستانم راهنماییم و دبیرستانم و دانشگاه و خدمتم همونجا گذشت تا که ازدواج کردمو بدبخت شدم و از محل عزیزم دور شدم الان هم شمال کشور زندگی میکنم بخدا چاله چوله هاشم حفظم ما یکی از قدیمی ها بودیم خانه ی مان هم ارث مادر بزرگ مادرم به تنها دو دخترش رسید یکی سید خندان و به مادر بزرگم عباسی که بعدا بابام از پسر خاله ی مادرم اونجارو خرید پشت حیاطمون دانشگاه بود که مادرم میگفت قبلا باغ بوده و مامانم اینا میرفتن اونجا گیلاس و آلبالو میکندند هی روزگار چقدر زود گذشت .
😍 درود بر شما که ما رو همراه خاطرات درجه یک و جذابتون کردید
امیدوارم هر جا هستید تندرست و برقرار باشید🌹
sepas az shoma
🙏🏻🌹
بله من بچه سید خندانم محله اش چه بگویم همه داستانها یادم است مو فق باشید سلطنت اباد زا بپرسید میدان نیمروز مغازه هماسون توپول من اولین
منم بچه سید خندانم ولی سالهاست که خارج از ایرانم و دلم واسش حسابی تنگ شده🥲
😍😍😍
❤️❤️❤️
@@AbbasMehro جمعه ها صبح زود بطرف تجریش و،دربند و آبشار دوقلو 😍
فشار اوردن رسانه ها مردم روزنامه نگارا خبرنگارا مردم شهروندان مجبور میکنه اعتراف کنن همونجوری که مجبور اعتراف به خطای انسانی شدن پس ادامه میدیم به افشاگری ها و پخش کردن اخبار رسانه ها
ما اهل و ساکن یزد هستیم و خونه ما توی جلفا هنوز هست. صد متر با فرهنگسرا فاصله داره و نبش کوچه یه آپارتمان کوچک قدیمی هست که هنوز هست درست روبروی در دانشگاه خواجه نصیر.... پدر من اونجا درس خوند و با مرحوم آواناسیان و پطروسیان که ماهایا پطروسیان اقوامشون هست همسایه بودیم... دانشگاه مخابرات بود و دانشگاه کسب و پیشه هم بود... پدر من مهندسی برق گرفت از اون دانشگاه!!! نمیدونم چه ربطی به مخابرات و بانک و کسب و پیشه داشت؟؟؟
یادش بخیر خیلی خیلی محله ساکت و آرومی بود؛ یه خونه هم داشتیم توی سعادت آباد اوایل انقلاب و جنگ برگشتیم یزد و هروقت میرفتیم تهران توی اون خیابون بازی میکردیم و توی کلیسا مینشستم و به مناجات هاشون و دعاهای آهنگین گوش میدادم... ما خودمون زرتشتی هستیم ولی از سبک دعا خوندن ارامنه لذت میبردم... بعد خونه سعادت آباد را نگه داشتیم و اون خونه را به خانواده آواناسیان فروختیم... یادش بخیر اوقات خوبی بود... توی جنگ هیچوقت بمباران یا موشک نزدن اونجا... کله محله خیلی خیلی خوبی بود... الان سی ساله که اونجا را فروختیم ولی هر وقت تهران میرم یه سری به اون محله میزنم و یه فروشگاه بود که محل توضیع ارزاق کوپنی و قند و روغن بود و یخچال قدیمی داشت و دیدم هنوز مغازه هست سر جلفا!! فقط نمیدونم همون شکل هست یا نه.... یادش بخیر خیلی خیلی خوب بود
هنوز هم هست. شده فروشگاه تعاونی برای شهرداری ناحیه. البته برای عموم هم خرید آزاده. کمابیش همون شکلیه که چهل سال قبل هم بود.
حیف حیف حیف
Ba Dorood , In, Hotel , Ra, Be, Panahandeh haye, JANG , Dadand , va, Chand Salli ; Gozasht , ke, Jomhoori Terrorist , va, Anirani , Akhond Ha , Tamam AFRAD , Saaken, Aanja , Ra, Ba ,,, Kheffat ,o, KHaari ,,, Va ,,, Kotak ,,, Biroon Kardand , va, Chandin ,Nafar Ham ,Koshteh Shodand ....
و حالا هم زمین خالی شده کنار پل😒
یه بیمارستان زیر پل سیدخندان بود و هنوز هم هست که در اوایل دهه ۶۰ که آژیر قرمز و سفید و صدای انفجار و اتفاقات ناشی از حنگ جزو زندگیامون بود پسر خاله ام تو اون بیمارستان بدنیا اومد ماشاالله مردی شده الان ایشون .. با خانواده ام رفتیم دیدن تازه بدنیا اومده مثل الان نبود که از قبل جنسیت بچه ها معلوم باشه و تا زایمان و بعدش تازه مشخص میشد پسر دار شدن یا دختر... شوهر خالم که دومین فرزندش اولین پسر زندگی شون بود بسیار خوشحال جعبه شیرینی دانمارکی رو به عیادت کنندگان تعارف میکرد یادش بخیر .. اابته در نوروز ۶۵ که به خانه اقوام مون اول خیابان دبستان همون زیر پل رفته بودیم عید دیدنی همین که زنگ خانه رو زدیم رادیو و مساجد و ... آژیر قرمز رو پخش کردند تا وارد خانه شدیم ناگهان همه چیز کنف یکون شد دقیقا چند پایین تر موشک خورده بود ساختمان وزارت دفاع همون جا بود البته موشک در خانه مسکونی افتاده بود و مردم بیچاره کشته و زخمی شدند من تا سالها بعد اثرات منفی زیادی رو از اون اتفاق گریبانگیر بودم ....
من هم در کوچه اریان محمودی در اول خیابان دبستان زندگی میکردم
Man madaram avayele 70 tu un bimarestan parastar bud
معمای رشتی ؟ شال به کمر ، دست به کمر ، حِر حِر
!سلام.. من شنیده ام که میگن: شال به کمر، عمامه به سر، هاهاهاهاها
سر از پا نمی شناخت...
alam kharab shod 5 min akharesh. (:_(
🥲🥲🥲
هزاران درود برشمه❤
❤