Iraj, Ahdieh, ايرج ـ عهديه « فيلم گوهر شب چراغ » ـ ايران ۱۳۴۶؛
HTML-код
- Опубликовано: 17 сен 2017
- ایرج ـ عهدیه ـ انوشیروان روحانی ـ فیلم گوهر شب چراغ ـ فروزان ـ تقى ظهورى ـ ۱۳۴۶
❤ ♥ ❤
زندگی بی عاشقی
بی حاصل و بی اعتباره
روز روشن چون شبه
تن در تبه ، جون بیقراره
دلی که از دلبری جدا شد
اسیرغم ، مونس بلا شد
من که میمیرم برات ، گشتم فدات ، هستم هلاکت
در میون عاشقان ، تنها منم ، من سینه چاکت
منم منم تا ابد غلومت
بغیر من عاشقی حرومت
بخدا گشته سیه در نظرم این زندگانی
به دل من نبود جلوه ای از عشق و جوانی
❤ ❤
رضای خاطر من باشد آنچه او خواهد
که اوست جلوه ای از آنچه آرزو خواهد
❤ ❤
هستی من شد سپری
با غم و با بی خبری
ز عشق و مستی
ز شور هستی خبر ندارم
من جز به رویت
به خاک کوی ات نظر ندارم
کنار هم بگذرد جوانی
نصیبی از شور زندگانی
چو بلبل از اشتیاق و مستی
بروی گل نغمه ها بخوانی
❤ ❤
آواز : ایرج
غزل : حافظ
فاش میگویم و از گفتۀ خود دلشادم
بندۀ عشقم و از هر دو جهان آزادم
❤ ❤
از سر شب تا صبح زود
در ساحل زاینده رود
با دلبرم گردش میرم
بوسه به لبهاش میزنم
اگه میخواد جون مرا
میگم بفرما
هر کی خوشگله نگارش
عالیه کار و بارش
زشته اگر یارش
وای به روزگارش
وای
❤ ❤
خواننده: عهدیه
این چه آهنگه
دلم تنگه
خدا چه کنم
غم دل با کی بگم
از کی شکایت بکنم
خدا چه کنم
شراب
دوای هر دردیه این جام شراب
بخور جونم ، نوش جونت این مِی ناب
نبینی هرگز مثه این باده بخواب
لذت دنیا رو اون کسی دیده
که باده نوشیده ، غم نچشیده
ادا
ادا چه ادایی
نوا چه نوایی
بزن تا برقصم
مخور مرگ من غم
ببین قرص قمرم را
ببین قره کمرم را
منم گردن بلوری
درست عین حوری
دوا
❤ ❤ ❤ ❤
لب خوتی اهنگ های ایرج فقط فردین بود که حال میداد یادش بخیر فردین عزیز
واقعا که بانو فروزان و بانو عهدیه و فردین و ایرج همدیگر را کامل می کردند.