اگر می گفت رأی بدهید - گفتگوی استاد محمد امجد و دکتر حسین دهقان

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 7 окт 2024
  • حتی وقتی یک کفش را بخواهم جفت بکنم باید مبنا داشته باشم.
    اینها کمک می کند به ما که توی انتخابات بگوییم مبنای من این است.
    من وقتی بخواهم شرکت کنم باید مبنا داشته باشم،
    شرکت هم نکنم باید مبنا داشته باشم.
    این است که در میان این همه حرف، حرف ملکیان [درباره معیاری های رای دادن و ندادن] را می پسندم، بولد و های لایت می کنم و در صفحه آقا می گذارم.
    یک آقایی از محترمان اینجا [فرانسه] که شما هم او را می شناسید،
    گفت فلانی من گذاشتم که تو حرفت را هم زدی و چون دیدم که حرفهای ملکیان را هم گذاشتی،
    ولی من نشستم با خودم فکر کردم و گفتم به شما هم چیزی نگویم.
    من گفتم اگر می گفتی هم من فورا شما را تایید می کردم.
    گفت: خلاصه ما با خودمان خیلی کلنجار رفتیم و دچار عذاب وجدان شدیم،
    و گفتیم اگر نرویم سفارت و این یک رأی را هم ندهیم ممکن است یک دفعه ایشان رأی نیاورد،
    چون احتمال هم بود که آقای پزشکیان رأی نیاورد،
    و بعد ببینم که این یک رأی من در رأی نیاوردن ایشان شاید مؤثر بوده
    و لو [بعدا معلوم شود که] مؤثر هم نبوده و عذاب وجدان بگیرم.
    گفتم خیلی هم کار خوبی کردی!
    خیلی جالب بود برایش.
    گفتم هم شما کار خوبی کردی که رفتی رأی دادی،
    و هم آن آقایی که نرفته رأی بدهد کار خوبی کرده.
    چون شما هر دو طبق معیاری که از ملکیان بیان کردم عمل کردید.
    چون نشسته اید یک رجحانی پیدا کرده اید بالاخره.
    چون اگر می گفتی اگر نروم رأی بدهم فلان و بهمان می شود و من اگر بعدا بخواهم بروم ایران، مانع می شوند؛ نه من هیچ وقت تایید نمی کردم.
    یا از طرفی دیگر می گفتی من نمی روم رأی بدهم چون اگر بروم رأی بدهم آنهایی که جلو سفارت جمع شده اند می خواهند به من فحش بدهند؛ باز می گفتم تو هم بیخود کردی!
    گفتم من اگر بودم و می دیدم به تو دارند جلو سفارت بد و بیراه می گویند، و لو اینکه بنده رأی ندادم، ولی می آمدم آنجا و به لج آن کس که به تو دارد توهین می کند یا به سلامتیان دارد توهین می کند،
    (چون آقای سلامتیان هم نوشته بود من رأی دادم، دمش هم گرم!)
    گفتم من و حاج آقای امجد اگر پاریس بودیم،
    و با اینکه گفته بودیم تا میرحسین نگوید رأی بدهید رأی نمی دادیم،
    و آنجا می دیدیم به شما دو نفر دارد توهین می شود،
    یکی سلامتیان و یکی هم شما، آقای فرشتیان مثلا،
    من و حاج آقای امجد وارد سفارت می شدیم و به کوری چشم آنهایی که دارند به شما دو تا توهین می کنند می رفتیم رأی می دادیم.
    اینجا رأی دادن رجحان پیدا می کند.
    ولی اگر این شرایط نباشد رأی دادن برایم رجحان ندارد.
    پس این رجحان، بر اساس وجدان اخلاقی است.
    انسان همیشه چراغِ راه، با خودش است.
    نبیِ درونش با خودش است.
    اگر انسان مشعل شود دائما از نور مشعل وجدان اخلاقی اش استفاده می کند.
    خیلی برای ایشان جالب بود.
    گفتم اگر می گفتی «من به خاطر اینکه یک روزی بروم ایران، الان رفتم رای دادم»، من تایید نمی کردم.
    دکتر حسین دهقان:
    به خاطر ترس و طمع
    استاد محمد امجد:
    ولی الان نشستی با خودت رجحان برای رای دادن پیدا کردی.
    و گفتم من هم در شرایطی برایم رجحان به رای دادن حاصل می شد که مثلا می دیدم دارند به تو یا سلامتیان توهین می کنند و یا اینکه مثلا در لندن بودم و می دیدیم به همان خانم بی حجابی که دارد می رود با پرچم جمهوری اسلامی رای بدهد توهین می کنند،
    من و آقای امجد با آن خانم بی حجاب می رفتیم داخل سفارت رأی می دادیم،
    به کوری چشم آنها.
    برای اینکه من به کره خر پهلوی و دیگران و منافقین بگویم من که با شما نیستم!
    من با میر حسین ام!
    نه با شما!
    لذا اگر میرحسین از ایران هم می گفت رأی بدهید من دوباره باید به وجدان اخلاقی خودم رجوع می کردم.
    ببینم میرحسین این را تحت فشار گفته؟
    حالا اگر تحت فشار نگفته و اگر من رأی ندهم او تضعیف می شود می رفتم رأی می دادم.
    ولی اگر رأی بدهم نه تضعیف می شود و نه تقویت، رأی نمی دادم و تضعیف هم نمی شد.
    یعنی حتی اگر میرحسین هم می گفت رأی بدهید من خلاف وجدان اخلاقی خودم نمی توانستم عمل کنم.
    ولی اگر میرحسین می گفت رأی ندهید،
    ولی من می دانستم او از روی تقیه می گوید رأی ندهید،
    در نتیجه من می رفتم رأی می دادم.
    حالا اگر می گفت رأی بدهید،
    و من می دانستم که او تحت فشار و فلان و بهمان و یا مصلحتی این را گفته،
    (مثل مصلحتی که آقای فرشتیان با خودش نشسته فکر کرده)
    [رأی نمی دادم.]
    لذا اینهاست.
    نی دانم چرا بر بالای منبرهای ما این مطالب گفته نمی شود.
    ما همیشه از حاج آقا شنیده ایم.
    خدا می داند من تمام چیزهایی که الان دارم خدمت شما عرض می کنم هیچ کدامش مال خودم نیست.
    شما خودت خبر داری.
    شما قبل از بنده این حرفها و این معیارها را از آقا شنیده ای!
    این را به همه بگویم:
    آقای دهقان با آقای امجد بیشتر انس داشته تا بنده ،فرزندش، با ایشان.
    دکتر حسین دهقان:
    چکیده آموزه هایی که شما گفتید در «فرد مسئول» جمع می شود و تبلور پیدا می کند.
    یعنی ما هر کدام مان باید فرد باشیم که مسئولیت کار خودمان را بر اساس عقل و وجدان اخلاقی قبول کنیم.
    و به قول آقای ملکیان چشم مان خیلی به بزرگان و به قول شما شاسی بلندها نباشد.
    و لو آن بزرگ، امام صادق (ع) باشد.
    اینجا که شما می گویید «و لو امام صادق (ع)»، من می خواهم قالب تهی کنم.
    یعنی شما ته مطلب را برای یک آدم تنبلی مثل من دارید بیان می کنید.
    یعنی حتی اگر امام صادق (ع) هم یک امری کرد، تو باید عقل و وجدان اخلاق خودت در میان باشد.
    استاد محمد امجد:
    این را خود امام صادق (ع) گفته.
    من این را از امام صادق (ع) یاد گرفته ام.
    دکتر حسین دهقان:
    بله! بله!
    یعنی می خواهم بگویم این آموزه ای است که خود امام صادق (ع) به ما گفته و ما تا به حال نشنیده بودیم!
    تاریخ بیانات:
    ۱۴۰۳/۰۴/۱۹
    بخشی از لایو اینستاگرام به آدرس:
    / c9nkt3etjkr

Комментарии • 3

  • @OmidiOmidi-ge5ki
    @OmidiOmidi-ge5ki 2 месяца назад

    هم خودت هم بابات فدای یه تار موی آقا حضرت امام خامنه ای