مامان بابام خواستن منو بندازن بیرون تا اینکه پولدار شدم| داستان های فارسی آموزنده|قسمت 1
HTML-код
- Опубликовано: 8 фев 2022
- من ویدا هستم. یه دختر با یه خونواده ی عجیب غریب.. مامانم بهم یه هفته مهلت داده تا از خونه برم بیرون تا اینکه...
___________________________________
داستانهای بیشتر:
کارآگاه مرسانا 1: • کارآگاه مرسانا 1| داست...
قسمت اول فرار از خانه: • فرار از خانه 1| ازدست ...
دختر خواننده : • دختر خواننده |باحضور ک...
:حسادت به دوستم زندگیمو نابود کرد(قسمت اول) • حسادت به دوستم زندگیمو...
حال خواهر لوس و بچه ننمو گرفتم: • خنده دار ترین داستانی ...
بهترین دوستم زندگیمو ازم دزدید!قسمت اول: • بهترین دوستم زندگیمو ا...
یه داستان جذاب از زبان دونفر-بنظرتون حق با کیه؟: • بهترین دوستم زندگیمو ا...
من و خواهر دوقلو(قسمت اول): • من و خواهر دوقلو(قسمت ...
معمای زندگی من(قسمت اول): • معمای زندگی من(قسمت او...
معلم خوب و معلم بد: • معلم خوب و معلم بد/ دا...
بخاطر عشق(قسمت اول):
• بخاطر عشق(قسمت دوم)/ ف...
: بخاطر عشق(قسمت دوم) • بخاطر عشق(قسمت دوم)/ ف...
سرانجام عشق(قسمت اول): • سرانجام عشق(قسمت اول)/...
سرانجام عشق(قسمت دوم): • سرانجام عشق(قسمت دوم)/...
داستان یک شاخ اینستاگرام: • داستان یک شاخ اینستاگر...
سه دوست صمیمی: • معلم خوب و معلم بد/ دا...