قصه ظهر جمعه - قصه شب - کتاب صوتی - داستان های فارسی - راه شب - کتاب گویا - دوچرخه ی مش عزیز

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 6 сен 2024
  • برای دسترسی به لیست کلیه قصه های ظهر جمعه لطفا روی لینک زیر کلیک کنید
    • قصه ظهر جمعه - قصه شب ...
    ماجرا از زبان عباس بیان می شود:
    «تو اون سال‌ها دوچرخه خیلی کم بود و داشتنش برای خیلی‌ها آرزو بود. بیشتر بچه‌ها دوچرخه کرایه می کردن و باید سر ساعت اونو به صاحب مغازه برمی‌گردوندن...».
    ... من هم پولامو جمع کردم تا برم و از مش عزیز یه دوچرخه کرایه کنم. تو خیالم، خودم رو سوار دوچرخه می‌دیدم و قند توی دلم آب می‌شد. به مغازه ی مش عزیز رسیدم. وارد شدم و گفتم که دوچرخه می‌خوام. مش عزیز با خوش‌رویی گفت: تو پسر کی هستی؟ گفتم: پسر کریم آقا. اون خندید و گفت که پدرمو می‌شناسه. ازم پرسید که دوچرخه‌‎سواری بلدم یا نه. من گفتم که بله خیلی خوب بلدم.
    خلاصه پولامو گرفت و یه دوچرخه بهم داد. با خوشحالی سوار شدم و پا زدم و از مغازه ی مش عزیز دور شدم. فقط یه ساعت وقت داشتم. هنوز خیلی دور نشده بودم که خانمی منو صدا زد. خاله زهرا بود. گفت که حال آقابزرگ خوب نیست و من باید زودتر به مادرم خبر بدم. با عجله به سمت خونه به راه افتادم....
    #کتاب_صوتی#قصه_ظهر_جمعه#قصه_شب
    #قصه
    #قصه_ظهر_جمعه
    #Ghese_Zohre_Jomeh
    #محمدرضاسرشار
    #داستان_شب_رادیو
    #قصه_شب
    #قصه_شب_رادیو
    #رادیو
    #راه_شب
    #داستان_فارسی
    #راه_شب
    #داستان_کودکانه_فارسی
    #داستان_راستان
    #حکایت_های_فارسی
    #حکایت_های_ایرانی
    #داستان_های_کوتاه
    #داستان_های_فارسی
    #داستان_های_صوتی
    #حکایت_های_زیبا_ایرانی
    #داستان_های_زیبا_ی_ایرانی
    #حکایت_های_پند_آموز
    #قصه_های_پند_آموز
    #داستان_های_پند_آموز
    #dastanhaye_farsi
    #ghese_zohre_jomeh
    #dastan
    #قصه_های_خوب
    #مرزبان_نامه
    #کتاب_های_کهن
    #حکایت_های_کهن
    #قصه_های_کهن
    #حکایت
    #داستان
    #کتاب_گویا
    #RADIO_ZIBA
    #رادیو_زیبا
    #RADIOZIBA
    Radio Ziba
    رادیو زیبا
    داستان های فارسی
    داستان شب رادیو قدیمی
    قصه شب
    داستان شب رادیو
    قصه ظهر جمعه
    Ghese Zohre Jomeh
    کتاب گویا
    کتاب صوتی

Комментарии • 3

  • @eriero00
    @eriero00 20 дней назад

    دم شما گرم که این قصه ها رو این جا آپلود کردید. من توی انگلیس تنها و تو غربت هر آخر هفته موقع نهارم یکی از این قصه ها رو پخش می کنم و تنهایی بر می گردم به روزهای بچگیم که هر روز جمعه از رادیو در کنار خانواده م به قصه ها گوش می دادم.

  • @BatisStory
    @BatisStory 2 года назад

    بسیار عالی

    • @RADIOZIBA
      @RADIOZIBA  2 года назад

      ممنوع از شما همراه عزیز ❣️