داستان واقعی : صاحب خونم زنی بود که..

Поделиться
HTML-код
  • Опубликовано: 23 дек 2024

Комментарии • 13

  • @AbolfazlBaghdar
    @AbolfazlBaghdar 4 месяца назад

    داستانهای تان بسیار آموزنده برای نیل جوان

  • @MohamadVafayi-z7c
    @MohamadVafayi-z7c 6 месяцев назад +3

    باتشکر از شما 🎉🎉

  • @سعیدفرهنگ-ن3س
    @سعیدفرهنگ-ن3س 6 месяцев назад +1

    عالی بود

  • @JafarRzapoor
    @JafarRzapoor 4 месяца назад +1

    خیلی عالی

  • @lifepadcast
    @lifepadcast 6 месяцев назад +1

    ❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉

  • @ابوالفضلرضایینیک-ق3ف
    @ابوالفضلرضایینیک-ق3ف 6 месяцев назад

    سلام منم 16 سالم بود که خانوم همسایه امون بیوه شد و اونموقع ها عیب میدونستن زن تنها باشه اقاجونم برام صیغه کرد و منم بابا شدم بعد اومدم کرج با دختر همسایه عروسی کردم تازه بعد 24 سال عشقم رو دیدم نفهمیدم چیشد الان با اون هستم خلاصه بگم دنیا رو هر جور بخوای می تونی بسازی. سپاس❤❤❤❤

    • @lifepadcast
      @lifepadcast 6 месяцев назад

      چه عجیب😱😱😱😱

  • @وحیدمهربان-ن7ف
    @وحیدمهربان-ن7ف 6 месяцев назад +1

    🎉🎉🎉🎉🎉🎉❤❤❤❤❤❤سلام برعشق،سلام برعشق واقعی فقط اینکه این خانم که الان همسرت هست تا آخر عمر بهش وفاداربمون،ونزارکه آب ورنگ و رک بگم،نکنه یه موقع بهش بی وفایی کنه چون چوب خدا صدا نداره،وبهترین تصمیم زندگی ات رو گرفتی ،خداوند سلامتی وطول عمر بده وبرکت،ومنم از دعای خودتون بی نصیب نزارین که شدیدا محتاج دعاهستم

    • @HasanNourizi
      @HasanNourizi 6 месяцев назад

      خوشبخت باشید ❤❤❤خیلی خوبه زن بزرگ تر باشه هم پخته هست هم که اختلاف کمتر خیلی هم کار خوبی کردی....مگه به دختر های العان میشه اعتماد کرد❤❤❤

    • @HasanNourizi
      @HasanNourizi 6 месяцев назад

      سلام چقدر خوشحال شدی براشون...به خدا خیلی کاره خوبی کردن مگه این دوره میشه زنها سالم پیدا کرد من یازده ساله تنهام جراعت نمیکنم زن بگیرم

    • @lifepadcast
      @lifepadcast 6 месяцев назад

      چه قشنگ🌹🌹