کریم کاری نکرد وباجون دل از فاطما گل حمایت میکنه اما فاصما با لوس بازیاش داره همه چیو خراب میکنه تو ای سریال مظلوم تراز همه بنظرم مادر پسرا هستن وزن سلیم ❤
دوروسته که این یه سریاله ولی خیلی از دردا هست تو این دنیا آدما دچارش میشن ولی فغد مثلی فیلم به نمایش قرار داده نمیشه کسی دردی کسی رو نمیبینه کسی از دلی کسی خبر نداره چون جای کسی نیست اما خیلی از آدما پشت لبخندش یه دنیا بقض هست که بی پایانه
سریالی جذاب و دیدنی است سلیم و اردوغان تو زندان می پوسند و فاطما گل و کریم هم خوشبخت میشن و ملتم هم از سلیم جدا میشه مصطفی هم با آسو ازدواج میکنه و خوشبخت میشه حال وورال هم خوب میشه و فاطما گل هم از وورال میگذره
فاطماگل اگه با مصطعی ازدواج میکرد خیلی بدبخت میشد هربار فاطماگل میخاست بره بیرون یا کاری کنه دایم تجاوز رو لهش سرکوفت میزد خدا به فاطماگل رحم کرد حداقل کریم ادم تحصیل کرده و منطقیه بعد هم فاطماگل در کنار کریم خیلی رشد کرد و پیشرفت کرد مهمترینش این بود از دست زنداداشش نجات پیدا کرد استانبول رفت و از گاوداری و شغل سخت نجات پیدا کرد مصطفی میتونست با شهادتش نجات بده فاطماگل رو ولی بخاطر حسادت به کریم اینکارو در حق فاطماگل نکرد
با این که مصطفی فاطما رو دوست داشت بعد از بلایی که سری فاطما اومد مصطفی ولش کرد ولی بازم نمیشه گوفت مصطفی بعد فاطما خوشحال زیندگی میکنه نه مصطفی ام داره زجر میکشه سریال عشق ممنوع ام محند خیلی سمرو دوشت داشت ولی محند بخاطر عموش از سمر گزشت ولی تو این سریال مصطفی بخاطر اون بلایی که سرش اومد ولش کرد در حقش ظلم کرد
مقدس نقش یه زن فضول داره اما واقعیت هارو میگه فاطما گل خوشبخت شد مقدس بود کریم نگه داشت مریم به کادیر رسید مقدس اصرار داشت وکیل فاطما گل بشه پدر کریم اومد و کلی کار واسشون کرد مقدس اینکارو کرد اما دستش بی نمک هیچ کاری برای مقدس نکردن اول زندگی با یه آدم کند ذهن ازدواج کرد فاطما گلم بزرگ کرد اما قدرشو ندونستن و تحقیرش میکنن اخرشم میگن حسوده مریم سفر میره فاطما گل میره مقدس حرف بزنه و ناراحت بشه میشه آدم بده و حسود
هیچی تو این دنیا نظرمو جلب نمیکنه اما این فیلمو از اول تا آخرش دارم میبینم سریال عشق ممنوع ام خیلی دوست دارم برداشت ازین فیلم اینه که با وجود این که مصطفی فاطما گل رو دوست داشت ولی از وقتی که اون بلا سری فاطما اومد مصطفی ولش کرد یه آشق واقعی مثلی مصطفی نیست مثلی کریمه که فاطما رو تنها نزاشت تو سریال عشق ممنوع ام آشقی واقعی سمر بود نه محند که آخرش ولش کرد ولی سمر نتونست خودشو کوشت
مقدس با وجود اینکه زبون تند و تیزی داره اما حقیقت رو میگه
فاطیما گل خیلی آدمی خوششانسی هست که بعد از بلایی که سرش اومد آدمی خوبی مثلی کریم دوسش داره تنهاش نزاشت
کریم کاری نکرد وباجون دل از فاطما گل حمایت میکنه اما فاصما با لوس بازیاش داره همه چیو خراب میکنه
تو ای سریال مظلوم تراز همه
بنظرم مادر پسرا هستن
وزن سلیم ❤
کریم خیلی مهربونه .
این سریال حرف نداره
دوروسته که این یه سریاله ولی خیلی از دردا هست تو این دنیا آدما دچارش میشن
ولی فغد مثلی فیلم به نمایش قرار داده نمیشه کسی دردی کسی رو نمیبینه کسی از دلی کسی خبر نداره چون جای کسی نیست
اما خیلی از آدما پشت لبخندش یه دنیا بقض هست که بی پایانه
فاطمه گل گوش هاشو دهن بزرگی داره خیلی خوشگل
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
مصطفی رو راحت باپول خریدن بعدشم ک ب یه ورشه همه چی راحتم رفت با یکی دیگ همون بهتر ک از زندگی فاطماگل بره
سریالی جذاب و دیدنی است سلیم و اردوغان تو زندان می پوسند و فاطما گل و کریم هم خوشبخت میشن و ملتم هم از سلیم جدا میشه مصطفی هم با آسو ازدواج میکنه و خوشبخت میشه حال وورال هم خوب میشه و فاطما گل هم از وورال میگذره
الان چرا آخر سریال رو لو میدی؟؟؟؟
وورال میمیره 😕
نصفشو دروغ گفتی😂😂😂😂😂
کاش حقیقت داشت 😅
وورال و مصطفی میمیرن
تشکر
لایککککککک
👍🤗🌷🥀🌷
فاطماگل اگه با مصطعی ازدواج میکرد خیلی بدبخت میشد هربار فاطماگل میخاست بره بیرون یا کاری کنه دایم تجاوز رو لهش سرکوفت میزد خدا به فاطماگل رحم کرد حداقل کریم ادم تحصیل کرده و منطقیه بعد هم فاطماگل در کنار کریم خیلی رشد کرد و پیشرفت کرد مهمترینش این بود از دست زنداداشش نجات پیدا کرد استانبول رفت و از گاوداری و شغل سخت نجات پیدا کرد مصطفی میتونست با شهادتش نجات بده فاطماگل رو ولی بخاطر حسادت به کریم اینکارو در حق فاطماگل نکرد
Time stamp 6:50
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
با این که مصطفی فاطما رو دوست داشت بعد از بلایی که سری فاطما اومد مصطفی ولش کرد ولی بازم نمیشه گوفت مصطفی بعد فاطما خوشحال زیندگی میکنه نه مصطفی ام داره زجر میکشه
سریال عشق ممنوع ام محند خیلی سمرو دوشت داشت ولی محند بخاطر عموش از سمر گزشت
ولی تو این سریال مصطفی بخاطر اون بلایی که سرش اومد ولش کرد در حقش ظلم کرد
❤❤❤❤❤❤❤❤
مقدس نقش یه زن فضول داره اما واقعیت هارو میگه فاطما گل خوشبخت شد مقدس بود کریم نگه داشت مریم به کادیر رسید مقدس اصرار داشت وکیل فاطما گل بشه پدر کریم اومد و کلی کار واسشون کرد مقدس اینکارو کرد اما دستش بی نمک هیچ کاری برای مقدس نکردن اول زندگی با یه آدم کند ذهن ازدواج کرد فاطما گلم بزرگ کرد اما قدرشو ندونستن و تحقیرش میکنن اخرشم میگن حسوده مریم سفر میره فاطما گل میره مقدس حرف بزنه و ناراحت بشه میشه آدم بده و حسود
هیچی تو این دنیا نظرمو جلب نمیکنه اما این فیلمو از اول تا آخرش دارم میبینم سریال عشق ممنوع ام خیلی دوست دارم
برداشت ازین فیلم اینه که با وجود این که مصطفی فاطما گل رو دوست داشت ولی از وقتی که اون بلا سری فاطما اومد مصطفی ولش کرد یه آشق واقعی مثلی مصطفی نیست مثلی کریمه که فاطما رو تنها نزاشت
تو سریال عشق ممنوع ام آشقی واقعی سمر بود نه محند که آخرش ولش کرد ولی سمر نتونست خودشو کوشت